این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (۱۶۶.۳میلیمتر) ۲۱ درصد افزایش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (۹۰.۹ میلیمتر) ۱۲۲ درصد افزایش نشان میدهد.
با این شیوه مدیریت من به این آمار مثبت خوش بین نیستم
براساس اطلاعات و آمار موجود در جداول زیر، میزان بارشها در ۶ ماهه نخست سال آبی ۹۸-۹۷ در همه استانها به جز استان اردبیل بیش از میزان بارشها در مدت مشابه در سال آبی گذشته یعنی ۹۷-۹۶ بوده است؛ این اتفاق و موضوع خوشایندی است. در تهران پایتخت همین موضوع باعث اتفاقات مبارکی شده است؛ از کاهش آلودگی هوا تا کاهش ریزگردها و... اما مهمتر از آن اینکه آیا این افزایش بارشها فقط محصور در اعداد و ارقام است یا اینکه واقعا در قامت یک اتفاق خوشایند قابلبررسی و حصول است؟
بهروز دهزاد، کارشناس محیطزیست و عضو هیاتعلمی دانشگاه در همین ارتباط با «فرهیختگان» به گفتوگو پرداخت. دهزاد در پاسخ به اینکه آیا این آمار مثبت و رشد بارشها واقعا اتفاق مثبتی است و در آینده هم میتواند کارگشا باشد به وضعیت بد موجود در سایر حوزهها اشاره کرد و گفت: «ما در شرایط اقتصادی و اجتماعی و... وضعیت بغرنجی داریم و این اتفاقات یعنی رشد بارشها و آب و هوای مطلوب شاید بهمثابه خبرخوش برای مردم باشد اما متاسفانه عواملی وجود دارد که باعث میشود مثبت عمل نکند. این آمار البته نسبت به پارسال مثبت هست اما در کل ارزش آنچنانی ندارد و همچون قطرهای است در مقابل دریا. ما وقتی میتوانیم اظهار خرسندی کنیم که مدیریت منابع آب را به درستی انجام دهیم، وقتی میتوانیم خرسند باشیم که بقیه فاکتورها به خوبی عمل کنند وگرنه بارشها یک امر طبیعی هستند و این مدیریت و اعمال ماست که کیفیت استفاده و میزان بهرهبرداری ما را از آن مشخص میکند. درنتیجه بنده زیاد خوشبین نیستم و امیدواریم این افزایش بارشها و افزایش میزان آب موجود در کشور هم همچون گذشته درست از آن استفاده شود.
ساختار مدیریت منابع ما غلط است. آب یک پدیده طبیعی است، نمیتوانیم آن را در چارچوب قراردادهای اجتماعی قرار دهیم، به این معنی که منابع آبیمان را به صورت استانی مدیریت کنیم. رودی مثل کارون و دز و سپیدرود هرکدام از چند استان میگذرند و هر کدام از آنها در یک استانی قرار دارند و همین باعث میشود هر منطقهای از این رود تحتتاثیر یک نوع و روش مدیریتی باشد و خب مشخصا این غلط است و درنهایت به نابودی منابع منتهی میشود. آب یک پدیده زنده است و باید مثل یک پدیده زنده با آن برخورد کرد. نمیدانم چقدر با واژه حوضه آبریز آشنا هستید، حوضه آبریز کاسهای است که ته آن هرچه آب جمع میشود در رودخانه ما جاری میشود و درنتیجه این یک پیکره واحد است، نمیشود چند نوع مدیریت را روی آن اعمال کرد، بنابراین باید مدیریت ما به صورت حوضهای باشد، نه منطقهای و استانی و...
وقتی مدیریت دولتی باشد، سیاستها میشود سیاست مدیر، مدیر هم معمولا هر چهار سال یا حداکثر هشت سال یکبار عوض میشود. چیزی هم که در ۴۰ سال اخیر تجربه کردیم این است که هیچ مدیری هم مدیر قبلی را تایید نمیکند و... درنتیجه سیاستها عوض میشود و این درحالی است که نباید سیاستها تغییر کند.
شما کشور هند را ببینید، مدیریت آب در آنجا به صورت حوضه آبریز اعمال میشود. اصلا مدیریت آب یک سازمان مجزای متکی به مردم و مردمنهاد است و وقتی رئیس آن با احراز شرایط سنگین و سخت انتخاب میشود تا آخر عمر مدیر آن سازمان میماند و بعد از فوت او مدیر دیگری انتخاب میشود و برای همین برنامههای مدیریتی ثابت میماند.
درنهایت این آمار و ارقام مثبت تا وقتی با یک مدیریت خوب ادغام نشود نتیجه مطلوبی هم نخواهد داشت، کمااینکه تا به حال نداشته و سالهای پرآب بسیاری را هم پشتسر گذاشتهایم.»
- 19
- 3