یکی از انتظارات مردم در تمامی جوامع از دولتها این است که در همه شرایط برای «بهزیستن اجتماعی» مردم از هیچ کوششی دریغ نکند. این انتظار در شرایط بحراني به مراتب بیشتر است. حال که بحران ویروس کرونا سبب شده در یک محدوده زمانی کم افراد زیادی به دلیل ابتلا به این ویروس فوت کنند، انتظار از دولتها برای توجه مناسب به خانوادههای این افرد بیش از پیش میشود. معتقدم خانوادههای این افراد به دلیل ازدستدادن عزیزانشان در سیاستگذاریها و برنامهریزیها نباید مورد غفلت قرار گیرند.
این روزها که همه توجهها بر کنترل شیوع این ویروس است، اما هرروزه تعداد زیادی از هموطنانمان به دلیل کرونا جان خود را از دست میدهند. توضیح این نکته را اینجا ضروری میدانم که بسیاری از افرادی که به دنبال این شرایط فوت کردهاند در بروز این بحران هیچ نقشی نداشتهاند، بنابراین این وظیفه همه دولتها در همه جوامع است که در مواقع بروز چنین بحرانهایی به بهترین شکل ممکن، از مردم کشورشان حمایت کنند. بنابراین از دولت ایران هم انتظار میرود از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نکند.
خانوادههایی که به دلیل ویژگی این ویروس نتوانستند فرایند سوگ را به درستی طی کنند و متناسب با فرهنگ کشور عزیزمان مراسم ختم و بزرگداشت برای آنان برگزار نشده است تا مردم در تسلیخاطرشان در کنارشان باشند، نیازمند توجه هستند. موضوع فرهنگ سوگ یا طیکردن دوران سوگ موضوعی است که در پذیرش موضوع مرگ در بازماندگان بسیار تأثیرگذار است، ولی در این بیماری به توصیههای بهداشتی و دستورالعملهای مربوط به فوت و عدم امکان برگزاری مراسم ختم و... این دوران به خوبی طی نمیشود و این میتواند بازتوانی اجتماعی و روانی این خانوادهها را با مشکلاتی مواجه کند. با توجه به فرهنگ کشور و با عنایت به اینکه ما وابسته به این آیینهای سوگ هستیم، این شرایط در دوران بعد از کرونا میتواند عوارض و پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی به دنبال داشته باشد.
ضمن اینکه معتقدم نوع دفن و تعجیل برای ازبینرفتن بدن زیر خاک بهدلیل نگرانی از شیوع مجدد این ویروس و انتقال توسط حیوانات، درد و ناراحتی این خانوادهها را افزایش میدهد، چراکه این خانوادهها نمیتوانند مطابق فرهنگ دیرینهشان احساساتشان را بروز دهند، عزاداری کنند، مویه كنند و ... و همچنین مردم هم نمیتوانند به آنها (مطابق معمول گذشته) مراجعه کنند تا کمکی باشند برای خروجشان از این شرایط سخت، بنابراین مشکلات و فشارهای وارده بر آنها بیشتر هم میشود.
در چنین شرایطی تسهیل دسترسی خانوادههای این افراد به خدمات مرتبط با متخصصان حرفیاورانه از قبیل مددکاران اجتماعی، روانشناسان و مشاوران و دیگر متخصصان مرتبط بیش از پیش ضرورت پیدا میکند که انتظار میرود دولت در این زمینه با استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود در بخشهای دولتی و تسهیل مشارکت سازمانها و انجمنهای غیردولتی مرتبط تمهیدات لازم را اتخاذ کند. البته این افراد فقط خانوادههایی نیستند که عزیزانشان را به دلیل کرونا از دست دادهاند، بلکه خانوادههای دیگری را هم باید شامل شوند که اعضای خانوادهشان به دلایل دیگری فوت کردهاند، ولی به دلیل ایجاد محدودیت برای تجمع مردم با هدف پیشگیری از انتقال این ویروس، فرصت پیدا نکردند تا مطابق فرهنگ حاکم بر کشور عزاداری کنند.
گرچه ممکن است تأثیراتی که این دو گروه به دلیل نوع مرگ عزیزانشان میپذیرند، متفاوت باشد، ولی هر دو گروه از خانوادهها مشمول این توجه میشوند. همچنین این نکته مهم است که در کنار خانوادههایی که در بالا اشاره شد، خانوادههایی هم هستند که به دلیل فوت سرپرست خانوار (نانآوران خانوادهها)، آینده برایشان سراسر نااطمینانی و نگرانی است. بنابراین برای ارائه حمایتهای اجتماعی از این خانوادهها هم باید سیاستهای مناسبی اتخاذ شود. شناسایی بهموقع این افراد و تسهیل دسترسی این خانوادهها به استفاده از حمایتهای اجتماعی میبایست در دستور کار دولت قرار گیرد و تکالیف مشخصی را برای سازمانهای مرتبط حوزه اجتماعی تعیین کنند تا کمی در کاستن از نگرانی این بازماندگان گام برداشته شود. فکر میکنم نااطمینانی و ناامیدی و نداشتن چتر حمایت اجتماعی، آینده تاریکی را برای این افراد ایجاد میکند و میتواند بر فشارهای وارده بر آنها بیفزاید.
با توجه به آمارهای ارائهشده توسط معاون کل وزارت بهداشت مبنیبر اینکه افراد فقیر بیشتر به این ویروس مبتلا شدند، طبیعتا در میان فوتشدگان هم احتمالا همین شرایط مشابه را داشته باشیم بهگونهای که فقرا بیشتر فوت کرده باشند، این توجه دولت (معتقدم وظیفه دولت است و نباید منتی هم بر کسی گذاشته شود) میتواند امیدواری را در این خانوادهها افزایش دهد، به همین دلیل باید تدابیری برای شناسایی این خانوادهها به کار گرفته شود تا از آنها حمایت اجتماعی صورت بگیرد. ستاد ملی کرونا هم باید از این مسئله حمایت کند تا اگر قرار شد برای این خانوادهها کاری انجام شود، فرایند ارائه خدمات به آنها تسهیل شود.
فراموش نشود که این مسئله به استحکام حکومتها کمک میکند و در بالابردن سرمایه اجتماعی آنها هم تأثیر چشمگیری دارد. معتقدم با توجه به تجربه و دانش مددکاران اجتماعی، آنها بهترین گزینه برای شناسایی این افراد و برنامهریزی برای حمایت از این خانوادهها هستند.
سیدحسن موسویچلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
- 14
- 2