برخی افراطیون سیاسی ایران در جناح سیاسی که حالا همه نهادهای قدرت در چنگشان است هر گاه از اندوه و ناراحتی مهاجرت نخبگان ایرانی چیزی گفته میشود با نوعی تکبر عجیب میگویند بروند و اصرار دارند که نیروهای هنوز بالقوه پرشماری در ایران داریم و نیازی هم به کسانی که دل به خارج بستهاند نداریم.
این نگاه هنگامی عجیبتر میشود که برخلاف مهاجرت متخصصان دیگر کشورها مثل هند و مصر و برخی دیگر از کشورها مهاجران هرگز درآمدهای خود را به ایران برنمیگردانند. متاسفانه در توازن میان جاذبههای سرزمینهای مهاجرپذیر و دافعههای ایران که حالا مهاجرفرستی در آن روندی فزاینده را تجربه میکند و به همه گروههای شغلی و نیز گروههای سنی و گروههای اجتماعی رسیده است، کفه ترازو به سود دافعه شده است.
بسیاری از کسانی که مهاجرت کردهاند یا در حال آماده شدن برای مهاجرت هستند باور دارند بیثباتی سیاسی و نیز سیاستهای اقتصادی ناکارآمد که در راس آن رشدهای پایین و تورم بالا قرار دارد و نیز افزایش محدودیتهای کسبوکار و روش زندگی در مهاجرت یا تمایل به مهاجرت آنها بیشتر موثر است. پس از مهاجرت پرستاران و پزشکان و دارندگان شرکتهای استارتآپی و نیز خلبانان و دانشجویان زبده کشور حالا نوبت به روند فزاینده مهاجرت نیروی متخصص صنایع نفت و گاز ایران رسیده است.
بر همین اساس است که به گفته فروزان عبدالهی رییس هیاتمدیره انجمن شرکتهای مهندسی و ساخت صنایع نفت و نیرو کوچ نیروهای ماهر از شرکتهای مهندسی و ساخت در حوزه نفت و انرژی ایران به گونهای تشدید شده که حتی بسیاری از متخصصان این حوزه با حقوق و دستمزد بسیار پایین، جذب شرکتهای نفتی در کشورهای همسایه میشوند. وی در اینباره افزود: به تازگی شاهد این بودهایم که برخی از کارشناسان زبده در صنایع نفت و نیرو کشور، با حقوق ماهانه ۳ هزار دلار در کشور ازبکستان، حاضر به مهاجرت و کوچ از وطن شدهاند.
او میگوید: به تازگی، فهرست ۲۵ شرکت EPC که بیشترین حجم انجام پروژه در منطقه خاورمیانه را داشتهاند، از سوی نشریه میدلایستآی، منتشر شده که در آن نامی از شرکتهای مهندسی و ساخت از ایران نیست و این در حالی است که شرکتهای خصوصی ایران در صنعت مهندسی و ساخت نفت و نیرو از سابقه بسیار طولانی برخوردار هستند.
شاید در گذشتهای نهچندان دور امیدواری برای صیانت از نیروی متخصص کشور در میان سیاسیون جناح سیاسی چیره شده بر همه ارکان قدرت در ایران بود اما شوربختانه با سپری شدن زمان و قد برافراشتن بیشتر افراطیون و فروخفتن اصولگرایان معتدل و نیز ریشهکنکردن اصلاحطلبها دیگر شاید امیدها بسیار کمرنگ شده باشد.
پرسش بنیادین این است که اگر همه متخصصان و کادرهایی که پیشبرنده موج عظیم پیشرفت به حساب میآیند از این سرزمین بروند چه برجا میماند؟ همین الان هم دیوانسالاری ایرانی به دلیل ضعفهای تاریخی و نیز بر سرکار آمدن کادرهای بیمایه حتی در سطح وزارت نمیتواند اداره ایران را از نظر بوروکراسی در حداقلها نگه دارد چه برسد به اینکه بخواهیم توسعه را تجربه کنیم.
- 19
- 3
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۷/۲۳ - ۲۲:۳۳
Permalink