پنجشنبه گذشته تعدادی از مردم مشهد در اعتراض به آنچه که گرانی و مشکلات معیشتی خوانده میشد، دست به اعتراض زدند و به خیابانها آمدند اما ساعاتی نگذشته بود که رنگ و بوی اعتراض ها از سمت مسائل اقتصادی به شعارها و تحرکاتی رفت که حتی خارج از تصور ترتیبدهندگان آن بود؛ شعارهایی که از جنس سیاست بود و البته کمی با چاشنی ناسزاگویی و درگیری! تجمعاتی که اگرچه از مشهد شروع شد، اما بسرعت به شهرهای اهواز، شیراز، خرم آباد، بندرعباس و ارومیه و تهران هم رسید. تجمع این روزهای مردم موضوع پر بحث کاربران شبکههای اجتماعی هم بود و البته خیلی زودبه واکنشهای مسئولان هم منجر شد تا جایی که فرماندار تهران پیشنهاد داد تا یک محل یا پارکی برای اعتراضها و تجمعات تهران در نظر گرفته شود که هرکس قصد اعتراض دارد به آن پارک برود و مدیر مربوطه را نیز به آن محل دعوت کنیم.
از طرفی برخی از کارشناسان مسائل اجتماعی بر این باورند اتفاقاتی که از چندروز پیش آغاز شده است از اساس ریشه اجتماعی دارد و باید با این موضوع با دید اجتماعی و نه سیاسی یا اقتصادی صرف برخورد کرد؛ موضوعی که رحیم ابوالحسنی جامعه شناس برآن اشاره میکند و میگوید: تجمعاتی که مردم در چند روز گذشته داشتهاند به خاطر مطالبات انباشته شدهای بود که در این سالها داشتند. مردم به لحاظ اجتماعی در سالهای گذشته به یک بنبست فکری رسیدهاندو در حال حاضر ما در جامعه دچار چالش شخصیت و اندیشه هستیم آن هم به این دلیل است که مردم فضای مناسبی برای بیان انتقادها و اعتراضهای خود نیافته اند. برای همین در این سالها بویژه در دولت دوازدهم فضا برای آزادی بیان بازتر از سال های قبل است و در نتیجه مردم به خیابانها آمدند تا مطالبات گسترده اجتماعی خودشان را پیگیری کنند.
وی به شروع تجمعات مردم اشاره میکند و میگوید: ابتدا برخی در مشهد فکر میکردند با برپایی تجمعاتی میتوانند علیه دولت وارد عمل شوند، در این تجمع برخی از مردم هم حاضر شدند و مطالبات خود را بیان کردند و کم کم این تجمع به آشوبی تبدیل شد که شعارهایی علیه برخی مسئولان داده شد ؛نکتهای که ترتیبدهندگان از آن غافل بودند و حالا جسته و گریخته میبینیم که مردم خواهان رسیدن به مطالبات اجتماعی خود هستند و مشکلات اقتصادی نیز به موازات آن بیان میشود.
ابوالحسنی با اشاره به اینکه باید دولت برای همدلی با مردم وارد عمل شود، اظهار کرد: مردم نسبت به برخی از رفتارهای برخی مسئولان بیاعتماد شدند البته رئیس جمهوری سخنانی را با مردم داشته است اما فکر میکنم باید وارد عمل شود و مشکلات موجود را برطرف کند. یکی از مهمترین مشکلاتی که این روزها حاکمیت با آن دست و پنجه نرم میکند این است که نخبگان ، به حد لازم در رأس امور نیستند تا مشکلات مربوط به کشور را حل و فصل کنند، دولت باید نخبگانی را که از نهادهای حکومتی خارج شدند دوباره به حاکمیت برگرداند تا آنها مسائل مربوط به اقتصاد و اجتماع را حل کنند.
این جامعه شناس با تأکید بر اینکه در جامعه آزاد تجمع و اعتراض پیش میآید، تأکید میکند: مردم باید جایی را داشته باشند تا بتوانند اعتراضهایشان را بیان کنند و در سوی دیگر توضیحات مسئولان را بشنوند.
به گفته ابوالحسنی در چنین شرایطی لازم است که حاکمیت، مردم را دعوت به آرامش کنند و برای خارج شدن از این بنبست با مردم صحبت کنند.
