فصل سنگيني را پشت سر گذاشتم و نتوانستم تيم ملي را در چين همراهي كنم.ليگ بسكتبال ايران بسيار طولاني و خستهكننده است و بايد برنامه ريزي بهتري داشته باشد.در چين، بسكتبال حق پخش تلويزيوني دارد اما در در ايران بايد پول بدهند تا بازي پخش شود.ميتوان سهميه بندي جذب مليپوشان در تيمهاي ليگ برتري را برداشت.
اهالي ورزش او را «آسمانخراش توپ وتور» مينامند. ستاره بلندبالا و مليپوش بسكتبال ايران كه سالهاست در بين ستارههاي اين رشته يكهتازي ميكند. «حامد حدادي» بازيكن ۳۳ ساله و اهوازي بسكتبال، اين روزها در تيم «سيچوان چين» عضويت دارد. بازيكني كه سابقه پوشيدن پيراهن پیکان، صباباتری، النصر امارات و ممفیس گریزلیز در NBA آمريكا را دارد. حامد حدادي سه بار به عنوان ارزشمندترين بسكتباليست آسيا انتخاب شده است و همين درخششها موجب شد از سوي كنفدراسيون بسكتبال آسيا لقب «بهترين سنتر آسيا» را بگيرد. كارنامه اين ستاره خوش اخلاق و بلندقامت بسكتبال ايران، افتخارات ديگري نيز دارد. حدادي در سالهاي ۲۰۰۷ ، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ همراه با تيم ملي بسكتبال ايران به مدال طلاي مسابقات قهرماني آسيا دست پيدا كرد. با اين ستاره بسكتبال ايران گفتوگويي ترتيب داديم و با او از شرايط فعلي بسكتبال، وضعيت ليگ داخلي ايران و حضورش در ليگ بسكتبال چين صحبت كرديم. گفتوگويي كه آن را در زير ميخوانيم:
تيم ملي بسكتبال ايران به منظور برگزاري چند ديدار دوستانه راهي چين شد اما شما همراه تيم به اين سفر نرفتيد. دليل عدم همراهي شما چه بود؟
فشار سالي كه گذشت براي من زياد بود و من نياز داشتم كمي استراحت كنم تا مشكلات بدنيام بهبود پيدا كند. ابتداي اين فصل در ليگ چين بودم و بعد از آن به ايران آمدم و همراه با تيم پتروشيمي در مرحله پليآف ليگ ايران به ميدان رفتم. اردوي تيم ملي بلافاصله بعد از اتمام ليگ آغاز شد آن هم در حالي كه پيش از اين هميشه اردوي تيم ملي در فاصله ۲۰ روز تا يك ماه بعد از پايان ليگ آغاز ميشد و يك ماه استراحت ميدادند. اما اين فرصت داده نشد و من نياز داشتم به دليل برخي مشكلات در ايران بمانم و به آماده شدن شرايط فيزيكيام فكر كنم.
وضعيت تيم ملي در اردوي چين را چطور ديديد؟
برنامه ريزي كه فدراسيون بسكتبال چين انجام داده بود و تاريخي كه تيم ملي چين مشخص كرده بود، در فاصله نزديك با پايان ليگ قرار داشت. به همين دليل تيم ملي بسيار زود، اردويش را آغاز و به اين كشور سفر كرد. خوشبختانه بازيكنان با وجود خستگي، بازيهاي قابل قبولي ارائه دادند؛ با وجود اينكه زياد تمرين نكرده بودند و آمادگي بدني كافي نداشتند. چينيها دو سه ماهي در اردو بوده و با برنامهريزي قبلي پا به اين مسابقات گذاشته بودند. با اين حال عملكرد تيم ايران با توجه به شرايطي كه داشت، قابل دفاع است.
