جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۲۹ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۳۵۱۴
حقوقی، قضایی و انتظامی

انگار که سر گردنه باشد رانندگان به هر دلیلی باید در خیابان‌های شهر جریمه پرداخت کنند

جریمه های رانندگی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

افزایش سهم جرایم راهنمایی و رانندگی در بودجه چند سالی است چاله‌‌هایی بزرگ و عمیق در خیابان‌های شهر ایجاد کرده است. چاله‌ای که تنها با پول می‌توان از آن نجات پیدا کرد. انگار که سر گردنه باشد رانندگان به هر دلیلی باید در خیابان‌های شهر جریمه پرداخت کنند. اگر سرنشین دستش را از ماشین بیرون بیاورد ۳۰ هزار تومان جریمه می‌شود. جرایم تعجب‌آوری از این دست در لایحه بودجه سال ۹۷ بسیار دیده می‌شود.

 

گویا هدف تامین رقم ۳ هزار میلیارد تومان برای بودجه ۹۷ است. حالا صدای انتقادها به این تیغ زدن بودجه ای بلند شده است. به نظر می‌رسد سهم جرایم رانندگی در تامین بودجه اتفاقی است که سال‌هاست به صورت کاملا زیرپوستی در حال وقوع بوده است که برخی از موارد با سد مجلس مواجه شده و موارد دیگری هم اجرا شده است.

 

به گزارش «همدلی» در لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ بود که اعلام شد راهنمایی و رانندگی کشور ۱هزارو۶۲۰میلیون تومان از محل جرایم رانندگی درآمد داشته است؛ از همین زمان بود که شاهد یک جهش۳۰۰ درصدی (سه‌برابری) نسبت به سال ۸۹(یعنی مقطعی که هنوز جریمه های رانندگی افزایش چشمگیری پیدا نکرده بود) و افزایشی ۸۰ درصدی نسبت به سال ۹۲ در بالا رفتن نرخ تخلفات راهنمایی و رانندگی بودیم.

 

در بودجه سال ۹۷ درآمدی معادل ۳۰۰۰میلیارد تومان از محل جرائم رانندگی دیده شده که افزایش ۷درصدی درآمد از این محل را نشان می‌دهد. ۲۰ آذرماه همین امسال بود که تسنیم در گزارشی در این باره نوشت، «بر‌اساس لایحه بودجه کشور در سال ۹۷ دولت با افزایش درآمد حاصل از جرائم رانندگی در سال آتی، درآمدی معادل ۳۰۰۰ میلیارد تومان را از این محل پیش‌بینی کرده است.

 

این در حالی است که بر اساس بودجه سال ۹۶، درآمد پیش‌بینی‌شده از این محل رقمی معادل ۲۸۰۰ میلیارد تومان بوده که بودجه سال آتی نشان‌دهنده افزایش ۲۰۰ میلیاردی درآمد دولت از این محل است که افزایش ۷درصدی انتظار درآمد دولت از محل جرائم رانندگی را نشان می‌دهد.

 

همچنین در بودجه ۹۷، تصریح شده که جرائم دیرکرد جریمه‌های راهنمایی و رانندگی تا پایان سال ۹۶، در‌صورت پرداخت تا پایان آذرماه سال ۹۷، مشمول بخشیدگی خواهد شد که البته درآمد در نظر گرفته‌شده در این بخش نیز ۱۶۰۰ میلیارد تومان دیده شده است. علاوه بر این موارد، در سال ۹۷، تعرفه صدور گواهینامه هوشمند رانندگی، مبلغ ۲۰ هزار تومان درنظر گرفته شده است. براساس آماری که از سوی پلیس در سال ۹۲-۹۳ اعلام شده شهروندان تهرانی ۳۸۲ میلیارد تومان در سال ۹۳ جریمه پرداخت کرده‌اند .

 

پرده اول؛ روایت یک روزنامه نگار

یک روزنامه‌نگاربه همدلی می گوید: در حال حاضر دوربین‌ها در سطح شهرهای بزرگ وکوچک، تخلفات راهنمایی رانندگی را ضبط می‌کنند. الان خیلی میزان جرایم رانندگی را بالا برده‌اند. فکر کنم کم‌ترین میزان جریمه ۳۵هزار تومان باشد مثلا برای تخلفی مثل بیرون آوردن دست از ماشین. حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد میزان جریمه تخلفات رانندگی نسبت به مدت مشابه پارسال بالا رفته است. این بالا رفتن سالانه نرخ جرایم و تخلفات رانندگی، برای جبران کسری بودجه دولت است.

 

همین چند وقت پیش بود که در اتوبان نیایش، پلیس ماشین مرا متوقف کرد، مدارکم را نشان دادم و شروع کرد به نوشتن جریمه؛ از این مامور پرسیدم برای چه داری مرا جریمه می‌کنی گفت: سرنشین جلو کمربندش را نبسته بود.به او می‌گویم شما کارتان را درست انجام می‌دهید و حق دارید مرا جریمه کنید ولی به او ماشین‌هایی را که از کنار ما رد می شوند نشان دادم؛ اغلب سرنشینان بغل راننده، کمربندشان را نبسته‌ بودند؛ به او گفتم ببینید این مشکل اساسی ماست؛ اینکه قانون به یکسان برای همه به اجرا در نمی آید؛ اینکه «شاید همه در برابرقانون برابر باشند؛ ولی بعضی‌ها برابرترند»

 

این خبرنگار در ادامه می‌گوید:‌«شاید یکی از سازمان‌هایی که در پاسخگویی به مردم دچار مشکل اساسی ساختاری است، پلیس راهنمایی و رانندگی باشد. من دو ۲۰۰هزارتومانی عبور از چراغ قرمز جریمه شدم که در واقع عبور از چراغ قرمز نبود و قبل از خط عابر پیاده بودم. دوربین من را گرفت. وقتی چراغ روی ۳۰ ثانیه است بعد به یک باره به ۵ ثانیه و ۴ثانیه و... می‌رسد، مشخص است که راننده دچار خطای محاسباتی برای عبور از چراغ قرمز می شود.خلاصه اینکه به نظر من ه دلیل عدم برخورداری از یک سیستم هوشمند از یک سو و خلاء‌های قانونی، شاهد بی‌عدالتی و تبعیض در عرصه عمومی هستیم.

 

پرده دوم؛ مردم چه می گویند

یک راننده اسنپ می‌گوید: شما هر چه جریمه‌ها را چند برابر کنید و تلاش کنید که با تحمیل فرهنگ رانندگی را درست کنید، مطمئن باشید هیچ اتفاق مثبتی نمی‌افتد کما اینکه در طی این چند سال که جریمه تخلفات افزایش سالانه داشته وضعیت نه تنها بهتر که بدتر شده است.

 

در میدان فاطمی سوار یک پراید سفید رنگ می‌شوم بی‌آنکه مقصدی مشخص داشته باشم، می‌گویم مستقیم و سوار می‌شوم. یک خانم صندلی عقب نشسته است. هوا رو به سردی گراییده و به محض ورود با خوش برخوردی راننده تاکسی مواجه می شوم که این خود، شرایط را برای انجام یک گفت وگوی کوتاه آسانتر می‌کند. می‌پذیرد که درباره تجربیات روزانه‌اش از برخورد با پلیس راهنمایی‌و‌چگونگی جرایمش حرف بزند. او می‌گوید: کارمند است، با‌این‌حال ناچار است، گاهی اوقات مسافرکشی هم بکند.

 

او در ادامه سوالی را مطرح کرد و از من خواست تا به آن پاسخ دهم؛ اینکه به نظر شما چرا در زمان‌هایی، مردم در پی‌آنند تا راهی برای دور زدن قوانین بیایند؟ مصداق این سخنم را می توان در طرح «ترافیک» و «زوج و فرد» دید؛ بسیاری به انواع مختلف پلاک ماشین‌هایشان را می‌پوشاندند و حتی یک نفر با استفاده از ابزار برقی سیستمی را طراحی کرد تا از طریق فشار دکمه‌ای، در مواقع حساس پلاک را بپوشاند و وقتی پلیسی می‌بیند کرکره پلاک ماشینش را پایین دهد. او می‌گوید تلویزیون هم این راننده خلاق را نشان داد و از او بیشتر از آن که درباره دلیل تخلفش بپرسد از نحوه طراحی و ساخت این سیستم برقی توضیح خواست.

 

تلاش برآن است تا برای انجام این مصاحبه میدانی هیچ فرصتی را از دست ندهم. در خیابان شریعتی با یک راننده تاکسی خطی همراه می شوم، می‌پرسم ایا میزان جریمه امسال نسبت به پارسال افزایشی داشته است؟می‌گوید:«من چون قوانین را رعایت می‌کنم، بسیار کم جریمه می شوم. او با دفاع از افزایش نرخ جریمه‌های راهنمایی و رانندگی و سختگیری بیشتر پلیس می‌گوید: ما مردم همیشه به شکلی غیرمنصفانه تلاش می‌کنیم مسئولیت همه کاستی‌ها، ضعف‌ها و چالش‌ها را به دوش سیستم بیندازیم، اما واقعیت این است که ما مردم، نسبت به مسئولیت‌های اجتماعی خود بی تفاوت شده‌ایم (هر کی سی خود شده). در همین لحظه راننده ماشین جلویی برای لحظه‌ای در خودرویش را باز می کند و بعد می بندد.

 

راننده تاکسی می گوید: ببینید این همان رفتارهایی است که از ما مردم سر می‌زند. من بارها این رفتارها را دیده‌ام، موتوری‌هایی که به خاطر این عمل ناشایست سرنشینان یک خودروتصادف می‌کنند، تبدیل به اتفاقی رایج درخیابان های تهران شده است . خب این کار تخلف است. ما همین که چشم پلیس محسوس و غیر‌محسوس را دور می‌بینیم، به راحتی قوانین راهنمایی و رانندگی را زیر پا می گذاریم بعد مدعی می‌شویم که به حریم خصوصی ما بی‌احترامی می‌شود. یا همان بحثی که در چند ماه گذشته راجع حریم خصوصی بودن یا نبودن فضای داخل ماشین، آن همه جنجال به پا کرد.

 

نمی گویم آن موضوع مهم نیست اما این طرف ماجرا را هم باید دید، اینکه ما مردم باید یاد بگیریم در وهله اول به حریم عمومی جامعه احترام بگذاریم تا آن موقع توقع‌مان برای حفظ امنیت حریم خصوصی قابل دفاع باشد.» تلاش دولت و پلیس راهنمایی و رانندگی برای افزایش هرساله نرخ جریمه ها را چگونه ارزیابی می‌کنید، سوالی است که از یک راننده دیگر می‌پرسم؛«‌متاسفانه آن اعتماد دوسویه‌ای که باید بین مردم، دولت و حاکمیت ایجاد شود، در‌چند سال گذشته تا حدود زیادی مخدوش شده است. یارانه‌ها حذف می‌شود، مردم می‌گویند دولت بی پول شده می خواهد کسری‌هایش را جبران کند، بنزین گران می‌شود، همین احساس عمومی ایجاد می‌شود.

 

دلار دچار نوسان می شود همین طور؛ جرایم راهنمایی و رانندگی افزایش می‌یابد مردم گمان می کنند که دولت می خواهد به شکلی قانونی یک منبع درامد برای رفع کسری ها ایجاد کند. خلاصه مردم بدگمان شده‌اند و من تاحدود زیادی به آنها حق می دهم. واقعا اگر بالا رفتن نرخ جریمه‌ها برای کسری ها باشد کاری نادرست و غیراخلاقی است.تجربه ثابت کرده اگر نیت دولت خیر باشد، ملت خود پیشقدم می شود.

