جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۹:۱۲ - ۲۲ مهر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۷۱۷۹۸
رفاه و آسیب های اجتماعی

در اقتصاد بد نمی‌توان انتظار خویشتن‌داری داشت/ هشدار درباره افزایش خشونت

هشدار درباره افزایش خشونت,خشونت جوانان در ایران

روانشناسان و جامعه‌شناسان در گفت‌و‌گو با «هم‌میهن» در پی حوادث اخیر از نتایج نادیده‌گرفتن مطالبات معترضان، فیلترینگ و پیامدهای اجتماعی و روانی آن می‌گویند.

ویدئوهای منتشرشده در روزهای اخیر، از افزایش میزان خشونت‌ در سطح خیابان‌ها حکایت می‌کند و خبرهای متعددی درباره بازداشت دانش‌آموزان، انتقال آنها به مکان‌هایی برای «اصلاح و تربیت» و برخوردهای متقابقل خشن ماموران و معترضان به گوش می‌رسد. گزارش‌ها بسیار است و در این فضا برخی مسئولان از ایجاد فضایی برای «گفت‌وگو» سخن به میان می‌آورند؛ موضوعی که محل نقد کارشناسان اجتماعی است. حالا در همین وضعیت، هفته سلامت روان از راه می‌رسد و فعالان حوزه روان خبر از افزایش شیوع اختلالات روان می‌دهند:«میزان شیوع اختلالات روان به ۳۰‌درصد رسیده است؛ افسردگی در صدر این اختلالات.» با گذشت سه هفته از ناآرامی‌‌ها و حوادث اخیر، صدای هشدار جامعه‌شناسان و روان‌شناسان، نسبت به پیامدهای شرایط فعلی، نوع برخوردها و نادیده گرفتن مطالبات معترضان بلندتر شده است. آنها نگرانند خشونت‌ها تبدیل به هنجار شود و در شرایط نادیده‌گرفتن اعتراض‌ها از سوی مسئولان، آتش خشم حاضران در میدان اعتراض، شعله‌ورتر می‌شود. جامعه‌شناسان و روانشناسان در این شرایط چند راهکار برای خروج از وضعیت بحرانی فعلی ارائه می‌دهند: آزادی دستگیرشدگان مرتبط با اتفاقات اخیر، رفع فیلترینگ و ایجاد فضا برای برپایی تشکل‌ها و مجمع‌های عمومی مستقل و غیردولتی.

چه باید کرد؟

سیامک زندرضوی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با هم‌میهن توضیح بیشتری درباره این راهکارها می‌دهد: «در اعتراضات اخیر بخشی از شهروندان برای به‌رسمیت شناختن برابری زن و مرد، کرامت و رفاه همگانی، مشارکت اجتماعی و سیاسی در تمام ابعاد آن (برنامه‌ریزی، اجرا، مدیریت، ارزیابی، توزیع منافع و منابع) در خیابان مطالبات خود را بیان می‌کنند، چون راه‌های دیگر را بسته می‌بینند.» او ادامه می‌دهد:«برابری حقوقی میان زن و مرد در ایران درخواستی دیرینه‌ است. هرچند که حالا بخشی از مساله خود را در اعتراض به برخوردها با مساله حساب نشان می‌دهد، وقتی صحبت از آزادی می‌شود، تنها مساله بر سر آزادی‌های سیاسی یا آزادی و برابری در دسترسی به امکانات اقتصادی و اجتماعی نیست. افراد برای تحقق تشخص و فردیت خودشان تلاش می‌کنند و می‌خواهند در عرصه عمومی و خصوصی برای عینیت‌بخشی به این تشخص آزاد باشند.»

