به گزارش وبسایت همشهری شش و هفت، خیلی از زنان و دختران كشور ما هستند كه به فوتبال بهعنوان یكی از علایق ورزشی خود نگاه میكنند و حتی برخی از آنها در این زمینه به پیشرفتهای خوبی هم رسیدهاند اما وقتی پای صحبت آنها مینشینیم از امكانات كم و محدودیتهای فوتبال بانوان میگویند.
«الهام فرهمند» یكی از بازیكنان برجسته تیم ملی فوتبال زنان كه در تیم آیندهسازان میهن نجفآباد توپ میزند، نمونهای از هزاران استعدادی است كه با مشكلات این رشته دست و پنجه نرم میكند اما هیچگاه از مسیری كه در پیش گرفته دست برنمیدارد. فرهمند كه لقب دیوید بكام دختران ایران را یدك میكشد، با ما از مشكلات و سختیهای پیش پای خود و هزاران علاقهمند فوتبال گفت، اما تأكید كرد كه هیچگاه فوتبال را كنار نمیگذارد و امیدوار است كه بتواند روزی در جام جهانی بازی كند.
در یكی از برنامههای ۹۰، گلی كه شما به تیم سیرجان زده بودید، بهعنوان یكی از برترین گلهای ماه انتخاب شد. بازتاب این اتفاق چگونه بود؟
برای خودم هم جالب بود. شاید اگر گلهای استقلال و پرسپولیس در این نظرسنجی نبود، میتوانست رأی اول را بهدست آورد. به هر حال، اتفاق خوبی بود. این فیلم را در سیرجان گرفته بودند. بازتاب خوبی داشت. سبب شد كه نگاهها به سمت فوتبال زنان بچرخد. با این كار مشخص شد كه چه صحنههای زیبایی در بازیهای ما اتفاق میافتد كه از نظرها پنهان است.
همه بازیها فیلمبرداری میشوند؟
نه! همه بازیها فیلمبرداری نمیشوند. امیدوارم كه باز هم این اتفاق بیفتد. استقبال مردم هم خیلی خوب بود.فیلم این بازی را به فدراسیون ارسال كرده بودند و فدراسیون هم پس از بررسی فیلم، گل مرا انتخاب كرد.بهنظرم اگر بازی با دوربین و كیفیت بهتری فیلمبرداری شده بود، حتما بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.
در كل استقبال از بازیها چگونه است؟
استقبال خیلی خوبی از بازیها میشود؛ مثلا از بازی ذوبآهن با تیم ما استقبال بسیار خوبی شد. حدود ۴۰۰ نفر به ورزشگاه آمده بودند. با توجه به اینكه سكو و جایگاه تماشاگر نداریم، تماشاگران ناچارند یا ایستاده بازی را ببینند یا اینكه كنار جدولهای زمین بنشینند.
با توجه به اینكه با حجاب بازی میكنید، تماشاگر مرد هم دارید؟
نه! مردان اجازه ندارند به دیدن بازیهای ما بیایند.
پدرتان هم بازی شما را ندیده است؟
پدرم یكی، دو بار به ورزشگاه آمد و بازی مرا دید. این برای دو، سه سال پیش بود ولی نماینده فدراسیون فوتبال اجازه نمیدهد كه مردان به ورزشگاه بیایند.
حضور خانوادهها در ورزشگاه تا چه اندازه روی كار شما تأثیرگذار است؟
زمانی كه خانوادههای ما در ورزشگاه باشند، بیشتر انگیزه میگیریم و تلاش بیشتری میكنیم. دوست دارم پدرم بازیهای مرا ببیند. بودن خانوادهها در ورزشگاه انگیزه فوتبالیستهای زن را بیشتر میكند. این را هم بگویم كه اگر مردان وارد تصمیمگیری در حوزه فوتبال زنان شوند میتوانند به این رشته كمك زیادی بكنند؛ چون تجربه و سابقه آنها در این زمینه بیشتر است. اگر مردان فوتبال ما را آنالیز كنند، متوجه میشوند كه چه اندازه استعدادهای ناب در فوتبال زنان وجود دارد.
برخورد مردم با شما چگونه است؟
مردم ما را نمیشناسند. شاید مسئولان هیأت فوتبال بشناسند! البته از مردم عادی انتظار نداریم كه ما را بشناسند. هر چقدر هم بازیكن تیم ملی باشیم و به قهرمانی رسیده باشیم به اندازه فوتبالیستهای مرد مشهور نیستیم. خیلی از مردم پیگیر اخبار ما نیستند. با اینكه شرایط خیلی بهتر شده اما هنوز برخیها میپرسند؛ مگر دخترها هم فوتبال بازی میكنند؟!
آینده فوتبال زنان را چطور میبینید؟
اگر همین روال ادامه پیدا كند دوباره از «رنكینگ» فیفا خارج میشویم. حتی از زمان مسابقات غرب آسیا كه چند سال قبل دوم شده بودیم، عقبتر هستیم. این شرایط، نابودی فوتبال زنان را به همراه دارد. به چه سمتی قرار است برویم؟ هیچی! الان باید در اوج دوران فوتبالم باشم و برای تیم ملی و تیم باشگاهیام بازی كنم، ولی شرایط فراهم نیست.
پس از دو سال تیم ملی زنان تشكیل شد و این تیم مجدد به «رنكینگ» فیفا بازگشت. این بازگشت چه حاصلی برای فوتبال زنان تا این لحظه داشته است؟
حدود دو تا دو سال و نیم خبری از تشكیل تیم ملی نبود.بعد از این مدت خانم آزمون سرمربی شدند و واقعا زحمات زیادی برای تیم ملی كشیدند.پس از تشكیل تیم فرصت زیادی برای آمادهسازی تیم برای جام ملتهای آسیا نداشتیم. بهمن ماه تمرینات را شروع كردیم و ۱۱ فروردین عازم ویتنام شدیم.
چون این مدت همزمان شده بود با بازیهای لیگ، مربی تیم نمیتوانست اردوهای بلندمدت بگذارد و به بچهها فشار بیاورد. مجبور بودند اردوهای كوتاه سه، چهار روزه درنظر بگیرند و دوباره بازیكنان را در اختیار باشگاهها بگذارند.
با همه اینها بچهها در ویتنام بهنظرم فراتر از حد انتظار ظاهر شدند. با دو ماه تمرین نمایش خوبی ارائه دادیم و جای امیدواری بود. بعد از مسابقات به ما گفتند كه از این پس اردوها ادامه پیدا میكند و دیگر نمیخواهیم تیم بزرگسالان در انزوا باشد، اما از روز ۲۵ فروردین كه از ویتنام برگشتیم تا امروز دیگر هیچ خبری از تیم ملی نیست.
چهكسی این حرف را زد؟
مسئولان تیم ملی فوتبال زنان.
در این دو ماه بازی تداركاتی هم برگزار كردید؟
بله! دو بازی با تیم اوكراین انجام دادیم، ولی بعدا متوجه شدیم كه تیم ملی زیر ۲۰ سال اوكراین بود نه تیم ملی.
تیم ملی نمایندهای ندارد تا با مسئولان فدراسیون فوتبال درباره مشكلات موجود صحبت كند؟
باور كنید دستمان به جایی بند نیست. حتی مدتی كه اردو بودیم نتوانستیم پول فاكتورهای رفت و آمدمان به تهران را بگیریم. تنها با سرپرست تیم، خانم كاكاوند در تماس بودیم. حتی در مورد لباسهایمان به سرپرست تیم گفتیم كه با مسئولان فدراسیون فوتبال صحبت كنند كه ایشان هم پیگیر این موضوع بودند؛ چون لباسها در حد و اندازههای یك تیم ملی نبود.
صعود تیم ملی فوتبال مردان و مسابقات لیگ برتر، بر فوتبال زنان سایه انداخت و اجازه نداد كه به این بخش توجه شود.
با شما موافقم. چه تیم ملی به جام جهانی صعود میكرد و چه نمیكرد، فوتبال مردان در اولویت بود. چند وقت پیش در یكی از كانالهای خبری تلگرام، خواندم كه فیفا باشگاه پرسپولیس را مجبور كرده بود كه به یك بازیكن خارجی كه از این تیم شكایت كرده مبلغی بیش از یك میلیارد تومان غرامت بدهد.
جالب اینجاست كه این بازیكن برای این تیم بازی هم نكرده اما باشگاه، خود را مجبور كرده كه این مبلغ را پرداخت كند. با این حال، همین باشگاه پرسپولیس حاضر نیست ۳۰۰ میلیون تومان برای تیم فوتبال بانوان هزینه كند.
حتی در شهر خودم، اصفهان هم باشگاههایی مثل ذوبآهن و سپاهان قراردادهای خوبی با بازیكنانشان میبندند و حاضرند یك میلیارد و نیم بابت رضایتنامه یك بازیكن بدهند اما حاضر نیستند باشگاهی در بخش فوتبال بانوان داشته باشند.
سپاهان اعلام كرده میخواهد تیم آیندهسازان را تحت پوشش قرار دهد، ولی همه از این میترسند كه سپاهان سال آینده این تیم را نخواهد، مثل همان تیم فوتسال كه امسال دیگر آن را نخواست. همه نگران هستند كه پوشش دادن تیمهای زنان بیش از یك فصل نباشد. درست است كه تیم بزرگسالان به جام جهانی صعود كرده و باید برای موفقیت آنها هزینههای بیشتری شود، ولی چقدر تفاوت؟!
تفاوت زیادی بین فوتبال زنان و مردان از لحاظ امكانات سخت افزاری و مالی وجود دارد.
كاملا درست میگویید. اصلا فوتبال زنان با فوتبال مردان و شرایط آنها قابل مقایسه نیست. یكی از مشكلاتی كه ما داریم مساله دستمزدهاست. پولی كه در فوتبال به ما میدهند حتی با بازیكن مردی كه روی نیمكت مینشیند یا حتی در لیست ۱۸ نفره هم نیست، قابل قیاس نیست.
با پول بازیكنی كه روی سكو مینشیند و در لیست مربیاش نیست، میشود یك تیم فوتبال بانوان را در یك فصل بهطور كامل حمایت كرد. بنابراین با شرایط ایدهآل خیلی فاصله داریم. دریافتی پارسال من پنج میلیون تومان بود كه این مبلغ را از كل قراردادم گرفتم؛ یعنی حدود ۱۸ درصد.
با این پول نمیتوانم تغذیه یك ورزشكار حرفهای را داشته باشم، نمیتوانم مكملهای غذایی بخرم، مربی خصوصی بدنسازی بگیرم و... وقتی پول نداریم انگیزهها هم از بین میرود. یك بازیكن حرفهای تلاش میكند تا به تیم ملی برسد، ولی ما نه تیم ملی داریم و نه باشگاه پولمان را میدهد.
بالاترین دستمزد بازیكنان شما چقدر است؟
خیلی از دستمزدها مطلع نیستم، ولی فكر كنم بالاترین میزان دستمزد ۲۵ میلیون تومان است. ببینید! چقدر با فوتبال مردان تفاوت داریم.
پس به لژیونر شدن هم به سختی میشود دست یافت.
هماكنون خودم را آن اندازه آماده نمیبینم كه بخواهم لژیونر شوم؛ چون فیلم خاصی از مسابقاتمان نداریم كه باشگاههای خارجی، آن را ببینند. بنابراین باید با هزینه خودمان برای تست دادن برویم. از طرف دیگر؛ وقتی بازیكنی از نظر بدنی آماده نباشد، هر جا برای تست دادن برود، او را رد میكنند.
به همین دلیل فعلا به آمادهسازی خودم فكر میكنم و اگر زمانی چنین شرایطی داشته باشم حتما اقدام میكنم.
فكر میكنم دستمزد پایین، تنها مشكل فوتبال بانوان نیست. كمبودهای دیگری هم در این زمینه وجود دارد؛ مثلا آیا شما پس از بازی ریكاوری انجام میدهید یا از سالنهای بدنسازی مدرن استفاده میكنید؟
سالن بدنسازی یا ریكاوری بعد از مسابقه نداریم. همینطور استخر خصوصی نداریم كه بعد از مسابقه، از آن استفاده كنیم. از سالنهای مدرن بدنسازی هم خبری نیست. بدنسازی ما زیرنظر مربی بدنساز انجام میشود. یكی دیگر از مشكلات این است كه ورزشگاه ما سكوی تماشاگران ندارد.
ورزشگاهتان مجهز است؟
منظورتان از مجهز چیست؟
رختكن مناسبی كه بتوانید بین دو نیمه استفاده كنید، برای تعویض لباس و...
نه رختكن نداریم.
پس بین دو نیمه چه كار میكنید؟
كنار زمین مینشینیم و مربی با ما صحبت میكند.
كجا لباستان را عوض میكنید؟
شب قبل از مسابقه خوابگاه هستیم و همان جا لباسمان را میپوشیم و به ورزشگاه میرویم. برای سفرهای شهری هم با هواپیما مسافرت نمیرویم؛ با اتوبوس میرویم.
دلیل این همه كمبود چیست؟
واقعیت این است كه اسپانسری نداریم كه ما را حمایت كند. كمكهایی كه به باشگاههای فوتبال زنان میشود خیلی كم است؛ مثلا حدود ۵تا ۱۰میلیون به ما كمك میشود كه اصلا كافی نیست. اسپانسرهای رسمی كه مثل تیمهای فوتبال مردان ما را حمایت كنند نداریم.
مساله دیگری كه باید به آن اهمیت بدهیم، این است كه نگاه جنسیتی را برداریم. ما زنان ۵۰درصد جامعه هستیم. بنابراین چرا باید با مردان فرق كنیم؟! چرا هزینهای كه برای مردان میكنند برای ما نمیكنند؟ حتی میشود با یك دهم یا یك صدم هزینههای فوتبال مردان، برای خانمها تیمهای خوبی راه انداخت كه در لیگ شركت كنند. رسانهها باید بتوانند به باشگاهها فشار بیاورند تا شرایط ما تغییر كند. هیچ راهی نداریم كه مطالباتمان را پیگیری كنیم.
با توجه به مشكلاتی كه وجود دارد، چه ارزیابی از لیگ فوتبال زنان دارید؟
كیفیت مسابقات سال به سال بهتر میشود. نسبت به چند سال قبل بازیها خیلی جذابتر شدهاند، اما انگیزهها كمتر شده است. بازیكنان خیلی تلاش میكنند تا به چشم بیایند. همه تیمها حرفهایی برای گفتن دارند اما حیف كه كسی بازیهای ما را نمیبیند.
با این وصف، همچنان به فوتبال ادامه میدهید؟
بله! فوتبال را خیلی دوست دارم. حتی اگر زمانی هم بازی را كنار بگذارم دنبال مربیگری و داوری میروم. همین الان هم در مدارس فوتبال كار میكنم.
غیر از فوتبال شغل دیگری هم دارید؟
دانشجوی كارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی هستم. چند وقت است كه با دوستانم تصمیم گرفتیم كه یك «بیزینس» راه بیندازیم، ولی هنوز جدی در مورد آن تصمیم نگرفتهایم.
سقف آرزوهای شما تا كجاست؟
بازی در جام جهانی یكی از آرزوهای ورزشیام است كه امیدوارم روزی به آن برسم.
افسون حضرتی
- 10
- 2
ناشناس
۱۳۹۶/۶/۵ - ۱۲:۳۰
Permalink