آنکتاد در گزارش جدید خود به بررسی فرصتها و چالشهای جنگ تجاری میان دو قدرت اقتصادی جهان پرداخته است. ارزیابیها نشان میدهد که اعمال تعرفههای تجاری از سوی چین و آمریکا به طرز غیرقابل اجتنابی پیامدهایی را برای تجارت بینالملل در پی خواهد داشت. این مطالعه تاکید میکند که اعمال تعرفهها منجر به کاهش تجارت دوجانبه آمریکا و چین خواهد شد، اما روند رقابتهای جهانی را در راستای منافع شرکتهای کشورهای دیگر تغییر میدهد که هدف این تعرفهها قرار ندارند. مطابق بررسیها اروپا بیشترین منفعت را از این جنگ تجاری کسب میکند.
هماکنون طرفهای مهمی که از جنگ تجاری میان آمریکا و چین منفعت قابل توجهی کسب میکنند برزیل، کانادا، مکزیک، استرالیا و نیز اتحادیه اروپاهستند که بهدلیل کاهش سهم صادرات واشنگتن و پکن، مقدار زیادی از این سهم صادراتی در اختیار کشورهای اروپایی قرار خواهد گرفت. اما تنشهای تجاری دارای آثار مخرب جدیتری است که یکی از کلیدیترین آنها سرایت سیاستهای حمایتگرایانه به عرصه جهانی و اجرایی شدن آن توسط دیگر قدرتهای اقتصادی است که این عامل موجب آن میشود تا اقتصادهای ضعیفتر متحمل بیشترین صدمات شوند.
درنهایت در یک اقتصاد بههم پیوسته جهانی و با مقابله به مثل قدرتهای تجاری به احتمال فراوان یک اثر دومینویی مخرب فراتر از مرزها و بخشهای مختلف در عرصه اقتصاد جهانی حاصل خواهد شد. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل( آنکتاد ) در گزارش جدید خود به بررسی فرصتها و چالشهای جنگ تجاری کنونی میان دو قدرت اقتصادی جهان پرداخت و نوشت: با قرار گرفتن جنگهای تجاری در صدر اخبار رسانههای خارجی باید دید که دستاوردها و زیانهای آن متوجه چه طرفهایی خواهد بود؟ و تداوم شرایط کنونی برای کشورهای درحال توسعه به چه معنا است؟
مطالعه جدیدی که (آنکتاد) انجام داده است پیامدهای افزایش تعرفههای تجاری میان آمریکا و چین را مورد بررسی قرار میدهد. پاملا همیلتون، رئیس بخش تجارت بینالملل آنکتاد در این باره میگوید: «بهدلیل آنکه آمریکا و چین دارای بزرگترین اقتصادهای جهان هستند، اعمال تعرفههای تجاری از سوی دو طرف به طرز غیرقابل اجتنابی پیامدهایی را برای تجارت بینالملل درپی خواهد داشت.» این مطالعه تاکید میکند که تعرفههای دوجانبه تاثیر اندکی در تقویت شرکتهای داخلی برای حضور در بازارهای مربوطه خواهد داشت.
جذب کالاهای تعرفه دار توسط کشور سوم
همیلتون میگوید: «تحلیل ما نشان میدهد در حالی که اعمال تعرفههای تجاری در حمایت از شرکتهای داخلی کارآمد نیستند، اما ابزار بسیار مهمی برای محدود ساختن تجارت از کشور مورد هدف هستند.» به گفته او تاثیر تنشهای تجاری میان پکن و واشنگتن اغلب تغییر نظم سابق خواهد بود. تجارت دوجانبه آمریکا و چین کاهش خواهد یافت و کشورهای دیگر وارد میدان خواهند شد.
از ۲۵۰ میلیارد دلار کالای چینی که با تعرفههای آمریکا مورد هدف قرار گرفتهاند، ۸۲ درصد توسط شرکتهایی که در کشورهای دیگر قرار دارند خریداری خواهند شد در حالی که ۱۲ درصد از آن را شرکتهای چینی و تنها ۶ درصد را شرکتهای آمریکایی خریداری خواهند کرد. همچنین از ۸۵ میلیارد دلار کالای آمریکایی که تعرفههای چینی بر آنها اعمال شده است، شرکتهای آمریکایی تنها کمتر از ۱۰ درصد آن را خریداری خواهند کرد و شرکتهای چینی نیز تنها ۵ درصد را جذب میکنند. این نتیجه در مورد بخشهای مختلف نظیر صنایع ماشینی، تولیدات چوبی، مبل، تجهیزات ارتباطی و مواد شیمیایی و خوراکی صدق میکند.
اروپا برنده جنگ تجاری واشنگتن و پکن
دلیل اینکه اروپا بیشترین منفعت را از این جنگ تجاری کسب میکند بسیار ساده است: تعرفههای دوجانبه روند رقابتهای جهانی را در راستای منافع شرکتهای کشورهای دیگر تغییر داد که هدف این تعرفهها قرار ندارند. این موضوع در الگوهای صادرات وواردات در سرتاسر جهان نیز منعکس خواهد شد. کشورهایی که انتظار میرود از جنگ تجاری میان آمریکا و چین بیشترین منفعت را کسب کنند آنهایی خواهند بود که دارای فضای رقابتی بیشتر و ظرفیت اقتصادی بالاتر هستند.
این مطالعه نشان میدهد که صادرات اتحادیهاروپا به احتمال فراوان افزایش خواهد یافت و در حدود ۷۰ میلیارد دلار از تجارت میان آمریکا و چین را به خود اختصاص خواهد داد که شامل ۵۰ میلیارد دلار از صادرات چین به آمریکا و ۲۰ میلیارد دلار از صادرات آمریکا به چین میشود. همچنین ژاپن، مکزیک و کانادا نیز هر یک ۲۰ میلیارد دلار را از این جنگ تجاری کسب میکنند. اگرچه این رقمها بخش بزرگی از تجارت جهانی محسوب نمیشوند که تنها در سال ۲۰۱۷ ارزش ۱۷ تریلیون دلاری داشته است برای بسیاری از کشورها این رقمها سهم عظیمی از صادرات به شمار میآیند.
برای مثال سهم صادرات ۲۷ میلیارد دلاری که به دلیل جنگ تجاری میان آمریکا و چین برای مکزیک حاصل خواهد شد ۶ درصد از کل صادرات این کشور را شامل میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت. همچنین تاثیرات کلان برگرفته از این جنگ تجاری برای صادرات کشورهایی نظیر برزیل، استرالیا، پاکستان ویتنام نیزانتظار میرود.
پیامدهای مخرب دوئل تجاری
این گزارش در بخش دیگری خاطرنشان میکند که حتی برای کشورهایی که دراثر این جنگ تجاری با افزایش میزان صادرات خود مواجه میشوند همه پیامدها مثبت نخواهد بود. برای مثال بازار لوبیا یکی از همین موارد است.
اعمال تعرفههای تجاری بر لوبیای آمریکا موجب شده است تا تغییر نظم در برخی کشورهای صادرکننده آن ایجاد شود بهویژه برزیل که بهطور ناگهانی به تامینکننده اصلی لوبیا چین بدل شده است. اما بهدلیل آنکه گستره و زمان تعرفهها نامشخص است تولیدکنندگان برزیلی مایل نیستند تا تصمیمات خود را در راستای سرمایه گذاری در این زمینه انجام دهند چرا که بر این باور هستند این اقدام میتواند درصورت لغو تعرفهها زیانده باشد. به علاوه شرکتهای برزیلی که از لوبیا برای تولید اقلام غذایی استفاده میکنند ممکن است بهدلیل روانه شدن حجم زیادی از لوبیا به چین و افزایش قیمتها با چالشهای جدی روبهرو میشوند.
این گزارش همچنین یادآور میشود درحالی که برخی از کشورها ممکن است با افزایش میزان صادرات خود مواجه شوند تاثیرات منفی جهانی این جنگ تجاری بر آثار مثبت آن چیره خواهد شد. یک نگرانی شایع تاثیر غیرقابل انکار تنشهای تجاری بر اقتصاد جهانی است که همچنان شکننده است. کسادی اقتصادی اغلب موجب نوسان قیمت اقلام خوراکی و برهم خوردن نظم بازارهای مالی و واحدهای پولی میشود که همگی این عوامل پیامدهای مخربی برای کشورهای درحال توسعه خواهد داشت. یکی از نگرانیهای اصلی آن است که تنشهای تجاری میتواند به جنگی میان واحدهای پولی بدل شود و از همینرو پرداخت بدهیهای کشورها با دلار دشوارتر از گذشته شود.
سرایت تنشها به عرصه جهانی
از موضوعات دیگری که موجب نگرانی کارشناسان و مفسران شده است اینکه ممکن است کشورهای دیگری نیز سیاستهای حمایتگرایی را درپیش بگیرند و بدین ترتیب این روند در عرصه جهانی متداول شود. با توجه به اینکه سیاستهای حمایتگرایانه بیش از همه به کشورهای با اقتصاد ضعیفتر صدمه میزند یک سیستم تجاری چند جانبه با عملکرد مناسب برای خنثی کردن صدمات حمایتگرایی و حفظ دسترسی کشورهای فقیرتر به بازارها دارای ضرورت بنیادی است.
درنهایت در یک اقتصاد بههم پیوسته جهانی و با مقابله به مثل قدرتهای تجاری به احتمال فراوان یک اثر دومینویی فراتر از مرزها و بخشهای مختلف در اقتصاد جهان حاصل میشود. افزایش تعرفهها نهتنها موجب صدمه دیدن تولیدکننده میشود بلکه تامینکننده مواداولیه را نیز با مشکلاتی مواجه میسازد. برای مثال میزان قابلتوجه کالاهای چینی که مورد هدف تعرفههای آمریکا قرار گرفته است میتواند بیشترین اثر تخریبی را بر ارزش زنجیره تامین مواد در شرق آسیا داشته باشد. تنشهای تجاری کنونی برای نخستینبار در اوایل سال ۲۰۱۸ و در زمانی که چین و آمریکا تصمیم گرفتند تا بر ۵۰ میلیارد دلار از صادرات یکدیگر تعرفه وضع کنند، کلید خورد. با این حال در اوایل دسامبر سال ۲۰۱۸ دو طرف توافق کردند تا افزایش تعرفهها را تا اول مارس ۲۰۱۹ متوقف کنند.
- 9
- 3