این جامعه‌شناس، یکی از نمونه‌های فشار در عرصه عمومی را قوانین موجود برای راه‌اندازی سازمان‌های مردم‌نهاد می‌داند:«براساس قانونی که پیش‌نویس آن آماده شده، تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد با محدودیت‌ها و موانع زیادی همراه شده است. در حالی که در جهان امروز افراد به هر تعداد می‌توانند انجمن و سازمان خودشان را تشکیل دهند، فقط باید تشکل خود را اعلام و از نظر گردش مالی شفاف و پاسخگو باشند که شامل تمام سازمان‌های غیردولتی از جمله سازمان‌های دینی و مذهبی می‌شود.» این جامعه‌شناس معتقد است: «تمام شهروندان در محل کار، محله و دانشگاه باید مجمع‌های عمومی خودشان را داشته باشند. آنها باید بتوانند تشکل‌های مستقل خودشان را تشکیل دهند. تا بستر گفت‌وگو در بین خودشان و با ساختار قدرت فراهم شود. یعنی معلمان، دانش‌آموزان و... در سطح مدرسه، اساتید دانشگاه، دانشجویان و کارکنان در سطح دانشگاه‌ها و کارمندان، کارگران و کارفرمایان در محیط‌های کارشان. در سال۵۸ نماینده دانشجویان در شورای دانشگاه محل تحصیل فوق لیسانس‌ام (دانشگاه فعلی مازندران) بودم. در آن شورا نماینده اعضای هیات علمی، نماینده کارکنان و نماینده دانشجویان حضور داشتند. ما در آن شورا، درباره همه مسائل دانشگاه تصمیم‌گیری می‌کردیم و دولت وقت هم تا خرداد سال بعد ما را به رسمیت می‌شناخت. حتی برای دفاع از بودجه دانشگاه یک نوبت در سازمان برنامه و بودجه حاضر شدیم. تشکل‌ها هریک صدای خودشان را داشتند. این شیوه در آن دوره کوتاه بسیار موثر بود. امروز نیز امکان گفت‌وگو در مقیاس محلی، منطقه‌ای و ملی با واقعیت یافتن این تشکل‌ها ممکن می‌شود. آن زمان هم تنش‌های مختلفی وجود داشت. اما بعد از راه‌اندازی این تشکل‌، تصمیم‌گیری برای انتخاب رئیس دانشگاه و... آسان شد. هر چند که بعد از آنچه به اسم انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد، تمام این تجربه حضور سه گروه ذی‌نفع و مجمع‌های عمومی آن‌ها رسما تعطیل شد.»

او در ادامه از نکته دیگری می‌‌گوید که این روزها از زبان برخی مسئولان شنیده می‌شود؛ یعنی گفت‌وگو:«برخی از گفت‌وگو صحبت می‌کنند اما به نظرم، پیش از آن باید قدم‌های مناسبی برداشته شود تا حداقل فضا برای گفت‌وگو ایجاد شود. به هر حال شاهد هستیم اعتراضات در سطوح مختلف طی سال‌های گذشته پیوسته‌تر و با فاصله کمتری در حال رخ دادن است، بنابراین، مسئولان باید قبل از اینکه اوضاع وخیم شود، اقدامات فوری که به آن اشاره شد، انجام دهند.» تشدید خشونت علیه معترضان و وضعیتی که در صورت ادامه‌دار بودن می‌تواند شرایط را وخیم کند. این موضوع دیگری است که زندرضوی به آن اشاره می‌کند:«خشونت علیه شهروندان ممنوع است، کسانی که این‌کار را می‌کنند مرتکب جنایت می‌شوند و این کار در همه جا غیرقانونی است. با برپایی تشکل‌های مذکور است که می‌توان عاملان این خشونت‌ها را پیگیری کرد. تا صدای همه شنیده شود و بتوان به فرایند تجربه‌شده، «بخشیدن برای فراموش نکردن» نزدیک شد.»

خطر تبدیل خشونت به هنجار

دو روز پیش بود که سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره کشور در یک نشست خبری، از ارسال نامه‌ای درباره رخدادهای اخیر کشور به رئیس دولت خبر داد. محمد حاتمی، اتفاقات اخیر را به ناهنجاری‌های اجتماعی مرتبط دانسته و گفته بود که «عقیده داریم کنترل ناهنجاری‌های اجتماعی را باید از درون خانواده آغاز کرد. باید خانواده‌ها را مدیریت کنیم و سپس مدیریت این کار را به خانواده بسپاریم. برای تحقق این امر نیز پیشنهاد می‌شود خانواده‌ها بتوانند به روان‌شناس امین خود دسترسی داشته باشند؛ در حال حاضر این دسترسی وجود ندارد. ازاین‌رو، مدیریت خانواده‌ها دست‌خوش فضای مجازی شده است.» او تاکید کرده بود که مسائل رفتاری با تنبیه و امر و نهی از بین نمی‌رود.

ابعاد روانی اتفاقات اخیر بر جامعه و خشونت عریانی که در سطح خیابان‌ها دیده می‌شود، موضوع مورد توجه مجیدصفاری‌نیا، روان‌شناس اجتماعی است. او با اشاره به شرایطی که در هفته‌های گذشته در کشور حاکم است، به هم‌میهن می‌گوید که میزان خشونت روزبه‌روز در حال افزایش است: «استانداردهای سلامت اجتماعی در کشور در حال کاهش است. جوانان و نوجوانان ما دچار بی‌هویتی‌ و درماندگی‌اند و در کنار اشکالات حکمرانی، چنین شرایطی رقم خورده است.» صفاری‌نیا از اینکه خشونت در جامعه تبدیل به هنجار شود، هشدار می‌دهد:«برآورد روانی اجتماعی این است که در جامعه خشونت تبدیل به هنجار شود. یعنی مانند اختلاس و سرقت‌ها و... که دیگر شنیدن خبرهایش برایمان مهم نیست، دیدن و شنیدن درباره خشونت برایمان تبدیل به هنجار شود. ساختار مدیریتی باید نسبت به این موضوع هوشمند باشد.» او می‌گوید:«زمانی‌که میزان ناامیدی و درماندگی در جامعه بالا باشد، آمار خشونت و خودکشی و... هم افزایش پیدا می‌کند. در این شرایط امید به زندگی کمتر و بیماری‌های مزمن بیشتر می‌شود.» به گفته او، در شرایط فعلی خیلی از رسانه‌ها در خارج از کشور به این خشونت‌ها دامن می‌زنند. خشونت می‌تواند احساس امنیت را از بین ببرد. یکی از مواردی که می‌تواند خشونت را به هنجار تبدیل کند، برخورد خشن

با نوجوانان است. باید برخورد با آنها توصیه‌ای و دلسوزانه باشد، اما خشونت نه. در کنار آن هم باید تغییراتی در سیستم آموزشی صورت گیرد، باید مهارت‌های زندگی به آنها آموزش داده شود و پیوند هویتی میان این نسل و نسل گذشته برقرار شود.» این روان‌شناس هم تایید می‌کند که جامعه دچار تک‌صدایی شده است و افرادی که در سیستم مدیریتی‌اند حرف خودشان را می‌زنند اما در مقابل باورپذیری در جامعه وجود ندارد:«اگر در جامعه هم‌صدایی وجود داشته باشد، گفت‌وگو و ایده و نظرات و بحث‌های مختلف مطرح شود، ممکن است اتفاقات خوبی رخ دهد.»

ساز و کار «گفت‌وگو» چیست؟

هفدهم مهر بود که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه‌ای به ریاست ابراهیم رئیسی، مصوبه «خانه ملی گفت‌وگوی آزاد» را تصویب کردند. براساس آنچه اعلام شد، افزایش کارآمدی آموزش و پرورش، نشاط و پویایی اجتماعی در دانشگاه‌ها، تقویت نحوه گذراندن اوقات فراغت، تقویت فضای گفت‌وگو و فعلیت بخشیدن به مصوبه قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «خانه ملی گفت‌وگوی آزاد» تنظیم و تصویب شد. در همین جلسه، فراهم کردن زمینه‌های فعالیت کرسی‌های آزاداندیشی هم مطرح و بررسی شد.