ضرورت تقویت اعتماد مردم به مسئولان
در سوی دیگر برخی از کارشناسان اجتماعی بر این باورند در چنین شرایطی مسئولان مربوطه، نهادهای مدنی و استادان جامعه شناسی و اقتصاد باید کمک کنند تا با تجزیه و تحلیل و ریشهیابی این مسائل، راه حل مناسبی ارائه دهند و همه دست در دست هم کشور را به سمت آرامش سوق دهیم تا این نارضایتی و نگرانیها برطرف شود؛ موضوعی که دکتر قرایی مقدم جامعه شناس به آن اشاره میکند و میگوید: در این سالها مردم شخصیتهای سیاسی بسیاری را دیدهاند، هر کدام وعدههایی دادند برخیها عمل کردند و برخیهای دیگر به وعدههایشان عمل نکردند. همچنین برخی از مردم بعد از سالها متوجه شدند که برخی از مسئولان کوتاهیهایی را در حق آنها داشتند برای همین یک شکافی بین مردم با مدیران به وجود آمده است و فکر میکنم دولت باید برای این شکاف تلاش بسیاری کند.
وی تأکید میکند: حاکمیت به این نکته باید توجه کند که مردم در شرایط اجتماعی خوبی به سر نمیبرند. فشار اجتماعی در بین طبقات مختلف مردم بسیار است و جامعه ایران به سمت دگرگونی اجتماعی خاموش در حال حرکت است بنابراین اهمیت دارد که اعتماد بین مردم و حکومت دوباره برگردد.
قرایی مقدم با اشاره به اینکه باید حاکمیت کمبودها را بپذیرد،اظهار میکند: وظیفه حکومت و مردم این است که ملاحظهکاری را کنار بگذارند و ایرادها و انتقادات منطقی را که وجود دارد بپذیرند و در عمل لحاظ کنند. اما در این میان باید به روشنی به مردم گفت که نارضایتی از شرایط موجود یک بحث است و چگونه و با چه هزینهای از این شرایط عبور کردن و چه چیزی را جایگزین آن کردن، یک بحث دیگر است. باید پذیرفت که کمبودهایی وجود دارد و البته رئیس جمهوری هم این موضوع را قبول دارد و قول ریشهیابی موضوعات را هم داده است. امیدوارم هر چه سریعتر مشکلات ریشهیابی شود.
در سوی دیگر دکتر غلامرضا علیزاده جامعه شناس درباره راهکارهای برون رفت از این شرایط میگوید: اعتراض حق هر شهروند ایرانی است و اعتراض کردن نشانه زنده و پویا بودن این جامعه است؛ خوشبختانه مردم این فرصت را دارند تا صدای خودشان را بدون سرکوب به گوش مسئولان برسانند. با این حال حاکمیت باید در لایههای بالا با هم گفتوگو کنند مشکلاتشان را ریشهیابی کنند و این احساس در مردم به وجود آید که در لایههای بالای قدرت، ضعف و درگیری وجود ندارد. مردم باید احساس کنند که مسئولان برای آنها حرکت میکنند.
وی تأکید کرد: یک اتفاق خوبی که در چند روز اخیر پیش آمد این بود که رئیس جمهوری صدای مردم را شنید و با مردم حرف زد همین موضوعی شد تا مردم ناراضی آرام تر شوند و بدانند که اگر اعتراضی میکنند کسی وجود دارد تا صدای آنها را بشنود؛ این موضوع در همه ابعاد حاکمیت باید وجود داشته باشد. اگر مسئولان پای حرفهای مردم بنشینند و نهادهای مربوطه اجازه تجمعهای مردمی را بدهند، مردم میفهمند که مسئولان به فکر آنها هستند و البته جلوی سوءاستفادههای احتمالی از اعتراضهای مردمی هم گرفته میشود.
ابوالحسنی : مردم باید جایی را داشته باشند تا بتوانند اعتراض هایشان را بیان کنند و در سوی دیگر توضیحات مسئولان را بشنوند.
قرایی مقدم: وظیفه حکومت و مردم این است که ملاحظهکاری را کنار بگذارند و ایرادها و انتقاداتی را که وجود دارد بپذیرند و در مرحله عمل ، لحاظ کنند.
غلامرضا علیزاده : اعتراض کردن نشانه زنده و پویا بودن این جامعه است؛ خوشبختانه مردم این فرصت را دارند تا صدای خودشان را بدون سرکوب به گوش مسئولان برسانند.
هدی هاشمی
- 14
- 3