جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
۰۹:۵۴ - ۲۹ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۷۶۲۵
جرم و جنایت

آخرین پیامی که قاتل ارسال کرد

زن سیاهپوش گوشه‌ای از حسینیه نشسته و مات زده اطراف را نگاه می‌کند. گاهی فریاد می‌کشد و پدر، مادر و دو دختر جوانش را صدا می زند. انگار دنیا برایش تمام شده است. باور اینکه پدر و مادرش؛ تنها تکیه گاه و سنگ صبورش و دو دختر ۱۷ و ۱۹ ساله‌ای که از جانش عزیزتر بودند در دو گور دو طبقه کنار هم آرمیده‌اند برایش سخت است.تا به حال صد بار آخرین پیامکی  را که از شماره پدرش فرستاده شده بود مرور کرده. «پدر و مادرت پیش ما هستند، اگر نیایی فردا قیافه ات دیدنی است...» ضجه می‌زند. کاش تهدید سیروس را جدی گرفته بود. کاش...

 

ساعت ۳ عصر روز چهارشنبه ۲۵ مهر، بازپرس ویژه قتل پایتخت و تیم تحقیق پلیس آگاهی تهران در جریان قتل یک زن و مرد سالخورده و دو دختر ۱۷ و ۱۹ ساله در خانه‌ای واقع در خیابان نبرد جنوبی قرار گرفتند. با حضور مأموران در محل مشخص شد عامل جنایت پدر ۴۷ ساله خانواده است که پس از بیهوش کردن پدرزن و مادرزن و دو دخترش، آنها را با چاقو به قتل رسانده است. این مرد که در صحنه جنایت حاضر بود با صراحت به قتل‌ها اعتراف کرد و دستگیر شد.متهم هم‌اکنون برای تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد. روز گذشته خبرنگار حوادث «ایران» درباره جزئیات این حادثه تلخ با برادر زن سیروس - متهم به قتل- گفت‌و‌گویی انجام داد که در ادامه می‌خوانید:

 

«بهرام» با صدایی گرفته و بغض آلود اتفاقات هفته گذشته را مرور می‌کند و افسوس می‌خورد که چرا اجازه داده بود پدر و مادرش میهمان خانه شوهرخواهر سابقش شوند. وی به خبرنگار «ایران» گفت: «این اتفاق شوک وحشتناکی برای خانواده ما بود. خواهر بزرگم از شنیدن این اتفاق سکته کرده و در بیمارستان بستری است و خواهرم که همسر سابق قاتل بود، بهت زده نه حرف می‌زند و نه توانایی انجام کاری دارد. فقط در گوشه‌ای نشسته و ضجه می‌زند. دیدن وضعیت او کم از داغی که به ما رسیده، نیست...»

 

وی با اشاره به اتفاقات چند شب قبل ادامه داد: «خواهرم یک هفته قبل به خاطر دعوا و زد و خورد با سیروس خانه را ترک کرده بود و برای اینکه مانند همیشه «سیروس» نتواند او را از خانه پدری‌ام به زور ببرد از من کمک خواست. من هم او را به خانه خودم بردم. حتی گفتم گوشی‌اش را خاموش کند تا پیامک‌های سیروس را نبیند. شامگاه سه‌شنبه یعنی یک شب قبل از این اتفاق، «سیروس»، به پدر و مادرم زنگ زده بود و از آنها خواسته بود به خانه او بروند تا چند روزی که او می‌خواست برای فروش خانه‌اش به شمال برود مواظب دخترها باشند. وقتی من باخبر شدم به مادرم اصرار کردم بچه‌ها را پیش خودشان بیاورند و آنجا نروند.

 

اما ظاهراً «سولماز» خیلی اصرار کرده بود و مادرم نتوانسته بود به او جواب منفی بدهد. «سیروس»، در خانه‌اش دیکتاتوری داشت و هیچ کس حتی دخترانش نمی‌توانستند با او حرف بزنند و اینکه گفته پدر و مادرم در زندگی‌اش دخالت می‌کردند دروغ محض است.»بهرام افزود: «خواهرم چهار سال قبل از «سیروس» جدا شده بود اما چون او مدعی شده بود که هیچ کس به جز او نمی‌تواند بالای سر دخترهایش باشد او را مجبور کرده بود با آنها زندگی کند. در این سال‌ها چند باری دعوایشان شد و «سیروس» با جار و جنجال و با واسطه قرار دادن دخترهایش، او را به خانه برگردانده بود. اما دفعه آخر خواهرم دیگر نمی‌خواست برگردد. آن شب با اینکه از او خواسته بودم تلفنش را خاموش کند اما دلش طاقت نمی‌آورد و نگران بچه‌ها بود. اما هر بار که گوشی روشن می‌شد پیامک‌های مختلفی از سیروس می‌آمد که هم تهدید کرده بود و هم التماس. خواهرم حرفی به من نمی‌زد و خودخوری می‌کرد. وقتی دیدم پدر و مادرم به تلفن جواب نمی‌دهند فکر کردم آنها را با خودش به شمال برده اما صبح چهارشنبه خواهرم گفت «سیروس» شب قبل با تلفن پدرمان برای او پیامی تهدید‌آمیز با این مضمون فرستاده بود؛ «پدر و مادرت پیش ما هستند، اگر نیایی فردا قیافه‌ات دیدنی است...». وقتی این پیام را دیدم مطمئن شدم اتفاقی افتاده است. همان موقع با برادر «سیروس» تماس گرفتم. قرار شد او از برادرش خبر بگیرد و به ما زنگ بزند اما چند ساعت بعد او هم دیگر تلفنش را جواب نداد. ساعت ۹ شب دیگر نتوانستم بی‌خبر بمانم و با خواهرم به خانه «سیروس» رفتیم.

 

خواهرم در حیاط را باز کرد. از آنجا که برق اتاق روشن بود اما هیچ صدایی از داخل خانه نمی‌آمد، به او پیشنهاد کردم با کلانتری تماس بگیریم. اما مأمور پلیس که آمد از ما خواست همراهش به کلانتری برویم. آنجا بود که فهمیدیم چه بلایی سرمان آمده است و «سیروس»؛ پدر و مادرم و دو دخترش را به طرز فجیعی به قتل رسانده است. برادرانش می‌گفتند از ساعت یک و نیم تا سه جلوی خانه در می‌زدند اما «سیروس» در را رویشان بازنکرده. دست آخر وقتی او سماجت آنها را می‌بیند در خانه را باز می‌کند و اجساد را نشان‌شان می‌دهد.»

 

وی در ادامه گفت: «سیروس بوکسور حرفه‌ای نبود. او مربی بدنسازی بود و چند سال قبل با برادرش باشگاهی اجاره‌ای را اداره می‌کردند. چند سال اخیر سرمایه‌اش را در کار خرید و فروش موتورسیکلت و ماشین و گاهی هم خانه انداخته بود. نه اعتیاد داشت و نه مشروب خور بود اما عصبی و پرخاشگر بود. دلم برای خواهرزاده هایم می‌سوزد که حسرت رفتن به رستوران، سینما و یک تفریح دلخوش‌کننده به دلشان ماند و ناکام از این دنیا رفتند. با سیروس قبل از جدایی خواهرم رفت و آمد داشتیم او واقعاً میهمان نواز بود اما افسوس... «سیروس» خانواده خیلی محترمی دارد با آنها هم خوب نبود و مدام با خواهر و برادرهایش دعوا می‌کرد و بیشتر اوقات با همه قهر بود.»

 

 

iran-newspaper.com
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش