مأموران پلیس بهمن سال گذشته متوجه شدند درگیری بین دو جوان اتفاق افتاده و مردی دراینمیان به قتل رسیده است. زمانی که مأموران تحقیقات خود را دراینباره آغاز کردند، متوجه شدند این دو دوست بر سر یک زن با هم دچار اختلاف و درگیری شدند و زمانی که پدر یکی از آنها برای میانجیگری وارد دعوا شد، با واردآمدن ضربه به بدنش جانش را از دست داد.
با توجه به مدارک بهدستآمده متهم پرونده که جمشید نام دارد، بازداشت شد. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: سالها بود که با ستار دوست بودم و با هم ارتباط خوبی داشتیم. یک روز او دختری به نام رکسانا را به من معرفی کرد تا با هم رابطه داشته باشیم. با آن دختر قرار گذاشتم اما به خواستهام نرسیدم و دختر از من خوشش نیامد اما از من درخواست پول کرد.
وقتی به او گفتم پولی نمیدهم چون به خواستهام نرسیدم گلایه من را به ستار کرد. متهم گفت: ستار هم به من گفت باید حتما پول رکسانا را بدهی. من قبول نکردم. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و دست به یقه شدیم و من که مشروب خورده بودم و حالت عادی نداشتم، با چاقو به سمت ستار حمله کردم. پدرش دخالت کرد و خواست درگیری تمام شود که چاقو به او برخورد کرد.
متهم گفت: من قصد کشتن این مرد را نداشتم و به خاطر اتفاقی که افتاده است، ناراحت هستم.
با توجه به مدارک موجود کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٢ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته بعد از خواندهشدن کیفرخواست اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه حاضر شد و یک بار دیگر گفتههایش در جلسه بازپرسی را تکرار کرد و گفت: من قصدی برای قتل نداشتم و آن روز هم چون مست بودم و حالت عادی نداشتم، مراقب رفتار خودم نبودم وگرنه پدر ستار مرد خوبی بود و من هم او را خیلی دوست داشتم. ضمن اینکه او برای میانجیگری آمده بود.
متهم گفت: من پیک موتوری بودم و همیشه با خودم چاقو داشتم بهخاطر همین هم چاقو کشیدم و از اولیای دم عذرخواهی میکنم.
بنا بر این گزارش، با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
- 15
- 2