علی طالبی، رئیس انجمن آبخیزداری ایران در گفتوگو با ایسنا به شرایط وخیم تالاب گاوخونی اشاره و اظهار کرد: مدتهاست با تخصیص بیرویه آب به صنایع و کشاورزی، آب ورودی این تالاب به صفر رسیده و عملاً این تالاب نابود شده است، این در حالی است که ایران عضو کنوانسیون بینالمللی رامسر است و طبق آن حق ندارد قوانینی تصویب کند که بر اثر آن قوانین، تالابها خشک شوند.
وی گفت: تالاب بینالمللی گاوخونی با وسعت ۴۷ هزار هکتار در نزدیکی کانون بحران گردوغبار شرق اصفهان قرار دارد و در صورت عدم احیاء، این تالاب نیز میتواند به کانون بحران دیگری تبدیل شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه یزد با تأکید بر اینکه در صورت جاری شدن مجدد آب رودخانه زایندهرود در این تالاب همچون ادوار گذشته، گاوخونی احیا میشود، افزود: این تالاب از جنبههای مختلف اهمیت زیادی دارد، اما شاید یکی از مهمترین فایدههای آن این باشد که زیستگاه مناسبی را در دل کویر برای پرندگان، آبزیان و حیوانات به وجود آورده است. اما باوجود همه اهمیتی که این تالاب دارد، در سالهای اخیر خشکسالیها و کمبود آب، طراوت را از این تالاب گرفته است.
تالابها؛ تصفیهخانههای طبیعی آبوهوا
رئیس انجمن آبخیزداری ایران با اشاره به ویژگی و کارکرد تالابها، گفت: تالابها تصفیهخانههای طبیعی آبوهوا هستند. تصفیه آب یا هوا هزینههای هنگفتی دارد، درحالیکه تالابها این کار را بهصورت طبیعی و رایگان برای ما انجام میدهند. علاوه بر این، تالابها مثل اسفنج عمل میکنند و زمانی که سیلاب به وجود میآید آب مازاد را در خود ذخیره میکنند و نگه میدارند و زمانی که خشکسالی باشد این آب را بهآرامی به سفرههای زیرزمینی وارد میکنند و این سفرهها را تغذیه میکنند. درواقع تالاب عامل حیات در حوزه آبریز پایدار خواهند بود، به همین دلیل تنها یکی از اتفاقاتی که با از بین رفتن تالابها رخ میدهد، از بین رفتن پایداری حوزههای آبریز است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه یزد بسته شدن سد زایندهرود را مانع ورود سیلابها به گاوخونی دانست و گفت: توسعه روزافزون شهرها و صنعت، در مظلوم واقع شدن گاوخونی دخیل هستند. اکنون این تالاب در وضعیت حادی به سر میبرد و تهدیدی برای کشور است، چراکه گاوخونی دارای موقعیتی خاص است و در منطقهای بیابانی در مرکز فلات ایران قرار دارد که بارندگی در آن منطقه کم است.
وی با بیان اینکه حرکت آب رودخانه زایندهرود تا باتلاق گاوخونی و تجمیع آب در آن منطقه باعث حفظ تالاب و مانع از پراکنده شدن گردوغبار در هوا بوده و در تأثیرات اقلیمی بارشهای آسمانی نیز نقش مؤثری را ایفا میکند، افزود: تالاب گاوخونی با شرایط این منطقه توانسته میکرو اقلیمی ایجاد کند، اما با نابودی آن و ایجاد ریزگردهای سمی که بهتبع آن ایجاد میشود تا تهران و شعاع ششصد کیلومتری اطراف را در برمیگیرد و میتواند به تهدیدی زیستمحیطی تبدیل شود.
عوامل مؤثر در تشدید بحران گاوخونی
طالبی، حکمرانی غیراصولی و مدیریت غیر یکپارچه آب در حوضه زایندهرود، همکاری و مشارکت ضعیف استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری در اجرای برنامه مدیریت تالاب گاوخونی، تداوم بارگذاری نامتوازن و تخصیص بیرویه آب برای کشاورزی و صنعت، عدم تخصیص مستمر حقابه رودخانه زایندهرود، عدم اصلاح الگوی مصارف و بهنگام سازی آن با تغییرات اقلیمی، تمرکز یک هفتم صنایع کشور در حوضه زایندهرود، انتقال آب زایندهرود به دیگر حوضههای آبریز، تراکم جمعیت، کاهش نسبی بارش، عدم تحویل حقابه گاوخونی، ایجاد فضای سبز گسترده (چمن)، کشت محصولات پر مصرف نظیر برنج و صیفیجات در اقلیمی خشک و نیمه خشک و برداشتهای غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی را از مهمترین عوامل مؤثر در تشدید بحران گاوخونی برشمرد.
به گفته وی، تأثیر جریان آب در رودخانه زایندهرود برای تالاب گاوخونی و همچنین تأمین آب مورد نیاز سفرههای زیرزمینی در رفع چالشهای زیستمحیطی ضروری است و در صورت تداوم وضع موجود، تالاب گاوخونی به شرایط بیبازگشت نزدیک میشود.
وی با اشاره به اینکه استان اصفهان بیشترین سهم را از تالاب گاوخونی دارد، گفت: تقریباً حدود نهدهم این تالاب به استان اصفهان تعلق دارد. مابقی، سهم استانهای فارس، یزد و چهارمحال و بختیاری است. در اوایل تیرماه سال ۱۳۹۴ آب رودخانه زایندهرود ضمن عبور از بند شاخ کنار به تالاب بینالمللی گاوخونی رسید و پس از ۱۰سال باعث خوشحالی مردم، کشاورزان و دوستداران محیطزیست شد، بر این اساس کشاورزان مردم شرق اصفهان اقدام به لایروبی بخشی از مسیر رودخانه برای جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز آب در مسیر رودخانه کردند.
طالبی با اشاره به جریان دو رودخانه فصلی دیگر علاوه بر زایندهرود به سمت تالاب گاوخونی، گفت: اصلیترین و مشهورترین رودی که به این تالاب میریزد، زایندهرود است. آب دو رودخانه زر چشمه و رود ایزد خواست نیز وارد تالاب گاوخونی میشوند، اما حجم آبی که از زایندهرود به این تالاب میریزد، بسیار زیادتر از دو مورد یاد شده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: البته چند سالی است ورق برگشته و مدتهاست که به خاطر استفاده از آب زایندهرود و آبیاری باغها و درختان در میانه مسیر، دیگر این رودخانه به این تالاب نمیریزد. زمستان که میشود آب تالاب بیشتر میشود، اما با آمدن فصل تابستان ورودی آب تالاب کم و وسعتش کوچکتر از قبل میشود.
وی با اشاره به تأثیر جریان رودخانه زایندهرود بر فرونشست زمین، تصریح کرد: جریان مادیها (ذینفعان آب) و تأثیرات روحی و روانی بر زندگی مردم وابسته به همین رود است و جریان خون در رگ مردم اصفهان و افتخار جهانیان به جریان این رگ حیاتی است که گردشگران زیادی را نیز به اصفهان جذب میکند. درواقع حرکت آب در رودخانه زایندهرود تنها برای زیبایی و تأمین آب کشاورزان نیست، بلکه حیاتبخش زیادی از محیطزیست به حیات این رود بستگی دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اختلالات روحی و روانی یکی از دغدغههای اصلی امروز جامعه ما است، درحالیکه خشکی زایندهرود اصفهان را به یکی از شهرهای افسرده تبدیل کرده و آسیبهای اجتماعی را در آن افزایش داده است. فارغ از آثار محیطزیستی و تأثیر آن بر ابنیه تاریخی، جریان زندهرود بر زندگی مردم اصفهان و آرامش روحی آنان تأثیر دارد. درواقع خشکی این رودخانه بر سلامت روان اثر گذاشته و باعث شده به دلیل بروز مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی ناشی از آن مردم متوجه آسیبهای جبرانناپذیری شوند.
لزوم جاری شدن دائم آب در بستر رودخانه زایندهرود
رئیس انجمن آبخیزداری ایران به هدایت آبها و مدیریت زایندهرود در گذشته اشاره کرد و گفت: این مدیریت در گذشته بر عهده مردم بوده، بنابراین همه نیازها و حقوحقوق مرتبط با آب مثل کشاورزان، محیطزیست و میراث فرهنگی و صنایع دستی نیز مورد توجه بوده است.
