جهان صنعت نوشت: انتقادها از دولت سیدابراهیم رییسی بالا گرفته است؛ همین چند روز پیش نماینده شهر بابک در مجلس شورای اسلامی ابراز عقیده کرد که باید یک ریزعلی خواجوی پیدا شود و قطار اقتصادی دولت را متوقف کند. این طعنه، در واقع اشاره به داستان دهقان فداکار دارد و منظورش این است که فاجعه در کمین حرکت اقتصادی دولت است و در صورتی که حرکت و روند فعلی اقتصادی دولت ادامه پیدا کند حتما دولت با فاجعه مواجه خواهد شد.
انتقاد از دولت و مسیری که طی میکند، فقط به انتقاد در نطقهای میان دستوری و یا تذکرات شفاهی و کتبی نمایندگان محدود نشده و هر چند این انتقادها بخش مهمی را در نقد رفتار و سیاستهای دولت تشکیل میدهد اما مجلسیها به جز انتقاد از سایر ابزار و امکانات خود برای تحت فشار قرار دادن دولت به منظور تصحیح رفتارها، استفاده کرده و میکنند. از جمله این امکانات طرح سوال ملی در صحن علنی است که تاکنون چند بار به دادن کارت زرد به وزیران منجر شده است. علاوه بر این نمایندگان مردم در بهارستان، از استیضاح برای دادن هشدار جدی و یا حذف برخی اعضای هیات وزیران هم بهره جستهاند و تلاش کردهاند تا به ابراهیم رییسی و همکارانش بفهمانند که مجلس با رویههایی که دولت در پیش گرفته موافق نیست و این سیاستها، سیاستگذاریها و تصمیمسازیها را مفید و به نفع کشور و ملت ایران نمیداند.
این انتقادها فقط از جانب نمایندگان مجلس شورای اسلامی ابراز نشده است، بلکه نمایندگان بخش خصوصی اقتصاد ایران در قالب اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی استانها و ایران که پارلمان بخش خصوصی و فعالان اقتصادی کشور به حساب میآیند نیز در ماهها و بلکه از ابتدای به روی کار آمدن دولت سیدابراهیم رییسی از تصمیمها و راهبردهای اجرایی دولت گلایه داشتهاند و این گلایهها را گاهی با صدای بلند ابراز کردهاند. در تمام این موارد وزیران و شخص رییسجمهوری همواره بر درستی و صحت راهبرد تدوین و تمهیدشده تاکید و انتقادها را رد کردهاند. نکته جالب آن است که مواضع بیانشده از جانب رییسجمهوری و همکارانش تقریبا درست بوده و در گفتار، اظهاراتی بیان شده که منطبق بر خواست و دیدگاههای کارشناسی بوده، اما از آنجا که عمل و رفتار، مشکلزا یا حلکننده مشکل است، گفتارها باید از پشتیبانی کردار و رفتار برخوردار میشد که چنین اتفاقی نیفتاده و به همین علت یا مشکل باقی مانده یا تشدید شده است.
جالب است چنین به نظر میآید که رییسجمهوری در موارد متعددی، خودناکارآمدی و ضعف کابینهاش را درک کرده و همکارانش را تغییر داده، اما در همین رفتار انتقاد مهمی که به سیدابراهیم رییسی وارد شده و میشود آن است که ضعف را درست تشخیص نداده و ضعیف را تغییر نداده است، چنانکه در همین شش تغییری که از ابتدای فعالیت کابینه در جمع همکاران دولت داده شده چنین به نظر میآید که تغییر افرادی مانند وزیر جهاد کشاورزی و معاون علمی رییسجمهوری بیش از آنکه دلایل حرفهای داشته باشد مبنایی سیاسی داشته است چنانکه برخی وزیران ضعیفتر مانند وزیر صمت، به لحاظ همین مبنای سیاسی یا قرابت شخصی از تغییر در امان ماندهاند.
از این بابت آنچه رییسی به عنوان اصلاح کابینه انجام داده اگرچه نمایش زیادی داشته و روی آن تبلیغات زیادی انجام شده، اما محتوای زیادی نداشته و اقناعکننده نبوده است.
ابراهیم رییسی، همکاران و حامیانش حتما میدانند که انتقادهایی که علیه رفتار، راهبردها و تصمیمهای دولت میشود اگرچه ممکن است گاهی دارای اهداف یا رویکردهای سیاسی هم باشد اما حتما مبنایی فنی و حرفهای دارد و از این بابت نمیتوان مخالفان دولت را به مزاحمت یا حاشیهسازی برای رییسی و همکارانش متهم کرد. در این صورت بهتر است رییسجمهوری و اطرافیانش به جای شکستن آینه، خود را اصلاح کنند.
نادر کریمیجونی
- 13
- 4