رقابتهای کشتی فرنگی و آزاد قهرمانی جهان در بلگراد برگزار شد و تیم ملی کشتی فرنگی با ایستادن روی سکوی چهارم به کار خودش پایان داد و کشتی آزاد هم دوم شد. این نتایج در حالی به دست آمد که اصلیترین رقیب ایران یعنی روسها حضور نداشتند. در این مدت بیشتر انتقادات متوجه کشتی فرنگی و شخص محمد بنا بود. بنا بعد از بازگشت از مسابقات استعفا کرد و روز گذشته خبر رسید این مربی جای خودش را به حسن رنگرز داده است.
پیرامون اتفاقات مربوط به مسابقات جهانی با صدرالدین کاظمی به گفتوگو نشستیم. کاظمی در ابتدا و در تشریح وضعیت کشتی فرنگی به اعتمادآنلاین گفت: «باید کشتی فرنگی از آن روال سابق بیرون بیاید. کشتی فرنگی در حال حاضر یک جزیره دورافتاده از مرکز تصمیمگیری فدراسیون کشتی و یک حکومت فدرال و خودمختار است، این زیبنده هیچ فدراسیونی نیست. فرض کنید در فوتبال، تیم ملی جوانان بگوید خرجم از شما سواست و خودم همه تصمیمها را میگیرم ولی پولش را شما بدهید. هیچ فدراسیونی به این شکل نیست. کشتی هم همینطور است.»
او ادامه داد: «مردان اجرایی فدراسیون کشتی نقشی در تصمیمگیری٬ برنامهریزی و آمادهسازی نداشتند که خود این مساله جای اشکال فراوان دارد. فدراسیون قادر به ورود به مسائل بسیار مهم فنی نبود. نه اینکه در حوزه فنی دخالت کند. نه! منظور حوزه مقررات و چارچوب آییننامههایی است که دارد؛ یعنی اگر قانونی گذاشته میشود، همان قانونی که من به آن ایراد دارم و قانون کاملی نمیدانم، باید بدون هیچ تبعیضی برای هر دو رشته باشد. ولی چون کاریزمای آقای بنا به گونهای است که آقای دبیر خودش را قادر به رویارویی در این مساله نمیدانست خودش را کنار کشید و آقای سوریان را مسئول کشتی فرنگی کرد. سوریان هم قادر نبود مقابل محمد بنا عرضاندام کند. بنابراین مسائل فنی و آمادهسازی و برنامهریزی بر عهده محمد بنا بود؛ یعنی صفر تا صد. به همین دلیل متخصص تغذیه اختصاصی یا بدنسازی اختصاصی با خودشان بود، در صورتی که حتماً باید روزمهای از افراد در دست باشد یا کمیتهای باشد تا مردانی را که قرار است در تیم ملی باشند بررسی، گزینش و رزومهسنجی کنند. در کشتی آزاد و فرنگی ما چنین چیزهایی را نداریم. به همین دلیل متر و معیار ما برای آمادهسازی کشتیگیران متر چشمی و بلدی و تجربی است؛ یعنی همان روش سنتی ۷۰ سال پیش ولی با الفاظ و کلمات جدید. کشتی فرنگی دنیا به سرعت رو به جلو حرکت میکند و رو به سمت حرکات انفجاری آورده؛ این حرکات ناشی از بدنسازیهای فوقالعاده علمی و پیشرفته است. بر این اساس کار ما بسیار مشکل خواهد شد کما اینکه در بلگراد هم دیدیم.»
