دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳
۰۷:۳۲ - ۳۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۷۷۱۶
سایر حوزه های اجتماعی

تعمیر کفش تا ١٥ سال دیگر فراموش می‌شود

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه,تعمیرکار کفش

 پنج‌سال قبل ساکن خمیده‌ترین زیرپله پاساژ شد و بساطش را برای همیشه از کنار خیابان جمع کرد تا دیگر کفش‌ها، برس‌ها، چسب‌ها، واکس‌ها و نخ و سوزن‌هایش اسیر آفتاب و سرما نشوند و خودش هم گوشه دنج مغازه‌ای آرام بگیرد. مشتری‌ها در این پنج‌سال کم شدند و خیلی‌ها دیگر خبری از مرد نشسته در کنار خیابان نگرفتند که بساطش را ١٠‌سال هر روز و هر روز به‌پامی‌کرد.

 

اکبرآقا بعد از اجاره زیرپله چند سالی تلاش کرد تا دوباره مشتری پیدا کند. «مجبور شدم قیمت‌ کارم را چند سالی تغییر ندهم.» چند‌سال با همان قیمت سال‌های قبل کفش‌ها را تعمیر کرد. ورنی‌ها و آکسفوردها را تا دوباره کارش رونق سابق را پیدا کند و حالا می‌گوید آن‌قدر کفش‌ها بی‌کیفیت و ارزان شده‌اند که دیگر کسی رغبت نمی‌کند کفشش را برای تعمیر بیاورد. کفش جدید می‌خرد و بعد از چند ماه می‌اندازد دور. «حتی لوازم تعمیر کفش هم حس‌وحال سابق را ندارد و دیگر نمی‌شود جنس مرغوب سابق را انتظار داشت و همین هم کار ما را خراب کرده است.»

 

خیلی از مغازه‌داران قدیمی اما کنار مغازه‌شان تعمیرگاهی دارند. مثل کفاشی خیابان نوفل‌لوشاتو که تعمیرگاه و کفاشی‌اش کنار هم است و روی یخچال آزمایش مانده از سال‌های دوراش نام و شماره مشتریان را چسبانده. اسم‌هایی که منتظرند تا آقای کفاش با آنها تماس بگیرد و بیایند کفش تعمیرشده‌شان را تحویل بگیرند. «ما فقط کفش‌های خودمان را تعمیر می‌کنیم. فقط کفش‌های فروشگاه خودمان را.»

 

پابه‌پای هر کفش

گیوه نو پدرش را از روی طاقچه برداشت، دوخت‌هایش را شکافت و دوباره با نخ و سوزن دوخت. ٩ساله بود و برای این کارش کتک خورد، اما این دوخت‌ودوز و تعمیر، شغل سال‌های بعدش شد و حالا در آستانه ٦٠سالگی دست‌های سیاهش را می‌کشد روی کفش پاشنه بلند. «کفش آماده نیست. با من راه نیامد تا درستش کنم. زنجیرهای جلوی کفش نچسبید. راه بیاید سریع درستش می‌کنم.»

 

کفش‌ها ٥٠‌سال است دل‌به‌دل آقای عابدی داده‌اند تا حالا مغازه «نوبهار» یکی از تعمیرگاه‌های کفش معروف تهران باشد. تمام این سال‌ها کفشی نبوده که پابه‌پایش راه نیامده باشد و برای همین هم چم‌وخم تعمیر هر کفش را می‌داند. از ١٠سالگی شاگرد تعمیرکار کفش بوده و از کفش‌های نوک تیز تا پنجه پهن و پنجه گرد را می‌شناسد. «بعضی مشتری‌ها کفش ٢میلیونی می‌آورند، اگر کاربلد نبودیم که نمی‌توانستیم ادامه دهیم.»

 

مثل خیلی‌های دیگر که به گفته عابدی کاربلد نیستند و همین هم حرفه‌شان را تحت‌تاثیر قرار داده. آن هم برای شغلی که همه به کنار خیابانی و زیرپله‌ای می‌شناسندش و حالا روزی نیست عابدی مشتریان شاکی نداشته باشد که کفش‌های‌شان را تعمیرکاری درست کرده که کاربلد نبوده. «این شغل سروسامان درستی ندارد. شاگردان زیادی داشتم که تا دو چکش روی کفش زدند، فکر کردند کار یاد گرفته‌اند و رفتند برای خودشان.»

 

همان کسانی‌که که عابدی می‌گوید با استفاده از اجناس نامرغوب و ارزان گرفتن بی‌مورد کار تعمیرات را زیر سوال برده‌اند. عده‌ای از آنها به تنهایی کار می‌کنند و دستمزد کارگر ندارند و برای همین ارزان می‌گیرند و عده دیگر افرادی هستند که از جنس خوب در تعمیر کفش استفاده نمی‌کنند و در نتیجه ارزان تمام می‌شود. حساب این را نمی‌کنند که اگر بخواهند چسب خوب بخرند باید از مارک مرغوب استفاده کنند. باید زحمت بکشند و بروند بازار و دنبال جنس بگردند. اینها همیشه سرگردانند.

 

باید این فکر را داشته باشند که وقتی کاری را جایی شروع کردند آن‌قدر خوب یاد بگیرند که نیازی به آزمون و خطا نباشد، نه آن‌که تمام‌وقت محل کارشان را عوض کنند. «افرادی را می‌شناسم که می‌گویند چمدان‌ها و اجناس قدیمی را از آشغال‌ها جمع می‌کنند و استفاده می‌کنند. خب معلوم است باید قیمت‌ها فرق کند.» برای همین هم تعداد تعمیرکاران خوب خیلی کم است. خیلی‌ها از سر اتفاق یا اجبار این شغل را انتخاب کردند و حالا ماندند وسط کار. نه راه پس دارند و نه راه پیش. نه آنچنان کارآزموده هستند که بتوانند به‌درستی و خوبی کار کنند و نه کار دیگری بلدند تا شغل‌شان را تغییر دهند.

 

آن هم در شرایط فعلی که کفش‌های ارزان‌قیمت زیاد شده. اغلب ترجیح می‌دهند کفش‌شان را زودبه‌زود عوض کنند و کفش‌های بی‌کیفیت بپوشند. «آدم‌های اصیل هنوز بر همان سبک و سیاق سابق زندگی می‌کنند. کفش‌های خوب می‌خرند و اگر بعد از مدتی نیازمند تعمیر و ترمیم باشد، به ما می‌دهند.»

 

برای تعمیر کفش حتما باید یک بدنه کار سالم باشد؛ یا رویه سالم باشد و کف عوض شود یا کف سالم باشد و بدنه نیازمند تعمیر باشد و بعد برس‌های واکس‌زنی، سوزن درشت، چسب، کفی‌های مختلف و‌ هزار چیز ریز و درشت ردیف شوند و بعد تعمیرکار با صبر و حوصله کار را شروع کند. باید پابه‌پای هر کفش راه برود و دست‌هایش سیاه شود.

 

«٤٠‌سال است که واکس به شکل فعلی به وجود آمده. قبل از آن کفش را با دوده و پی گوسفند جلامی‌دادند. بعد واکس مشکی آمد و سال‌های بعد واکس رنگی. اما کیفیت کار مثل سابق نیست. از کار می‌دزدند و واکس خوب در بازار پیدا نمی‌شود.» می‌چرخد در مغازه، بین کفش‌هایی که سه سوی مغازه را تا سقف گرفته‌اند. روی هم چیده شده‌اند و رفته‌اند تا بالا و از همه نقاط شهر هم مشتری هست.

 

از عمده‌فروشان تا مشتری‌های شخصی و برای همین هم عابدی می‌گوید هرچند تعداد مشتری‌ها به نسبت سابق کمتر شده، اما کم‌شدن مشتری به میزانی نبوده که بخواهد شغلش را با وجود مشکلات بسیارش عوض کند. شغلی که آن‌طور که باید و شاید به آن بها نمی‌دهند و دیگر مثل سابق خبری از تعمیرکارهای خبره نیست.

 

 جثه لاغرش بین قفسه کفش‌ها گم می‌شود و صدایش در مغازه می‌پیچد. «هر ٣٠‌سال سبک کفش‌ها تکرار می‌شود. الان دوباره کفش‌های نوک تیز مد شده. چند تایی برای تعمیر آورده‌اند.»

 

قیمت توافقی

قیمت مصوبی وجود ندارد. هر تعمیرکار کفشی می‌تواند قیمتی برای تعمیر کفشی که به او سپرده شده، بدهد و به گفته علی قاسمی، نایب‌رئیس اتحادیه کفش‌دست‌دوز تهران، این شغل خدماتی است و قیمت کاری که روی کفش انجام می‌گیرد توافقی. اتحادیه‌ای که تعمیرکاران کفش زیرنظر آن قرار دارند و حالا هر استانی برای خودش تعمیرکارانی را دارد. «ما در اتحادیه فقط آمار کسانی را داریم که مغازه یا زیرپله‌ای را دارند و پروانه کاری‌شان به ثبت رسیده، اما می‌دانیم که بسیاری از افراد کنار خیابان بساطی درست کرده‌ و مشغول فعالیت‌اند.»

 

آن هم حالا که دیگر کفش‌ها مثل قدیم نیستند و مردم هم دیگر حال‌واحوال سابق را ندارند. آن سال‌هایی که شلوارها و کفش‌های‌شان را وصله می‌زدند و دیگر کسی آنچنان به فکر تعمیر نیست. «فرهنگ مردم تغییر کرده. قدیم‌ها یک جفت کفش را چند‌سال می‌پوشیدیم الان مردم برای هر مجلس یک مدل کفش دارند و جوانان امروزی هم حوصله و علاقه مشاغلی چون تعمیر کفش را ندارند. اکثر تعمیرکاران ما افراد سن‌وسال‌دار هستند.»

 

قاسمی می‌گوید تعمیر کفش شاید تا ١٠، ١٥‌سال دیگر به دسته مشاغل فراموش ‌شده بپیوندد. مشاغلی چون لاحاف‌دوزی که حالا فقط چند نفری حفظش کرده‌اند و حرف‌های سعید حیاتی، رئیس اتحادیه فروشندگان چرم طبيعي، مصنوعي و لوازم كفش هم همین است. او هم می‌گوید این شغل در رده مشاغلی روبه‌فراموشی است و یکی از دلایلش این است که تعمیرکاران کفش اغلب دستفروش‌اند و مغازه ندارند. «قدیم اینها نعل می‌کوبیدند زیر کفش اما الان مدرن‌تر شده‌اند. مثلا زیره را می‌کَنند و کل زیره را عوض می‌کنند و کفش نو می‌شود، اما درنهایت کارشان رونق سابق را ندارد.»

 

ناصر فکوهی در مطلبی با عنوان واژگان یک فرهنگ (گیوه‌های گم‌شده) که در انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر شده، به تعریف موقعیت کفش‌دوز و تعمیرکار می‌پردازد. موقعیتی که به نوشته فکوهی مراتب بالاتری به نسبت کفاش دوره‌گرد و واکسی دارد:   استناد به کفش، خود استناد به یک رده پایین سلسله مراتبی بوده. شغل واکسی و کفاش در پایین‌ترین سطح قرار داشتند و «بچه واکسی» تا نیمه قرن بیستم، معادلی برای «کودک خیابانی» امروزی بود.

 

هر چند شغل کفاشی به‌ویژه اگر مغازه‌دار بود، یعنی کفش‌دوز و تعمیرکار کفش به نسبت کفاش دوره‌گرد موقعیت بالاتری داشت. گروهی از کفاشان نیز حتی می‌توانستند به موقعیتی باز هم بالاتر برسند، کفاشان کفش‌دوز و به‌ویژه کفش‌دوزهایی که شهرتی می‌یافتند مثل «میرچی» که زمانی (به‌ویژه در دهه‌های ١٣٣٠ تا ١٣٦٠) نامی مهم برای دوخت کفش در تهران به شمار می‌آمد و این تا زمانی است که کفش‌های حاضری جای دوخت کفش را گرفت و کفاشی‌های مدرن در تهران (منطقه سپه‌سالار و سعدی و پهلوی آن زمان و ولیعصر کنونی) و شهرستان‌ها جایگزین کفاشی‌هایی شدند که یا در خیابان‌ها و «زیر پله‌ها» و گذرها،  باقی ماندند یا به کلی از میان رفتند.

 

اما در عین‌حال باید توجه داشت که در فرهنگ ایرانی قراردادن خود به‌صورت خودخواسته و نمادین در سطح کفش، نشان از تمایل به ادای احترام  و تاکید بر اعتقاد به تقدسی بالا نیز بود و هنوز هم هست (برای مثال موقعیت کفشدارهای مکان‌های مقدس یا موقعیت باشماقدارها).

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 22
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش