به گزارش تابناک، صبح دیروز، رئیس مرکز آمار ایران در یک نشست خبری با اعلام جزئیات نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵ اعلام کرد که بر اساس این سرشماری، هم اکنون در کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر جمعیت در در قالب ۲۴ میلیون خانواده در حال زندگی هستند.
در این نشست خبری «امیدعلی پارسا»، اضافه کرد: بر اساس نتایج سرشماری سال اخیر نرخ متوسط رشد جمعیت ۱.۲۴ می باشد که رشد جمعیت شهری مثبت ۱.۹۷ درصد و نرخ رشد جمعیت روستایی منفی ۰.۷۳ درصد است. تغییرات بعد (اندازه) خانوار نسبت به سال ۹۰، ۰.۲- درصد است که این رقم در مورد بعد خانوار شهری به همین ترتیب، ولی در مورد خانوارهای روستایی ۰.۳- است.
رئیس مرکز آمار ایران افزود: جمعیت کشور در حالی در سال ۱۳۹۵ به رقم ۷۹ میلیون رسیده که نسبت به سال ١٣٩٠ نزدیک به ٤ میلیون و ٧٧٦ هزار نفر افزایش یافته است. در این بین تعداد خانوار ایرانی نیز که در سال ۱۳۹۰ حدوداً ۲۱ میلیون نفر بود، در سال ١٣٩٥ به ٢٤ میلیون و ١٩٦ هزار و ٣٥ رسیده است که نسبت به سال ١٣٩٠ حدود ٣ میلیون خانوار افزایش داشته است.
این آمار اگرچه در بخش های مختلف مثل آنجایی که اشاره به کاهش بعد خانوار و کاهش عجیب نرخ رشد جمعیت در روستاها دارد، نگران کننده و نشان از برخی پیامدهای منفی اجتماعی دارد، اما شاید نگران کننده ترین بخشش، آنجایی باشد که به تعداد خانه های خالی در کشور اشاره دارد.
در رابطه با این بخش از جزئیات سرشماری سال ۹۵، رئیس مرکز آمار کشور گفت: واحدهای مسکونی خالی در سال ۹۰ حدود یک میلیون و ۶۶۳ هزار واحد مسکونی بود که در سال ۹۵ به دو میلیون و ۵۸۷ هزار واحد رسیده است. این رقم در تهران به تنهایی ۴۹۰ هزار واحد مسکونی خالی است؛ رقمی که در ۵ سال گذشته ۳۲۷ هزار واحد بود و در این ۵ سال افزایش قابل توجهی داشته است.
در یک نگاه کلی می توان گفت در طول ۵ سال گذشته تعداد خانه های خالی کشور از ۱ میلیون ۶۶۳ هزار به ۲ میلیون ۵۸۵ هزار و در شهر تهران از ۳۲۷ هزار به ۴۹۰ هزار واحد مسکونی خالی رسیده است. افزایش آمار خانه های خالی در سراسر کشور و به ویژه شهر تهران که بنا به گفته رئیس مرکز آمار کشور دو برابر شده است، حاوی پیام های نگران کننده و عجیبی است.
بر اساس آمار ارائه شده در طول ۵ سال گذشته تعداد خانوارهای ایرانی به میزان ۳ میلیون افزایش داشته است و این یعنی قاعدتاً باید ۳ میلیون خانه جدید برای آن ها ساخته و یا خانه های خالی پیشین پر شده باشد. اما نه تنها این اتفاق نیافتاده بلکه بیش از ۱ میلیون خانه خالی به آمار سال ۹۰ افزوده شده است.
بر اساس این دو آمار متفاوت ولی به هم مرتبط، یعنی تعداد خانواده های افزایش یافته (۳ میلیون نفر) و تعداد خانه های مسکونی خالی از سکنه (۲ میلیون و نیم)، در شرایط ایده آل انتظار این است که همه خانواده های ایران صاحب خانه ملکی و یا استیجاری باشند و این تعداد خانه خالی مازاد بر نیاز جامعه باشد. اما آیا واقعاً چنین است؟
اگر تعداد خانوارهایی که در این ۵ سال بر آمار پیشین افزوده شده را کنار بگذاریم، سئوال دیگر این است که علت افزایش دو برابری خانه های خالی در این سال ها چه بوده است؟ آیا واقعاً هم اکنون ما در جامعه برای همه خانواده های کشور خانه به اندازه کافی خانه مسکونی اعم از ملکی و استیجاری داریم و این ۲ میلیون ۵۰۰ هزار خانه خالی، اضافه بر نیاز جامعه است؟
پاسخ این سئوال با یک نگاه کلی به وضعیت جامعه و خانواده هایی که با مشکل خانه امن و ارزان روبه رو هستند، قطعاً منفی است.
شاید برای پاسخ به چرایی این روند، یعنی افزایش خانه های خالی بتوان اینگونه نظر داد که در سال های گذشته رفته رفته خانه های خالی، از یک دارایی مصرفی به یک دارایی سرمایه ای و پس اندازی تبدیل شده اند.
در همه این سال ها عده ای با ساخت خانه های جدید و احتکار آنها منتظر فروش آن به قیمت ایده آل مانده اند که آنهم به دلیل رکود مسکن محقق نشده است. عده ای دیگر نیز با تملک خانه های ویلایی و اصطلاحاً دوم، از آنها برای فصل یا ماه های مشخصی از سال به عنوان محل تفرج و تفریح استفاده می کنند؛ مواردی که انتظار می رود با احیای قانون قدیمی اخذ مالیات از خانه های خالی که قرار است از سال آینده آغاز شود، با محدودیت روبه رو شود و تعدادی از مالکان مجبور شوند یا خانه های خود را بفروشند و یا به مستأجر واگذار کنند.
فارغ از قانون اخذ مالیات تصاعدی از خانه های خالی از سکنه که بر اساس آن انتظار می رود در سال های آینده آمار این خانه ها کاهش یابد، این آمار گویای موضوع مهم دیگری نیز هست. اینکه عده ای از خانواده های کشور از نظر مالی متمکن هستند که دو خانه و بعضاً چند خانه دارند ولی از آن سو عده ای بدون سرپناهی امن، با دردسرهای فراوانی در مسیر زندگی رو به رو هستند.
بر این اساس انتظار می رود سیاست های آتی و بالادستی کشور به گونه ای تنظیم و اجرایی شود که اگر دوباره در آینده شاهد وجود خانه خالی در جامعه بودیم، این موضوع نه به دلیل احتکار خانه و یا تضاد طبقاتی موجود در جامعه بلکه به دلیل انتظار جامعه برای تشکیل خانواده های جدید و تحویل این خانه ها به آنها باشد.
- 18
- 2