پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳
۰۸:۲۱ - ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۱۷۶۶
جرم و جنایت

تبعید و شلاق، مجازات تعرض به دختر نوجوان

پسری که متهم است دختری نوجوان را اغفال کرده و مورد آزار قرار داده ‌است، به شلاق و تبعید محکوم شد.

به گزارش شرق، اردیبهشت سال ٩٥ دختر ١٥ساله‌ای به یکی از اداره‌های پلیس شهر تهران مراجعه کرد و گفت: حدود هفت ماه پیش با پسری به نام امیر آشنا شدم، بیشتر وقت‌ها او را در مسیر مدرسه به خانه می‌دیدم که یک روز به من شماره داد و با یکدیگر دوست شدیم. مدتی با یکدیگر تلفنی حرف می‌زدیم و چندباری هم باهم بیرون رفتیم و در خیابان‌ها دور زدیم.

 

بعد از گذشت چند ماه به من قول ازدواج داد و من را به خانه‌شان دعوت کرد و گفت مادرم می‌خواهد تو را ببیند. خودش دنبالم آمد تا با هم به منزلشان برویم. چون به من قول ازدواج داده بود، همراهش به منزلشان رفتم تا با مادرش آشنا شوم. زمانی که وارد آپارتمان شدیم، در آپارتمان را از داخل قفل کرد. از او سراغ مادرش را گرفتم.

 

امیر گفت که مادرش داخل حمام است و کمی بعد می‌آید. بعد از آن وارد اتاق خواب شدیم که در را قفل کرد. از این کار او تعجب کردم. خواستم از اتاق خارج شوم که امیر به سمت من آمد و نگذاشت از اتاق بیرون بروم. تلاش کردم خودم را از دست او نجات دهم، اما امیر گفت نگران نباش ما می‌خواهیم با هم ازدواج کنیم، مشکلی پیش نمی‌آید. هرچه تلاش کردم نتوانستم خودم را از دست امیر رها کنم. بعد از یک ساعت از خانه امیر خارج شدم و به خانه خودمان بازگشتم. حالم اصلا خوب نبود. نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم، می‌ترسیدم به مادرم چیزی بگویم. تقریبا سه ماه از این ماجرا گذشت تا اینکه یک روز عمه‌ام درخصوص اینکه چرا حالم خوب نیست با من صحبت کرد و من جریان را برایش تعریف کردم و او قضیه را برای مادرم گفت و آمدیم شکایت کنیم.

 

با شنیدن این ماجرا، مأموران به‌سرعت تحقیقات خود را آغاز کردند و امیر را مورد بازجویی قرار دادند. امیر ابتدا منکر همه‌چیز شد و گفت من بهاره را نمی‌شناسم، اما پس از ارائه مستندات از سوی مأموران به آنها گفت: حدود هفت ماه پیش بهاره برای خرید به مغازه ما آمده بود و شماره مغازه را از روی شیشه آن برداشت. همان شب با مغازه تماس گرفت و خودش را معرفی کرد و گفت دلم گرفته است و می‌خواهم با تو درددل کنم.

 

آن شب با من حرف زد و من به حرف‌هایش گوش دادم. دو روز بعد بهاره باز هم با من تماس گرفت و گفت با هم به سفره‌خانه سنتی برویم. با دخترخاله‌اش بود. با هم به سفره‌خانه رفتیم و دوستی ما شکل گرفت. تا اینکه یک روز با من تماس گرفت و گفت با هم به بیرون برویم. من خانه بودم و داشتم ناهار می‌خوردم. به او گفتم نمی‌توانم بیایم. تازه از مغازه به خانه آمده‌ام و دارم ناهار می‌خورم. بهاره آدرس خانه را از من گرفت و کمی بعد به خانه ما آمد. با هم قلیان کشیدیم و چایی خوردیم و بعد از کمی بهاره به خانه‌شان بازگشت. من با او هیچ رابطه‌ای نداشته‌ام و بهاره دروغ می‌گوید.

 

به‌این‌ترتیب پرونده با توجه به شکایت بهاره و گفته‌های امیر، گواهی پزشکی‌قانونی و سایر مدارک موجود، برای رسیدگی به شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. پس از انجام تشریفات قانونی، بهاره بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد و از دادگاه خواست امیر را مجازات کند. سپس امیر در جایگاه حاضر شد و ماجرا را همان‌طور که قبلا گفته بود تعریف کرد و گفت: من با بهاره رابطه نامشروع نداشته‌ام، ما فقط با یکدیگر دوست بودیم و نیت من خیر بود، می‌خواستم با او ازدواج کنم.

 

در پایان با توجه به گفته‌های شاکی و متهم، قضات امیر را مجرم تشخیص دادند و رأی اعدام برای او صادر کردند که این رأی در دیوان‌عالی کشور تأیید نشد و بار دیگر پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. بار دیگر امیر در جایگاه حاضر شد و گفت: بهاره دروغ می‌گوید. من با او هیچ رابطه‌ای نداشته‌ و به‌زور با او کاری نکرده‌ام. ما با هم دوست بودیم و می‌خواستم با او ازدواج کنم. من به‌هیچ‌وجه حرف‌های بهاره را قبول ندارم.

 

امیر ادامه داد: بهاره با فرد دیگری نیز رابطه داشت و بعد از گفتن این جمله دیگر حرف خود را ادامه نداد و سکوت کرد.

 

در پایان جلسه، قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده و گفته‌های شاکی و متهم، امیر را به ٩٩ ضربه شلاق تعزیری و دو سال اقامت اجباری در شهرستان رامهرمز، از توابع استان خوزستان، محکوم کردند.

 

 

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش