به گزارش ایلنا، گرند پری باز هم نتیجهای ضعیف را ثبت کرد. بعد از نتایج خوبی که در بازیهای آسیایی توسط این تیم بهدست آمد، امیدها زنده شده بود که شاید یکبار دیگر این تیم بتواند به دوران اوج برگردد، اما کسب یک برنز توسط ۴ تکواندوکار در امارات، بار دیگر انتقادات را نسبت به عملکرد شاگردان فریبرز عسگری افزایش داد. تیمی که شاکله اصلی آن را قهرمانان و ستارههای تکواندوی ایران یعنی سجاد مردانی، فرزان عاشورزاده، آرمین هادیپور و ابوالفضل یعقوبی تشکیل داده بود چرا چنین نتیجه ضعیفی را کسب کرد؟ چرا تکواندوی ایران نمیتواند به دوران اوج خود بازگردد؟ ضعف کادر فنی، تغییر قوانین یا اشتباهات مدیریتی؟ کدام یک بیشترین نقش را در ناکامی این تیم دارند؟
قبل از بازیهای آسیایی ۲۰۰۶ دوحه، محمد بنا سرمربی وقت تیم ملی کشتی فرنگی با مسوولان فدراسیون کشتی بهشدت اختلاف نظر پیدا کرد. فدراسیون کشتی با مدیریت محمدرضا یزدانیخرم اعلام کرده بود که بنا باید از بین جمشید خیرآبادی و فرهاد اسماعیلنژاد، یک نفر را بهعنوان مربی راهی دوحه کند اما محمد بنا اعتقاد داشت چون تیم ملی کشتی آزاد با هدایت منصور برزگر از همه مربیانش میتواند در دوحه استفاده کند، او هم باید کادر مربیانش را کامل به دوحه اعزام کند!
این اختلاف نظر خیلی بالا گرفت و محمد بنا قصد داشت قبل از اعزام تیم به دوحه اردوی تیم ملی را ترک کند اما به اصرار، بنا برگشت تا تیم را در دوحه هدایت کند، اما بعد از بازگشت از دوحه با وجود کسب یک نتیجه تاریخی توسط محمد بنا آن اختلاف نظرها فروکش نکرد، در نتیجه بعد از دوحه بنا از تیم ملی کشتی فرنگی کنارهگیری کرد. یزدانیخرم هم بلافاصله محمد دلیریان و رضا سیمخواه را بهعنوان مدیر و سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی انتخاب کرد.
این کادر در المپیک ۲۰۰۸ پکن یک شکست بزرگ را برای کشتی ایران رقم زد. بلافاصله بعد از بازیهای پکن، یزدانیخرم به اهمیت حضور محمد بنا در کشتی فرنگی پی برد و متوجه شد که کنار گذاشتن او اشتباه بزرگی بوده، به همین دلیل هم به هر بهانهای بود بنا را به فدراسیون کشتی کشاند و از او خواست که به هر شکل ممکن کارش را در تیم ملی کشتی فرنگی تا بازیهای المپیک لندن شروع کند.
تصمیم محمدرضا یزدانیخرم نشان میداد که این مدیر لایق و شایسته متوجه اشتباهش شده بود و حاضر به تصحیح اشتباهش شد. در نهایت هم محمد بنا از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ لندن چندین نتیجه تاریخی را برای کشتی فرنگی بهدست آورد.
یزدانیخرم برای اینکه تصمیم اشتباهش را اصلاح کند هرگز کوچک نشد، اتفاقا خیلی از افراد منصف، خوب میدانند که او تا چه اندازه در موفقیتهای کشتی فرنگی نقش داشت اما چند سال است که یک سوال ذهن همه علاقهمندان به ورزش را درگیر خودش کرده که چرا محمد پولادگر رییس فدراسیون تکواندو حاضر نیست اشتباهش را جبران کند؟
تکواندوی ایران بعد از نتیجه خوبی که در بازیهای آسیایی جاکارتا کسب کرده بود، یکبار دیگر روی نوار ناکامی قدم برداشت و اینبار در فینال گرند پری با فرزان عاشورزاده، آرمین هادیپور، ابوالفضل یعقوبی و سجاد مردانی شرکت کرده بود که از این جمع فقط سجاد مردانی به یک مدال برنز دست پیدا کرد. چهار عضو مطرح تیم ملی با کولهباری از تجربه نتوانستند عملکرد خوبی از خود بهجا بگذارند. بعد از این نتایج باز هم این سوال برای علاقهمندان به این رشته بهوجود آمده که چرا تکواندوی ایران نمیتواند از ناکامی جدا شود و به یک ثبات برسد؟ ناکامی تکواندوی ایران از سال ۲۰۱۲ بهطور متناوب ادامه داشته و هر مربی هم که آمده در نهایت با چهره ناکام کنار رفته و هرگز نتوانسته یک ثبات کلی برای این تیم بهوجود بیاورد.
محمد پولادگر در سال ۲۰۱۲ در پرداخت حقوق رضا مهماندوست دچار اشتباهاتی شد و در حالیکه کمیته ملی المپیک مبلغی را بهعنوان حقوق ماهیانه به مربیان سه رشته تکواندو، کشتی و وزنهبرداری در نظر گرفته بود، اما فدراسیون تکواندو از پرداخت آن به مهماندوست خودداری کرد تا همین موضوع به سرمنشا اختلاف نظر پولادگر و مهماندوست تبدیل شود. سالها از این ماجرا گذشته اما هنوز این دو عضو تاثیرگذار تکواندوی ایران با هم دچار اختلاف نظر هستند اما این وضعیت تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند؟
از آن موقعی که مهماندوست از تکواندوی ایران جدا شده تا الان، این رشته فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده اما مشخص نیست تا کجا باید این روند ادامه پیدا کند تا مسوولان فدراسیون تکواندو به این نتیجه برسند که باید شرایط را برای استفاده از تمامی ظرفیتهای خود فراهم کنند؟ اگر پولادگر بگوید که در ماجرای سال ۲۰۱۲ اشتباه کرده است چه اتفاقی رخ میدهد؟ البته نمیتوان تمامی ناکامیهای تکواندو را به رفتن مهماندوست ربط داد اما چگونه میتوان تواناییهایی مهماندوست را نفی کرد و چرا نباید شرایطی را فراهم کرد که این فرد توانا در آذربایجان به کارش ادامه بدهد؟
- 11
- 4