وی ادامه داد: درواقع ناپایداریهای زیستمحیطی متوجه همین خشکی رودخانه و یا فصلی شدن آن شده که موجب آلودگی هوای اصفهان و شهرهای اطراف و بر میزان رشد گیاهان تأثیر گذاشته است. بنابراین باید آب در رودخانه جریان یابد تا تاریخ اصفهان حفظ و همچنین مشکلات زیستمحیطی به حداقل امکان برسد.
حقابه تالاب گاوخونی روی کاغذ
این عضو هیئتعلمی دانشگاه با بیان اینکه تاکنون حقابه زایندهرود و گاوخونی روی کاغذ بوده و به هیچوجه حقابه زیستمحیطی گاوخونی بهطور کامل اعطا نشده، گفت: حقابه رودخانه زمانی پذیرفته میشود که از سراب تا پایاب، از سد زایندهرود تا تالاب گاوخونی بهطور مستمر جریان داشته باشد. حق آبهای که تخمین زده شده ۱۷۶ میلیون مترمکعب در سال است که تاکنون حداکثر ۲۰ درصد از این حقابه تحویل داده شده و آنهم سیلابی بوده و نیاز کشاورزی نبوده است.
وی با اشاره به اینکه آبرسانی به مقاطع بالای تالاب بسیار سخت است، تصریح کرد: طی این سالها تنها یکبار در سال ۹۸، به میزان ۴۱ میلیون مترمکعب از مجموع حقابه ۱۷۶ میلیون مترمکعبی گاوخونی به سمت تالاب رها شد که به دلایل همزمانی رهاسازی آب با فصل کشت، برداشتهای غیرمجاز آب در مسیر رودخانه و عدم لایروبی مناسب بستر زایندهرود و مسیلهای سیلابی منتهی به تالاب، صرفاً ۵ میلیون مترمکعب آب به داخل تالاب رسید. حتی در سالی که شاهد احیای موقت غالب تالابهای کشور بودیم، متأسفانه تالاب گاوخونی جزء معدود تالابهایی بود که آبگیری نشد.
رئیس انجمن آبخیزداری ایران با اشاره به مصوبه هیئتوزیران، تأکید کرد: حقابه زیستمحیطی، بعد از آب شرب در اولویت قرار دارد و وزارت نیرو ملزم است این حقابه از رودخانه زایندهرود را تأمین کند، چراکه این حقابه حتی بر کشاورزی نیز مقدم است.
وی با توجه به شرایط پیش آمده برای تالاب گاوخونی، از وقوع بحرانی اجتماعی خبر داد و گفت: زمانی این مشکلات برطرف خواهند شد که حقابه تالابها محقق شود. در حال حاضر تالاب گاوخونی در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد. متأسفانه در سالهای گذشته فلامینگوها و گونههای مختلف زیستمحیطی به تالاب مهاجرت میکردند، اما به علت وضعیت نابسامان تالاب، فلامینگوها به حوضچه فاضلاب یزد روی آوردهاند و این امر موجب نابودی کشاورزی شده است. درواقع به علت کارکردهای ویژه تالابها ارزش آنها خیلی بیشتر از اکوسیستم جنگلها قیمتگذاری شده و فقط همت مسئولین را میطلبد.
عدم اختصاص حقابه تالاب گاوخونی در ۱۲سال اخیر
طالبی با اعلام اینکه حقابه تالاب گاوخونی نزدیک به ۱۲ سال اختصاص نیافته است، گفت: برداشتهای غیرمجاز آب تالاب را خشک کرده و پرندهها در اطراف تالاب یا از بین رفتهاند و یا مهاجرت کردهاند. وضعیت در گاوخونی هرسال بدتر از سال گذشته است و باوجود اینکه هرساله مقداری آب وارد زایندهرود میشود اما آبی راهی تالابهای اطراف نمیشود. کارشناسان معتقدند تا زمانی که زایندهرود بهطور کامل احیا و سیراب نشود، آب به تالابهای خشکیده اطراف زایندهرود نخواهد رسید.
گفتنی است، حقابه تعیینشده از زایندهرود برای تالاب گاوخونی، ۱۶۰ تا ۱۷۰ میلیون مترمکعب در سال است، سهمی که کشاورزان حاشیه گاوخونی ۱۲ سال است آن را دریافت نکردهاند.
