روزنامه جهان صنعت نوشت: دولت سیزدهم را میتوان پرادعاترین دولتی دانست که تاکنون زمامدار امور اقتصادی کشور شده است. هرچند تداوم رشد قیمت کالاها، افزایش رکود واحدهای تولیدی، سقوط آزاد ارزش ریال، رشد خیرهکننده قیمت دلار، تشدید تنشهای سیاسی با غرب و اعمال تحریمهای بیشتر علیه کشور نمایش عملکرد تیم اقتصادی دولت سیزدهم است، اما هریک از ارکان تیم اقتصادی به طور جداگانه از به راه افتادن قطار پیشرفت اقتصادی کشور خبر میدهند.
کارشناسان بر این باورند که پیچیدگیهای امروز اقتصاد ایران ریشه در دو مساله اساسی دارد؛ موضوع نخست را باید در سوءمدیریتها در حوزه تصمیمگیری، رانتجویی، ضعف سیستم بانکی و توسعهنیافتگی نهادهای مالی جستوجو کرد. موضوع دوم اما به تحریمها و دیپلماسی ضعیف ایران برمیگردد. برخلاف ادعای دولتیها که میگویند «اقتصاد ایران به تحریم گره نخورده است»، اثرات تحریم بر همه سطوح تصمیمگیری، از سیاستهای پولی و مالی گرفته تا سیاستهای صنعتی و اجتماعی دیده میشود. اثرات سوءتحریمها بر حوزه تصمیمگیری اقتصادی هم دیده میشود بهطوری که مقامات با هدف نادیده انگاشتن مساله تحریم عمدتا وارد مسیرهای انحرافی شدهاند. با توجه به افق تاریک اقتصاد ایران در سالهای پیشرو و بیانگیزگی تیم مذاکرهکننده برای احیای برجام، پرسش اساسی این است که آیا دولتمردان هنوز گره خوردن اقتصاد به تحریمها را باور ندارند؟
از زمانی که دولت سیزدهم بر سر کار آمده، ادعاهای بسیاری در زمینه بهبود وضعیت کشور مطرح شده است. این ادعاها تنها محدود به شرایط اقتصادی نبوده و مقامات مسوول از تلاش خود برای باز کردن گره تحریمها بسیار سخن گفتهاند. اما در یکسالونیم گذشته و با عملکردی که دولت سیزدهم داشته نه شرایط اقتصادی کشور بهتر شده و نه در کاهش تنشهای سیاسی با غرب به نتایج مثبتی رسیدهایم. آنطور که آمارها نشان میدهد، از سال گذشته تا به امروز ریال ۶۰ درصد سقوط کرده، تورم کالاهای اساسی و ضروری به بالای ۶۵ درصد رسیده، رشد تولید ناخالص داخلی بسیار محدود بوده و رکود در عمده بخشهای اقتصادی اعم از حوزه صنعت و ساختمان به چشم میخورد. به نظر میرسد ضعف عملکرد دولت در حوزه سیاستگذاری خارجی در کنار تحریمهای غرب علیه کشور، ریشههای اصلی تضعیف اقتصاد ایران بودهاند. برخی وزنه تحریم را سنگینتر از سیاستهای داخلی میدانند و میگویند که محدودیتهای اعمالشده علیه اقتصاد کشورمان موجبشده تصمیمگیران تمایلی برای اصلاحات ساختاری و حرکت در مسیر درست سیاستگذاری نداشته باشند.
دولتمردان اما همواره با این ادعا که «اقتصاد ایران به تحریمها گره خورده است» از تلاشهای بیدریغ خود برای بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت جامعه سخن میگویند. اما سوال اساسی این است که اگر سفره مردم به تحریم و برجام گره نخورده دلیل سقوط رفاهی خانوارهای ایرانی را باید در کجا جستوجو کنیم؟
تحریمها؛ از گذشته تاکنون
بررسیها نشان میدهد که اقتصاد ایران در ۴ دهه گذشته به طور مستمر زیر سایه تحریم بوده، اما شدت و ضعف آن در دورههای مختلف متفاوت بوده است. به نظر میرسد هدف تحریمهای آمریکا در ابتدا محدود کردن دسترسی ایران به درآمدهای ارزی از طریق توقیف داراییها و مهمتر از آن، کاهش ظرفیت و توانایی ایران برای تولید و صادرات نفت بود. برخی مطالعات نشان میدهد که دور اول تحریمها بعد از انقلاب، صادرات نفت ایران را که بیش از ۶ میلیون بشکه بود به نصف کاهش داد. نکته قابل توجه اینکه در هر دورهای که از شدت تحریمها کاسته شده، صادرات نفت کشور با افزایش همراه شده است. هرچند تمرکز عمده تحریمها کاهش توان کشور در صادرات نفت بوده اما تحریمهای سال ۲۰۰۷ که در ابتدا سرمایهگذاری در حوزههای نفت، گاز و پتروشیمی و صادرات محصولات پالایشی را هدف قرار داده بود، در نهایت به بانکها، بیمهها و حتی حوزه کشتیرانی هم رسید. نکته جالب توجه اینکه در دوره ریاستجمهوری اوباما تحریمها علیه ایران به حوزههای فرش، پسته و خاویار هم گسترش پیدا کرد. توافق بر سر برجام در سال ۲۰۱۳ که با کاهش برخی از تحریمهای آمریکا و لغو تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه ایران همراه شده بود، منجر به گشایشهای بسیاری در حوزههای اقتصادی شد. هرچند انتقاداتی به عملکرد دولت در آن زمان وارد بود، اما اهمیت رفع تحریمها بر بهبود وضعیت اقتصاد را نمیتوان نادیده گرفت.
اهمیت این مساله زمانی بیشتر میشود که بدانیم خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و در پیش گرفتن سیاستهای فشار حداکثری علیه ایران موجب شد صادرات نفت بهشدت کاهش یابد. در کنار آن، پیچیدگیهای اقتصاد ایران بیشتر شد و از آن سال تاکنون به طور مستمر شاهد افزایش تورم و کوچکشدن کیک اقتصادی کشور بودهایم. جهش قیمت ارز در مدت یادشده و صعود دلار از محدوده قیمتی ۵ هزار تومان به ۴۴ هزار تومان در سال جاری دلیلی روشن از اثر تحریمها بر اقتصاد ایران است. با مبنا قرار دادن قیمت دلار از زمان بازگشت تحریمهای سال ۹۷ تا امروز، مشخص میشود که ارزش ریال به میزان ۷۸۰ درصد سقوط کرده است.
اثرات تحریم
به طور کلی دیدگاهها در خصوص تاثیرات تحریم یکسان است. هرچند نمیتوان همه بحرانها و عملکردهای ضعیف در شاخص نرخ ارز، رشد تولید، اشتغال، مشارکت نیروی کار و آموزش متوسط را به تحریمها نسبت دارد اما تردیدی نیست که تحریمها بر اقتصاد ایران تاثیرات منفی بسیاری برجای گذاشته و در رشد پایین، تورم بالا و افزایش نوسانات اقتصادی و همچنین بحرانهای ارزی منعکس شده است. از نگاه کارشناسان، تحریم و تشدید چالشهای اقتصادی در سایه آن هم موجب کاهش رفاه خانوارشده و هم جریان سرمایهگذاری در تولید را به سمت سوداگری در داراییها منحرف کرده است. یکی از اثرات تحریمها، انحراف قیمتها و افزایش نابرابری درآمدی و فقر و همچنین شکاف درآمدی بین دهکهای بالا و پایین است. تحریم همچنین بر انحراف قیمتها و پیامدهای آن بر بهرهوری و اشتغال تاثیر گذاشته است. کارشناسان میگویند که رفع تحریمها و بهبود روابط سیاسی ایران با غرب اگر با اصلاحات اساسی بلندمدت پایدار اعم از اصلاحات در حوزه بانکداری، سیستم مالیات و یارانه، یکسانسازی نرخ ارز و مدیریت بهتر اقتصاد همراه شود، میتواند کشور را به رونق واقعی اقتصادی برساند.
با همه اینها به نظر میرسد دولت سیزدهم که بیش از یک سال است کشور را معطل مذاکرات و چانهزنیهای برجامی گذاشته، همچنان بر این باور است که تحریم تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته است. با این حال واقعیتهای اقتصادی نشان میدهند که در سایه تحریم و سوءمدیریت دولت، تورم در مسیر رشد است و نرخ ارز نیز جهشهای قابلتوجهی را تجربه کرده است. نکته قابل توجه آنکه با وجود ادعای تیم مذاکرهکننده برای گرهگشایی از تحریمها و صرف زمان طولانی برای این منظور، در ماههای اخیر و در سایه اعتراضات شاهد اعمال تحریمهای جدید علیه کشورمان بودهایم؛ موضوعی که میتواند به معنی تعمیق چالشها و مشکلات اقتصادی کشور باشد و نمی تواند قطار پیشرفت اقتصادی را به مقصد برساند.
- 15
- 6