دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۷:۳۸ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۵۵۴
رفاه و آسیب های اجتماعی

فعالیت های پرطرفدار و هنجارشکن بعضی کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایران که گاه سر و صدای زیادی به پا می‌کند؛

طرفدار ابتذال هوادار پیش پاافتادگی

فعالیت های پرطرفدارشبکه‌های اجتماعی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

«اميرحسين جلالي»، روانپزشك: درجه گرايش جامعه به ابتذال به درجه نگران‌كننده‌اي رسيده است نیره توکلی، جامعه شناس: پايين بودن سرانه مطالعه سبب شده مردم آسان‌گير شوند و براي همين تصاوير در صفحات مجازي لايك بيشتري را نصيب خود مي‌كنند تا مطالب نوشتاري ناصر قاسم زاده، دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روان: جامعه از بيماري يا ناهنجاري‌اي رنج مي‌برد؛ حسي از تنهايي، غم طردشدگي، ديده نشدن

 

عصر یک روز بهاری بود که خبرش همه جا را پر کرد: «نسیم نجفی‌اقدم، یکی از کاربران معروف و ایرانی در شبکه‌های اجتماعی برای اعتراض به سانسور ويدیوهايش به ساختمان مركزي یوتیوب در آمریکا رفته، به چند نفر تیراندازی کرده و در آخر خودش را کشته است.»

 

«نسیم نجفی‌اقدم»، یکی از کاربران «معمولی» فضای مجازی ایران بود که تعداد زیادی از افراد، او را دنبال می‌کردند، پست‌هایش را لایک می‌کردند، نظرات مختلف برایش می‌نوشتند و البته بیشتر وقت‌ها به او بد و بیراه می‌گفتند؛ نمونه‌اش؟ «نسیم پس کی می‌میری؟»

 

نسیم نجفی حالا مرده و خبر حمله مسلحانه و خودکشی‌اش از تب‌وتاب افتاده است. «بچه معروفهای» اینستاگرام اما هنوز مشغول کارند؛ کسانی که با تعداد بالای دنبال‌کننده، روزبه‌روز مشهورتر می‌شوند و عکس‌ها و فیلم‌هایشان دست به دست. کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایران، «سلبریتی‌های معمولی» را دو دسته می‌کنند: آنها که هنری دارند، آواز می‌خوانند، آرایشگرند، مدل‌اند و... و آدم‌ها را لحظه به لحظه با فعالیت‌های مختلف مجازی در زندگی‌شان شریک می‌کنند و آنها که «هیچ‌اند.»؛ یعنی در دسته دوم از هنر یا فعالیت خیرخواهانه یا آنچه بشود اسمش را گذاشت یک فعالیت مفید، خبری نیست. آنها «معمولی‌هایی»اند که تعداد زیادی از ایرانی‌ها اوقات فراغتشان را با دنبال‌کردن آنها و خندیدن به ادا و اصول‌هایشان پر می‌کنند و آخر با گفتن یک «دیوانه» به آنها به سراغ نفر بعدی می‌روند.

 

بعد از ماجرای پربازتاب «نسیم نجفی‌اقدم» که خیلی‌ها او را جزو دسته دوم می‌دانند، دوباره بحث بر سر چرایی دنبال‌شدن این دسته از سلبریتی‌های ایرانی داغ شده؛ این‌که چه می‌شود با وجود محرزبودن بعضی مشکلات شخصیتی و روحی، این همه آدم آنها را دوست دارند، لایک می‌کنند و حتی بر سرشان با هم دعوا می‌کنند. حالا تعدادی از جامعه‌شناسان و روانشناسان بر اين باورند، مي‌شود وضعيت جامعه كنوني و نيازهاي نسل جديد را در اين صفحات و كامنت‌ها جست‌وجو كرد؛

 

صفحاتي با چندميليون فالوور كه گاهي با بحث‌هايي به اصطلاح داغ در تاثيرگذاري از نشريات و رسانه‌ها پيشي مي‌گيرند، به‌طوري كه شمار هوادارانشان با مضرب ٢ يا ٣ افزايش را تجربه مي‌كند. بحث تا جایی بالا گرفته که اخیرا تعدادی از افراد براي مقابله با چنين پديده‌اي كمپين‌هايي را نيز راه‌اندازي كرده‌اند: «احمق‌ها را معروف نكنيم». كمپيني كه از كشورهاي غربي شروع شد و در ايران هم به شهرت رسيد اما آنطور كه انتظار مي‌رفت، نتوانست كاري از پيش ببرد، چون هنوز اينستاگرام محل جولان اين سلبريتي‌هاست و جواناني كه با لايك‌‌كردن و كامنت‌گذاشتن سرگرمي جديدي يافته‌اند.

 

دنياي مجازي حالا بخشي از زندگي بشر شده و گاهي‌اوقات پا را فراتر گذاشته و نمي‌توان بخش مجازي و حقيقي را از هم تفكيك كرد؛ دنيايي كه بخشي از آن را سلبريتي‌هاي مجازي تشكيل مي‌دهند و بخشي ديگر را دنبال‌كنندگان. حقيقتي كه نمي‌توان آن را انكار كرد، چون آمارها نيز با اعداد و ارقام مختلف آن را نشان می‌دهند و از پيوستن يك‌ميليارد نفر به اينستاگرام تا ٢٠١٨ مي‌گويند. عددي كه بخشي از آنها بي‌شك دنبال‌كننده صفحات بی‌محتوا خواهند بود؛

 

مسأله‌اي كه «اميرحسين جلالي»، روانپزشك در مورد آن به «شهروند» چنين مي‌گويد: «در بررسي و واكاوي چنين مسأله‌اي بايد دو گروه را در نظر گرفت؛ شخصي كه رفتارهايي را بروز مي‌دهد و دومي مردمي كه به اين رفتارها اقبال نشان مي‌دهند. مشكل اصلي گروه اول در حقيقت ضربه و جراحتي است كه خودشيفتگي‌شان ديده شده است. همه افراد از اعتمادبه‌نفس برخوردارند و اين اعتمادبه‌نفس در حقيقت خودشيفتگي غيربيمارگونه ماست.

 

در واقع خودشيفتگي براي عزت‌نفس، براي داشتن يكسري اهداف نياز است كه در محيط تربيتي‌مان شكل مي‌گيرد اما زماني وجود دارد كه فرد در محيط زندگي‌اش از توجه كافي برخوردار نيست؛ منظور دوران كودكي است. زماني كه محيط رشدش، محيط غني‌اي نيست و پر است از تحقير، سركوب و نديده‌گرفتن و ما افراد براي غلبه بر آن به روش‌هاي دفاعي رو مي‌آوريم. در واقع در نگرش خودشيفتگي، فرد دچار تصوري خودخواهانه يا منيت و توانايي بالاست تا به واسطه آن،

 

تحقير دروني خود را از بين ببرد. واقعيت امر اين است كه ما در يكسري رفتارهاي فضاي مجازي امروزي شاهد شكل امروزي‌شده پاتولوژي‌ها و آسيب‌هاي خودشيفتگي افراد هستيم.» او ادامه می‌دهد: «آدم‌هاي خودشيفته در طول تاريخ وجود داشته‌اند و در آينده هم وجود خواهند داشت اما تكنولوژي و فضاي اطلاعاتي جديد امكاني را براي اين افراد به‌ وجود آورده تا اين اشخاص بتوانند به شكل‌هاي مختلفي خود را بروز بدهند.

 

درحقيقت مي‌توان عنوان كرد اين پديده‌اي نيست كه محصول فضاي مجازي باشد.» جلالي بر اين باور است كه فضاي مجازي و دنبال‌كنندگان به اين افراد پروبال مي‌دهند تا به شكل تند و زننده‌اي رفتارهايي را به نمايش بگذارند: «نسيم نجفي بي‌شك قبل از اينكه در فضاي مجازي به يك سلبريتي بدل شود با مشكلاتي دست‌به‌گريبان بوده اما مسأله قابل تأمل اين است كه فضاي مجازي فوق‌العاده وهم‌انگيز است و افراد را دچار هذيان و وهم مي‌كند. دچار اينكه آنچه مي‌گذرد به‌واقع حقيقت دارد. درواقع افرادي كه خواهان ديده شدن و در صدر قرار گرفتن بودند حالا مخاطب پيدا كرده‌اند. افرادي كه نه والدينشان شنونده بودند و نه محيط اجتماعي‌شان.

 

آنها حالا خود را در فضايي مي‌بينند كه فو‌ق‌العاده شنونده دارد. حرف‌هايشان بحث‌برانگيز مي‌شود. واقعيت امر اين است كه ما در فضاي مجازي جديد امكاناتي را در اختيار اين افراد گذاشته‌ايم البته بستن و محدودكردن نيز راه‌حل درستي براي مقابله با آن نيست چون نمي‌توان از چنين فضايي صرف‌نظر كرد و در شرايط كنوني همه زندگی ما بر بستر وب‌ شكل گرفته است.» به گفته این روانپزشک:

 

«روزي اگر وب نباشد تمام مبادلات پولي، اجتماعي و علمي تعطيل مي‌شود؛ اگرچه بخشي از آنها نيز بر بستر فضاهاي مجازي است. به همين‌منظور فراگرفتن ادب و آداب به‌ كار بردن آن اهميت مي‌يابد.» جلالی معتقد است چنين رفتارهايي در فضاي مجازي تنها مختص ايران نيست و در همه‌جاي دنيا شاهد ماجراهايي از اين جنس هستيم: «ماجراهايي كه گاهی به كشتار نيز ختم مي‌شود.

 

نكته ديگر به روانشناسي مخاطبان اين صفحات برمي‌گردد. بسياري از كارها را ما نمي‌توانيم انجام دهيم اما براي كسي كه جرأت انجام آن را دارد هورا مي‌كشيم. درواقع ما اين‌گونه خود را در آينه او مي‌بينيم. اگرچه همين موضوع نيز جاي نگراني دارد چون اين سبك‌وسياق درست نيست و افراد فعال در اين صفحات گروهي از افراد را با خود همراه مي‌كنند؛

 

افرادي كه گويي درد مشترك با آنها دارند. دردي كه به لحاظ اجتماعي بايد بررسي و واكاوي شود. يكي از نكات قابل تأمل اين است كه درجه گرايش جامعه به ابتذال به درجه نگران‌كننده‌اي رسيده است. واقعيت اين است كه بخشي از اين پيگيري‌ها اصلا جدي نيست اما اين نكته را گوشزد مي‌كند كه ما تا چه حدي دچار پيش‌پاافتادگي هستيم چون به‌جاي اينكه كمي به‌دنبال پيگيري مسایل جدي باشيم مخاطبمزخرفات می‌شويم.»

 

الگوسازي متناسب با زندگي صنعتي، اجتماعي و اقتصادي نداشته‌ايم

الگوسازي در مباحث اجتماعي و فاكتورهاي مرتبط با آن نكته‌اي غيرقابل انكار است و مي‌توان گفت گريزي از آن نيست. واقعيتي كه طول عمري به اندازه جامعه بشري دارد و بحث‌هاي مختلفي را به خود اختصاص داده است؛ مسأله‌اي كه «ناصر قاسم‌زاده»، دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روان درباره آن به «شهروند» مي‌گويد: «فضاي مجازي واقعيت جامعه امروزي است و مردم به باورهاي فرهنگي علاقه‌مندند. واقعيت اين است كه تكليف جامعه با اين فضا هنوز مشخص نيست چون عامه مردم به آن علاقه‌مندند اما در بخش اجرايي و تصميم‌گيري اقبالي براي آن وجود ندارد و حتي در محدود شدن آن نيز صحبت‌هايي به ميان مي‌آيد و اين برمي‌گردد

 

به اینكه ما در حوزه اجتماعي و رواني برنامه‌ريزي نداشته‌ايم. ما مانند اين مسائل بسيار داريم؛ توییتر، ماهواره و ... هرچند پذيرفته‌شده‌اند اما هنوز از گنگ بودن رنج مي‌برند. ما علاقه‌مندي را به وجود مي‌آوريم تا به روي آوردن بيمارگونه افراد به اين مسأله دامن بزنيم و در اين ميان مخالفت و ممنوعيت و محدود كردن اقبال بيشتري رابه وجود مي‌آورد و اين در حالي است كه بشر امروزي ارتباطات فيزيكال خود را كاهش داده و در كمترين زمان در همين فضا ارتباطاتش را برقرار مي‌كند.» او معتقد است: «واقعيت اين است كه بخش عمده‌اي از جهان امروزي را جهان مجازي تشكيل داده و درواقع لاجرم بخشي از زندگي روزمره افراد را در جهان پيشرفته رقم مي‌زند.

 

طبيعتا بخش عمده‌اي از افرادي كه به اين فضا و ارتباطات اقبال دارند، جوانانند و متاسفانه ما در بخش جوانان نيز برنامه‌ريزي صحيحي براي داشتن الگوهايي كه باعث رشد و ياري‌رساندن آنها در زندگي صنعتي، اجتماعي و اقتصادي امروزي‌شان باشد، نداريم يعني ناخواسته جوان ما در شرق زندگي مي‌كند اما با الگوي غرب. با امكان و ابزار غربي و با فرهنگي كه آنها دارند ما ناخواسته عجين مي‌شويم.» قاسم‌زاده ادامه می‌دهد: «ما در الگوسازي‌هاي ضعيف عمل مي‌كنيم. در يك الگوسازي‌هاي دم‌دستي متاسفانه حرفي براي گفتن نداريم.

 

در بحث هنر، موسيقي، سينما، خيلي از مسائل لاينحل باقي مانده است و اين در حالي است كه آمارها ميزان كم‌سوادها و بي‌سوادها را به رخ مي‌كشند و از ٨‌ميليون و ٨٠٠هزار بي‌سواد مطلق و ١١ميليون كم‌سواد در كشور مي‌گويند كه خود در روي آوردن افراد عامه به صفحه‌هاي بي‌محتوا تاثيرگذار است.» دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روان می‌گوید؛ نمي‌شود در جهان صنعتي امروز زندگي كنيم و براي بسياري از مسائل جواب نداشته باشيم: « آمارهای مربوط به بی یا کم سوادی يك آماده‌باش براي يكسري آسيب‌هاي اجتماعي و موارد غيرهنجاري‌ مانند سلبريتي‌هاي فضاي مجازي گوشزد مي‌كند. واقعيت جهان امروز اين است

 

كه پايين بودن آگاهي يعني آماده بودن براي استفاده از خوراكي كه اينگونه فضاها ارایه مي‌دهند. خوراكي كه از محتوا تهي است و توسط بيماراني كه شناخته نمي‌شوند تامين مي‌شوند و ادامه بيماري‌شان گاهي منجر به رفتارهاي مبتذل يا خشونت‌آميز مي‌شود. خانم نجفي يكي از نمونه‌هاي بارز است كه بارها در فيلم‌ها و صحبت‌هايش از زخم‌هايش گفته بود اینكه نيازمند گوش‌شنوا و دست‌ ياري‌رساني است؛ گوش شنوایی كه به او كمك کند، آگاهش کند، البته مخاطبان اين افراد نيز بايد تا حدودي مراقب بهداشت روان خود باشند.

 

يعني ما تعريف نداريم مبني بر اينكه فردي كه هنجاري را مي‌شكند و خط‌قرمزي را ناديده مي‌گيرد از سلامت برخوردار است اگرچه صدها‌هزار نفر نيز دنبال‌كننده داشته باشد. به احتمال قوي افرادي كه با اين شخص همسويي دارند و همنوازي مي‌كنند درجاتي از گمگشتگي‌ها و مشكلات را با خود يدك مي‌كشند كه آن فرد را نمادي از خود مي‌بينند. دو گروهي كه در مجموع رفتارهاي‌شان ثابت می‌کند جامعه از بيماري‌ يا ناهنجاري‌اي رنج مي‌برد؛ حسي از تنهايي، غم طردشدگي و ديده نشدن.»

 

كم‌كاري رسانه ملي و فرصت‌طلبي فضاي مجازي

|  نیره توکلی|   جامعه‌شناس|

رسانه ملي با داشتن امكانات و ابزار موردنظر به‌ندرت توانسته برنامه‌اي ارایه بدهد كه با شهروندان امروزي غرابتي داشته باشد. به‌واقع با وجود امكانات ما هنوز نتوانسته‌ايم از معيار هنر، توانايي دانش و استعداد چيزي بگوييم و به همين‌ دليل است كه هر چيزي بدون سنجيده‌شدن معيارهاي زيباشناسي، تفكر، استعداد و... و صرفا به دليل شجاعت، تازه‌بودن يا مطرح‌شدن، سلبريتي‌ساز مي‌شود و در اين ميان سهم فضاي مجازي و اينستاگرام بيش از سايرين است. ديده‌نشدن و بي‌توجهي به چهره‌هاي مختلف در حوزه‌هاي گوناگون نيز به اين مسأله دامن زده و متاسفانه مي‌توان اذعان كرد سليقه جامعه مشكل يافته است. پايين‌بودن سطح مطالعه جامعه در این موضوع بي‌تأثير نیست؛

 

ما در تشويق به مطالعه و كتاب‌خواني كوتاهي كرده‌ايم، در حالي كه در كشوري مانند اتريش ديده مي‌شود در ميادين عمومي شهر گروهي از افراد جمع مي‌شوند و نويسنده‌اي كتاب‌هايش را برايشان مي‌خواند تا افراد براي خريد كتاب ترغيب شوند. ما چنين امكاناتي را بسيار كم داريم، چون براي برنامه‌هاي فرهنگي اصيل تبليغات فراواني وجود دارد كه از آنها بهره نمي‌بريم. درواقع پايين‌بودن سرانه مطالعه سبب شده مردم آسان‌گير شوند و براي همين تصاوير در صفحات مجازي لايك بيشتري را نصيب خود مي‌كنند

 

تا مطالب نوشتاري، به‌ویژه اگر مطالب جدي‌تر باشند و نيازمند تفكر و زمان بيشتر. يكي از ويژگي‌هاي فضاي مجازي سهولت در ارتباط‌‌گيري با افراد است و آنها را بيشتر ترغيب مي‌كند، شايد حفظ روابط دنياي واقعي به اين مسأله كمك كند كه افراد بيشتر با دنياي واقعي و مسائل مختص به آن درگير شوند، اگرچه با گستردگي فضاي مجازي اين امر كمي سخت به‌نظر مي‌رسد، اما غيرممكن نيست و مي‌توان با گسترش مهارت‌هاي اجتماعي و تغيير در سلامت رواني، خود را از دنياي عددها جدا كرد. آسان‌گيري شهروندان سبب شده در فضاي مجازي بيشترين جذابيت نصيب افرادي شود

 

كه زندگي خصوصي خود را به نمايش مي‌گذارند، چه به صورت فيزيكي يا مسابقه براي نشان‌دادن زيبايي، البته نمي‌توان به راحتي همه اين افراد را خودشيفته ناميد، تا زماني كه ريشه‌ها و دلايل اصلي را بيابيم. يكي ديگر از واقعيت‌ها بي‌كسي افراد است كه به دنياي مجازي پناه مي‌آورند، چون در جاي ديگري از آنها حمايت نمي‌شود. نمي‌توانيم بگوييم خودشيفته هستند، زیرا تنها آنها آموخته‌اند در اين شبكه‌ها كه هدايت‌شده به اين سمت است، آن هم به دليلي كه نيازمند ريشه‌يابي‌اند، اين‌گونه رفتار كنند. با اين اوصاف و با در نظر گرفتن اهميت سلامت و بهداشت روان جامعه به نظر مي‌رسد متوليان امر بايد مصمم‌تر از گذشته به اين مسأله ورود پيدا کرده و با پرداختن به لايحه سلامت روان، جامعه را از داشتن پشتوانه‌هاي قانوني و بسترهاي بهداشتي و درماني برخوردار كنند.

 

لیلا مهداد

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش