درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر، تلاش برای برقراری صلح و سازش بین دو طایفه و دو انفجار مین حوادث تلخی بودند که ٥ مامور نیروی انتظامی در استانهای مرزی سیستانوبلوچستان، ایلام و کردستان بر اثر آنها به شهادت رسیدند.
٥ مامور جان باختند که از بین آنها ٤ نیروی رسمی پلیس و یک سرباز مرزبانی بودند. شروع این حوادث تلخ از چهارشنبهشب در یکی از مناطق روستایی دهلران هنگامی رقم خورد که ستوان یکم مهدی ژاله سعی داشت میان دو طایفه صلح و سازش برقرار کند، اما شلیک یک گلولهای که هنوز هم ضارب آن مشخص نیست، جان او را گرفت.
دومین حادثه به فاصله چند دقیقه بعد در نقطه صفر مرزی در شهرستان بانه اتفاق افتاد. سرباز وظیفه محسن زارعی در حین تعویض پست نگهبانی در اثر انفجار مین بشدت مصدوم شد و درحین انتقال به بیمارستان جان باخت، اما این پایان ماجرا نبود و ظهر پنجشنبه سه نیروی مبارزه با موادمخدر در شهرستان خاش در حین تعقیب و گروهی از قاچاقچیان پس از درگیری مسلحانه به شهادت رسیدند.
پیکر هر ٥نفر طی روزهای پنجشنبه و جمعه در شهرهای محل تولدشان تشییع و به خاک سپرده شد. تاکنون هیچکس در ارتباط با دو حادثه دهلران و خاش از سوی نیروهای پلیس دستگیر نشده و تحقیقات درخصوص شناسایی عوامل این دو حادثه ادامه دارد. همکاران و خانواده جانباختگان جزییات این ٣ حادثه تلخ را در گفتوگو با «شهروند» تشریح کردند.
میانجیگری مرگبار
اختلافات دو طایفه و میانجیگری برای حل این اختلافات، برای پلیس دهلران با حادثهای تلخ همراه شد. درگیری بین دو طایفه در دهلران بود. مهدی ژاله افسر ٢٥ساله پاسگاه انتظامی عین خوش دهلران آخرین ماموریت خود را برای برقراری امنیت و حل اختلافات و درگیری دو خانواده انجام میداد که با شلیک گلولهای شهید شد. ماجرا از این قرار بود که دو خانواده که از قدیم با هم اختلاف داشتند، برای هم خط و نشان کشیدند.
مردم روستای ذوالفقار متوجه این اختلافات شده بودند. این دو خانواده درنهایت کارشان به درگیری کشید. درگیری آنها با شلیک گلوله و رگبار همراه بود. مردم روستا بلافاصله با پلیس تماس گرفتند و ماجرا را اطلاع دادند. ماموران نیروی انتظامی دهلران نیز برای برقراری امنیت بلافاصله راهی محل حادثه شدند. ماموران پلیس هرگز تصورش را هم نمیکردند که عملیات میانجیگری برای پایاندادن به اختلافات و درگیری دو خانواده، با حادثه تلخ مرگ مهدی ژاله به پایان برسد. افسر نیروی انتظامی قربانی میانجیگری برای این دو خانواده و برقراری امنیت در روستا شد و با شلیک گلوله به شهادت رسید.
حسینعلی موسوی فرماندار دهلران درباره جزییات به شهادترسیدن این مامور پلیس به «شهروند» گفت: «پس از مخابره یک حادثه مبنی بر اختلاف و درگیری بین اهالی روستای جلیزی و روستای ذوالفقار عوامل گشت پاسگاه عین خوش به محل رفتند. آنها هنگام گشتزنی در حد فاصل بین روستای ذوالفقار و جلیزی، ساعت دو بامداد مشاهده کردند سه خودرو سواری با ورود به روستای جلیزی اقدام به تیراندازی میکنند. آنها به محض مشاهده خودروی پلیس به سمت ماموران هم تیراندازی کردند. در این تیراندازیها، یکنفر از ماموران پلیس پس از اصابت گلوله به علت شدت جراحت وارده به شهادت رسید. ضاربان پس از این اقدام، با استفاده از تاریکی شب از محل متواری شدند.