کارشناس کشتی کشورمان در رابطه با اینکه خیلیها میگویند محمد بنا کشتی فرنگی ایران را ساخت و ممکن است دوباره مجبور شویم به سراغ این مربی برویم گفت: «منحصر کردن کشتی فرنگی به آقای بنا جفا به سایر مربیان است. کشتی فرنگی ایران از اوایل دهه ۹۰ میلادی شکل نوین خودش را به دست آورد، از همان وقتی که آقای صنعتکاران و آقای طالقانی رفتند دنبال آقای گیورگی ورشنین و با وجود مخالفت و مقاومت شدید مربیان سنتی این فرصت را در اختیار آقای ورشنین گذاشتند که پنج، شش سال کنار کشتی فرنگی ما باشد. پایه کشتی فرنگی ما را مقاومت و سرسختی آقای ورشنین برابر مربیان سنتی و حمایت آقای صنعتکاران و آقای طالقانی گذاشت. آقای محمد بنا تازه سال ۲۰۰۵ سرمربی تیم ملی شد. ایشان چند ماه قبل از مسابقات جهانی بوداپست آمد. ایشان مدت کوتاهی قبل از آن مربی تیم ملی جوانان شد و تیم را در جام جهانی تفلیس شرکت داد، اما کشتیگیران تیم در تفلیس که حاصل یکی دو روز نبودند. همه آن کشتیگیران چهار پنج سال ساخته شدند و رسیدند به آقای بنا.»
کاظمی با بیان ویژگیهای محمد بنا افزود: «البته نقش کاریزماتیک آقای بنا، هدایت و کوچینگ ایشان، نفوذش در کشتیگیران و حرف زدن و تاثیر روانیاش در کشتیگیران قابل انکار نیست، ولی اینکه کشتی فرنگی را منحصر کنیم به محمد بنا اصلاً درست نیست. در همان سال اول که سرمربی هم آقای بابک بود و محمد بنا کنارش بود، تیم ایران در جهانی با یک ترکیب نه چندان قوی توانست یک طلا و یک نقره توسط آقای سوریان و آقای اشکانی از مسابقات جهانی بگیرد.»
او ادامه داد: «این مسیر همینطوری ادامه پیدا کرد و آن کشتیگیران جوان و نوجوان در کوران مسابقات مختلف در دورانهای مختلف آبدیده شدند تا رسیدیم به سال ۲۰۱۱ که جرقههای دلنشین زده شد. تکمدال آقای سوریان به عنوان یک پدیده استثنایی در کشتی دنیا جوانان و نوجوانان را ترغیب میکرد که به کشتی روی بیاورند. همانطور که مدال طلای مهدی حاجیزاده جویبار را متحول و مدال طلای حسن یزدانی شکل کشتی را در مازندران عوض کرد. آمدن نوجوانان و جوانان و کار کردنشان در ردههای سنی مختلف باعث یک پشتوانهسازی شد. البته باز هم میگویم به هیچ وجه منکر نقش آقای بنا در دادن روحیه جنگندگی و حس مثبت به کشتیگیر نمیشوم، ولی واقعاً نقش مربیان در استانها مخصوصاً در خوزستان و فارس و تا حدودی مازندران بسیار بسیار پررنگ است. محصولاتی که ما در این سالها داشتیم محصولات این استانها بوده که هیچ ارتباطی هم به آقای بنا نداشته.»
از صدرالدین کاظمی سوال کردیم آیا نتایج تیم ملی کشتی آزاد موفقیتآمیز بود یا خیر که پاسخ داد: «اگر ملاکتان چشم بسته، از روی احساس و بر اساس مدال باشد کشتی آزاد موفق بوده با ۷ مدال، ولی اگر میخواهید واقعیت کشتی دنیا را در نظر بگیرید باید بپرسیم مگر ما رفته بودیم دوم شویم؟ وقتی روسیه نیست ما صد درصد تیم برتر دنیا هستیم، بهخصوص که تیم ما یکی از بهترین، قویترین و منسجمترین تیمهای چند دهه اخیر بود. از طرفی تیم آمریکا تیمی است که با چهار کشتیگیر بیتجربه در رقابتهای جهانی شرکت کرد. کارشناسان وقتی بررسی میکنند میگویند تیمی که ۵ کشتیگیرش بالا یا نزدیک ۳۰ سال دارند و چهار کشتیگیرش جدیدالورودند و سابقه مسابقات جهانی ندارند در مقابل تیمی که اکثر قریب به اتفاق آنها مدالدار جهانی هستند نباید اول شود، ولی با کمال تاسف دیدیم که تیم آمریکا در برابر ایران مدال طلا گرفت و به اندازه دو تا مدال طلا در امتیاز پیش افتاد. همین تیم آمریکا با شرایط بهتر در سال گذشته با ۶ امتیاز اختلاف بر تیم ما برتری پیدا کرد. این اختلاف فاحشی که امسال شکل گرفت ناشی از چیست؟ از این است که ما نتوانستیم از ظرفیت کشتیگیرمان بهخوبی استفاده کنیم؛ یعنی کشتیگیران ما ظرفیتی بالاتر از ۱۵۰ امتیاز داشتند. شاید اگر روسیه شرکت میکرد سوم میشدیم. قهرمانی که از این جمع خارج نیست و ما سه تیم بیشتر نداریم در دنیا که اگر باشند اول تا سوم میشوند. هر تیمی بتواند از ظرفیت کشتیگیرانش بهتر استفاده کند اول میشود و بعدی دوم و بعدی هم سوم. ما در یک رقابت دوتیمی دوم شدیم. دومی در دنیا بد نیست، اما در یک رقابت رودررو و تیم به تیم این یعنی شکست. فرض کنید در جام جهانی تیم به تیم کشتی بگیریم و به آمریکا ببازیم، این یعنی شکست.»
