توسعه ایرانی: «سبد معیشت خانوارهای کارگری» مولفهای کاملا قابل احصا برای نرخگذاری شاخص هزینههای زندگی کارگران است که از میانه دهه ۹۰ و طبق تصمیم شورای عالی کار مقرر شد که پایه مذاکرات مزدی باشد. محاسبه این مولفه نیز با تصمیم همین نهاد از راه سهجانبهگرایی در کمیتهای ذیل شورای عالی کار با عنوان کمیته دستمزد آغاز شد. البته بند دوم ماده ۴۱ قانون کار که تنها بند الزامآور مزدی در این قانون است نیز چیزی جز این نمیگوید.
امسال اما اوضاع کاملاً متفاوت از قبل است. برای مذاکرات مزدی ۱۴۰۲، هنوز سبد معیشت خانوارهای کارگری محاسبه نشده است و این در حالیست که نیمه اسفند را هم پشت سر گذاشتهایم. به باور فعالان کارگری، به نظر میرسد نمایندگان دولت و کارفرمایان اهتمامی برای ورود جدی به مبحث سبد معیشت ندارند و در واقع نمیخواهند ابزاری برای مطالبهگری مزدی در دست کارگران باشد؛ ابزاری که نشان دهد حتی ۱۰۰درصد افزایش دستمزد هم جوابگوی هزینههای پرشتاب زندگی نیست و نمیتواند حداقلبگیران را به خط فقر برساند.
با این همه، در سالهای گذشته، محاسبه سبد معیشت خانوارهای کارگری، فرمولها و راهکارهای مشخصی داشته است. جداول مرکز آمار برای قیمت خوراکیها و میزان کالری مصرفی براساس استانداردهای انستیتو پاستور ایران، مبنایی برای محاسبه سبد خوراکیهای خانوار فراهم میآورد و در گام بعدی، با اعمال یک ضریب مربوط به دهک درآمدی کارگران، سبد معیشت کلی استخراج میشد.
نرخ سبد معیشت بهمن بالای ۱۸ میلیون تومان
«فرامرز توفیقی» فعال کارگری که چندین سال در کمیته دستمزد حضور داشته، براساس همین استانداردها و با استناد به دادههای آماری بهمن ۱۴۰۱، نرخ سبد معیشت خانوارهای کارگری را به طور مستقل محاسبه کرده است. وی ضمن تاکید بر اینکه «این سبد چندان واقعی نیست چون اقلام خام خوراکی را مبنا قرار میدهد و به نتیجه واقعی برای سبد خوراکیهای خانوار نمیرسد اما در هر حال معیاریست که در سالهای اخیر در شورای عالی کار پذیرفته شده است»، نام این سبد را «سبد غیرعملیاتی بهمن ۱۴۰۱» گذاشته است.
توفیقی توضیح میدهد: «این سبد غذایی برای یک فرد بدون در نظر گرفتن فعالیت بدنی و براساس معیارهای یک سبد حداقلی محاسبه شده است. در یک روند واقعیسازی، باید میانگین سنی خانوار ۳.۳ نفره، جنسیت، فعالیت بدنی و... دخیل میشد که میتوانست سهم ۲۵۷۳ کیلوکالری میانگین هر فرد را دستخوش تغییر کند اما به دلیل توافق سهجانبه، این عدد حداقلی مبنا قرار گرفت».
محاسبه این فعال کارگری براساس نیازهای خوراکی اعلامی انستیتو پاستور ایران در جدولی انجام شده است که طی آن، نان و فرآوردههای غلات با مصرف روزانه ۳۱۰گرم ۷۸۹ کیلوکالری، برنج با میانگین مصرف روزانه ۹۵ گرم ۳۳۹ کیلوکالری، ماکارونی با میانگین مصرف روزانه ۲۰ گرم ۷۲ کیلوکالری، حبوبات با میانگین مصرف روزانه ۲۶ گرم ۹۱ کیلوکالری، سیبزمینی با میانگین مصرف روزانه ۷۰ گرم ۵۷ کیلوکالری، سبزیجات با میانگین مصرف روزانه ۳۰۰ گرم ۸۵ کیلوکالری، میوهها با میانگین مصرف روزانه ۲۸۰ گرم ۱۴۱ کیلوکالری، گوشت قرمز با میانگین مصرف روزانه ۳۶ گرم ۱۰۶ کیلوکالری، گوشت مرغ با میانگین مصرف روزانه ۶۴ گرم ۸۲کیلوکالری، تخممرغ با میانگین مصرف روزانه ۳۵ گرم ۴۵ کیلوکالری، لبنیات با میانگین مصرف روزانه ۲۵۰ گرم ۲۰۷ کیلوکالری، روغنهای نباتی با میانگین مصرف روزانه ۳۵ گرم ۳۱۵ کیلوکالری، قند و شکر با میانگین مصرف روزانه ۴۰ گرم ۱۵۵ کیلوکالری و چای با میانگین مصرف روزانه ۱۰ گرم، سبد غذایی یک فرد را تشکیل میدهد.