پس از این اتفاق فرمانده انتظامی شهرستان دهلران با حضور در محل حادثه دستورات قضائی لازم برای شناسایی عامل یا عاملان و دستگیری آنها را صادر کرد که بلافاصله با تشکیل چندین تیم عملیاتی ویژه در دستورکار پلیس قرار گرفت. این افراد شناسایی شدهاند و مشخص است که از اعضای دو خانوادهای هستند که با هم اختلاف داشتهاند.درحال حاضر نیز، تلاش برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان از سوی پلیس ادامه دارد.»
موسوی در ادامه صحبتهایش گفت: «این مسأله به هیچ عنوان امنیتی نبوده و هیچ ارتباطی به عملیاتهای تروریستی ندارد. تنها مربوط به اختلافات دوطایفه است.»
این درحالی است که پیکر شهید ستوان سوم مهدی ژاله که یک فرزند کوچک داشت، ساعت ۱۰ صبح روز پنجشنبه از میدان معلم شهر سرابله در استان ایلام به طرف زادگاهش روستای زنجیره علیا تشییع شد.
مرگ پس از ١٠ ماه سربازی
محسن زارعی، سرباز مرزبانی نیروی انتظامی است که ٦ روز پیش هنگامی که میخواست برای افراد داخل برجک غذا ببرد، پایش روی مین رفت و مجروح شد. این جراحت سرانجام به مرگ این سرباز جوان ختم شد. پسر ١٩سالهای که مین، دوران سربازی او را نیمهتمام گذاشت و ١٠ ماه پس از خدمتش جان او را گرفت. پدر محسن که صبح روز پنجشنبه پسر جوانش را به خاک سپرد و برای همیشه با او وداع کرد، درباره جزییات این ماجرای تلخ به «شهروند» گفت: «پسرم ١٠ ماهی میشد که دوران سربازیاش را در منطقه سیرانبند بانه، پاسگاه ننور میگذراند. ٦ روز پیش با من تماس گرفتند و گفتند که برای حل مشکلی به بانه بروم. خیلی ترسیدم. بلافاصله راهی آنجا شدم.
میدانستم اتفاق بدی برای پسرم افتاده که آنها از من خواستهاند به آنجا بروم. وقتی رفتم متوجه شدم که پای پسرم روی مین رفته و او مجروح شدهاست. بلافاصله به بیمارستان رفتم. پای چپ پسرم بدجور مجروح شده بود. با دیدن وضع او، حال خودم هم خراب شد. محسن ٥ روز در بیمارستان بانه بستری شد. خودم در کنارش بودم.
میتوانست صحبت کند. به من گفت که درحال بردن غذا برای افراد داخل برجک بوده که ١٥ متری پاسگاه ناگهان پایش روی مین رفته و مجروح شده است. بعد از گذشت پنج روز، او را از بیمارستان مرخص کردند. درحال برگشت به قزوین بودیم که ناگهان حال پسرم دوباره بد شد. او را به بیمارستان یکی، دو شهر اطراف بردم ولی پذیرش نکردند و گفتند جا نداریم. تا اینکه او را به بیمارستان سنندج رساندم، اما پسرم دوام نیاورد و در بیمارستان سنندج جان باخت.صبح روز پنجشنبه نیز پیکر او را تشییع کردیم و پسرم را به خاک سپردیم.»
او در ادامه صحبتهایش گفت: «من چند سالی است که در هلالاحمر قزوین کار میکنم و همین یک پسر را داشتم.یک دختر هم دارم که ازدواج کرده است. هنوز هم باورم نمیشود که پسرم در دوران خدمت سربازیاش جان باخته است. او آرزوها و برنامههای زیادی داشت که بعد از دوران سربازی میخواست انجام بدهد. در تمام آن پنج روز در کنارش بودم. حالش خیلی بد نبود. خودم هم نمیدانم چرا در راه برگشت تا این اندازه حالش بد شد. اما با خودم فکر میکنم که حتما تقدیر الهی بود که او به درجه شهادت رسیده است.»
شهادت سه مامور مبارزه با مواد مخدر در خاش
در سومین حادثه، سه نیروی مبارزه با مواد مخدر در خاش به شهادت رسیدند. ستوانیکمها رضا شهرکی، کامبیز سنچولی و رضا اصغریان به دنبال درگیری با عدهای از اشرار و قاچاقچیان در خاش پس از تیراندازی و درگیری مسلحانه به علت واژگونی خودرو در آتش سوختند.
حوالی ساعت یک بعدازظهر پنجشنبه، چند نفر از اهالی منطقه «رودهینار» متوجه آتش گرفتن یک خودرو پژو شدند و بلافاصله موضوع را به آتشنشانی و پلیس اطلاع دادند. با حضور نیروهای پلیس مشخص شد که سه سرنشین پژو از نیروهای باسابقه مبارزه با مواد مخدر بودند. این خودرو به دنبال درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر از مسیر اصلی منحرف و پس از واژگونی دچار آتشسوزی شد. شهرکی، بخشدار سابق خاش درباره جزییات این حادثه به «شهروند» میگوید: «این سه نفر با توجه به نوع کار و ماموریتشان در حوزه مواد مخدر، از عبور یک محموله بزرگ مواد از منطقه خاش اطلاع پیدا کرده بودند.
پس از چند روز کار اطلاعاتی برای اطمینان از صحت ماجرا، به منطقه «رودهینار» در خاش رفتند. به دلیل شرایط منطقه و نوع فعالیت آنها، در این شرایط نمیتوان از خودروهای نیروی انتظامی استفاده کرد. به همین دلیل هم آنها با پژو ٤٠٥ به این منطقه رفتند، اما قاچاقچیان متوجه حضور این افراد در منطقه شدند و درگیری آغاز شد. درواقع آنها کمین خوردند. پوکههای به جا مانده نشان میدهد که درگیری سنگینی بین آنها رخ داده است.
در فاصله ٣٠ تا ٤٠ متری خط ترمز خودرو تعداد زیادی پوکه در سطح جاده وجود داشت. همه پوکهها از سلاح سازمانی نیروی انتظامی بود. در نهایت خودرو آنها به دلیل اصابت گلوله از مسیر اصلی منحرف شد و پس از واژگونی آتش گرفت. چند نفر از اهالی منطقه با دیدن دود ناشی از آتشسوزی به محل حادثه نزدیک شدند. در خاش و مناطق اطراف واژگونی ٤٠٥ و آتش گرفتن آن بارها اتفاق افتاده؛ اهالی از هویت سرنشینان اطلاعی نداشتند، اما با حضور پلیس هویت این سه نفر شناسایی شد.» به گفته شهرکی، این سه نفر از نیروهای کارکشته و حرفهای مبارزه با مواد مخدر در این منطقه بودند: «هنوز هم خبر شهادت این سه نفر را باور ندارم.
ستوان یکم اصغریان ٨سال بود که در این منطقه با قاچاقچیان مواد مخدر مبارزه میکرد. شهرکی و سنچولی هم سابقه طولانی داشتند. هر سه نفر آنها متأهل و از بومیهای استان بودند. این سه نفر محمولهها و باندهای بزرگ مواد مخدر زیادی را در این منطقه شناسایی و منهدم کرده بودند. مراسم تشییع جنازه آنها جمعه در مرکز استان برگزار و پیکر آنها برای خاکسپاری به زادگاهشان منتقل شد.» شهرکی درباره شناسایی احتمالی ضاربان و دستگیری آنها هم میگوید: «قاچاقچیان پس از درگیری بلافاصله از محل متواری شدند. کارهای اطلاعاتی برای شناسایی آنها انجام شده اما تاکنون هیچکس در اینخصوص دستگیر نشده است.»
سیما فراهانی- امیرحسین خواجوی
- 17
- 4