اينكه تيم ايران با تيم چين در سه شهر مختلف اين كشور ديدار دوستانه برگزار كرد را چطور تحليل ميكنيد؟
اينكه يك تيم به شهرهاي مختلف سفر كند، اتفاق عجيبي نيست. در ليگ نيز تيمها در طول هفته به شهرهاي مختلف سفر ميكنند. البته اين به برنامهريزي چين برميگشت.آنها برنامههاي منحصر به فرد خودشان را دارند و نميتوان دقيق ارزيابي كرد كه شيوه آنها صحيح است يا خير. چين سه تيم بسكتبال در رده بزرگسالان دارد. يك تيم زير ۱۸ سال نيز دارند كه در بازيهاي غرب آسيا به مصاف تيمهاي بزرگسالان رفت و سوم شد. چين پشتوانهسازي خوبي براي تيمهاي ملياش دارد و شايد همين موضوع منجر به پيشرفت و رشد اين تيم شده است.
امسال بعد از تمام شدن حضورتان در ليگ چين به ايران بازگشتيد و تيم پتروشيمي را همراهي كرديد. وضعيت ليگ را چطور ميبينيد؟
محمود مشحون در فدراسيون زحمت ميكشد و در تلاش است ليگ ايران را در بهترين شرايط ممكن برگزار كند. اما آنچه مسلم است اين است كه ليگ بسكتبال ايران نسبت به سالهاي قبل كمي ضعيف شده است. اين ضعفها چند دليل عمده دارد. مهمترين دليل، طولاني بودن بيش از حد مسابقات بود كه موجب شد برخي تيمها حضور در مسابقات بسكتبال را ترك كنند. البته در كل و از نظر حرفهاي، برگزاري تعداد بالاي مسابقات در ليگ بسكتبال اتفاق خوبي است ولي مدت زمانش بايد كمتر باشد تا بازدهي لازم را داشته باشيم. در واقع برگزاري تعداد بيشتر مسابقات بايد برنامه ريزي دقيقتر داشته باشد. هزينهها بالا بود. شرايط گرفتن بازيكن خارجي، يكي ديگر از مشكلات است. از نظر هزينهاي به صرفه نيست كه يك تيم، يك بازيكن خارجي كه بايد به او به دلار حقوق پرداخت كند را به مدت ۱۰ يا ۱۱ ماه در تيمش به خدمت بگيرد. تيمهاي حاضر در ليگ بسكتبال هر سال ضعيف و ضعيفتر ميشوند و تنها دو سه تيم باقي مانده كه يكديگر رقابت نزديك دارند. پول كمتري هم امسال به بازيكنان پرداخت شد.
دليل پايين آمدن مبلغ قرارداد بازيكنان چه بود؟
تيمهاي سرمايهدار معمولا بازيكنان مد نظر خود را در راستاي سهميه ملي كه داشتند، جذب ميكردند و ديگر تيمها كه سرمايه زيادي نداشتند بايد بازيكنان باقي مانده را جذب ميكردند. آن بازيكنان نيز با وجود ملي پوش بودن، مجبور بودند با مبالغ پايينتر به تيمهاي ديگر بروند براي اينكه بدون تيم نمانند. پيشنهاد من اين است كه بهتر بود سهميه ملي تيمها برداشته شود تا همه بازيكنان به اندازه ارزشي واقعي خود قرارداد ببندند. اين اتفاق موجب ميشود رقابت تيمها براي جذب بازيكنان مليپوش بيشتر شود و باشگاهها براي بيشتر كردن بودجه خود و وارد كردن آن در بسكتبال انگيزه بيشتري پيدا كنند. شايد يكي دو سال اول مشكلاتي ايجاد شود اما به مرور بهتر ميشود. در حال حاضر بازيكنان با هم رقابت دارند كه چرا فلان بازيكن از من بيشتر قرارداد ميبندد؟ اين موضوع رقابت را به راههاي نادرست ميبرد.
سبك برگزاري مسابقات ليگ چقدر در كنارهگيري تيمهايي مانند صنام، پيكان، مهرام و ... از ليگ بسكتبال تاثير گذار بوده است؟
به اعتقاد من بخش عمده اين كنارهگيريها به تصميم مديران باشگاهها برمي گردد. در برخي باشگاهها زماني كه تغييرات مديريتي رخ داد، مديران جديد علاقهاي به تيمداري در بسكتبال نشان ندادند. اين كه دلايل اين كنارهگيريها چيست را من دقيق نميدانم. البته تيمي مانند مهرام همچنان در بسكتبال فعال است. مديران اين باشگاه عاشق بسكتبال هستند و راه درستي هم در زمينه بسكتبال پيش گرفتهاند. چند مدرسه بسكتبال دارند و با تيمي جوان در ليگ دسته يك فعاليت ميكنند و با اصول حرفهاي كار ميكنند. اما باشگاههايي مانند صنام، صبا باطري يا همين پيكان كه من خودم زماني عضو اين تيم بودم، تصميمات مديريتي گرفتند. براي مثال پيكان تمركزش را روي واليبال و فوتبال گذاشته است. اعتقاد من اين است كه تيمها بايد حضور ماندگاري در بسكتبال داشتهباشند. بسياري تيمها يكي دو سال آمدند و پشيمان شدند. به هر حال بسكتباليستها هم با اميدي وارد اين رشته شدند و انصاف نيست با اين حجم از مشكلات روبهرو باشند. شرايط بسكتبال به گونهاي شده است كه اگر يك بازيكن مصدوم شود به امان خدا رها ميشود! خود من ۱۱سال پيش مصدوم شدم و كسي سراغ من را نگرفت. هنوز هم سبك و سياق كار، هماني هست كه بود. چندي قبل آرمان زنگنه مصدوم شد و هيچكس توجهي به اين بازيكن نكرد. بايد توجه حرفهاي تري به بسكتبال و بسكتباليستها شود تا شاهد نااميدي در بين اهالي اين رشته نباشيم.
شما در ليگ چين و در تيم سيچوان اين كشور عضويت داريد. تفاوت عمده ليگ چين با ليگ ايران را در چه چيزي ميبينيد؟
عمدهترين تفاوت، تعداد تيمهاي شركت كننده است. در ليگ بسكتبال چين ۲۰ تيم حضور دارند ولي در ليگ ايران تنها ۱۰ تيم حاضر هستند. سرمايهها و امكاناتي كه در ليگ چين وجود دارد با ايران قابل قياس نيست.البته در حد آمريكا و ليگ ان.بي.اي نيست اما به اندازه كافي حرفهاي است. براي مثال ليگ چين حق پخش تلويزيوني دارد. بر خلاف ايران كه براي پخش مسابقات بسكتبال بايد به تلويزيون هزينه پرداخت شود، در چين قرارداد با تيمها بسته ميشود و شيوه آن متفاوت است. در كل سيستم ليگ چين با ليگ ايران فاصلهاي نجومي دارد. براي بهتر شدن اوضاع ليگ ايران نياز است كه اسپانسرها جذب اين رشته شوند و طي شدن اين راه برنامهريزي مدون و فكرهاي اساسي ميخواهد.
براي تماشاي مسابقات ليگ جهاني واليبال به سالن آزادي رفته بوديد. به نظر ميرسد به واليبال نيز علاقهمنديد؟
من در كل بسياري از ورزشها را دوست دارم و پيگيري ميكنم. در واليبال دوستان زيادي دارم و هميشه با هم در تماس هستيم. دوست داشتم بازي تيم ملي را از نزديك ببينم .
عملكرد تيم ملي واليبال را چطور ديديد؟
به نظر من تيم ملي واليبال در سالهاي قبل عملكرد بهتري داشت و فكر ميكنم افت نسبي تيم و نتيجه نگرفتن به دليل اين است كه حريفان شناخت بهتري از واليبال ايران و سبك بازي ما پيدا كردند و با آناليز بهتري مقابل ايران صفآرايي ميكنند. البته عوامل ديگري نيز موثر است؛ بزاي مثال مصدوميتهاي برخي بازيكنان و خداحافظي چند بازيكن ديگر. تيم ملي ايران نسبت به سالهاي قبل كمي ناهماهنگتر بازي كرد. اميدوارم اين نتايج، انگيزهاي شود براي بازيهاي بهتر در رقابتهاي بعدي.
- 3
- 3