توفیقی سپس با استناد به جدول یک مرکز آمار ایران برای بهمن ماه امسال، سبد غذایی خانوارهای کارگری را معادل ۶ میلیون و ۵۳۲هزار تومان محاسبه میکند.
محاسبه سبد خوراکی فوق، نشان میدهد که در بهمن ماه ۱۴۰۱، سبد غذای خانوارهای کارگری ۳.۳ نفره، ۶ میلیون و ۵۳۲هزار تومان است و این در حالیست که حداقل دستمزد بهمن ماه کارگران به اضافه تمام ملحقات برای یک خانواده کارگری با یک یا دو فرزند، فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار تومان بیشتر از سبد خوراکیهای خانوار است و به عبارت سادهتر، کل حداقل دستمزد ماهانه پای خوراکیها میرود آن هم خوراکیهای ساده و حداقلی.
توفیقی با استناد به این سبد خوراکیها و با اعمال یک ضریب توافق شده قبلی (۳۶.۶درصد سهم خوراکیها در هزینههای زندگی) سبد معیشت خانوارهای کارگری را محاسبه کرده است، با این توضیح که «به دلیل افزایش چشمگیر تورم مسکن، دهک خانوارهای کارگری به دهک پنجم سوق پیدا کرده است لذا سهم خوراکیها باید ۳۴.۳درصد لحاظ شود که باز هم به دلیل توافقات استاندارد شورای عالی کار، این تغییر را کنار گذاشتهایم و به همان سهم غیرواقعی بسنده کردهایم» محاسبه سبد معیشت کلی با این ضریب نشان میدهد که هر خانوار کارگری برای داشتن یک زندگی حداقلی باید ماهانه ۱۷۸میلیون و ۴۸۳هزار و ۷۷۰ ریال درآمد داشته باشد.
در واقع، سبد معیشت خانوارهای کارگری براساس دادههای آماری بهمن ۱۴۰۱ (دادههای رسمی مرکز آمار ایران) و با اتکا به سبد خوراکیهای حداقلی خانوار، نزدیک به ۱۸ میلیون تومان است و به طور دقیقتر، ۱۷میلیون و ۸۴۳هزار تومان.
افزایش شدید هزینههای زندگی در سال جاری
حال سوال این است که افزایش هزینههای زندگی در یازده ماه سپری شده از سال ۱۴۰۱ با استناد به تورم سبد معیشت چقدر بوده است. توفیقی با بیان اینکه، سبد معیشت مذاکرات مزدی ۱۴۰۱، معادل ۸۹میلیون و ۷۹۸هزار و ۲۰۵ ریال بوده، میگوید: محاسبات فوق نشان میدهد که تا بهمن هزینههای زندگی ۸۸میلیون و ۶۸۵هزار و ۵۶۵ ریال افزایش یافته است که معادل تقریبا ۱۰۰درصدی رشد هزینههای زندگی بوده است.
به عبارت دیگر در طول سال ۱۴۰۱، هزینههای حداقلی زندگی کارگران حداقل ۸ میلیون و ۸۶۸هزار تومان افزایش یافته، در حالیکه دستمزد کارگران با تمام مزایای قانونی به زحمت به ۶ میلیون و ۸۰۰هزار تومان میرسد. در واقعیت، جهش هزینههای زندگی در یازده ماه سال جاری، بیش از ۱۰۰درصد دستمزد بوده است و دقیقاً به همین دلیل است که ۱۰۰درصد افزایش دستمزد هم دیگر جوابگو نیست و کارگران را به خط فقر حداقلی بازنمیگرداند.
نزول سطح پوشش دستمزد از هزینههای زندگی
با این حساب سطح پوشش دستمزد از هزینهها به کمترین میزان ممکن رسیده است. توفیقی میگوید: مساله این است که حداقل دستمزد ۱۴۰۱ در بهمن ماه، به سختی ۳۶درصد سبد معیشت یا همان هزینههای حداقلی زندگی را پوشش میدهد و در واقع حداقل دستمزد در بهمن ماه، به سختی برای ده روز از ماه کفایت میکند.
در چنین شرایطی، باید پرسید آیا اهتمامی برای عمل به تنها بند الزامآور دستمزد در قانون کار یا همان بند دوم ماده ۴۱ وجود دارد و آیا طرفهای دولتی میپذیرند آنچه برای کارگران اهمیت دارد، هزینههای ریالی زندگیست که سر به فلک کشیده و درصدهای صوری افزایش به هیچ کاری نمیآید؟ این پرسشی است که جواب آن به زودی مشخص خواهد شد.
نسرین هزاره مقدم
- 9
- 6