روزنامه توسعه ایرانی نوشت: عکسها و ویدئوها دهشتناک و آخرالزمانی است؛ خانههای مدفون زیر تلِ شن و ماسه. شاخهها و درختان سرخم کرده زیر تندباد و صورت آدمیان همه غبارآلود و خاکستری و مبهوت. مبهوت جغرافیایی که از همیشه جبارتر شده است.
مردم سیستان و بلوچستان با بادهای ۱۲۰ روزه ناآشنا نیستند، اما سالهاست که حتی این بادها هم خشنتر از همیشه شدهاند. به طوری که بسیاری در روزهای اخیر به دلیل شدت آلودگی و هجوم شن، خانههایشان را در برخی از مناطق این استان ترک کرده و شمار زیادی هم راهی بیمارستانها شدهاند.
براساس آنچه سازمان هواشناسی اعلام کرد شدت وزش باد در زابل بامداد دوشنبه ۱۲ تیر تا ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت رسیده که به نظر میرسد شدت آن از سالیان گذشته هم بیشتر است. براساس این گزارش به دلیل گردوغبار ناشی از این باد، شعاع دید افقی به ۸۰۰ متر رسیده است. در سایر شهرهای سیستان و بلوچستان هم وزش باد شدید ادامه دارد و به گفته مدیر کل هواشناسی این استان، برای مناطق شمالی تا آخر هفته هشدار نارنجی صادر شده است.
این در حالی است که در روزهای اخیر این توفان نزدیک به دو هزار نفر را در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان از نفس انداخته و راهی مراکز درمانی کرده است.
اما بسیاری از مردم این منطقه معتقدند؛ تنها گرد و خاکهای جهنمی نیست که مردم را از نفس انداخته، بلکه هزاران چالش دیگر هم شرایط زیستن در این شرایط اقلیمی را سختتر میکند؛ از بیپولی و بیکاری گرفته تا فقر و بیماری و مشکلات نان و قطعی آب و برق.
در روزهای اخیر خبرگزاری ایلنا در گزارشی نوشت که مشکلاتی مانند، خشکسالی، بیآبی، محرومیت «برخورداری از زیرساختهای مناسب»، صفهای طولانی گاز، آب، بنزین و نان در این استان به چشم میخورد. بنابر گزارش این خبرگزاری صفهای طویل مرغ هم به داشتههای این استان اضافه شده و مردم در گرمای ۵۰ درجه باید ساعتها در صف بایستند که شاید یک یا دو عدد مرغ «گیرشان بیاید.»
خبرگزاری ایرنا نیز ۳۰ خرداد ماه در گزارشی به شروع فصل تابستان و مشکلاتی همچون کم آبی، افت فشار و قطعی طولانی مدت آب در سیستان و بلوچستان پرداخت.
این در حالی است که قطع مکرر اینترنت در روزهای اخیر از مشکلات دیگری است که کاربران فضای مجازی در روزهای سخت توفان شن به آن اشاره دارند. قطعی که اطلاعرسانی در خصوص ابعاد فاجعه در حال وقوع را سخت میکند.
بادهای ۱۲۰ روزه؛ مصیبتی که بر ابعاد آن افزوده میشود
هر چند بادهای ۱۲۰ روزه سیستان، برای آنها که هنوز کتاب جغرافیای دوران متوسطه را به خاطر دارند نام آشنایی است، اما برای مردم منطقه سیستان و بلوچستان و مخصوصا روستاییان این خطه دیگر رنگ آن تعاریف گذشته را ندارد و مصیبتی است که هر سال بر ابعاد آن افزوده میشود.
گفته میشود، پیشترها بادهای ۱۲۰ روزه سیستان در دوره گرم سال یعنی از ۱۵ خرداد تا ۱۵ مهر به مدت ۱۲۰ روز از ارتفاعات شمال شرقی ایران به سرزمینهای جنوب شرقی ایران میوزید. این بادها که در دامنه جنوبی البرز بسیار مطبوع و خنک بود، پس از عبور از بیابانهای خشک دشت کویر و دشت لوت بسیار گرم و خشک شده و در سیستان و بلوچستان پوشش گیاهی را از بین میبرد و خسارات جبران ناپذیری را به بار میآورد. اما چند سالی است که وزش بادهای ۱۲۰ روزه در منطقه سیستان به بیش از ۲۰۰ روز در سال هم رسیده است و این یعنی مردم سیستان ۲۰۰ روز از ۳۶۵ روز سالشان را با توفان، گرد و خاک، آسمانی تار و تیره، خانههایی پراز گرد و غبار و نفسهایی به شماره افتاده سپری میکنند.
