پرونده انتصاب زنان وزير کماکان باز است. هرچند تابهحال روي هيچ نامي توافق نهايي صورت نگرفته است. اسامي اما دهان به دهان ميچرخد، از زهرا شجاعي و معصومه ابتکار گرفته تا شهيندخت مولاوردي و الهه کولايي.
با اين حال پروانه سلحشوري، رئيس فراکسيون زنان مجلس تأکيد دارد در گفتوگويي که اخيرا با مولاوردي داشته از او شنيده که ميلي به حضور در وزارت آموزشوپرورش ندارد.
در همين حال رئيس فراکسيون زنان مجلس تأکيد دارد زهرا شجاعي و فاطمه تندگويان ميتوانند گزينههاي مناسبي براي وزارت آموزشوپرورش باشند. انتقاد او به دولت روحاني اين است که آنطور که بايد و شايد زنان مدير در اين سالها شناسايي نشده و متأسفانه وزارت کشور دولت يازدهم حتي يک زن استاندار هم منصوب نکرده است.
فقدان حتي يک زن رئيس دانشگاه از ديگر کاستيهايي است که او خوشبين است بتوان آن را در دولت دوازدهم محقق کرد.
انتصاب وزراي زن به کجا رسيده و تا چه ميزان قطعي است؟
لابي و مذاکره در جريان است اما هنوز خبر موثق ندارم. شرايط گاهي اميدوارکننده ميشود و گاهي نااميدکننده.
گويا خانم مولاوردي براي وزرات آموزشوپرورش مطرحاند.
خير، اتفاقا اخيرا با ايشان ديداري داشتم و گفتند در حوزه وزارت آموزشوپرورش تجربهاي ندارم و موافق اين حضور نيستم.
يعني اگر مطرحشان کنند هم نخواهند پذيرفت؟
خانم مولاوردي در ديداري که با ايشان داشتيم گفتند حتي اگر پيشنهاد شود، نميپذيرم. راست هم ميگويند. چرا بخواهند خودشان را خراب کنند؟! اگر فردي در حوزهاي تخصص ندارد، دليلي ندارد که ورود کند. خانم مولاوردي از مديران برجسته زن درکابينه هستند و اميدواريم به خوبي از توانمندي ايشان در دولت آينده نيز استفاده شود.
اين روزها شايعه شده است که ايشان در کابينه نخواهند بود، صحت دارد؟ زنان مجلس در جريان هستند؟
ما هم خيلي در جريان نيستيم اما پيگيريهاي ما نشان داده که خانم مولاوردي در کابينه خواهد بود. چراکه هم آقاي روحاني از ايشان راضي هستند و هم فعالان جامعه مدني.
برخي گمانهزنيها مبني بر اين است که به جز خانم اشرف بروجردي، خانم ابتکار، احمديپور و مولاوردي جابهجا خواهند شد. شرايط به گونهاي است که اطلاعات چندان به بيرون درز نميکند. اما اطمينان دادهاند مولاوردي در کابينه خواهد بود.
اگر خانم مولاوردي گفتهاند وزارت آموزشوپرورش را نميپذيرند، پس گزينههاي ديگر براي وزرات آموزشوپرورش از ميان زنان چه کساني هستند؟
زهرا شجاعي گزينه مناسب براي وزارت آموزشوپرورش است. ايشان هم مدير توانمندي است و هم ميتواند به خوبي از پس مديريت دشوار اين وزارتخانه برآيد.
برنامه مشخصي هم براي مديريت اين وزارتخانه دارد. استدلال من اين است که ايشان جنم کافي براي اداره وزارت آموزشوپرورش را دارند. ذهن استراتژيکي دارد و اگر درباره ايشان حرف ميزنم ميدانم از پس مديريت وزارت آموزشوپرورش برميآيد.
اسم خانم کولايي هم نخست براي وزارتخانهها مطرح بود و حالا بيشتر در بحث شهردارشدن ايشان مانور داده ميشود، شما اطلاع دقيقي داريد که آيا نام ايشان براي وزارتخانه هم مطرح شده است؟
خب بايد ببينيم مسئله شهرداري به کجا ميرسد. ولي به نظرم ايشان گزينه مناسبي براي رياست دانشگاه تهران است. رياست دانشگاه تهران از نگاه من موقعيت بسيار ارزشمندي است و ميتواند زمينهساز مديريت و رياست زنان ديگر در دانشگاههاي کشور شود.
متأسفانه ما زني که رئيس دانشگاه باشد نداريم و اتفاقا خانم کولايي چه براي رياست دانشگاه تهران و چه براي وزارت علوم گزينه مناسبي هستند.
آيا با ايشان در اين زمينه رايزني شده؟
خبر ندارم اما ميدانم فعلا در ميان نامزدهاي مطرح براي شهرداري تهران اسمشان مطرح شده است.
فکر ميکنيد شناسايي درستي از مديران زن توانمند براي معرفي در جايگاه وزارتخانهها صورت گرفته؟
راستش ايده من اين بود که براي هر وزارتخانه نام يک زن را پيشنهاد کنيم تا اگر وزير هم نشود، دستکم نام آن خانم به ميان آمده و براي معاونت همان وزارتخانه مطرح شود. اما پيشنهاد من با مخالفتهايي مواجه شد و به ثمر نرسيد. در موضوع شناسايي به هر شکل نهادهاي مختلف از مجلس گرفته تا معاونت امور زنان ورود کردهاند.
اسامي نيز به دولتمردان ارائه شده است. خوشبختانه خانمهاي توانمندي داريم؛ از خانم داداشيان در وزارت علوم گرفته تا شاهدايي در وزارت نفت و فاطمه تندگويان، مشاور امور زنان آقاي زنگنه. خانم تندگويان اتفاقا از ديگر گزينههاي مطرح و توانمند براي وزارت آموزشوپرورش هستند. هم سابقه حضور در بدنه اين وزارتخانه را دارند و هم سابقه درخشان اجرائي.
به طور کلي کارنامه دولت را در حوزه تربيت مديران زن چطور ارزيابي ميکنيد؟
ما در خيلي از موقعيتها هنوز زنان توانمند را بازي ندادهايم. اين به ضعف مديريتي در حوزه شناسايي زنان مدير باز ميگردد. وظيفه زنان نيست که بيايند و خودشان را مطرح کنند، در هر وزارتخانه بايد مشاوران زنان وزير اين کار را انجام دهند.
جمعبندي من اين است؛ آنطور که بايد و شايد در اين چهار سال مديران زن توانمند تربيت نشدند. هنوز نه رئيس دانشگاه زن داريم و نه استاندار زن. اين محيط مردانه فرصت بروز به زنان نميدهد.
اين روزها سخناني مبنيبر اينکه ٣٠ درصد از کابينه به زنان اختصاص يابد به گوش ميرسد، آيا اين مسئله نيز از جانب فراکسيون دنبال خواهد شد؟
بدونترديد. گام نخست ما تأکيد بر ضرورت انتصاب وزير زن است؛ تأکيد از اين جهت که اگر در اين گام عقبنشيني کنيم احتمال دارد رويه شود که آقايان وزير کمتر به زنان پستهاي کليدي بدهند. نهتنها وزارتخانهها که ما در استانداريها، بخشداريها، مديريتها و شعب ادارهها به فکر ارتقاي جايگاه مديريتي زنان هستيم.
تحقق برنامههاي ششم توسعه براي افزايش عدالت جنسيتي چطور از سوي فراکسيون دنبال خواهد شد؟
طبق برنامه ششم زنان بايد ارتقاي جايگاه سازماني داشته باشند. اين به آن معناست که بايد بتوانيم ميانگين ارتقاي موقعيت شغلي زنان را به دست آوريم.
بايد به يک بانک اطلاعاتي موثق برسيم که چقدر زن داريم و چقدر اين خانمها ارتقا پيدا کردهاند. درعينحال بايد بُعد نظارتيمان را جديتر بگيريم. بايد ببينيم از ميزان استخدامهايي که هست، چه درصدي به زنان تعلق دارد. دولت سال گذشته گفته بود که ما بيشتر از زنان استخدام کردهايم و پايش و ارزيابي اين مسائل برعهده ماست.
حرف آخر؟
راستش به مسائل زنان که ميرسد، همه در حرف روشنفکرند و در عمل با هزار مانع مواجهيم. زنان بايد بهخوبي توانمنديهاي خود را شناسايي کرده و بدانند از پس چه سمتهايي برميآيند. نميتوانیم مهرههاي اندک مديران زن را سوخت کنيم.
درعينحال بايد تمام توانمان بر افزايش تعداد مديران زن متمرکز شود؛ کاري که در اين سالها چندان در آن موفق نبوديم و اغلب اسامي زنان مدير روي چند گزينه محدود دور ميخورد.
آمنه شيرافکن
- 14
- 1