سیلابهای اخیر زنگ خطری برای همه شهرهای کشور بود. برخی شهرها متحمل تلفات و خسارات سنگینی شدند و برخی دیگر زودتر از موعد، اقدام کردند و کمتر خسارت دیدند. تهران البته بواسطه پایتخت بودنش وضعیت متفاوتی داشت، اما سؤالی که میتواند کلید حل مشکلات سایر شهرها باشد، این است چرا تهران از زیر بار سنگین بارش سالهای اخیر، نجات پیدا کرد؟ آیا این وضعیت حاصل یک مدیریت درست بر شهر تهران بود یا نه؟ با محمد توسلی، شهردار اسبق تهران در این باره گفتوگو کردیم که به نکات مهمی اشاره میکند.
چرا سیلابهای اخیر که اغلب شهرهای کشور را گرفتار کرد، در شهر تهران مشکل جدی به وجود نیاورد؟
جواب این سؤال میتواند مشکل بسیاری از شهرهای کشور را مشخص کند. ما در دو سال اول انقلاب تلاش کردیم تا به زیرساختها و نیازهای راهبردی شهر تهران بپردازیم، یکی از نیازهای اصلی آن زمان، مسأله جمعآوری و دفع آبهای سطحی بویژه در شرایط بحرانی بود.
در آن دوران بعد از انقلاب مردم بخوبی به خاطر دارند که وقتی بارندگی شدیدی اتفاق میافتاد، جنوب شهر در آب غوطهور میشد و هیچ تمهیدی هم برای مهار و کنترل آن انجام نشده بود. برای نمونه میتوان به گزارش خبری پیامدهای سیلاب ناشی از بارندگیهای هفتم فروردین سال ۵۸ که با عنوان «بدنبال بارندگی و سیلاب دیروز تهران صدها خانه و آلونک جنوب تهران آسیب دید» در کیهان هشتم فروردین ۵۸ منتشر شد، اشاره کرد. به همین دلیل ما با بررسی مطالعاتی که در سال ۵۱ توسط مشاوران خارجی و داخلی انجام شده بود، کوشش کردیم در دو مرحله کوتاه مدت و درازمدت برنامهریزی و اقدام کنیم. در اقدام کوتاه مدت، برای جمعآوری و انتقال آبهای سطحی محدوده جنوب تهران محلهای آسیبپذیر مورد مطالعه قرار گرفت و طرح احداث کانال و انتقال و هدایت آبهای سطحی تهیه و اجرا شد.
از جمله میتوان به کانالهای اصفهانک سرخه حصار، خیابان فدائیان اسلام، چهارصد دستگاه نازیآباد، کوی ملکی زاهدی، سه دختران شهرری، یاخچی آباد، جنوب خاوران، خانی آباد نو، شادآباد، پارک شریعتی، زهتابی قلعهمرغی شریعتی، یافت آباد، قلعه نعمت آباد، تقی آباد (سرخه حصار)، بهشتی (دو قطعه) و یاخچی آباد اشاره کرد. در نهایت بعد از سال ۵۹، باوجود بارندگیهای شدیدی که اتفاق افتاد، در جنوب شهر دیگر سیلابی چون گذشته اتفاق نیفتاد.
این پروژه فقط به جنوب تهران اختصاص داشت اگر نه در چه محورهایی انجام شد؟
آنچه گفته شد مربوط به برنامه کوتاه مدت در جنوب تهران بود. اما در خصوص برنامه دراز مدت در سطح شهر برای انجام مطالعات و تهیه طرح اجرایی مطالعات اولیهای که قبلاً انجام شده بود در دستور کار قرار گرفت. سابقه مطالعات آبهای سطحی شهر تهران طولانی است. در سالهای اوایل دهه چهل مهندسین مشاور ایرانکو مطالعاتی را انجام داده بود و در دو منطقه شرق و غرب تهران طرحهایی هم مورد اجرا قرار گرفت. اما در سالهای قبل از انقلاب مطالعات جدیدی ابتدا با همکاری سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد توسط دو گروه مهندسان مشاور خارجی و ایرانی (آلکساندر گیب و شرکا، جان تیلر و پسران، تهران بوستن و دکتر کوروس) برای سازمان آب منطقهای تهران در سال ۵۱ آغاز و در سالهای ۵۴ و ۵۶ مطالعات تکمیل و تصویب شد.
بر پایه این مطالعات اولیه؛ جمعآوری و تخلیه آبهای سطحی محدوده ۲۵ ساله به ۹ حوزه آبریز تقسیم شده است (نقشه شماره ۱)؛ حوزه شرقی، حوزه شمالی، حوزه کن و مسیل باختر، حوزه غربی، حوزه جنوب شرقی، حوزه جنوب غربی و حوزه مرکزی شامل سه حوزه مشخص شده است. بهطور خلاصه در این مطالعات حوزه مرکزی با توجه به توپوگرافی محدوده به سه حوزه تفکیک شده است.
آخرین وضعیت زیرساختهای شهر تهران برای تخلیه سیلابها چگونه است؟
در سالهای اخیر مطالعات متمرکزی در سازمان مشاور فنی و مهندسی شهرداری تهران انجام شده و پروژههای متعددی با همکاری مهندسین مشاور برای جمعآوری و هدایت آبهای سطحی شهر تهران اجرا شده است. بر اساس گزارشهای موجود در حوزه شمالغرب و غرب؛ آب رودخانههای درکه، فرحزاد و کن و سر شاخههای مرتبط منطقه غرب با کانالهای روباز جمعآوری و نهایتاً از طریق رودخانه کن به دشتهای جنوب تهران هدایت میشود.
در حوزه شمال، شمال شرق و شرق؛ آب رودخانههای ولنجک، دربند، گلابدره، کاشانک، جمشیدیه، دارآباد، سوهانک و مجموعه کانالهای احداث شده محدوده شرق تهران چون تهرانپارس از طریق مسیل باختر و کانال ابوذر به رودخانه سرخه حصار تخلیه میشود. سایر کانالهای شرق تهران، شامل تونل ۱۷ شهریور و سر شاخههای آن و کانالهای شهرداری و شهرزاد نیز در این قسمت به رودخانه سرخه حصار هدایت و تخلیه میشوند.
در حوزه محدوده مرکزی شهر که بهصورت تونل ساخته شده شامل تونلهای خیام و نواب و بهمنیار و سر شاخههای متعدد آنها، آبهای جمعآوری شده از طریق کانال فیروزآباد به رودخانه سرخه حصار تخلیه میشود.
طرحهای بالا نشان میدهد که آبهای اصلی حوزه آبگیر ارتفاعات شمال شهر که از طریق رودخانهها وارد شهر میشوند از طریق کانالهای روباز پیشبینی شده به شرق و غرب تهران هدایت میشوند و هسته مرکزی شهر را کاملاً حفاظت کرده است.
کانالهای مرکزی شهر کی ساخته شده است؟
در مورد کانال خیام که مطالعات مرحله دوم آن بعد از سال ۶۸ در دوره مدیریت آقای غلامحسین کرباسچی انجام شد، اجرای آن با استفاده از وام بانک جهانی طی سالهای ۷۹ - ۷۵ زیر نظر خاکریزآب مجری طرح توسط پیمانکاران مختلف داخلی و خارجی اجرا شد. اگر شهر تهران با این زیرساختها در مقابل سیلابها حفاظت شده است این راهکارهای مطالعاتی و پیشگیری از سیلاب میتواند یک الگو و مدل موفق برای سایر شهرهای کشور باشد.
سیلاب سال ۶۶ در تهران را که منجر به کشته شدن حدود ۴۰۰ نفر در تهران شد چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از سال ۶۶ مطالعات تکمیلی و اجرای سر شاخههای حوزه شرقی تهران همان گونه که توضیح داده شد این مشکل را برطرف ساخته و سیلاب ناشی از رودخانههای ولنجک، دربند و حوزههای شرق آن از طریق مسیل باختر در کانال سرخه حصار تخلیه میشود.