این در حالی است که در دو دهه گذشته نه تنها برنامههای توسعهای در کشور نتوانسته از شدت و قدرت این بادها بکاهد که خشک شدن بستر تالاب بینالمللی هامون و همچنین رودخانه هیرمند کانونهای گرد و غبار در این منطقه را بیشتر هم کرده است.
دیپلماسی شکست خورده آب
بیشاز ۲۰ سال از خشکی تالاب بینالمللی هامون و خشکسالی سیستان با دربرگیری پنج شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز میگذرد و این معضل با تغییر اقلیم منطقه به آب و هوایی گرم و خشک و خشن، زندگی را برای مردم از لحاظ اقتصادی و سلامتی دچار مشکل کرده است.
عدم پایبندی حکومت افغانستان برای تأمین حق آبه رودخانه هیرمند و مدیریت و دیپلماسی ضعیف کشور سبب شده است که این تالاب بینالمللی به کام مرگ کشیده شود. در ماههای اخیر، نهیب دولت ایران به طالبان برای حقابه این دریاچه حتی کار را به آتش گشودن نیروهای طالب به روی مرزداران ما در منطقه مرزی هم کشاند و درنهایت نیز طالبان حاضر به دادن حتی بخشی از حقابه هامون نشد و این دریاچه امسال خشکتر از همیشه بود.
به اعتقاد کارشناسان هرچند سیستان و بلوچستان همیشه با موضوع گردوغبار مواجه بود، اما قبل از خشک شدن دریاچه هامون، وسعت گردوخاک آن کمتر بود.
«پیام ما» در شماره دوشنبه ۱۲ تیر خود در مطلبی به قلم جواد میردار هریجانی، رئیس پژوهشکده تالار بینالمللی هامون نوشته است دریاچه هامون کاملاً خشک شده و این شرایطی است که از سال ۱۳۹۸ یعنی آخرین باری که حقابه به ایران داده شد، پابرجاست. هریجانی افزوده است که «تنها مقدار کمی آب از رودخانه فراه به هامون سابوری وارد میشد که با اقدامات اخیر طالبان، امسال آن میزان آب هم وارد نشد».
بهگفته او بخش زیادی از گردوغبار متداول در سیستان و بلوچستان مربوط به دریاچه خشکشده هامون است و وزش باد، خاک بستر دریاچه را با خود بلند میکند «اما امسال با خشکشدن فراهرود، هامون سابوری هم بهعنوان یک منبع گردوغبار عمل میکند» و همزمان هر سال نیز دمای هوا گرمتر میشود.
توفانهای حامل ویروس آسم
در روزهای اخیر سازمان هواشناسی شاخص الودگی در برخی مناطق استان سیستان و بلوچستان را حتی گاهی تا عدد ۵۰۰ نشان داده است که نشان میدهد حجم ریزگرد موجود در فضا تا چه اندازه میتواند برای سلامتی افراد مضر باشد.
طبق گزارشها با افزایش مراجعات بیمارستانی، بیماریهای چشمی و تنفسی عمده عوارض ناشی از استنشاق هوای آلوده به گرد و غبار این بادهاست. از طرفی کارشناسان معتقدند علت شمار زیاد مبتلایان به بیماری سل در زابل همین بادهایی است که حامل ویروس این بیماری به شهرهای شمال استان است.
اداره کنترل سل و جزام وزارت بهداشت نیز با تایید اینکه سیستان و بلوچستان و زابل بیشترین مبتلایان به بیماری سل را در کشور دارند، اعلام کرده است: همسایگی ایران با دو کشور افغانستان و پاکستان که در زمره ۲۲ کشور High Burden دنیا هستند، با شیوع بالای سل مقاوم به چند دارو، ضرورت توجه بیش از پیش ما را به این بیماری متذکر میشود.
سل البته در جرگه بیماریهایی است که ارتباط مستقیمی با وضعیت وخیم گرد و خاک در منطقه دارد. شق دیگر ماجرا شیوع بیماریهای مختلف دیگری است که ناشی از فقری است که همین گرد و خاک به منطقه سیستان تحمیل کرده است. بیماریهایی چون مالاریا، سوءتغذیه کودکان و مادران باردار، اعتیاد، شیوع بیماریهایی ناشی از کمبود بهداشت و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر که به نظر میرسد هر روز بر وسعت آن افزوده میشود و مردم منطقه را بیش از پیش از نفس میاندازد.
سعیده علیپور
- 14
- 6