بنابراین وقتی میگوییــــــــــــم کشوری جمعیت سالخورده دارد معنایش این نیست که در آن کشور جوان و کودک نیست یا حتی کم هست، بلکه معنایش آن است که دست کم ۱۵ درصد جمعیت آن کشور را افراد ۶۵ ساله یا بیشتر تشکیل میدهند. بر این اساس کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از شصت سال است که جمعیتی سالخورده دارند و کشورهای در حال توسعه همچنان جمعیت جوان دارند و عموماً در مرحله انتقال ساختار سنی به سالخوردگی (پنجره جمعیتی) هستند و فرآیند رسیدن آنان به مرحله سالخوردگی کم و بیش تا پایان قرن ۲۱ میلادی طول میکشد. در آن زمان تمام کشورهای جهان (حتی کشورهای آفریقایی) جمعیتی سالخورده خواهند داشت.
در بستر توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک دو قرن اخیر کشورهای قارههای مختلف، با تقدم و تأخر، از نقطه نظر تغییر و تحولات جمعیتی مراحلی را طی کردهاند که در چارچوب نظریات جمعیتشناسی عنوان «مراحل انتقال (یا گذار)جمعیتی» به آن دادهاند. کشورهای پیشرفته صنعتی (عمدتاً اروپا و چند کشور دیگر) مراحل انتقال جمعیتی را در قرن نوزده تا اوایل قرن بیستم میلادی طی کردهاند. این درحالی است که کشورهای در حال توسعه عموماً بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم وارد مرحله انتقال جمعیتی شده، بسیاری از آنها این مراحل را طی کرده و پارهای از آنها (عمدتاً کشورهای قاره آفریقا) در حال طی کردن آن هستند.
خوب است در اینجا ابتدا تعریفی کوتاه از مراحل انتقال جمعیتی ارائه کنم و آن مراحلی است که کشورها و جوامع طی آن از وضعیتی که بهسبب بالا بودن میزانهای مرگ و میر و باروری طبیعی، رشد جمعیت اندک و متعادلی داشتهاند به وضعیتی که بهسبب پایین آمدن میزانهای مرگ و میر و بهتبع آن باروری کنترل شده، مجدداً به رشد اندک و متعادلی از جمعیت میرسند. (قبل از انقلاب پزشکی، خانوادهها به خاطر موج بیماریهای مرگبار از زنده ماندن فرزندانشان مطمئن نبودند بنابراین فرزندان زیادی به دنیا میآوردند اما چون میزان مرگ و میر زیاد بود نهایتاً رشد جمعیت کم بود. بعد از انقلاب پزشکی مرگ و میر کم شد اما رفتار باروری تا مدتی ثابت ماند یعنی زاد و ولد زیاد و مرگ و میر کم بود بنابراین رشد جمعیت زیاد شد. در مرحله بعد با اطمینان خانوادهها از زنده ماندن فرزندانشان، رفتار باروری تغییر کرد و زاد ولد کم شد بنابراین رشد جمعیت هم پایین آمد.)
چگونگی شکلگیری و تکوین مراحل انتقالی جمعیتی اجمالاً بهاین صورت است که در بستر توسعه ابتدا میزانهای مرگ و میر (بهخصوص برای نوزادان و اطفال) بهطور اساسی و مستمر کاهش مییابد و منجر به رشد تصاعدی و یا انفجاری جمعیت میشود. برای مهار رشد انفجاری جمعیت و پایداری توسعه خانوادهها در سطح خرد و جامعه در سطح کلان به تعدیل سطح باروری بهمنظور تعدیل رشد جمعیت میپردازند.
یکی از پیامدهای مهم انتقال جمعیتی و انتقال باروری از طبیعی به کنترل شده، انتقال ساختار سنی از جوانی به سالخوردگی است. انتقال ساختار سنی با کاهش باروری شروع و استمرار کاهش باروری به تدریج ساختار سنی را بهسوی سالخوردگی میبرد. حدود نیم قرن پس از نیل به باروری کنترل شده ساختار سنی شکل جمعیت سالخورده را بهخود میگیرد. در اینجاست که بیش از ۱۵ درصد جمعیت در سن بالای ۶۵ سالگی قرار میگیرد و هرم سنی تبدیل به استوانه سنی میشود.
در ایران میتوان گفت بعد از جنگ دوم جهانی و در اواخر دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰ با تأسیس مراکزی همچون مبارزه با سل، مبارزه با مالاریا، بهداشت مادر و کودک و... مرحله انتقالی جمعیت شروع شد. میزان مرگ و میر کمتر از یکسالهها که در آن سالها بیش از ۲۰۰ در هزار بود در حال حاضر به کمتر از ۲۰ درهزار رسیده است. اولین برآورد امید زندگی در بدو تولد (احتمال سالهای زندگی یک نوزاد) در سال ۱۳۳۵ رقم ۵/۳۷ سال را برای ایران بهدست میدهد، در حال حاضر این شاخص بیش از ۷۰ سال و نزدیک به دو برابر شده است. استمرار کاهش مرگ و میر از دهه ۱۳۳۰ برای چهار دهه رشد سالانه جمعیت حدود۳ درصدی را ــ که رشدی انفجاری است ــ رقم زد. بههمین لحاظ در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ جمعیت کشور بیش از ۳ برابر شد. برنامههای تنظیم خانواده به منظور تعدیل رشد جمعیت در ایران ازسال ۱۳۴۶ شروع شد ولی در مسیر خود به علل و عواملی که از حوصله این مقاله خارج است با نوساناتی توأم شد. بههر حال باید گفت که تا اواسط دهه ۱۳۶۰ و پس از دو دهه، این برنامه تأثیر معنیداری بر رشد سالانه جمعیت نداشت.
پس از سرشماری ۱۳۶۵ و وقوف به رشد انفجاری جمعیت، با استقبال خانوادهها در سطح خرد و برنامهریزی دولت در سطح کلان، میزان باروری بهطور مستمر کاهش و بهطرف باروری کنترل شده و تعدیل رشد جمعیت حرکت کرد. باید خاطر نشان کرد که آماده بودن زیرساختها که از سال ۱۳۴۶ شکل گرفته بود و رفع موانع فرهنگی و عقیدتی نقش مهمی در سرعت کاهش باروری در ایران داشته است*. پیامد کاهش باروری، شکلگیری مرحله انتقال ساختار سنی جمعیت کشور بود. جدول زیر ساختار سنی جمعیت ایران را در گروههای سنی گسترده ۰-۱۴، ۱۵-۶۴ و ۶۵ سال بهبالا برای سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۹۰ و پیشبینی مربوط به سال ۱۴۳۰ نشان میدهد:
این جدول بهخوبی مراحل انتقال ساختار سنی جمعیت ایران را که از سال ۱۳۶۵ شروع شدهاست نشان میدهد. در سال ۱۳۶۵ نسبت بالای جمعیت کمتر از ۱۵ سال
(۴۵ درصد) حاکی از جوانی جمعیت است. در سال ۱۳۹۰، کشور در مسیر انتقال ساختار سنی است و بیش از ۷۰ درصد در سنین بالقوه فعال (پنجره جمعیتی و یا فرصت طلایی جمعیت) قرار دارند. در سال ۱۴۳۰ مسیر انتقال ساختمان سنی جمعیت طی شده و با ۱۶ درصد جمعیت بالای ۶۵ سال کشور به مرز سالخوردگی جمعیت رسیده است. هریک از این مراحل (جوانی، دوره انتقال و پنجره جمعیتی و بالاخره سالخوردگی جمعیت) چالشها و مشکلات خاص خود را دارد (نه سونامی است و نه حتی بحران). مهم این است که در مسیر روندها و تغییر و تحولات جمعیتی برای چالشهای مربوط به هر مقطع چگونه سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت صورت میگیرد.
در نیم قرن اخیر کشورهایی مانند ژاپن، چین، کره جنوبی و اخیراً اندونزی و مالزی در همین مرحله پنجره و فرصت طلایی جمعیت با توانمند کردن خیل عظیم جوانان واقع در این مرحله، جهشهای توسعه خود را شکل داده و یا در حال شکل دادن هستند. ما هم باید از این فرصت طلایی استفاده کنیم که متأسفانه تاکنون استفاده بهینه نکردهایم و امید است در یکی دو دهه باقیمانده از این فرصت بتوانیم جبران مافات کنیم.
نکته دیگر در مورد جدول فوق آنکه در سال ۱۳۶۵ جمعیت کشور در اصطلاح آماری جوان بود، در آن سال ۵۲ درصد جمعیت بالقوه فعال و در سنین ۱۵-۶۴ سالگی بود. این در حالی است که در سال ۱۴۳۰ که جمعیت کشور در اصطلاح آماری سالخورده میشود، ۶۴ درصد جمعیت در سنین ۱۵ تا ۶۴ سالگی قرار میگیرند (۱۲ واحد درصدی بیشتر) و افق بهتری را نشان میدهد.
بنابراین نه سونامی سالخوردگی در راه است و نه بحران جمعیتی، بلکه در پنجره فرصت طلایی جمعیتی قرار داریم.
٭ برای مطالعه بیشتر در این مورد به مقاله نگارنده با عنوان «نوسانات تحدید موالید در ایران» در کتاب جمعیت و توسعه با تأکید بر ایران (۱۳۸۴)، مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه وزارت علوم مراجعه فرمایید.
- 10
- 3