استاندار تهران در جریان بارشهای شدید تهران اعلام کرد که اگر ۲۰ دقیقه بارندگی داشتیم، حتماً مرکز تهران را سیل میگرفت، خب اگر این شبکه طراحی و اجرا شده، این نگرانیها برای چیست؟
تجربه بارندگیهای اخیر که دوام آنها بسیار بیشتر بوده به نحوی بود که ما شاهد سیلاب خاصی در شهر تهران نبودهایم. مطالعات و طرحهای اجرا شده موجود در شهر تهران نشان میدهد که جای چنین نگرانی وجود ندارد. البته برای تقویت این زیرساختها بویژه در مناطق جدید غرب تهران مطالعاتی در دست اقدام هست.
یعنی در شهرهای دیگر شبکه دفع آبهای سطحی وجود ندارد؟
گزارش سیلابهای اخیر در شهرهای استانهای گلستان، کرمانشاه، لرستان و خوزستان نشان میدهد که شهرها آمادگی دفع آبهای سطحی را نداشتند.
آیا خطر سیلاب برای تهران جدی است؟
با توضیحاتی که ارائه شد سیلاب شهر تهران را تهدید نمیکند. اما مدیریت بحران فقط بحران سیل نیست. این نگرانی کماکان هست که اگر زلزلهای در تهران رخ دهد، زیر ساختهای لازم برای شهر تهران بویژه در حوزه امدادرسانی در بخشهایی از شهر وجود ندارد. الان روی برخی گسل ها در شمال، جنوب و شرق تهران، کاربریهای پر تراکم زیادی اجرا شده است. در شمال تهران بویژه در منطقه یک محدوده شمال بزرگراههای صدر، مدرس و چمران این وضعیت به مراتب شدیدتر دیده میشود.
در زمان کرباسچی هدف اصلی فروش تراکم، تأمین درآمد برای اجرای پروژههای عمرانی بود. اما این فروش تراکم در مناطقی بیشتر اتفاق افتاد که شبکه ارتباطی محدود و کاربریهای پر تراکم و جمعیت بالا داشتند. براین اساس بسیاری از برجها در معابر ۸، ۱۰ و ۱۲ متری ساخته شدند. اما چون راههای دسترسی در این محدودهها در شرایط بحرانی بسته میشود، امکان امدادرسانی جز امداد هوایی وجود ندارد. از طرفی وقتی به شبکه ارتباطی تهران نگاه میکنید، در محدوده شمال بزرگراه صدر و ادامه آن، بخشی از مدرس که به تقاطع پارک وی و شهید چمران وصل میشود، شبکه ارتباطی موجود بسیار ضعیف است.
در این محدوده، محورهای اصلی ارتباطی خیابانهای ولیعصر و دکترشریعتی است که به میدان تجریش منتهی میشوند، بقیه معابر مثل زعفرانیه، ولنجک، نیاوران و الهیه عرض مفید معابر بسیار محدود و حجم تردد آنها بسیار زیاد است. در طرح جامع، تراکم شهر تهران۱۲۰ و ۱۸۰ درصد تعیین شده است. به همین خاطر قبل از انقلاب، ما به ندرت شاهد ساخت بلند مرتبهها در تهران بودیم. در محدودههایی که بلند مرتبه پیشبینی شده بود از جمله در شهرک غرب با یک شبکه مطالعه شده کارشناسی روبهرو هستیم. در مطالعات این طرحها، تخلیه آبهای سطحی و نیازهای شهری پیشبینی شده است.
با این توصیف تراکم فروشی در تهران از چه دورهای جدی شد؟
تراکم فروشیهای معروف از زمان آقای کرباسچی اتفاق افتاد و جالب اینکه همه این تراکم فروشیها هم در قالب مصوبه کمیسیون ماده ۵ بود و نمیتوان گفت که برخلاف ضوابط طرح جامع و تفصیلی بوده است. در غیر این صورت نباید در مناطق شمالی مثل الهیه، زعفرانیه و ولنجک ساخت وسازی انجام میگرفت. متأسفانه ظرفیت جمعیتپذیری شمال تهران به علت تراکم بالا و تولید سفر هیچ تناسبی با ظرفیت شبکه معابر آن ندارد. این خشت کجی است که در آن دوران بنا نهاده شد و البته در دوران ۱۲ ساله آقای قالیباف این روند با شتاب بیشتری ادامه پیدا کرد که امروز ما شاهد پیامدها و محدودیتهای زیست شهری آن هستیم.