به گفته رضا خلیلی ورزنه، دبیر انجمن دوستداران میراث طبیعی ورزنه تنها آبی که از سمت زایندهرود به گاوخونی روانه شده، پساب بوده و پس از بازگشایی زایندهرود، آبی سهم تالاب گاوخونی نشده است. مشکل مهمی که داریم این است که تمام مردم ایران تصور میکنند آب زایندهرود برای تالاب گاوخونی بازگشایی میشود، اما ۱۲ سال است تالاب، قطره آبی از زایندهرود را بر تن خود حس نکرده است.
وی ادامه داد: دراینمدت اگر آبی وارد تالاب گاوخونی شده، فقط شامل ذهاب و پساب بوده و حقابه این تالاب به فراموشی سپرده شده است. آب زایندهرود بهمنظور آبیاری بهاره بازگشایی شده و سهمی از آن به گاوخونی نرسیده است؛ البته این آب کشاورزی نیز تا حدودی در زنده نگهداشتن تالاب مؤثر است، زیرا ذهاب ناشی از آب کشاورزی باعث افزایش رطوبت تالاب میشود.
توسعه ناپایدار بلای جان گاوخونی، زایندهرود و مردم اصفهان
زینب کریمی، دکترای آبخیزداری نیز پیرامون وضعیت تالاب گاوخونی به ایسنا گفت: مسئولان اصفهان بهجای توجه به مزیتهای نسبی استان خود مانند گردشگری و بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیک و میزان بارندگی، با گسترش اراضی کشاورزی باعث توسعه ناپایدار و تبعات ناشی از آن، بلای جان گاوخونی، زایندهرود و مردم استان شدهاند.
وی با اشاره به اینکه بر اساس آمار کمتر از ۵ درصد میزان مصرفی آب اصفهان (میلیارد مترمکعب) در بخش آشامیدنی و شرب صرف میشود، گفت: این یعنی ۹۵ درصد آب مصرفی اصفهانیها مربوط به بخش کشاورزی و صنعت است و اگر تنها ۱۰ درصد از این میزان مصرف صرفهجویی شود، دیگر مسئولان استانی و مردم دغدغه تأمین آب شرب نخواهند داشت. همچنین افزایش بیسابقه دمای هوا و کاهش چشمگیر بارشها هماکنون تنها ۲ درصد از تالاب گاوخونی رطوبت دارد و این زنگ خطر بزرگی برای آن به شمار میرود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه خشکی تالاب گاوخونی بر روی کشاورزی اثرگذار بوده، توضیح داد: بهعبارتدیگر خشکی رودخانه روی خشک شدن تالاب و کم شدن آب در منطقه و پایین آمدن سطح آبهای زیرزمینی اثرگذار بوده که کشاورزی منطقه را بسیار تحت تأثیر قرار داده است. علت آن نیز زهابهای کشاورزی اراضی بالادست و چاههای عمیق آب است که روی ورودی و مصب تالاب تأثیر گذاشته است.
وی ادامه داد: خشک شدن تالاب گاوخونی علاوه بر اینکه معیشت مردم منطقه را به مخاطره انداخته، باعث افزایش بیکاری و مهاجرت ساکنان بومی شده است. همچنین پوشش گیاهی و زیستگاههای جانوری را نیز دچار تغییر کرده و شیوع بیماریهایی مانند سرطان رشد داشته است.
وی همچنین در مورد زهابی که به تالاب میرسد، گفت: زمین تالاب گود بوده و زهابی که در زایندهرود جاری میشود، پس از عبور از زمینهای کشاورزی وارد رودخانه میشود، البته همین آب اندک نیز خیلی بهتر از خشکی است. پس با جاری شدن حقابه کشاورزان نیز مقداری رطوبت تالاب افزایش پیدا میکند، اما حقابه به شمار نمیآید.
وی با بیان اینکه کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب و آلودهکننده محیطزیست است، گفت: باید برای اصلاح این روند زهکشی را همزمان با آبیاری در دستور کار قرار دهیم تا زهابها محیطزیست را کمتر آلوده کنند. بهطور میانگین کمتر از نیمی از آب مصرفی کشاورزی بهطور مؤثر توسط گیاه مورد استفاده قرار میگیرد و باقیمانده آن همراه با بقایای کود و سم و گاه با فلزات سنگین و کمیاب و آلودهکنندههای دیگری مانند عوامل بیماریزا (پاتوژن) به منابع آب میپیوندد. همچنین، ۹۰ درصد تولیدات کشاورزی ایران از طریق کشت آبی تأمین میشود. از طرفی توسعه کشت آبی در مناطقی از کشور که امکان استحصال آب وجود دارد، جزو برنامههای عمرانی دولت است و در این زمینه باید همه تلاش خود را بهکارگیریم که پایداری سرزمین به مخاطره نیفتد.
وی تأکید کرد: بهجای تلاش برای افزایش سطح زیر کشت محصولات آبی باید به افزایش بهرهوری توجه به مقوله آب مجازی افزایش عملکرد محصولات کشاورزی و کاهش آلودگی زیستمحیطی ذکر کنیم که البته همه دستگاههای اجرایی امروز در قالب شورای عالی آب به همین مسئله میاندیشد.
تسریع در تصویب و اجرای نقشه راه احیای زایندهرود و گاوخونی
کریمی اجرای سیاست تغذیه آبخوانهای حوضه زایندهرود و رهاسازی متناوب حقابه گاوخونی را به برای حمایت از پرندگان مهاجر بهویژه در طول زمستانکه مصارف کشاورزی به حداقل میرسد را ضروری دانست و گفت: احیای زایندهرود و گاوخونی مستلزم تسریع در تصویب و اجرای نقشه راه احیای این رودخانه و برنامه مدیریت تالاب گاوخونی توسط شورای عالی آب و ستاد ملی مدیریت تالابهای کشور است.
این دکترای آبخیزداری عواملی چون رایزنی با معتمدین محلی و توانمندسازی تشکلهای بومی برای مشارکت در پایش برداشتهای غیرمجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی، حمایت از فناوریهای پیشرفته بهمنظور اصلاح صنایع موجود یا جایگزینی آنها با صنایع کم آب بر، انجام مطالعات بازار و شناسایی زنجیره ارزش محصولات کم آب بر، توانمندسازی بهرهبرداران برای کاهش مصرف آب، تغییر کشت، دسترسی مستقیم به بازار و فرآوری محصولات، بازسازی شبکههای انتقال و توزیع آب شرب و کشاورزی، پایش مستمر آب تحویلی با احداث ایستگاه آنلاین هیدرومتری در مصب تالاب، ارتقای سطح آگاهی، دانش و مشارکت ذینفعان و دستاندرکاران در کاهش مصارف آب، اصلاح طرحهای نگهداری و توسعه فضای سبز، تجهیز چاههای آب به کنتور هوشمند و مسدود کردن چاههای غیرمجاز، اطلاعرسانی شفاف در خصوص میزان منابع، مصارف و هدر رفت آب در بخشهای مختلف، تصفیه زهاب کشاورزی و فاضلاب بهمنظور جایگزینی پساب با بخشی از مصارف آب، لایروبی مداوم بستر زایندهرود و مسیلهای سیلابی، توزیع فشار کمبود آب بین کلیه مصارف، ثبت تالاب گاوخونی بهعنوان ژئو پارک با هدف بهبود وضعیت اقتصادی، ایجاد فرصت گردشگری پایدار و کاهش وابستگی معیشتی جامعه محلی به آب و مشارکت مؤثرشان را در حفظ تالاب گاوخونی ضروری برشمرد.
وی با تأکید بر اینکه لازمه حفظ و احیا تالاب گاوخونی کنار گذاشتن مرزهای سیاسی بین دو استان و اجرای برنامه مدیریت جامع برای کل حوضه آبریز زایندهرود و تالاب گاوخونی است، گفت: تدوین، تصویب و اجرای برنامه مدیریت جامع به دلیل ماهیت مشارکتی و فرا بخشی آنکه مستلزم حضور، مشارکت و تعامل همهجانبه میان کلیه دستاندرکاران و ذینفعان حوضه آبریز بوده و یک فرایند یادگیری و کار گروهی است که پیش از این در کشور ما کمتر تجربه شده و نیازمند تغییرات بنیادین رفتاری و تغییر نگاه کلیه دستاندرکاران است. رویکردهای مشارکتی ماهیتی زمانبر دارند و برای نهادینه شدن نیازمند تمرین و ممارست فراوان بوده، اما پایدار خواهند بود.
ریحانه راهپیما
- 13
- 2