کمی بعد مشخص شد که این تصاویر واقعی نبوده و حاصل ذوق جوانی به نام امین تقیپور است که درزمینه طراحی جلوههای ویژه فعالیت میکند و تا امروز به عنوان طراحی جلوههای ویژه بصری در ساخت فیلمهایی از جمله «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان»، «بلید رانر ۲۰۴۹» و «مردان ایکس» «شاه آرتور: افسانه شمشیر» حضور داشته است.
ماکان مهرپویا که در توییتر خودش را به عنوان کارگردان معرفی کرده، در این باره نوشت: «دوست من امین تقیپور مدیر جلوههای ویژه است تو هالیوود، زمان درگذشت پدرش برگشت ایران و به خاطر کرونا پروازش کنسل شده و فعلاً مونده. اینه که داره واسه مون سرگرمیهای هالیوودی تولید میکنه فعلاً». ساعتی بعد محمدجواد آذری جهرمی در واکنش به انتشار این ویدیوها به زبان طنز در توئیترش نوشت: «خدا بهگم چه کارتون نکنه، از وقتی رسیدم خونه دارم جواب سئوالات متعدد بچهها در مورد امکان علمی بارش بادمجون از آسمون جواب میدم. آخه ابر بادمجونی کجا بود؟».
دیروز اما خبری در رسانهها منتشر شد که بر اساس آن یک مقام انتظامی اعلام کرد ۵ نفر از تیم سازنده این ویدیوها دستگیر شدهاند. به گفته او این افراد اعتراف کردهاند که در حال تحقیق درباره جلوههای ویژه بودهاند و بهاشتباه کلیپ تولیدشده را در فضای مجازی پخش کردهاند.
امین تقیپور بعد از انتشار این خبر در صفحه ابیستاگرامش ویدیویی را منتشر کرد و در آن توضیح داد: «خوشبختانه یا متاسفانه ویدیوهای بارش بادمجان در روزهای گذشته بازتاب زیادی داشته است. این ویدیوها در کلاسی آموزشی با موضوع جلوهای ویژه ساخته شده بود. یکی از موضوعات دوره آموزشی که من در آن به عنوان مدرس فعایت می کردم، آن بود که جسمی سه بعدی را به یک ویدیو طوری اضافه کنیم که طبیعی به نظر برسد. ما پیشتولید این کار را از چند ماه قبل شروع کردیم و قرار بود تا نیمههای بهمن تمام شود اما متاسفانه به دلیل شیوع کرونا تا ۲۴ اسفند طول کشید. بعد هم بچهها ویدیوها را در صفحههای خودشان در فضای مجازی قرار دادند که از سوی دنبالکنندگانشان کپی و منتشر شد. من میخواهم از کسانی که خدایی ناکرده نگران شدند، عذرخواهی کنم. این کار، کاری تکنیکی بوده و تمرینی بوده برای بخشی از آموزش جلوههای ویژه».
در این میان گروههای مختلفی از هنرمندان، جامعهشناسان و حقوقدانان به ماجرای انتشار این ویدیوها نگاههای مختلفی دارند که در این گزارش نظر چهار نفر از آنان را جویا شدهایم.دکتر مرتضی شهبازینیا رئیس اتحادیه سراسری کانون وکلای سراسر کشور، دکتر سهیل نظری وکیل دادگستری و مدرس دانشگاه، دکتر سعید معیدفر جامعهشناس و مدرس بازنشسته دانشگاه و دکتر نعمتالله فاضلی انسانشناس اجتماعی و مدرس دانشگاه درباره این موضوع با همدلی گفتوگو کردهاند.
بهصورت متعارف هیچ ذهنی مشوش نشده!
دکتر مرتضی شهبازینیا از منظر حقوقی به ماجرای انتشار ویدیوهای بارش بادمجان از آسمان تهران و دستگیری عوامل سازندهاش مینگرد. او معتقد است «اگر در بادی امر درنیابیم این ویدیو یک اقدام هنری غیرواقعی است نهایتاً اینطور میتوان تصور کرد که از بالای یک ساختمان دارند بادمجان پرت میکنند. بنابراین اقدام صورت گرفته از سوی این جوانها قطعاً مصداق تشویش اذهان نمیتواند باشد. بهصورت متعارف نه آسیبی به اذهان عمومی میزند و نه آنها را مضطرب میکند مگر در مورد فردی که آنقدر ساده باشد که گمان دیگری از تماشای این ویدیو به ذهنش خطور کند».
رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای سراسر کشور، در پاسخ به این سؤال که آیا حضور عوامل فیلم ضد داعشی ابراهیم حاتمیکیا در پردیس سینمایی کورش با لباسها و تجهیزات و گریم نیروهای داعش بیشتر مصداق تشویق اذهان است یا اتفاق اخیر گفت: «در آن بازه زمانی که عدهای بهمنظور تبلیغ آن فیلم سینمایی در یکی از پردیسهای سینمایی حضور یافتند با توجه به پیشرویهای هرروزه داعش حقیقتاً امکان تشویش اذهان عمومی فراهمتر بود، اما در مورد ویدیوی «بادمجان...» بعید میدانم بشود تصور کرد ذهنی بتواند باور کند چنین اتفاقی افتاده و این فکر باعث تشویشش شود». او افزود:«در مورد مصداق جرم علیه امنیت بودن هم اولین سؤال آن است که چنین کلیپی کدام قسمت از امنیت جامعه را به هم میریزد؟» شهبازینیا در ادامه به «همدلی» گفت: «اگر بخواهیم تأثیرات هرچند اندکی که این اقدامات و کارهای خلاقانه بر شادی و آرامش مردم در شرایط کنونی دارند را هم نادیده بگیریم بههیچوجه نمیتوان گفت این کارها به آرامش مردم لطمه میزند. دستکم میتوان گفت پیشبینی ورود آسیب بر آرامش و روان مردم ناشی از ویدیوهایی ازایندست «نامتعارف» است.
در فضاهای اینچنینی از نگاه من بستن رسانهها (چه رسانههای مجازی و چه رسانههای رسمی) اتفاقاً به اضطراب مردم دامن میزند». این استاد دانشگاه و وکیل دادگستری به اهمیت گردش آزاد اطلاعات خاصه در شرایط بحرانی هم اشاره کرد: «گاهی گردش آزاد اطلاعات و انتشار خلاقیتهای هنری (با در نظر گرفتن چند درصد خطا) به آرامش مردم در فضای رسمی کمک بیشتری میکند اما بستن این رسانهها (در معنای اعم کلمه) این شائبه را ایجاد میکند که حتماً اتفاقاتی دارند میافتند که با کارهایی ازایندست برخورد میشود تا مردم آگاه نباشند. من پیشتر در توئیتی که منتشر کردم هم به این موضوع اشاره کردم و گفتم مردم آنقدر قدرت تشخیص و اطلاعات دارند که بتوانند فرق میان دروغ و صداقت، درست و نادرست، واقعی و غیرواقعی و طنز و مطلب جدی را از هم تشخیص دهند. اینکه ما گمان کنیم ممکن است مردم در تشخیص اشتباه کنند و میان مسئولین و مردم رابطه قیمومت ایجاد شود مفید نخواهد بود».
جای خالی هیئتمنصفه در رسیدگی به عموم جرائم
در بسیاری از نظامهای حقوقی، جرم بودن یا نبودن یک عمل نه از خامه قلم یک قاضی بلکه به تشخیص هیئتمنصفهای متشکل از مشاغل مختلف جامعه با موقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متعدد سپرده شده است. به همین دلیل هم هست که در صورت وجود اختلافنظر میان افراد، میتوان به اظهارنظر هیئتمنصفه که دیدگاهشان تا حد زیادی به نظرات میانگین افراد جامعه نزدیک است امیدوار بود. در ایران اما جز در جرائم سیاسی و مطبوعاتی، در مورد هیچیک از جرائم دیگر هیئتمنصفهای در کار نیست. به همین خاطر هم هست که دکتر سهیل نظری در پاسخ به سؤال «همدلی» درباره جرم بودن یا نبودن عمل تولیدکنندگان کلیپ «بارش بادمجان در آسمان تهران» ضمن اشاره به توضیحات بالا میگوید:«از نگاه من این عمل میتواند مصداق تشویش اذهان عمومی باشد، اما نظر مخالفان را هم درک میکنم و معتقدم ممکن است سخن آنان درست باشد.»
این وکیل دادگستری و استاد دانشگاه در ادامه میگوید:«با توجه به شرایطی که در حال حاضر جامعه ما با آن مواجه شده و وضعیتی که بهواسطه اپیدمی ویروس کرونا در آن قرار گرفتهایم بسیاری از مردم ظرفیت مواجهه با اتفاقات دیگر را ندارند، به همین دلیل هم شاید اگر در موقعیت دیگری این کلیپ منتشر شده بود من هم میگفتم عمل افراد دستاندرکار تهیه آن، مصداق تشویش اذهان عمومی در قانون جرائم رایانهای نیست، اما امروز وضع جامعه طور دیگری است؛ چراکه میشود پیشبینی کرد با توجه به شکننده بودن روحیه بسیاری از مردم همین شوخی از نگاه آنها جدی تلقی شده و موجبات نگرانیشان را فراهم کرده است.» بررسی جامعهشناختی انتشار چنین محتوایی در فضای مجازی و واکنش نیروهای انتظامی در مقابل پخش چنین آثاری هم یکی از بخشهایی است که بدون توجه به آن نمیتوان به درک و دریافتی دقیق از مسئله رسید.
سازنده ویدیوی بارش بادمجان، بهلول زمانه ماست
دکتر «سعید معیدفر» که سالها در دانشگاه به تدریس جامعهشناسی مشغول بوده، درباره ویدیوهای موسم به بارش بادمجان در آسمان تهران و برخورد مقامهای انتظامی با منتشرکنندگانش نظرات جالبی دارد. او میگوید: «منتشرکنندگان ویدیوهای یادشده، از بادمجان بهعنوان یک نماد استفاده کردهاند. این ویدیوها را میتوان آثاری هنری در نظر گرفت که در حال کنایهزدن به اوضاعواحوال امروز ایران است. کسی همچون من، هرقدر هم حرف بزند برای مسئولان مهم نیست، اما اگر گروهی جمع شوند و بخواهند با نمادهایی انتقاد کنند و از وضع موجود کشور ایراد بگیرند، حتماً دستگیر خواهند شد و صدایشان باید خفه شود.»
این استاد بازنشسته معتقد است در این شرایط نکته مهم آن است که چه کسی و از چه نگاهی به ویدیوهای بارش بادمجان مینگرد. او میافزاید:«مردم در این یکی دو روز برداشت خودشان را داشتند و در واکنش به انتشار این تصاویر در ابتدا متعجب شدند و در ادامه خندیدند. حاکمیت هم برداشت خودش را کرد و ۵ نفر از تیم سازنده ویدیوها را دستگیر کرد. در این دوران چنان شکاف عمیقی بین مردم و حاکمیت به وجود آمده که تفسیر هر یک با دیگری تعارض دارد.» این جامعهشناس در پایان سخنانش میگوید:«ملت ما امروز ضربهپذیر شده بنابراین اگر بهجای بادمجان سنگ هم از آسمان ببارد باید آمادگیاش را داشته باشیم و به درد نیاییم. خندههای ناشی از تماشای این ویدیو و کارهایی نظیر آن واکنشی است به مصیبتهایی که امروز دارد بر سر مردم ایران میبارد. بهعبارتدیگر میتوان گفت سازنده ویدیوهای بارش بادمجان را باید به شخصیت بهلول تشبیه کرد. این ویدیو نقد اجتماعی به زبانی است که عموم مردم بتوانند آن را درک کنند. بهلول نقدش به جامعه و حاکمیت زمانه خودش را در قالب طنز بیان میکرد و سازنده ویدیوهای بارش بادمجان هم در دوره کنونی دارد این کار را انجام میدهد.»
از کنار انتشار ویدیوهایی نظیر بارش بادمجان نباید گذشت
در میان واکنشهایی که به انتشار این ویدیوها اتفاق افتاد، گروهی هم به انتقاد پرداختند. آنها معتقدند در شرایطی که مردم در جامعه ایران به دلیل بیماری کرونا دچار ترسی فراگیر و عمومی شدهاند، انتشار ویدیوهایی مشابه آنچه در این یکی دو روز و با عنوان بارش بادمجان در آسمان تهران، پخش شده، میتواند به هراس بیشتر مردم بینجامد. دکتر نعمتالله فاضلی دراینباره میگوید:«من نمیدانم کسانی که این ویدیوها را منتشر کردهاند، با خودشان چه فکری کردهاند؟ آیا آنها فکر میکردند همه مردم متوجه منظور آنها خواهند شد؟ اینکه بگویند قصد ما انتشار این ویدیوها در حوزه عمومی نبوده هم نمیتواند توجیهکننده باشد، چون وقتی مخاطب ویدیوها را میبیند، در جریان پشتصحنه آن قرار نمیگیرد.» این مدرس دانشگاه معتقد است برخی از بینندگان این ویدیوها بعد از ماجرای سقوط هواپیما و ماجرای ناتوانی جهانی در مواجهه با ویروس کرونا با دیدن تصاویر بارش بادمجان از آسمان تهران ترسیدند. به گمان من این کار باعث ضربه زدن به احساسات عمومی شد. به باور من یک هنرمند در شرایط کنونی باید از محصول هنریاش مراقبت ویژهای کند تا در دسترس عموم قرار نگیرد.
شاید اگر این ویدیوها در شرایط دیگری منتشر میشد چندان مهم هم نبود، اما در این روزها که اوضاعواحوال جامعه در شرایط خاصی است، نمیشود از کنار انتشار ویدیوهایی با این محتواها بهراحتی عبور کرد. با این توضیح من معتقدم که باید فعالیتها در فضای مجازی کنترل شود. البته نمیشود گفت این ویدیوها روی عموم جامعه تأثیر منفی داشته، اما همان اقلیتی هم که ممکن است از تماشای این تصاویر ترسیده باشند، در این وضع اهمیت دارند.»
با جمعبندی نظرات و دیدگاهها مختلف آنچه بیش از همه خودنمایی میکند این است که اکثریت بینندگان ویدیوهای بارش بادمجان در تهران نه تنها از تماشای آن نترسیدهاند، بلکه به آن خندیدهاند و حتی به سراغ آنچه میتواند در پس آن وجود داشته باشد هم رفتهاند. از موافقان و مخالفان که بگذریم، شاید اینکه بادمجان سمبل و نمادی است برای بلاهای زنجیروار چند ماه گذشته که بر سر ایرانیان باریده، بیش از اینکه فقط خنده بر لب بینندگان بیاورد، میتواند بیانی باشد برای ارائه گروتسک تمامعیار.
- 12
- 2