 

پرده سوم؛ اعتراف عجیب یک راننده

راننده یک خودرو شاسی بلند با اکراه حاضر به گفت‌وگو می شود، می‌پرسد چه زمانی «سخنان پخش می‌شود»، به او می گویم قرار است حرف‌هایت در روزنامه چاپ شود با این حال او این جمله را «حرف هایم کی پخش شود» را ترجیع بند وار بین جملاتش می‌گوید: «پارسال همین موقع یکی از آشنایان من حدود ۴ میلیون خلافی ماشین داشت.او خیلی اتفاقی با فردی آشنا شد. این فرد به این آشنای ما که چهار میلیون خلافی داشت پیشنهاد داد که جرایمش را می بخشد به شرایطی ۷۰ درصد کل جریمه به حسابش واریز شود. (گفتید کجا قرار است پخش شود؟)

 

خلاصه این آشنای ما هم پذیرفت خب به نفعش بود؛ خدایی اگر خود شما بودید قبول نمی کردید؟ این شهروند ادامه می دهد: «البته شورای حل اختلاف هم که شما تشریف ببرید بخشی از تخلفات شما بخشیده خواهد شد یا اگر میزان بدهی بالا باشد احتمالا شورای حل اختلاف آن را اقساطی می کند. از او می پرسم ایا با افزایش قیمت جرایم راهنمایی و رانندگی موافقید، پاسخ می دهد بله کاملا موافقم؛ یک زمانی کسی کمربند نمی‌بست ولی همین که میزان جریمه تخلف مربوط به نبستن کمربند را افزایش دادند؛ بستن کمربند تبدیل به یک فرهنگ عمومی شد. (او در انتهای این گفت وگو می‌گوید که خود او بوده که چهار میلیون تخلف داشته است!)

 

یک راننده تاکسی که در خط ولیعصر – ونک کار می کند، معتقد است: دولت‌ها همیشه می‌خواهند با ابزار قهری، رفتار مردم را تصحیح کنند. یک راننده تاکسی دیگر همین خط اما سخنانی دیگر برای گفتن دارد: جریمه‌ها آن‌قدر سنگین شده که بعضی وقت‌ها با خود فکر می کنم حالا که قرار است مثلا ۷۰درصد از درامدم را برای جریمه‌ها پرداخت کنم شاید بهتر باشد این تاکسی فکسنی را بفروشم. خب دراین شرایط راننده تاکسی مجبور است فشار وارد شده را به دوش مسافر بیندازد و مدام تلاش می‌کند که نرخ کرایه‌ها را بیشتر کند. به‌همین‌خاطر رابطه ما راننده‌ها با مسافرین به یک جنگ اعصاب مدام برای هر طرف تبدیل شده است.

 

در این خیابان های شلوغ بسیار صحنه درگیری راننده‌ها با مسافر خود به خاطر کرایه را دیده‌ام. همین امروز یک راننده پیاده شده از ماشینش یک چوب بزرگ برداشته رفته سمت مسافری که هنوز سوار بر ماشینش است! خب این چه زندگی است که ما داریم؟ همه این جدل ها برای ۱۵۰۰تومان... خلاصه با این همه جریمه‌های سنگین همیشه هفت‌مان گرو نه مان است». سخن این راننده تاکسی از این بابت برایم اهمیت داشت که به شکلی هرمی نحوه‌ فشار از بالا به پایین را واضح و روشن تصویر می‌کند.

 

پرده چهارم؛ وقتی همه پیش‌فرض‌ها در مواجهه با واقعیت زندگی فرو می‌ریزد

یکی از خصلت‌های گزارشات میدانی این است که گزارشگر با مشورت دبیر سرویس و سردبیرش موضوعی را انتخاب و سوالاتش را پیرامون آن موضوع یا چالش طراحی می‌کند و بعد به میان مردم (اقشار، اصناف، احزاب و تشکل ها ...) می‌رود تا روایت آنها را درباره سوژه مربوطه ضبط و ثبت کند. گزارش میدانی امکانی ارزشمند برای تقویت چند صدایی (پلی فونی) و از این رو بستری دموکراتیک دارد، چرا که هرکس مانند ( شخصیت های رمان و تئاتر) می‌تواند چالش و معضلش را با صدای رسا آن هم در خیابان بازگوید، از این رو گزارشات میدانی می‌تواند تریبونی باشد برای بخش‌های پنهان جامعه یا به عبارت دقیق‌تر، همان محذوفان و به شمارش در نیامده‌ها.

