به گزازرش عصر ایران،در روزهای اخیر بانک مرکزی نرخ تورم مهر ماه ۱۳۹۶ را اعلام کرد. بر اساس سال پایه ۱۳۹۵، نرخ تورم ماه گذشته تک رقمی شده و در حد ۹.۸ درصد اعلام شد.
بانک مرکزی اخیرا سال پایه را از سال ۱۳۹۰ به سال ۱۳۹۵ تغییر داده و جلو آورده است. سال پایه با این هدف تعیین می شود و مبنا قرار می گیرد که افزایش قیمت های کالاها و خدمات مورد بررسی(۳۸۷ قلم)، با قیمت ها در سال پایه مقایسه شده و نرخ تورم محاسبه شود.
برخی از اقتصاددانان ایرانی اعتقاد دارند جلو آوردن سال پایه، موجب می شود نرخ تورم محاسبه شده کمتر از آنچه که هست و واقعیت دارد، نشان داده شود.
ابراهیم هادیان، لیسانس و فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه شیراز(۱۳۵۶ تا ۱۳۶۴) و دانشگاه علامه (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰) دارد و دکترای اقتصاد را به سال ۱۳۷۵ از دانشگاه لاف بارا واقع در شهر لاف بارا در بریتانیا دریافت کرده است.
دکتر هادیان، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، جزو اقتصاددانانی بود که طی نامه ای حمایت خود را از حجت الاسلام ابراهیم رئیسی اعلام کردند. این اقتصاددان اعتقاد دارد که جلو آوردن سال پایه، حداقل ۳ درصد تورم را کمتر نشان می دهد. گفت و گوی عصر ایران با او در ادامه می آید.
*بانک مرکزی نرخ تورم دوازدهه ماهه منتهی به مهر ماه ۱۳۹۶ را ۹.۸ درصد اعلام کرده است. این یکی از نرخ هایی است که بر اساس سال پایه آماری جدید یعنی سال ۱۳۹۵ محاسبه شده.با توجه به این که شما در مورد تاثیر سال پایه بر میزان نرخ تورم مطالعاتی انجام داده اید و در مصاحبه ای که ما با آقای دکتر جعفر قادری(اقتصاددان و نماینده سابق شیراز) داشتیم گفتند شما به این نتیجه رسیده اید که تغییر سال پایه در نرخ تورم تاثیر دارد می خواهیم بدانیم مطالعات شما در این زمینه از کجا شروع شد و چطور علاقه مند شدید این موضوع را بررسی کنید؟
-یک روال عادی است که در محاسبه تورم سالیانه، یک سال به عنوان سال پایه در نظر گرفته می شود. در زمانی که هر سال، نرخ تورم مثبت داریم چنانچه سال پایه را به سال جدید تغییر بدهیم و بر اساس سال پایه جدید، نرخ تورم را حساب می کنیم، نرخ تورم، کمتر نشان داده می شود.
به عنوان مثال اگر سال ۱۳۸۵ سال پایه باشد و ما بخواهیم نرخ تورم سال ۱۳۹۵ را حساب کنیم یک نرخ به ما می دهد.
از آنجا که هر سال، ما نرخ تورم مثبت داریم اگر سال پایه را از ۱۳۸۵ به ۱۳۹۰ تغییر بدهیم و تورم سال ۱۳۹۵ را حساب کنیم، یک عدد دیگر به ما خواهد داد که این نرخ، کمتر از عدد قبلی است.
دولت این کار را انجام داده است. البته بهتر است سال پایه، یک کم نزدیکتر به سال مورد مطالعه باشد. اما بحث مهم، مقایسه است. یعنی ما اگر تورم سال ۱۳۹۴ را با سال پایه ۱۳۸۵ بیان کنیم و تورم سال ۱۳۹۵ را مثلا با سال پایه ۱۳۹۰ بیان کنیم، تفاوت خواهد داست.
ما اگر نرخ تورم سال ۱۳۹۵ را با سال پایه ۱۳۸۵ حساب می کردیم حتما متفاوت از این نرخی می شد که الان اعلام کرده اند.
*شما دکترای اقتصاد از دانشگاه لاف بارا دارید که در بریتانیا است. آیا مطالعات خاصی در مورد آن کشور انجام دادید که چگونه سال پایه را برای اندازه گیری نرخ تورم تعیین می کند؟
-این که کشور خاصی را بررسی کرده باشم، نه ولی این یک بحث خیلی پایه است. ما سال پایه را بر اساس اقتصاد هر کشور تعیین می کنیم که باید دو یا سه ویژگی مهم داشته باشد.
یکی این که انتخاب سال پایه، بستگی به انتخاب محقق یا بانک مرکزی دارد. بالاخره یک گروه این کار را انجام می دهند و سال پایه را تعیین می کنند.
دوم این که سال پایه باید نزدیک به سال مورد بررسی باشد. ما اگر می خواهیم نرخ تورم سال ۱۳۹۵ را محاسبه کنیم، نمی توانیم سال ۱۳۸۰ یا سال ۱۳۸۵ را به عنوان سال پایه در نظر بگیریم. در این مدت، اقتصاد به قدری تغییر کرده است که سال ۱۳۸۰ نمی تواند سال شاخص یا سال پایه به حساب بیاید.
سوم این که نوسانات و تلاطم ها در آن سال در حداقل ممکن باشد. سالی که پُر تلاطم و پُر نوسان بوده و معیارهای اقتصادی آن سال از ثبات لازم برخوردار نبوده است، نمی تواند به عنوان سال پایه تعیین شود.
*آیا معیار خاصی وجود دارد که فاصله با سال پایه مثلا ۵ سال باشد یا ۷ سال باشد؟
-فاصله با سال پایه معمولا چیزی حدود ۵ سال یا ۶ سال است. این روال عمومی اکثر کشورها است. بستگی به شرایط خاص کشور هم دارد. هر ۵ سال یا ۶ سال، سال پایه تغییر می کند به سال جدید و سالی که انتخاب می شود سالی است که از ثبات قابل قبولی برخوردار است.
*اخیرا برخی مسئولان بانک مرکزی اعلام کردند که فاصله با سال پایه را از ۷ سال به ۵ سال کاهش داده اند و از این به بعد هر ۵ سال یک بار سال پایه به جلو آورده می شود. به نظر شما با این تغییر سال پایه، نرخ تورم چه مقدار کمتر نشان داده می شود؟
-ممکن است بگویند الان شرایط ما به صورتی است که ۷ سال زیاد است و ۵ سال بشود. ما نمی توانیم این کار را به عنوان ایراد بگیریم. مگر این که مطالعه کنیم و نظرات آنها را بررسی کنیم.
این مطالعه انجام نشده و زیاد هم مورد مناقشه نیست که ۷ سال بشود یا ۵ سال بشود. اما اگر نرخ تورم سال ۱۳۹۵ را بر اساس سال پایه ۱۳۸۵ یا سال پایه ۱۳۹۰ حساب کنیم چیزی حدود ۴ تا ۵ درصد، نرخ تورم متفاوت خواهد بود.
*سال پایه تا چند ماه قبل، همان سال ۱۳۹۰ بود و الان بانک مرکزی سال پایه را به سال ۱۳۹۵ تغییر داده است.
-من اخیرا محاسبه نکرده ام ولی با معیار قبلی پیگیری کرده بودم. برای مثال اگر بخواهیم نرخ تورم سال ۱۳۹۶ را با سال پایه ۱۳۹۰ بیان کنیم یا بر اساس سال پایه ۱۳۹۵ بیان کنیم، نرخ تورم حدود ۵ درصد به طور متوسط کمتر خواهد شد.
*روش مشخصی وجود دارد که شما به این نتیجه رسیده اید تغییر سال پایه می تواند به اندازه ۵ درصد نرخ تورم را کمتر نشان بدهد؟
-بله. فرمول دارد و ظرف یک ساعت می شود آن را محاسبه کرد. البته بانک مرکزی تعداد ۳۰۰ و خرده ای کالا و خدمت را بررسی می کند. من نمی توانم همه آنها را حساب کنم. چون ما اطلاعات و آمار دقیق را نداریم و این اطلاعات را در اختیار ما قرار نمی دهند.
فرمول ساده ای هست و می توانیم حدودا بگوییم. این تفاوت ۵ یا ۶ درصدی که من می گویم حدودی است. اگر بخواهیم دقیق حساب کنیم ما باید چند صد قلم کالایی که بانک مرکزی در نظر می گیرد و بر آن اساس شاخص قیمت را حساب می کند و قیمت های سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ را داشته باشیم، تا بتوانیم به عدد مشخصی برسیم و ببینیم دقیقا چه فرق می کند.
حرفی که می زنم یک معیار ریاضی است. در جایی که نرخ تورم مثبت داریم ما اگر سال پایه را بالا ببریم حتما نرخ تورم کمتر نشان داده می شود.
*بانک مرکزی در سال ۱۳۹۰ تعداد ۳۸۵ قلم کالا و خدمات را در ۷۹ شهر کشورمان برای اندازه گیری تورم بررسی کرده. در سال ۱۳۹۵ همان تعداد ۷۹ شهر بررسی شده و تعداد کالاها و خدمات به ۳۸۷ قلم افزایش پیدا کرده است.
در سال ۱۳۹۰ تعداد ۱۶ هزار خانوار اطلاعات و آمار خودشان را برای بررسی نرخ تورم به بانک مرکزی داده اند ولی تعداد خانوارها در سال ۱۳۹۵ به ۱۷ هزار و ۶۰۰ خانوار افزایش پیدا کرده است.
این تغییرات و تحولات در تعداد خانوارها و اقلام مورد بررسی چه تاثیری می تواند در اندازه نرخ تورم داشته باشد؟
-این ۱۶ هزار خانوار که به ۱۷ هزار خانوار افزایش پیدا کرده است تاثیر چندان قابل توجهی در این محاسبه ندارد. وقتی تعداد را زیادتر می گیرید، نتیجه واقعی تر می شود.
اگر مثلا ۲۰ درصد از همه خانوارهای ایرانی را بررسی کنیم یک جواب خواهیم داشت و اگر به ۲۵ درصد برسد یک جواب دیگر می دهد که به اعتقاد ما، این ۲۵ درصد به واقعیت نزدیک تر است.
با این حال، تفاوت آن قدر چشمگیر نیست که بخواهیم روی آن مانور بدهیم. دلیل اولیه اش هم این است که این خانوارها تقریبا مشابه رفتار می کنند.
*به نظر شما همان تغییر سال پایه عمدتا می تواند بر اندازه نرخ تورم تاثیر بگذارد. درست است؟
-اثربخشی تغییر سال پایه به مراتب بیش تر است. البته اقلامی که اضافه شده، مهم است. اگر ما کالایی را اضافه کنیم که تغییرات قیمتی چندانی نداشته یا کالایی را حذف کنیم که افزایش قیمت چشمگیری داشته است، طبیعتا این نوع اقدامات روی متوسط قیمت اثر می گذارد.
به هر صورت سبد کالا و تعداد کالایی که بررسی می کنیم بسیار مهم است. الان مردم ما کاهش نرخ تورم را لمس نمی کنند. می دانید چرا؟ برای این که مردم، بیش تر با خوراکی ها و آشامیدنی ها سر و کار دارند و افزایش قیمت این اقلام، بعضا بالای ۲۰ درصد و ۳۰ درصد است.
از این جهت است که من و شما می گوییم تورمی که ما احساس می کنیم به مراتب بیش تر از آن نرخی است که دولت اعلام می کند.
*دولت کالاها و خدمات مورد بررسی را در ۱۲ گروه طبقه بندی کرده و گروه اول مربوط به خوراکی و آشامیدنی ها است. گروه ۹ هم اقلام مرتبط با تفریح و امور فرهنگی است.آیا بانک مرکزی صرفا همان اقلام خوراکی و اشامیدنی را بررسی کند و نرخ تعورم اقلام امور فرهنگی و تفریحی را حساب نکند؟
-استاندارد بین المللی این است که همه اقلام را با هم محاسبه کند. بنده و شما آن چیزی که به عنوان تورم بیان می کنیم و گله مند هستیم، مربوط به نوشیدنی ها و خوراکی ها و آشامیدنی ها و اقلامی از این قبیل است.
برای مثال من و شما شاید کمتر روی اقلام فرهنگی و تفریحی و اقلامی مثل آنها حساس باشیم. به همین دلیل من و شما آن نرخ تورم ۹.۵ درصد را احساس نمی کنیم. من و شما ۲۰ درصد افزایش قیمت خوراکی و آشامیدنی ها را احساس می کنیم.
*برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند سالی به عنوان سال پایه آماری باید در نظر گرفته شود که یک اتفاق مهم و بحران مثل جنگ رخ داده و قیمت ها به شدت افزایش پیدا کرده باشد.
