به گزارش سرپوش، در متنی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد و دست به دست چرخید و کاربران این شبکهها را با شک و گمان مواجه کرد، آمده بود: «قیمت بویینگ ۷۰۷ حدود چهار میلیون دلار است که میشود ۴۰ میلیارد تومان ...واقعا ایران آنقدر ثروتمند است که برای حمل ۳۰ تن گوشت وسیله چهل میلیاردی با ۱۶ نفر خلبان و خدمه و سوخت و هزینههای دیگر میفرستد؟ ۳۰ تن گوشت یخی را میشد تنها با سه تریلی ساده درمدت یک هفته از قرقیزستان وارد ایران کرد... ضمن اینکه ۷۰۰ گوسفند تنها یک گله کوچک گوسفند در تمام روستاهای ایران است...»
انتشار این پیام در شبکههای اجتماعی موجب شد برخی کارشناسان هوانوردی دیدگاههای خود در مورد آنچه در این پیام آمده بود را بیان کنند.
بهروز حیدریان کارشناس هوانوردی درگروه تلگرامی «خلبان عیسیخان اشتوداخ» نوشت: قیمت هواپیما ارتباطی به نوع کاربری آن ندارد، کما اینکه این هواپیما با نیم قرن پرواز در کاربریهای مختلف در کشور، دهها بار بیشتر از هزینه خرید خودش ارزش آورده است.
او تاکید کرد: اما، مسئله این است که فرضاً این هواپیما میتوانست بار بیشتری حمل کند تا متوسط CATK (هزینه هر تن کیلومتر موجود) پایین برود، در واقع مسئله گوشت مهم نیست، مسئله مهم میزان آن و نوع هواپیما که پر هزینه و پر مصرف است، میباشد.
وی گفت: خیلی وقتها، شرکتهای کارگو نامه حمل میکنند، نمیتوان گفت چون هزینه MD11 شرکت فِداِکس ١٤٠ میلیون دلار است پس نباید بسته پستی حمل کند یا خریدهای اینترنتی مردم از سایت آمازون را حمل کند و غیره...
حیدریان افزود: حالا محاسبه کنید فرضا هزینه یک ساعت پرواز یک بویینگ ٧٠٧ را بهطور متوسط حدود ۹۰۰۰$ دلار در نظر میگیریم و مسافت را هم ۱۱۵۴ ناتیکال مایل، حدود کمی کمتر از ٣ ساعت زمان پرواز،
۳ x $9000 = $27,000
USD to IRR conversation Rate = 1/10,000
So
$۲۷,۰۰۰ x IRR10,000 = IRR 270,000,000 Million
IRR 270m / 30,000 KG = IRR 9,000 (Toman / KG)
این کارشناس تاکید کرد: با محاسبه فوق، حدوداً کیلویی ٩٠٠٠ تومان هزینه حملونقل گوشت از بیشکک به تهران شده است که البته فکر میکنم ٧٠٧ میتواند حدود ٥٠ تن بار حمل کند و در آن صورت هزینه حمل هر کیلو گوشت ٤٨٠٠ تومان میشد (۰.۵۴$) تقریبا ۵۰ سنت...
او اظهار کرد: حالا اگر این محموله با کامیون حمل میشد و برای کامیون بهطور کل ١٠٠٠ دلار هزینه حملونقل در نظر بگیریم از بیشکک به تهران، هزینه حمل یک کیلو گوشت ٣٣٣ تومان تقریبا
۹۰۰۰/۳۳۳ = ~۲۷
حیدریان گفت: بنابراین تقریبا حمل با این هواپیما ٢٧ برابر گرانتر از حمل با تریلی است.
بیشتر بخوانید:
- جزييات سقوط هواپيمای ۷۰۷ ارتش
- فیلم/ لحظه نجات تنها بازمانده سقوط هواپیمای باری ارتش در کرج
- فیلم/ ناگفته های تنها بازمانده سانحه هواپیمای «بوئینگ ۷۰۷» ارتش
محمدرضا ابراهیمپور از دیگر کارشناسان حاضر در گروه نیز با بیان اینکه مقایسه ارزش بار و ارزش هواپیما، نشان از بیاطلاعی نویسنده از بسیاری مسائل اقتصادی کلان در کشور دارد، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم محاسبه کنیم که ارزش هر وسیله چقدر است و چقدر بار با آن جابهجا میشود، دیگر هیچ کسی شاید با کامیون ۴۰۰ میلیون تومانی شن و ماسه ۲۰۰ هزار تومانی را نباید جابهجا کند. در مثال بنده نسبت ارزش وسیله دوهزار برابر بار است و در مثال یادشده تنها ۳۰ برابر. این قیاس، قیاس مع الفارق است.
وی افزود: باید دید که از نظر درآمد-هزینهای، هر مرتبه حمل (فارغ از ارزش محموله) در یک مسیر مشخص چه میزان هزینه دارد و با توجه به حاشیه سود شرکت، قیمت دهی شود. حال اگر خریدار خدمات حمل هوایی را نسبت به زمینی انتخاب کرد، باید اهالی صنعت خوشحال باشند، چرا که یکی از اصول رقابت در انتخاب وسیله و شیوه حملونقل، افزایش مطلوبیت آن (شامل زمان، هزینه، راحتی و ...) نسبت به سایر وسایل است.
وی گفت: نکته بعدی این است که هفته گذشته رئیس جمهور کشور از بیمار بودن شرایط اقتصادی گفتند و اینکه دولت مجبور است حجم وسیعی ارز دولتی در اختیار وارد کنندگان گوشت بهعنوان کالای اساسی بگذارد که با توجه به نیاز بازار و به صورت خرید تضمینی، گوشت را عموماً از کشورهای شمالی و CIS به سازمان تنظیم بازار میرسانند.
از طرف دیگر روزانه صدها رأس گله کشور از طریق مرزهای دریایی جنوب، غرب و شرق کشور در حال قاچاق است.این موضوع هم مثل سوخت یارانهای است، چرا که دولت هزینه فراوانی برای تأمین و واردات خوراک دام با نرخ دولتی کرده و قیمت تمام شده دام در کشور پائینتر از کشورهای همسایه است و یکسری افراد فرصتطلب، منافع شخصی خود را در تعارض با منافع ملی، مقدم میدانند.
این کارشناس اظهار کرد: همچنین مشخصاً در خصوص وارادات گوشت گرم (غیریخ زده)، سازمان تنظیم بازار و بازرسان وزارت بهداشت بازه زمانی ۷۲ ساعته از زمان کشتار تا عرضه در فروشگاهها تعیین کرده که در صورت تجاوز از این زمان، گوشتها قابل فروش نخواهند بود. از بسیاری شهرهای نزدیکتر همسایه مانند آستراخان و داغستان با توجه به فاصله کمتر تا ایران، گوشت با کامیونهای یخچالدار وارد میشود، اما از فواصل دورتر مانند قزاقستان و قرفیزستان با توجه به مدت حمل، از حمل هوایی استفاده میشود. اتفاقا اگر ارتش توانسته باشد هواپیمای باری خود را حداقل برای توجیهپذیر بودن نگهداری آن، با توجه به هزینههای پارکینگ فرودگاه و ...در این خصوص به کار گرفته و درآمدزایی داشته باشد، باید به او تبریک گفت.
ابراهیمپور گفت: به نظر میرسد صنعت حملونقل هوایی کشور در بخشهای مختلف ارائه خدمات و بازرگانی فاصله زیادی با وضعیت مطلوب دارد، اما در خصوص حملونقل هوایی بار، این فاصله بسیار بیشتر و متاسفانه غیرقابل قبول است. در صورت توسعه حمل بار هوایی در کشور وضعیت اشتغال، کارایی زیرساختها و ... میتواند بهبود قابل لمسی بیابد که گویا هنوز در اولویت مدیران و اصحاب صنعت قرار نگرفته است.
به گزارش سرپوش، فروهر یکی دیگر از کارشناسان نیز گفت: این پروازها توسط شرکت خصوصی انجام نمیشود که بخواهند از نظر علم اقتصاد، سود و زیان انجام آن را برآورد کنند و ببینند در صورت به صرفه نبودن، انجامش ندهند. اینها توسط دولت انجام میشود و همانطور که میدانید مسئله مدیریت هزینهها و بازدهی و سود حاصله در اقتصاد دولتی چندان جایگاهی ندارد.
وی افزود: از این گذشته موضوع اصلی تامین گوشت است، در چنین شرایطی وقتی که نیاز باشد گوشت برای کشور وارد کنند، مسئله هزینههایی که در راه تهیهاش صرف میشود (هزینه استهلاک هواپیما و ...) مطرح نیست چرا که هدف از وارد کردن این محموله، سود اقتصادی نبوده، بلکه تامین نیاز مردم است. در نتیجه نگاه کردن از منظر کاست بنفیت در همچین موضوعی توجیهی ندارد یعنی نهادی که این کار را انجام میدهد چنین نگاهی ندارد.
این کارشناس ادامه داد: در نهایت هم گوشت وارداتی، دو حالت دارد. گرم و یخی که اگر گرم بخواهند گرم وارد بازار کنند، باید بلافاصله بعد از کشتار توزیع شود در نتیجه اگر با تریلی حمل شود و ۲ هفته در راه باشد گوشت یخی میشود. البته نیازی به توضیح نیست که پشت این مسایل هم مثل همه مسائل دیگر موضوعاتی است چرا که با هزینه گزاف گوشت گرم وارد میکنند، اما از آن طرف گوشت گرم تولید داخل به بیرون قاچاق میشود.
- 49
- 3
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۱۱/۱ - ۱۲:۲۸
Permalink