 

گزارش میدانی یک امکان بالقوه واجد اهمیت دیگر هم دارد و آن اینکه به خاطر مواجهه زنده گزارشگر و مصاحبه شونده در مواقعی یک سری حواشی که اصلا به چشم نمی‌آیند، درآنی آن قدر پررنگ، حاضر و مهم می شوند که سوژه اصلی برای لحظاتی به حاشیه رانده می‌شود؛ به عبارتی در گزارش میدانی به واسطه خصلت زنده و مواجهه‌گرایانه این فرم، خود گزارشگر هم احتمالا در میانه راه به استهزاء گرفته می‌شود، پیش‌فرض‌هایش اهمیت‌شان را از دست می دهند و در نهایت این واقعیت سیال زیست جمعی است که سبطره می یابد واقعیتی که هر چه بیشتر بخواهی به چنگش بیاوری کم و کمتر به بیان درمی‌آید. از‌این‌رو احتمالا رخداد اصلی در گزارش میدانی، دقیقا در همین زمان هاست که به وقوع می پیوندد؛ آن زمانی که برای مدتی حاشیه بر متن تفوق پیدا می‌کند.

 

پرده پنجم؛ روایت تباهی پیرمرد چونان روایت قهرمان یک تراژدی است

در میانه گفت‌وگو با این راننده تاکسی هستم که یک فرد میان‌سال، ناگهان وارد بحث می شود؛ کت چرم کهنه‌ای برتن دارد و با لهجه غلیظ تهرانی می‌گوید «درباره راننده تاکسی‌هاست»؟ بی‌توجه به پاسخ ما و بی تفاوت نسبت به اطراف، سخنش را پی می‌گیرد: «من خودم بچه تهرانم.... جریمه‌ها که بی سرو سامانه دیگه... هرکی صب تو این مملکت بلند شه، چی کلانتره... ببین هفت سال و سه ماه جبهه بودم ....»

 

پرده ششم: پلیس‌های راهور بخش دیگری از واقعیت را عیان می سازند

برف شروع به باریدن کرده و من چونان یک شکارچی در پی پلیس های راهنمایی و رانندگی‌ام تا روایت آنان را از چگونگی افزایش جریمه‌ها بشنوم. در میدان ولیعصر دو پلیس درجه‌دار،(یکی جوان و دیگری میانسال در یک ماشین راهنمایی و رانندگی توجهم را جلب می‌کند. با آنها وارد گفت وگو می‌شوم. همین که می‌گویم خبرنگارم، هر دو پلیس می‌گویند حق مصاحبه ندارند.

 

با این حال ادامه می دهم و به آنها می گویم این افزایش جریمه‌ها بسیاری از مردم مخصوصا کسانی که از طریق مسافرکشی روزی‌شان را در می‌آورند را تحت فشار قرار داده، آیا بهتر نیست به جای افزایش جریمه‌ها برای اجرای بهتر قوانین فرهنگ سازی شود؟ نظر شما به عنوان مجریان قانون در این باره چیست؟ پلیس جوانتر می‌گوید: ما موافق افزایش جریمه‌ها هستیم. متاسفانه ما به بی‌قانونی عادت کرده‌ایم. حالا تنها یک راه باقی می‌ماند؛ آن‌قدر جریمه‌ها بالا برود که راننده فکر خلاف را از سرش بیرون کند. برخی از تخلفات یک راننده تنها به خود او آسیب نمی‌رساند، اقدامش تبعات عمومی در پی دارد.

 

وقتی راننده ای در یک خیابانی که رمپ ندارد، به راست گردش می کند خب آن ماشین‌های پشت سر او هم به خود اجازه چنین تخلفی را می‌دهند. ما باید به این درک برسیم که زندگی شهرنشینی قواعد و مختصات مخصوص به خود را دارد. من اگر آن ماشین شخصی که دارد مسافرکشی می کند را جریمه‌ کنم، همه مردم اطراف از این راننده طرفداری می‌کنند در صورتی‌که فکر نمی‌کنند که مسافرکشی کار و حق آن تاکسی‌دار است». به او می‌گویم وقتی وضع اقتصادی بد است آن کسی که ماشین شخصی دارد مجبور می‌شود به این کار روی بیاورد، پلیس میانسال می گوید: گفتم که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم. حق مصاحبه نداریم.. اصلا کار ما این نیست که در این باره نظر دهیم. در این میان تلاش می کنم تا گفت وگو را با پلیس جوانتر ادامه دهم.

 

پرده هفتم؛ سربازان بی جایگاه راویان حقیقیت

در خیابان انقلاب دو سرباز راهنمایی و رانندگی حاضر به گفت وگو می شوند. یکی از آنها می گوید: اگر خوب به شهر تهران نگاه کنید می بینید، زیر ساخت‌های حمل و نقل عمومی مشکل دارند. شما می بینید یک ماشین اگر خیابانی را اشتباه رفت باید کل مسیر پرت را برود تا دوباره برگردد به نقطه اول تا بعد بتواند به سمت مقصد درست حرکت کند.

 

ما که از شهرستان آمده ایم به خوبی می بینیم که بخش زیادی از عمرآدم ها در این خیابان ها می‌گذرد. سرباز دیگر می گوید همین دور زدن های بی خود ترافیک را چند برابر کرده است. شهرداری هم به جای آنکه چاره‌ای برای این معضل شهر کند، با راهنمایی و رانندگی ادغام شده که در جریمه ها سودی به دست آورد. این وسط شهرداری مقصر اصلی است. شهرداری به ساخت و سازها و مدیریت کاری ندارد فقط و فقط به درامدزایی فکر می کند.

 

و می بینیم چگونه مردم برده وار سوار بر ماشین هایشان ازاین مسیر به آن مسیر می روند. خیابان هایی که به مقصد درست ختم نمی شود! مثلا همین خط بی‌آرتی را ببینید در نهایت کج سلیقگی احداث شده است. به جای آنکه بی آرتی را به شکلی غیر همسطح احداث کنند، بخش اعظمی از خیابان‌ها را گرفته‌اند!

 

چرا گزارش میدانی؟

مواجهه با واقعیت عریان

یک گزارشگر- خیابان‌های تهران انگار که کارزار جنگ است و به همین خاطر خطرناک! شلوغی، حرکت ماشین ها، دود، بتن، و آهن تهران محصور را بی دفاع ساخته است. آن سان که جامعه‌شناسان تلاش می‌کنند به تحلیل اخلاق شهروندی و تحلیل مناسبات پیچیده تجربه شهری به عنوان زیستی مدرن دست یازند، آنگاه که کارشناسان تلاش می کنند فرهنگ عمومی را در نسبت با مصائبی چون ترافیک مورد سنجش قرار دهند و آن هنگام که کارشناسان استخدام شده از سوی نهادهای تحت نظر شهرداری همزمان با تراکم سازی ها در شمال شهر، دست به دامن تقابل مفاهیمی چون فردگرایی و جمع گرایی می‌شوند تا در نهایت این گونه استدلال کنند که متاسفانه اخلاق شهروندی مردم، گرفتار در باتلاق فردگرایی خودخواهانه، خودمحور و دیکتاتورمابانه شده و به همین خاطر مثلا جرایم راهنمایی و رانندگی افزون، ترافیک بغرنج و به تبع ان آلودگی هوا در معرض خطر قرار مان داده؛

 

در آگورا (میدان عمومی؛ جایی که می تواند محل وقوع امرسیاسی باشد و رخداد سیاست چیزی نیست جز مشارکت عمومی مردم در تعیین حق سرنوشت خود) در‌کف خیابان‌ها، روایت‌های دیگری در جریان است. روایت‌هایی که شاید چونان تئوری پردازی‌های جامعه شناسان و کارشناسان زیمل خوانده، زیبا و چکش خورده نباشند، اما متکثر و احتمالا بیش از هر گفتاری، عریانی و خشونت واقعیت موجود را به تصویر می کشند.

 

از این رو احتمالا در حال حاضر یکی از فرم هایی که می‌تواند روزنامه نگاری سرکوب شده را رستگار کند، پناه بردن به گزارش میدانی است. ساحتی که در آن مردم به شماره در نیامده و بی صدا در میدانی فرضی صدایشان را باز می یابند....

 

ایده های خام ناشی از مواجهه گزارشگر با مردم در میدان....

 

رضا نحوی

 

 

hamdelidaily.ir
  • 9
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
اخلاق فراتر از قانون
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش