نشانگانی که از ۲۹ اردیبهشت دیده میشود نشانههایی از بازگشت و بازسازی دوباره سرمایههای اجتماعی در ایران است. سرمایه اجتماعی با اضلاع طلایی خودش مانند اعتماد، شفافیت، مشارکت و پویایی شبکهها، گروهها و روابط اجتماعی قادر است تمامی سرمایههای دیگر جامعه را مانند سرمایههای اقتصادی، انسانی و تکنولوژیک را تحرک ببخشد، ساماندهی و کارآمد بکند و در فقدان سرمایه اجتماعی این سرمایهها هم ناکارآمد است.
در دهههای گذشته به خصوص در ۱٥ -۱٠ سال گذشته، سرمایه اجتماعی روزبهروز، سال به سال در حال تعدیلشدن و کاهش بود و دچار فرسایش میشد اما درسالیان اخیر باز این سرمایه از حالت تنشی و فرسایشی خود خارج شده است. زمانی که سرمایه اجتماعی از این حالت خارج و به جامعه برمیگردد مشارکت در همه عرصهها بیشتر خواهد شد.
زمانی که شاخص مشارکت بالا میرود به طور حتم افراد جامعه به اعتماد تازهای رسیدهاند و حتما جامعه به شفافیت رسیده است چون شفافیت هم یکی از عناصر سرمایه اجتماعی است. به عبار ت دیگر با افزایش شفافیت و اعتماد اجتماعی، مشارکت و پویایی جامعه بیشتر میشود.
در سالیان اخیر به دلیل اینکه نظام سیاسی و دولت میزان شفافیت را بیشتر کرده است و کمتر اطلاعات خود را در ظرفهای گِلی میگذارد، مردم اعتماد بیشتری میکنند، امیدوار میشوند و دوباره به صحنه باز میگردند. بازگشت آگاهانه مردم به صحنه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، به نظر جامعهشناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی، پیامد عملکرد درست نظام سیاسی در سالهای اخیر و نشانگانی از بازگشت سرمایه اجتماعی به عرصه و صحنه جامعه است.
نکته ظریف و دقیق در سرمایه اجتماعی این است که هم فرسایش و هم افزایش آن به تدریج شکل میگیرد و اگر در این فرآیند افزایش دچار ناشفافی شود و با چنین پروسهای مواجهه شود دوباره دچار فرسایش خواهد شد و این فرسایش مجدد ضربه مهلکی به سرمایه اجتماعی وارد میکند. به همین دلیل، عرصهداران انتخابات که پیروزان امروز مردم هستند باید به شعارهای خود وفادار و با عمل خود به وعدههای دادهشده به مردم کماکان اعتماد اجتماعی را افزایش دهند.
اگر دولتمردان ما، نظام سیاسی و ایران اسلامی براساس آرمانهای خود و در مسیر سند چشمانداز توسعه عزم جزم کرده که به توسعه و پیشرفت دست یابند فقط و فقط یک مسیر وجود دارد و آن حرکت در شاهراه سرمایه اجتماعی افقی است. سرمایه اجتماعی افقی که نهادهای مدنی و نهادهای سیاسی میبایست با بالهای شفافیت و اعتماد، بستر پرواز مردم را در آسمان مشارکت فراهم بسازند و این حرکت میبایست پویا، مستمر و فرآیندی باشد.
اگر این فرآیند؛ فرآیند استمرار سرمایه اجتماعی افقی، با فرودها و چالشهایی روبه رو شود بازسازی و بازخوانی آن بسیار مشکل است. به عنوان نمونه، حرکت روبهجلو و همافزای سرمایه اجتماعی از زمان دولت سازندگی و استمرار آن در دولت اصلاحات با فرود در دولت مهرورز دچار چالشهای جدی شده بود چنانکه در سالهای پایانی دولت مهرورز و سالهای آغازین دولت تدبیر و امید به صورت مستمر هرسال فرسایش سرمایه اجتماعی افقی در ایران، اولین و بزرگترین مسأله کشور بوده است و به مرز خطرناک بیاعتمادی حدود ۷۰ درصد در جامعه رسیده بود.
اما در دو سال اخیر آرام آرام این فرسایش تعدیل و افزایش آن آغاز شده است که مهمترین دلیل آن این است که مردم با وجود مشکلات جدی در نظام معیشتی خود به روند بازسازی کشور ایمان دارند و ۲۹ اردیبهشت ماه حضوری همراه با شعور و آگاهی در عرصه انتخابات داشتند. این شعور و آگاهی بسیار معنادار است چرا که مردم علیرغم شعارهای حریصکننده پرداختهای یارانهای چند برابر برخلاف ۱۲ سال قبل یا ۸ سال قبل فریب این شعار رنگین و ولعآور را نخوردند.
اصغر مهاجری جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی
- 12
- 1