هر کدامیک از ما هدف های کوتاه و بلندمدتی در حافظه داریم که به فراخور روحیات و شخصیت هایمان طیف گسترده ای دارند:موفقیت مالی، قبول شدن در یک آزمون سخت، نوشتن یک کتاب، پایین آوردن وزن، آماده سازی کردن مقدمات یک سفر طولانی مدت و ترک سیگار.
راه رسیدن به یک مقصود دشوار، سخت و پر از سنگلاخ است و تعهدی جدی و طولانی مدت طلب می کند، در اینصورت احتمالا منطقی باشد که هر یک از ما هدف هایمان را برای دوستان و اعضای خانواده علنی کنیم تا بلکه با تداعی آنها ، انگیزه و تعهدمان بیشتر شود و پا پس نکشیم. تمامی ما در نهان از اینکه در چشم سایرین، بی شهامت یا بی اراده بنظر آییم، گریزانیم، پس آشکار ساختن اهداف و آمال ما را استوار تر خواهد کرد.
آیا چنین چیزی حقیقتا درست است؟
بر مبنای پژوهش هایی که به وسیله Gollwitzer et al جدیدا انجام گردیده است ، آشکار ساختن اهداف دقیقا اثر مخالفی دارد! در این پژوهش، چهار آزمایش انجام شد و تمامی این آزمایش ها نشان دادند که به اشتراک گذاشتن اهداف، به جای افزایش التزام و تعهد افراد، سبب تقلیل آن ها می شود.
ولی چرا این چنین می شود؟
یک توضیح احتمالی میتواند این باشد که با عمومی کردن یک هدف، ما بصورت کاذب این حس و حال را پیدا می کنیم که قدمی در راه انجامش برداشته ایم. طبق آزمایش چهارمی که در این پژوهش انجام شد، آن گروه از سوژه های آزمون که مقاصد خود را عمومی کرده بودند، این خیال را داشتند که از آن هایی که اهدافشان را عمومی نکرده اند، جلوتر هستند.
به نظر میرسد ما زمانی که آمال و هدف های خویش را با افراد دیگر در میان می گذاریم، در درونمان در مورد آن ها بصورت ناخواسته خیال بافی می کنیم و همین مسئله، خیالات و حس و حال پیشرفت کاذبی به ما می دهد براین اساس در صورتیکه هدفی در سر دارید، پنهان اش کنید! چرا اگر به راستی سودای رسیدن به چیزی را داشته باشید، ضروری نیست که افراد دیگر شما را به تحقق پذیر کردن آن متعهد کنند.
علیرضا مجیدی
- 19
- 3