آیا این وضعیت خاص کشور ماست؟ یا در شهرهای بزرگ دنیا هم چنین اتفاقهایی طبیعی است؟
درکشورهای دیگر که قانون حاکم بوده و ساختار مدیریت شهرها قانونمند است چنین فرصتی هرگز به وجود نمیآید. اما در کشور ما مدیران اقتدارگرا، خلاف مصالح شهر عمل کردند. این نقص اصلی مدیریت شهری ماست. ما در یک کار فشرده از همان اسفند ۵۷، در نخستین پروژه، اصلاح ساختار مدیریت شهری تهران را هدف قرار دادیم. در آن زمان، شهر تهران ۱۲ منطقه قدیمی و بینظم داشت.
برای ایجاد زیرساختهای لازم برای مدیریت واحد شهری، تقسیمات جدید شهری شامل ۳۴۱محله که خصوصیات فرهنگی اجتماعی مشترکی داشتند و نواحی شهری و در نهایت ۲۰ منطقه در شرق محدوده کن طراحی و اجرا شد. در سالهای اخیر، مناطق ۲۱ و ۲۲ هم به غرب مسیل کن اضافه شده است. بررسی و تصویب قانون شوراها هم در همین راستا انجام گرفت و نهایتاً در مهر ماه ۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید. قرار بود براساس قانون شوراها، مردم به صورت قانونمند بر مدیریت شهرها نظارت کنند و اقدامی خلاف مصالح مردم صورت نگیرد. اما ادامه مدیریت اقتدارگرایانه و بدون نظارت دقیق شورای شهر، شاهد شرایط کنونی هستیم.
پس نقش نظارتی شورای شهر چه میشود؟
این نظارت باید دقیق و در چارچوب قانون باشد. یک شهر ۸ میلیون نفری نمیتواند با یک شورای ۲۱ نفره با ساختار کنونی اداره شود. شورای شهر که اختیارات لازم را در ساختار کنونی ندارند عملاً نقش ماشین امضای مدیران اقتدارگرا را داشتهاند. البته این روند در شورای پنجم هم ادامه دارد. تنها راهکار قانون مدیریت واحد شهری است که در مهر ماه سال۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید؛ اما عملاً بعد از شرایط جنگ تحمیلی و بسته شدن فضای سیاسی بعد از رخداد خرداد سال ۶۰ به دست فراموشی سپرده شد. در سال ۹۳ که مجدداً براساس ضرورتها لایحه مدیریت یکپارچه شهری در وزارت کشور ریاست جمهوری روحانی مطرح شد، اما هنوز نتوانسته به مرحله اجرا برسد.
همچنان این شائبه وجود دارد که اگر مدیریت مسئولانه در شهرهای سیل زده وجود داشت، این تلفات و خسارات با این شدت اتفاق نمیافتاد؟
به هرحال بخشی از مشکلات قابل پیشبینی است. همه شهرها باید زیرساختهای لازم برای جمعآوری و تخلیه آبهای سطحی را ایجاد کنند. خیلی از ساخت و سازها در حریم قانونی رودخانهها و مسیلها انجام گرفته است که باید بموقع جلوگیری به عمل آید.
حتی در شمال شهر تهران، در حریم رودخانهها و مسیلها ساختمانهای زیادی ساخته شده است البته در اینجا، مقصر مدیریت شهری است.
این ساخت و سازها پیش از انقلاب هم صورت میگرفت؟
بله، اما نه با این شدتی که در سالهای اخیر اتفاق افتاد. قبل از انقلاب به علت وجود درآمدهای نفتی و درآمد از عوارض، بودجه شهرداریها تأمین میشد و نیازی به تراکم فروشی برای تأمین اعتبار نبود. اما پس از انقلاب و بویژه در دهه ۷۰ به بعد، دولت به علت کمبود منابع مالی نتوانست به شهرداریها کمک کند و از طرفی توسعه شهرها هم بار مالی بیشتری به شهرها تحمیل کرد.
میتوان خسارات تراکم فروشی را جبران کرد؟
به هیچ وجه، به نظر بنده امکان جبران برخی تبعات و خسارات تراکم فروشیهای بیرویه در تهران حتی با سرمایهگذاریهای سنگین هم وجود ندارد.
حمیده امینی فرد
- 17
- 3