نوروز در کنار دیدوبازدیدش همواره یادآور سفر و گردشگری است، اما در چند سال اخیر تقاضای مردم برای سفر به شکل محسوسی کاهش پیداکرده و سفر از زندگی بخش زیادی از ایرانیان حذف شده است. پیشتر مسئولان شیوع ویروس کرونا را مقصر بیمیلی مردم به سفر معرفی کردند، اما اکنون با وجود نبود محدودیتهای کرونایی برای سفر، مردم کماکان به سفر روی خوش نشان نمیدهند. حذف سفر از زندگی بسیاری از ایرانیان به این دلیل است که سفر هزینههایی به همراه دارد که بسیاری از مردم توان پرداخت آن را ندارند.
سفر که در گردشگری بهعنوان غذای روح از آن نامبرده میشود، پیشتر نیز در زندگی فقرا جایی نداشت، اما امروزه بخش زیادی از قشر متوسط نیز به دلایل مشکلات مالی و معیشتی در حال خداحافظی با این مقوله هستند. تا این امکان فقط در اختیار قشر مرفه قرار گیرد و شکاف رفاهی عمیقتر از قبل شود. آمارها و پژوهشها نیز میگویند که سفر میان خانوارهای ایرانی به شکل عادلانه توزیع نشده است و قشر متمول جامعه دسترسی و سهم بیشتری از این امکان رفاهی دارند. همین چند وقت پیش مرکز پژوهشهای مجلس با اقرار به عدم توزیع عادلانه سفر، در گزارشی با بررسی وضعیت گردشگری داخلی با هدف دستیابی به چالشهای سیاستی این حوزه، اعلام کرد، «توزیع عادلانه سفر برای گروهها و دهکهای متفاوت درآمدی نیازمند سیاستگذاری و اقدامهای برنامهای مناسب است.» طبق بررسی مرکز پژوهشهای مجلس، حدود هشت میلیون خانوار ایرانی اصلاً به سفر نرفتهاند؛ همچنین سفر از هتل به خانه اقوام انجام میشود و افرادی که خودروی شخصی ندارند تقریباً سفر تفریحی را از سبد خانواده حذف کردهاند.
۴۰درصد ایرانیها سفر نمیروند
آمارها نیز خبر میدهند که درصد زیادی از جامعه با سفر و مسافرت بیگانه هستند و نزدیک نیمی از ایرانیان هرگز به مسافرت نمیروند و سفر در سفره آنها جایی ندارد. چندی پیش نادر کریمیان سردشتی،عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ششمین دوره از سلسله نشستهای چشمانداز گردشگری در ایران گفت: ۴۰درصد جمعیت ایران سفر نمیروند و به گردشگری بیعنایت هستند. ۳۰درصد از کارکنان دولت نیز هرگز سفر نمیکنند و ۷۰درصد بقیه هم بهضرورت سفر میروند.
یکی از دلایل عمده قهر مردم با سفر، هزینه بالای آن است
چراکه قیمتگذاری مراکز تفریحی و گردشگری بر اساس مقیاس درآمد افراد مرفه جامعه انجام میشود و توان اقتصادی قشر متوسط و ضعیف ملاک قرار نمیگیرد. بدیهی است با وجود قیمتگذاریها بالا بخش زیادی از جامعه ناگزیر به حذف سفر از سفره زندگیشان شوند. مسئولان برای تشویق به سفر و سیاحت همواره به فرهنگسازی سفر تأکید داشته و بعد مالی آن را نادیده گرفتند. درصورتیکه باید ابتدا بسترسازی سفر ارزان به وجود آید، تبلیغات دراینباره صورت گیرد و در نهایت به دلیل وجود شرایط سفر ارزان، مردم ترغیب به انجام سفر شوند. در شرایطی که امکان سفر ارزان وجود ندارد و تمام هزینههای سفر بالاست چطور میتوان مردم را به انجام سفر ترغیب کرد؟ فردی که برای تأمین معیشت زندگی مشکل دارد، چگونه به سفر برود؟ اینجاست که دولت برای سفر رفتن باید به مردم تسهیلات ارائه کند. فعالان گردشگری نیز بر این باورند که باید برای جلوگیری از کاهش تقاضا برای سفر به دنبال راهکارهایی بود که اصلیترین آن سیاست ارزانسازی سفر است، البته نه از آن نوع سیاستهای دستوری که رئیسجمهور در مورد ریشهکن کردن فقر مطلق در دو هفته باقیمانده سال میدهد. بلکه ارزانسازی بر اساس سیاستهایی که با منطق بازار هماهنگ باشد. گفتنی است چند روز پیش ابراهیم رئیسی دستور داد اقدامات لازم برای رفع فقر مطلق، سریعاً اجرایی شود، به شکلی که فقر مطلق به سال آینده نرسد.
دولت به سفر یارانه اختصاص دهد
در حالی سفر در حال رخت بر بستن از سفره ایرانیهاست که سفر برای داشتن سلامت روان جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است و حتی آن را غذای روح میدانند. بدیهی است گر به روح غذا نرسد میمیرد. به همان اندازه که برای تأمین مواد غذایی و تأمین سلامت جسم مردم تلاش میشود باید برای تأمین سلامت روان آنها هم تلاش شود تا ازنظر روحی و جسمی تأمین شوند. شکی نیست اگر دولتها به امکانات رفاهی و تفریحی مردم توجه نکنند، باید جاهای دیگر هزینه آن را پرداخت کنند. ناگفته پیداست افرادی که شغل و درآمدی ندارند تا بتوانند سفر بروند، دچار افسردگی میشوند و هزینه نظام سلامت را بالا میبرند. مسئولان باید بتوانند این بیماریهای روانی را درمان یا پیشگیری کنند و از طریق برنامهریزی برای اوقات فراغت روحیه مردم را بهبود ببخشند. بدیهی است با توجه به نقش گردشگری در سلامت روان دولت باید همانطور که برای کالاهای اساسی و نیازهای خوراکی مردم یارانه قائل میشود، سفر هم کالای اساسی بداند و به مردم هم برای سفر یارانه بدهد. حتی بخشی از بودجه پیشگیری وزارت بهداشت میتواند در مسائلی مانند گردشگری خرج شود.
ایرانگردی؛ ارزان برای خارجیها، گران برای ایرانیها
در حالی به خاطر مشکلات اقتصادی سفر در حال حذف از سفره اغلب ایرانیهاست؛ که ایران به دلیل کاهش ارزش پول ملی، مقصد گردشگری ارزانی برای سایر کشورهاست. کاهش ارزش پول ملی ایران باعث شده که سفر خارجیها به ایران ازنظر اقتصادی برای آنها بهصرفه باشد. آنقدر بهصرفه که حتی تصور چنین سفری برای ایرانیان که در داخل کشور زندگی میکنند دور از ذهن به نظر برسد. در آبان ماه امسال تصویری از تبلیغ یک تور مسافرتی عربی منتشر شد که در آن نوشته بود: سفر یکهفتهای به شمال ایران تنها با ۲۵ریال! آذرماه نیز اعلام شد عراقیها با ۲۰دلار و عمانیها با ۲۵ریال میتوانند به ایران سفر کنند. این در حالی است که حداقل دستمزد یک شهروند عمانی ماهانه ۳۵۰ریال عمانی است، یعنی آنها با کمتر از ۱۰درصد از حقوق یک ماه میتوانند هفت شب و هشت روز به یک مسافرت بروند. اما با ۱۰درصد حداقل دستمزد در ایران به کجا میتوان سفر کرد و یا چهکارهایی میشود انجام داد؟
- 18
- 1