حالا «گفت‌وگو» در شرایط فعلی محل انتقاد کارشناسان در حوزه جامعه‌شناسی و روان‌شناختی است. عده‌ای معتقدند که گفت‌وگو زیر نظر نهادهای دولتی، بی‌فایده است و گروهی هم تاکید می‌کنند این گفت‌وگوها باید از سوی سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکل‌های غیردولتی شکل بگیرد:«گفت‌وگوی مردم با مسئولان راهکار خاص خود را می‌طلبد که دولت باید سازوکارش را فراهم کند. وقتی این شرایط به وجود نمی‌آید، طبیعتا وضعیت فعلی ایجاد می‌شود و برون‌ریزی خشم و هیجانات را همراه دارد.» این نظر ناصر قاسم‌زاد، مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه است. او معتقد است که اگر دولت می‌خواهد وضعیت فعلی را بهبود دهد، باید کارهای برزمین‌مانده را دوباره زنده کند و در کوتاه‌مدت زمینه گفت‌وگوی همگانی را که مطالبه آحاد مردم است فراهم کند:«صحبت از خانه ملی گفت‌وگوی آزاد می‌شود، اما مشخص نیست سازوکار آن چگونه است. نکته مهم‌تر این است که ما در ۴۳ سال گذشته احزاب و نهادهای مستقل مدنی نداشته‌ایم، دولت نباید نسبت به فعالیت این بخش‌ها احساس خطر کند، باید صدای مخالف و معترض شنیده شود. ما باید به دنبال مقاوم‌سازی جامعه از درون باشیم، اعتماد عمومی را جلب کنیم و صدای انتقاد را بشنویم. نادیده گرفتن معترضان، زخم دیگری ایجاد می‌کند. اگر بخواهیم نگاه اصلاح‌گرایانه داشته باشیم باید رویه‌ها تغییر کند.» به گفته او، قوانین زیادی درباره حق آزادی بیان و اعتراض و... وجود دارد، اما در عمل هیچ‌وقت عملی نشده است.

در اقتصاد بد نمی‌توان انتظار خویشتن‌داری داشت

او در ادامه از اهمیت سلامت روان جوانان و نوجوانان در اتفاقات اخیر می‌گوید و اینکه وجود این تعداد نیروی پلیس در خیابان‌ها و مشاهده خشونت‌هایی که اعمال می‌شود قطعا آثار سوءروانی بر کودکان و نوجوانان دارد. براساس تعاریفی که در حوزه سلامت روان وجود دارد، افراد زیر ۱۴سال به عنوان کودک شناخته می‌شوند و از ۱۴سالگی تا حدود ۲۰، ۲۱ سالگی، در گروه نوجوان قرار می‌گیرند. به هر حال کودک قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل درستی ندارد و هر حادثه‌ای می‌تواند منجر به ایجاد اضطراب و استرس بالا در او شود. کودکان باید از چنین فضاهایی دور شوند.

مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه، اما معتقد است آنچه اکنون در جامعه در حال رخداد است، عامل اولیه‌اش مسائل اقتصادی است و سپس مسائل فرهنگی:«ما سال‌هاست که درگیر مشکلات اقتصادی هستیم، امروز خانواده‌ای را پیدا نمی‌کنیم که مشکل اقتصادی در آن مطرح نباشد. بیش از ۷۰درصد جامعه، از قشر متوسط و پایین‌ جامعه‌اند. هر چند که به اعتقاد خیلی‌ها دیگر قشر متوسط هم از بین رفته و ما با دو قشر ضعیف و متمول روبه‌رو هستیم. اقتصاد پایه و اساس هر جامعه‌ای را می‌سازد و ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که اقتصاد بد باشد و مردم هم خویشتن‌دار باشند. به هر حال زمانی‌که یک نوجوان یا جوان والدین‌اش را می‌بیند که به شدت در تلاش‌اند و به جایی نمی‌رسند، دچار ناامیدی می‌شود. به هر حال در جامعه ما مردم از نظر تامین مسکن و شغل، ازدواج و... دچار نارضایتی‌اند. به همین دلیل است که ما شاهد حضور نوجوانان در اتفاقات اخیر بیش از رخدادهای قبلی هستیم.» او می‌گوید به هر حال این افراد فارغ‌التحصیلان همین نظام آموزشی‌اند، اما سوال اینجاست که چقدر به نیازهای آنها توجه شده و چقدر هویت‌شان را پیدا کرده‌اند؟ در کنار اینها سرانه بهداشت روان در کشور چقدر است؟ مسئولان وزارت بهداشت از شیوع ۳۰ درصدی اختلال روان در جامعه سخن می‌گویند اما یک اختلال مانند افسردگی، موضوعی نیست که با دو عدد قرص

برطرف شود. در مقابل هم هیچ‌کدام از این خدمات تحت پوشش بیمه نیست. چند نفر توانایی پرداخت هزینه‌های سلامت روان را دارند؟ گروهی که این روزها زیاد از آنها صحبت می‌شود، نیروی مولد جامعه‌‌اند. آنها نیاز به توجه دارند. روی کاغذ خیلی چیزها نوشته می‌شود اما خروجی‌ای که سر سفره مردم قرار گیرد، هیچ‌وقت دیده نمی‌شود.

ادامه‌دار بودن محدودیت دسترسی به برخی از شبکه‌های اجتماعی موضوع دیگری است که قاسم‌زاد به آن اشاره می‌کند. به اعتقاد او، فیلترینگ یکی از ابتدایی‌ترین اقداماتی است که برای برخورد با این گروه و اتفاقات اخیر به کار گرفته شده است:«ما نمی‌توانیم چشم و گوش جوان را به دنیا ببندیم، در حالی‌که باید بتوانیم جامعه‌ای برای او بسازیم که حس مسئولیت اجتماعی و مشارکت در او ایجاد شود، دولت‌ها به وجود آمده‌اند تا به مردم خدمت کنند. اولین وظیفه آنها ایجاد رفاه برای شهروندان است. آنها باید امنیت اقتصادی و اجتماعی، آزادی بیان و... را برای مردم فراهم کنند. بخشی از مسائلی که دیده می‌شود ملغمه‌ای از مشکلات و مسائلی است که از گذشته بر زمین مانده. ما در کشور مطالبات انباشته‌شده‌ای در تمام سطوح داریم.» او می‌گوید که تامین سلامت اجتماعی از وظایف دولت‌هاست و در ادامه اضافه می‌کند:«در چند سال اخیر میزان فشارهای اجتماعی و تورم اقتصادی و... به‌شدت بالا رفته و غیرقابل تحمل شده است، همه از افزایش نرخ تورم و بیکاری و اختلال روان که قبلا روی عدد ۲۰ و ۲۵ بود و حالا به ۳۰درصد رسیده و همچنین کاهش نرخ ازدواج صحبت می‌کنند. تمام این مسائل بر اعتماد عمومی تاثیر می‌‌گذارد. مردم به پولی نگاه می‌کنند که از جیب‌شان می‌رود نه وعده‌هایی که داده می‌شود.»

قوانین باید بازنگری شوند

«قوانین نیاز به بازنگری دارند.» این درخواست مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه است:«باید حرف و عمل مسئولان با هم بخواند و در یک جاهایی تغییرات محتوایی ایجاد شود. باید از دوقطبی شدن جامعه جلوگیری کرد. ما نیازمند تغییرات ساختاری در برخی زمینه‌ها هستیم. صحبت‌های زیادی می‌شود اما باید این گفت‌وگوها را تبدیل به اجرا کرد. اسناد تحولی که در بخش‌های مختلف نوشته می‌شود باید براساس واقعیت‌های روز جامعه باشد، باید نگاه ما به فردای مطمئن و ایمن در جامعه باشد. مطالبات فعلی، مربوط به مطالبات جمعیت حداکثری جامعه در بخش معیشت است. خشمی که در جامعه دیده می‌شود، به این دلیل است که افراد می‌خواهند زندگی کنند و باید در راستای رفاه آنها برنامه‌ریزی شود.»

در انتظار نسل جدید

در هفته‌های گذشته، خبرها و ویدئوهای مختلفی از برخورد با کودکان و نوجوانان منتشر شد. برخی خبر از انتقال تعدادی از این افراد به دادسرای اوین دادند و اعلام شد که در میان بازداشت‌شده‌ها، نوجوانان هم دیده شده‌اند. آموزش و پرورش تا پیش از این واکنشی به این برخوردها نشان نداده بود، اما دو روز پیش بالاترین مقام این وزارتخانه، بدون اینکه آماری از این افراد بدهد، به طور ضمنی بازداشت این افراد را تایید کرد:«دانش‌آموزی در زندان نداریم، اگر بازداشت باشند برای اصلاح و تربیت است، دانش‌آموزان بعد از اصلاح و تربیت به مدارس برمی‌گردند.» به گفته یوسف نوری، دانش‌آموزان برای اصلاح و تربیت در مرکز روانشناسی هستند و دوستان کارشان را انجام می‌دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه بازگردانده شوند. ماجرای دستگیری کودکان و انتقال آنها برای «اصلاح و تربیت» موضوعی است که مورد انتقاد روان‌شناسان و فعالان کودک قرار گرفته است. یکی از آنها شیوا دولت‌آبادی، عضو هیات‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان و روان‌شناس است. او به هم‌میهن می‌گوید:«این برخوردها اشتباه است، از مسئولان انتظار می‌رود برای اینکه نسل آسیب‌دیده‌تری با چنین تجربه‌هایی نداشته باشیم، باید با این گروه گفت‌وگو کند و شرایطی برای آنها فراهم کند تا هیجانات‌شان را بیان کنند. اگر این اتفاق نیفتد، کار برای آنها و حتی خودمان سخت‌تر می‌شود.» به گفته او، شرایط فعلی منجر به واکنش کودکان و نوجوانان می‌ِ‌شود:«اگر قرار باشد ما هیجان‌ها و نیازهای این گروه را نفهمیم، عملا بر آتشی که در درون آنها ایجاد شده، مواد ‌آتش‌زا اضافه می‌کنیم. تنها راه این است که این افراد در فضاهای امن، نیازهایشان را بیان کنند.» این روان‌شناس و فعال حقوق کودک از ابعاد دیگر تاثیر اتفاقات اخیر بر سلامت روان کودکان و نوجوانان می‌گوید:« به‌طور کلی کودکان در جریان شکل‌گیری شخصیت‌شان، زمانی‌که با تجربه‌های ناامن‌کننده مواجه می‌شوند، به‌شدت آسیب می‌بینند. تجربه‌های ناامن به تدریج وارد بافت شخصیتی‌ آنها می‌شود. کودکان در این اتفاقات، دچار ترومای شدید روانی می‌شوند و این تروما می‌تواند در جهت احساس تهدیدشدگی و در نتیجه از بین رفتن تعلق عاطفی آنها به جامعه و انزوای اجتماعی، حرکت کند.» این روان‌شناس معتقد است که باید حتی‌المقدور کودکان را از وضعیت فعلی دور نگه داشت:«ما باید با گفت‌وگو به عمق هیجان‌های کودکان نفوذ پیدا کنیم، یعنی آنها را عملا در حد توان خودمان به بیان و برون‌ریزی آنچه که برداشت می‌کنند، چه از عوارض مرگ و میرها یا التهاب‌هایی که در جامعه وجود دارد، واداریم. اگر کودکان راجع به هیجانات‌شان صحبت نکنند، آن وقت یک قفل‌شدگی در عواطف آنها شکل می‌گیرد که سرمنشأ آسیب‌های روانی برای آنها می‌شود.»

سیامک زندرضوی جامعه‌شناس

تمام شهروندان در محل کار، محله و دانشگاه باید مجمع‌های عمومی خودشان را داشته باشند. آنها باید بتوانند تشکل‌های مستقل خودشان را تشکیل دهند. تا بستر گفت‌وگو در بین خودشان و با ساختار قدرت فراهم شود.

مجیدصفاری‌نیا روان‌شناس اجتماعی

برآورد روانی اجتماعی این است که در جامعه خشونت تبدیل به هنجار شود. یعنی مانند اختلاس و سرقت‌ها و... که دیگر شنیدن خبرهایش برایمان مهم نیست، دیدن و شنیدن درباره خشونت برایمان تبدیل به هنجار شود. ساختار مدیریتی باید نسبت به این موضوع هوشمند باشد.

ناصر قاسم‌زاد مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه

صحبت از خانه ملی گفت‌وگوی آزاد می‌شود، اما مشخص نیست سازوکار آن چگونه است. دولت نباید نسبت به فعالیت این بخش‌ها احساس خطر کند، باید صدای مخالف و معترض شنیده شود. ما باید به دنبال مقاوم‌سازی جامعه از درون باشیم.

شیوا دولت‌آبادی عضو هیات‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان

برخوردهای اخیر با دانش‌آموزان اشتباه است، از مسئولان انتظار می‌رود برای اینکه نسل آسیب‌دیده‌تری با چنین تجربه‌هایی نداشته باشیم، باید با این گروه گفت‌وگو کند و شرایطی فراهم کند تا هیجانات‌شان را بیان کنند. اگر این اتفاق نیفتد، کار برای آنها و حتی خودمان سخت‌تر می‌شود.

  • 9
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش