همان گونه که میدانیم امروزه بسیاری از خانوادهها تک فرزندی هستند و تنها در موارد بسیار کم شاهد دو فرزندی بودن خانوادهها هستیم که این خود تبعات منفی بسیاری را برای خانواده و جامعه در پی داشته است. به طور کلی باید در نظر داشت که در سایه مدرنیته شدن و همچنین شهرنشینی بسیاری از افراد تمایلی به داشتن فرزند زیاد ندارند، هر چند در این تصمیم مهم نامناسب بودن شرایط اقتصادی افراد نیز بسیار دخیل میباشد.
گفتنی است امروزه در بسیاری از جوامع پیشرفته دولت با ارائه امکانات خاص مردم را تشویق به فرزند آوری میکنند، چرا که به این باور رسیده اند که این افزایش جمعیت در آینده میتواند برکات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری را برای آنها به ارمغان بیاورد.باید در نظر داشت که افزایش روحیه رفاه طلبی نیز نقش تعیین کنندهای در تک فرزندی و یا کم فرزندی خانوادهها دارد چرا که امروزه بسیاری از والدین بر این باور هستند که باید به پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و یا تحصیلی خود بپردازند و در این میان فرصتی برای فرزند آوری ندارند، به گونهای که بیشتر افراد یا تمایل به داشتن فرزند ندارند و یا اینکه تنها یک فرزند میآورند و تمام توجه و امکانات خود را در اختیار او قرار میدهند، هر چند این مهم دارای مزایای متعددی میباشد اما باید به خاطر داشت که در اختیار قرار دادن تمام امکانات و یا رفاه برای فرزند خود عواقب خطرناکی را میتواند در پی داشته باشد، چرا که دیگر کودک برای داشتن چیزی زحمت نمیکشد که این خود تاثیرات بدی را برای نسل آینده بر جای بگذارد.
کاهش جمعیت خطری جدی برای نسل آینده
متاسفانه امروزه بنا به دلایل متعددی مانند نبود آموزشهای لازم و یا نامناسب بودن شرایط اقتصادی بسیاری از خانوادهها به تک فرزندی و یا نداشتن فرزند روی آورده اند که این خود میتواند تهدید جدی برای نسل آینده باشد.به طور کلی باید در نظر داشت که کاهش جمعیت میتواند در آینده منجر به عدم توسعه یافتگی اقتصادی شود، چرا که جمعیت پیر به یقین نمیتوانند نقش چندانی در ایجاد رونق و شکوفایی اقتصادی داشته باشند از این رو اقتصاددانان کاهش جمعیت را عاملی برای زوال اقتصادی میدانند.
کاهش نشاط و تکاپو در جامعه را نیز میتوان یکی دیگر از پیامدهای منفی کم فرزندآوری دانست چرا که هر گاه در جامعه جمعیت جوان کاهش یابد به یقین نشاط و تکاپو در جامعه نیز به طرز قابل تأملی کاهش خواهد یافت که این مهم میتواند در افزایش بیماریهای روحی و روانی جامعه بسیار تاثیرگذار باشد به گونهای که خود میتواند عاملی برای افزایش آسیبهای اجتماعی نیز شود از این رو برای داشتن جامعهای سالم انتظار میرود که سیاست کم فرزندآوری تا حد زیادی با آموزش از بین برود.
بدیهی است افزایش آسیبهای اخلاقی و تربیتی را نیز میتوان در زمره دیگر پیامدهای منفی کم فرزندآوری دانست چرا که با نگاهی گذرا بر خانوادههای قدیمی که دارای جمعیتی زیاد بودند میتوان به این مهم دست یافت که نظم، همدلی و مشارکت در میان آنها بسیار زیاد بود که این خود میتوانست مانعی برای بروز بسیاری از مشکلات شود اما این در حالی است که امروزه در خانواده تنها یک الی دو فرزند وجود دارد که در برخی از موارد هیچ همکاری و یا مشارکتی میان فرزندان وجود ندارد و در بیشتر اوقات فرزندان به گروه همسالان خود بیشتر از خانواده و اعضای آن اعتماد دارند که این نیز میتواند زمینه ساز بروز آسیبهای فردی و اخلاقی شود.پر واضح است که کاهش ارتباطات اجتماعی و یا اختلال در جامعه پذیری نیز یکی دیگر از پیامدهای منفی کم فرزندآوری است.
به عبارت ساده تر خانوادههای کوچک دیگر تمایل چندانی به برقراری ارتباط با فامیل و یا دوستان و آشنایان ندارند، چرا که به عنوان مثال در گذشته تمام اعضای خانواده در مهمانیهای خانوادگی حضور داشتند و به عبارتی این یک الزام بود که میتوانست خود برکات بسیاری را به دنبال داشته باشد اما این در حالی است که امروزه دیگر فرزندان در مهمانیهای خانوادگی حضور ندارند که این خود عاملی برای کاهش ارتباطات اجتماعی است و همچنین میتواند در جامعه پذیری افراد نیز مشکلاتی را ایجاد کند، به عبارت ساده تر مردم امروزه منزوی تر از گذشته هستند که این خود میتواند در افزایش افسردگی و یا استرس بسیار تاثیرگذار باشد.
تغییر ارزشها عاملی برای کم فرزند آوری
آنچه مسلم است امروزه بسیای از ارزشها و باورهای مردم جامعه تغییر کرده است به عنوان مثال امروزه برخی از خانوادهها فرهنگ اروپایی زندگی بدون فرزند را انتخاب میکنند که این خود میتواند برای آنها مشکلات جدی را ایجاد کند به عنوان مثال افزایش طلاق عاطفی و یا همدردی میان زوجین در سایه نبود فرزند بسیار به چشم میخورد به گونهای که در برخی از موارد زن و شوهر تنها به عنوان هم خانه در کنار هم زندگی میکنند که این خود برای سلامت روحی و جسمی آنها بسیار خطرناک باشد، چرا که هدف از ازدواج یک نوع تکامل است.
افزایش خانه سالمندان در سایه سیاست کم فرزندآوری
باید در نظر داشت که هرگاه در جامعهای سیاست کم فرزندآوری اعمال شود به طور حتم باید انتظار داشت که تعداد خانه سالمندان نیز افزایش یابد که این خود میتواند هم هزینههای هنگفتی را متحمل دولت سازد و هم اینکه باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی برای افراد سالمند شود، چرا که خانوادههایی که فرزند ندارند و یا اینکه تنها یک الی دو فرزند دارند در زمان پیری بیشتر راهی خانه سالمندان میشوند، چرا که در این دوران زندگی افراد نیازمند مراقبت و رسیدگی بیشتر هستند اما متاسفانه به دلیل نبود فرزند باید راهی خانه سالمندان شود که این خود زنگ خطری جدی میباشد.
تک فرزندی عاملی برای تربیت نامناسب کودکان
شایان ذکر است که هر گاه خانوادهای تنها دارای یک فرزند باشد به طور حتم تمام توجه و امکانات خود را تنها معطوف به یک فرزند خود میکنند که این خود میتواند منجر به پرورش کودکی وابسته و کم تحمل شود، به گونهای که در مواجهه با آسیبهای اجتماعی نمیتواند از خود دفاع کند.در خاتمه باید یادآور شد که امروزه این نیاز احساس میشود که باید خانوادهها با آموزش و ارائه اطلاعات کافی با معایب کم فرزندآوری آشنا کرد، چرا که ادامه داشتن این روند میتواند در مقام اول برای والدین بسیار سخت باشد.
الهام صمدزاده
- 16
- 4