کاظمی که سالها گزارشگری مسابقات کشتی را در صداوسیما بر عهده داشته در رابطه با دفاع تمامقد برنامههای تلویزیونی و مجریانش از فدراسیون کشتی و تاکید آنها مبنی بر اینکه نتایج خوب بوده گفت: «این برنامهها در حقیقت تریبون تبلیغاتی فدراسیون کشتی بود. وقتی فدراسیون کشتی ۱۵ نفر از اعضای یک رسانه را با خودش به صربستان میبرد کاملاً مشخص است مهمانانش دستچین شده و سفارش شده هستند. معلوم است چه حرفی باید بزنند و مجری چه کاری باید انجام دهد. من دارم با آمار و ارقام با شما حرف میزنم. میگویم در ۵۷، در ۶۰، در ۶۵ تا حدودی، در ۷۴، در ۸۶، در ۷۹ و ۹۷ و ۱۲۵ ما با بهترین قرعه ممکن طی سالهای گذشته روبهرو شدیم؛ یعنی کشتیگیران درجه یک ما فقط یک حریف داشتند که مدال طلا بگیرند و باید از سد همان یک حریف عبور میکردند و اگر ۱۰۰ نفر دیگر هم بودند فرقی نمیکرد. اگر هیچکدام هم نبودند باز فرقی نمیکرد. همان یک نفر مثل اسنایدر در ۹۷، جردن باروز در ۷۹، کایل داک در ۷۴، دیوید تیلور در ۸۶ و هیگوچی در ۶۰ کیلوگرم. اینها یک کشتی سخت داشتند و همان یک کشتی را باختند. شما باید شرایط را در رقابت با حریف قدر و سخت بسنجی نه با کشتیگیران معمولی. در المپیک ۱۹۶۰ رم تختی ۵ حریف را ضربه کرد و در فینال باخت. همه میگویند تختی ۵ نفر را ضربه کرده، اما هیچکدام از آن رقبا قابل اعتنا نبودند. رزومه و کشورشان مشخص بود؛ افغانستان و.... اینها کشتیگیری نبودند که بخواهند جلوی تختی خودی نشان بدهند؛ تختی یک حریف داشت که به او باخت.
گزارشگر کشتی تاریخی حسن یزدانی در المپیک ریو درباره باخت این کشتیگیر که حاشیهها و ناراحتی خانواده او را هم به همراه داشت کادر فنی را مقصر دانست و توضیح داد: «یزدانی به سبک تحمیل شده به حسن یزدانی باخت. حسن یزدانی از آنجایی که من دارم کشتیهایش را در ۱۲ سال گذشته دنبال میکنم همین سبک را داشت و همین سبک را آموزش دیده. این سبک یک سبک خدادادی و ذاتی است؛ یعنی یزدانی یک دست چپ دارد که میرود زیر کتف و یک دست راست دارد که حریف را قوس میکند. دو تا حالت پیش میآید؛ یعنی تاکتیکی که او به حریفانش دیکته میکند این است که با این دست مانع حمله حریفانش میشود و دوم حریفش را کنترل میکند. اگر حریف ایستادگی کرد او را قوس میکند و سر و گردن را میگیرد و میرود پشت. اگر سر و سینهاش را راست کرد دوخم میگیرد؛ یعنی شگرد شده، در ذهنش ملکه شده. هیچ کس قادر نیست این ذهنیت را تغییر دهد، بهخصوص افرادی که اصلاً در اندازههای حسن یزدانی نیستند. مجموعه فنی تیم ملی که همراهش رفتند با همه اعوان و انصار یک مدال برنز جهانی ندارند. خیلیهاشان اصلاً رنگ مسابقات جهانی را ندیده بودند. این چه چیزی میخواهد به حسن یزدانی اضافه کند. برای همین است که آقای دبیر خودش ناچار میشود بیاید کار فنی کند و به حسن بگوید فلان کار را بکن یا نکن. وقتی که مظروف بزرگتر از ظرف است؛ یعنی حسن یزدانی خودش بزرگتر از مربیان است، همین میشود. حالا در این شرایط مربیان میخواهند حرفی را به یزدانی تحمیل کنند و از او با تشدد میخواهند که باید این روش را مقابل تیلور عوض کند. خب، این کشتیگیر را سردرگم میکند. راه رفتن خودش هم از یادش میرود چه برسد به پرواز کردن. مشکل اینجاست که مربیان با وجود اینکه میدانند قادر به انتقال هنر و تاکتیک به کشتیگیر بزرگی به نام حسن یزدانی که الان پرافتخارترین کشتیگیر ایران است، نیستند این کار را تحمیل میکنند. کشتیگیر سردرگم است. گیج است. نمیداند باید حرف آنها را گوش بدهد یا کار خودش را بکند. در این دوگانگی بهترین فرصت برای کشتیگیر مقابل پیش میآید.»
کاظمی ادامه داد: «آن هم کشتیگیر ۳۲سالهای که زحمت میکشد، آنالیز درست دارد، آکادمیک تعلیم دیده و روحیه فراوانی دارد. میآید و برنده میشود. باید بپذیرید که شما به عنوان کادر فنی اشتباه کردید و در کار حسن یزدانی دخالت کردید. یزدانی به اندازه هشت برابر مجموع ده مربی که رفتید آنجا مدال دارد. اینها چیزهایی است که آدم را ناراحت میکند. پدرش را ناراحت میکند.»
کاظمی در ادامه به نکته عجیبی اشاره کرد و گفت: «بعدش هم اظهارنظرهای جهتدار بعدی از راه میرسند که نشان میدهد میخواهند حسن را کمکم از صحنه رقابت حذف کنند با این بهانه که اگر مثلاً کامران قاسمپور بیاید ۸۶ ما شانس بیشتری داریم. چه کسی میداند؟ چی میداند؟ از کجا معلوم است؟ چطور به این نتیجه رسیدید که کشتی گرفتن در یک وزن بالاتر با یک حریف فاقد تواناییهای لازم و پیروز شدن بر آن ثابت میکند اگر طرف برگردد در ۸۶ همان موفقیتها را به دست آورد؟ مگر کامران چند بار با حسن یزدانی کشتی نگرفته و با اختلاف زیاد نباخته. اینها چیزهایی است که روحیه همه کشتیگیران را خراب میکند و اعصاب پدرومادر کشتیگیران را به هم میریزد.»
این کارشناس کشتی ایران در پاسخ به این سوال که آیا فشار روانی روی باخت یزدانی تاثیر داشت یا نه، گفت: «کشتیگیر وقتی میرود روی تشک اصلاً به این چیزها فکر نمیکند. حسن زخمخورده از المپیک که واقعاً از بین رفته به نظر میرسید ۴۰ روز بعد از المپیک آمد و این حریف را برد. این شکلی نیست که حسن تحت تاثیر رسانه و مردم قرار بگیرد. اگر کشتی خودش را بگیرد و طبق برنامه خودش جلو برود باز هم میتواند تیلور را ببرد. اگر چه تیلور کشتیگیر بسیار خوبی است؛ یعنی برخلاف آنچه مجریان تلویزیون یا گزارشگران عنوان میکنند اصلاً کشتیگیری نیست که کمتر از حسن باشد. این کشتی ۵۰-۵۰ است. هر کس در این کشتی بتواند از فرصتها خوب استفاده کند- که تیلور خیلی خوب این کار را کرد- میتواند برنده باشد. دفعه پیش هم آقای یزدانی این کار را کرد.»
مفسر کشتی کشورمان درباره چهره جدید تیم ملی یعنی رحمان عموزاد هم تحلیل خاص خود را ارائه داد و گفت: «کشتی دنیا به جایی رسیده که در هر وزن بیش از یک یا دو کشتیگیر شاخص و طراز اول نیست. رحمان کشتیگیر بسیار خوبی است. قبلاً هم گفته بودم او قهرمان دنیا میشود، ولی رحمان باید در مقابل دو کشتیگیر درجه یک دنیا که دو تاکتیک متفاوت دارند محک بخورد؛ یکی حاجی رشید روسی، یکی اتوگورو از ژاپن. این دو کشتیگیر صاحبسبک و باکلاس و قدرتمند هستند که هر دو امسال در مسابقات جهانی نبودند. حریف فینالیست رحمان عموزاد کسی بود که برای دومین بار در طول عمرش به تیم ملی آمریکا رسید. سال پیش خیلی راحت حذف شد و شش ماه پیش هم در مسابقات ایتالیا به حریف هندی باخت. او کشتیگیر بزرگی نیست که با برتری بر او شادمان باشیم. کاکس آمریکایی در ۹۲ کیلوگرم هم کشتیگیر شاخص و تراز و اصلاً قابل مقایسه با باروز و تیلور و اسنایدر نیست. کشتیگیری نیست که زیرگیر باشد و در پیچهای کشتی بیرون بیاید. همه اینها یعنی ما هنوز آقای عموزاد را مقابل کشتیگیران درجه اول دنیا محک نزنیم. ما باید رحمان را در روز واقعه با حریف درجه یک مقایسه کنیم. تمام این حریفانی که برد، با تمام احترامی که به پیروزیهایش گذاشتم، رقبای خارج از دور بودند. رحمان هر وقت حاجی رشید روس و اتوگوری ژاپنی را برد شما بدانید رحمان به یک کشتیگیر تراز جهانی بدل شده.»
صدرالدین کاظمی در انتها با اشاره به اینکه در حال حاضر خود دبیر مسئولیت فنی تیم ملی را بر عهده دارد از لزوم تغییر در کادر فنی تیم ملی صحبت به میان آورد و گفت: «ما در کشتی آزاد قطعاً باید کادر فنی را عوض کنیم. خود آقای دبیر میداند تصمیمگیرنده فنی کشتی آزاد چه کسی است. کسانی که الان تیتر و عنوان دارند در کشتی آزاد فقط آنجا مینشینند؛ یعنی تصمیمگیرنده فنی خود آقای دبیر است. به صراحت هم اعلام شده خود ایشان تیم را هدایت میکند. دبیر به خاطر اجتناب از همان حرفهایی که راجع به رسول خادم میزدند آقای درستکار و آقای کاوه و ایکس و ایگرگ را گذاشته کنار تیم. حالا بحثم الان اصلاً آقای دبیر نیست. تیم ملی کشتی آزاد یک مربی باتجربه و بزرگ و کسی که قادر به اتخاذ تصمیمها و تاکتیکهای مناسب باشد احتیاج دارد. یک سرمربی که کشتیگیر قبولش داشته باشد، نه کسی که برای کشتیگیر لالایی بگوید و کنارش بنشیند غذا بخورد یا ساکش را جابهجا کند. مربیای میخواهد که بتواند حرکت کند و برانگیخته کند. هیچکدام از این مربیانی که الان کنار تیم ملی هستند نمیتوانند به کشتیگیری در سطح حسن یزدانی و امیرحسین زارع و کامران قاسمپور چیزی بگویند. اینها نمیتوانند به کشتیگیران چیزی اضافه کنند. به هیچ کشتیگیری- چه برنده و چه بازنده- در یک سال گذشته چیزی اضافه نشده بود. هر کس را به حال خودش گذاشتند کشتی خوب گرفت و هر کسی را خواستند دخالت کنند کشتیاش خراب شد.»
- 18
- 2