-سالی که اتفاق خاصی رخ داده باشد نمی تواند معیار باشد. سال پایه یعنی این که شما یک خط کش می خواهید بگیرید و اقلام را با این خط کش اندازه بگیرید. سال پایه باید ثبات اقتصادی قابل توجهی نسبت به بقیه سال ها داشته باشد.
*سال ۱۳۸۳ در دهه گذشته به عنوان سال پایه در نظر گرفته شده بود و بعد سال ۱۳۹۰ به عنوان سال پایه بوده است. در سال ۱۳۹۰ که نرخ دلار شدیدا افزایش پیدا کرد و تلاطم اقتصادی ایجاد شد آیا تغییر سال پایه از ۱۳۸۵ به ۱۳۹۰ را منطقی نمی دانید؟
-ما باید سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۵ را بررسی کنیم. به لحاظ شرایط عمومی اقتصادی و نه یک شاخص خاص، کدام سال مناسب تر است؟
افزایش نرخ ارز از اواخر سال ۱۳۹۰ و اوایل سال ۱۳۹۱ شروع شد. از این رو بین این سال ها اعتقاد این است که سال ۱۳۹۰، سال نسبتا مناسب تری بوده است.
شما نمی توانید مثلا سال ۱۳۹۴ را در نظر بگیرید. باید چیزی حول و حوش سال ۱۳۸۹ یا سال ۱۳۹۰ یا سال ۱۳۹۱ باید انتخاب می شد که آن معیار ۵ سال یا ۷ سال مراعات شود.
*همان طور که از تغییر سال پایه از ۱۳۸۳ به ۱۳۹۰ دفاع می کنید از سال پایه ۱۳۹۵ دفاع نمی کنید؟
-از سال پایه ۱۳۹۵ دفاع نمی کنم. البته اقتصاد، تغییرات بنیادین زیادی در ۱۰ سال تجربه می کند. به همین دلیل سال پایه هر ۵ سال یا ۶ سال یک بار باید تغییر کند. اما درباره سال ۱۳۹۵ دلیل خاصی اعلام نکرده اند.
چرا صبر نکردند که سال ۱۳۹۷ یا سال ۱۳۹۸ برسد و بعد یک سال جدید در نظر بگیرند؟ این که آیا نظرشان این بوده که نرخ تورم را کمتر نشان بدهند، من نمی توانم قسم بخورم که به این دلیل این کار را انجام داده اند.
*آقای علیرضا مقتدایی که مدیر کل آمارهای اقتصادی بانک مرکزی هستند در مورد تغییر سال پایه همیشه می گویند سلیقه مردم و سبک زندگی تغییر کرده است.در سال ۱۳۹۵ بعد از دو دهه نرخ تورم تک رقمی شد و در خرداد و مرداد ۱۳۹۶ مجددا دو رقمی و ۱۰ درصد شد. در شهریور امسال نرخ تورم ۹.۹ درصد شد و در مهرماه ۹.۸ درصد.همان آقای مقتدایی گفته بودند که نرخ تورم مرداد ۱۳۹۶ با سال پایه ۱۳۹۵ در حد ۱۰ درصد است و اگر سال پایه ۱۳۹۰ را در نظر بگیریم نرخ تورم مرداد ۱۳۹۶ در حد ۱۰.۳ درصد می شود. گفته بودند تغییر سال پایه فقط حدود ۳ دهم واحد تاثیر دارد.
-ایشان برآورد کرده اند و من نمی توانم بگویم غلط است ولی اگر من اطلاعات ایشان را می دیدم می توانستم به شما جواب بدهم. من نمی توانم حرف ایشان را تایید کنم که اگر سال پایه را از ۹۰ به ۹۵ بیاوریم در حد ۳ دهم تاثیر دارد.
با محاسبات و مطالعاتی که داشته ام حداقل برای این چند سالی که هر سال تورم ۱۵ درصد و ۲۰ درصد داشته ایم قطعا تفاوت بیش از این است.
اگر سال های قبل را در نظر بگیریم که تورم بیش از ۳۰ درصد بود، این تفاوت خودش را بیش تر نشان می دهد. برداشت من این است که تفاوت بیش از این است که آقای مقتدایی اعلام کرده اند.
من می توانم بگویم تغییر سال پایه می تواند بالای ۳ درصد در نرخ تورم تاثیر بگذارد و آن را کمتر نشان بدهد.
*شما پیش از این گفتید تغییر سال پایه ۴ تا ۵ درصد تورم را کمتر نشان می دهد. پس حداقل ۳ درصد را اعتقاد دارید؟
-آن ۴ تا ۵ درصد مربوط به سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ است که من بررسی و مطالعه کردم. در آن سال ها، چون نرخ تورم سالیانه بالای ۲۰ درصد بود تفاوت بیش تر است.
از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۵ چون نرخ تورم، کاهش داشته است ممکن است تفاوت در حد آن ۵ یا ۶ درصد نباشد و مقداری کمتر باشد. اما من این ۳ دهم را که آقای مقتدایی گفته اند قبول ندارم.
با توجه به معیارهای موجود، ممکن است بگوییم کمتر از ۵ درصد ولی ۳ دهم، بحث غیر قابل دفاعی است.
*بر این اساس نرخ تورم ۱۰ درصدی که بانک مرکزی برای مرداد ۱۳۹۶ اعلام کرده است به نظر شما در حد ۱۳ درصد یا ۱۴ درصد است؟
-با توجه به نرخ تورم سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، نرخ تورم مرداد امسال با سال پایه ۱۳۹۰ حداقل باید ۱۳ درصد باشد.
*اولین گروه از گروه های ۱۲ گانه کالاها و خدمات مورد بررسی بانک مرکزی، مربوط به اقلام «خوراکی و آشامیدنی» است. گروه «دخانیات» هم داریم و همچنین گروه های «پوشاک و کفش» و «حمل و نقل».بانک مرکزی تورم گروه خوراکی را ۱۱.۴ درصد و تورم دخانیات را ۴ دهم درصد اعلام کرده و نرخ کلی کشور هم ۹.۸ درصد شده. بانک مرکزی باید یک نرخ تورم هم اعلام کند که فقط خوراکی و آشامیدنی ها را بررسی کند تا اعتماد مردم به آمارها افزایش پیدا کند؟
-در همه جای دنیا یک معیار کلی وجود دارد و همه کشورها آن را به عنوان یک شاخص کلی برای اقتصاد عنوان می کنند. آن هم این است که میانگین وزنی همه این اقلام را در نظر بگیرند.
البته میانگین وزنی، مهم است که این اقلام و گروه ها چند درصد وزن سبد هر خانوار را در ایران تشکیل می دهد. ممکن است دخانیات ۲ درصد باشد و خوراکی ۶۰ درصد هزینه خانوارها را به خود اختصاص بدهد.
این تفاوت ها را لحاظ می کنند و یک میانگین را به عنوان نرخ تورم سالانه اعلام می کنند. رویّه ای که بانک مرکزی در پیش گرفته است رویه غیر استانداردی نیست.
*چه کاری انجام شود که اعتماد به نرخ های اعلام شده افزایش پیدا کند و آمار اعلامی مورد پذیرش قرار بگیرد؟
-این اعتماد زمانی به وجود می آید که به خود مسئولان اعتماد داشته باشید. ما نمی توانیم برای تک تک مردم توضیح بدهیم که چگونه حساب کرده ایم. برای مثال وقتی شما به من اعتماد داشته باشید حرف من را قبول می کنید.
یکی از عواملی که موجب اعتماد به آمارهای رسمی می شود اعتماد به مسئولان است. ما باید تلاش کنیم اعتماد مردم به نظام و مسئولان افزایش پیدا کند. در آن صورت اعتقاد و اعتماد به آمارهای رسمی، به سر جای خودش برمی گردد.
*حتی با وجود اعتماد در نهایت اعتقاد دارید که تغییر سال پایه، مقدار تورم را کمتر نشان می دهد.
-قطعا. شک نکنید. همین آقای مقتدایی هم که در بانک مرکزی مسئولیت دارد معتقد هستند که تغییر سال پایه تاثیر می گذارد. ما در مقدار تفاوت داریم. آقای مقتدایی می گوید تغییر سال پایه از ۹۰ به ۹۵ در حد ۳ دهم کمتر نشان می دهد.
من می گویم برای سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ حول و حوش میانگین ۵ درصد کمتر نشان داده می شود و تغییر سال پایه از ۹۰ به ۹۵ چیزی بیش از ۳ دهم است.
- 15
- 4
