
«هر سال اول تابستون که میشه استرس عجیبی ته دلم میشینه، اگه امسال صاحبخونه اجارهبها رو بالا ببره، چطوری میتونم از پسش بربیام؟ جواب خونواده رو چی بدم؟ چطوری قانعشون کنم از غرب تهران بیان جنوب شهر؟...»، نگرانی تمام وجود را گرفته؛ مرد میانسالی که در تاکسی سمند زردرنگ کنار راننده نشسته و بدون اینکه حواسش به سوار و پیاده شدن مسافران پشت سریاش در اتومبیل باشد، یکریز از چالشهای زندگیاش تعریف میکند.
گاهی سرفه امانش نمیدهد و رشته کلام از دستش در میرود، اما به محض اینکه کمی آرامتر شد، دوباره شروع به حرف زدن میکند؛ «امسال اگه همسرم قهر کنه بره دیگه نمیرم دنبالش، طلاقش میدهم خلاص، انتظار داره با این قیمتها تازه تو غرب تهران براش خونه بخرم، میگه خسته شدم از خونهبهدوشی»، پیرمرد راننده که انگار این حرفها برایش تازگی نداشته باشد، با خونسردی تمام کرایه مسافر خانمی را که گفته زیر پل عابر پیاده میشود، حساب میکند و گاهی سرش را به نشانه تایید تکان میدهد؛ همین تایید کافیاست تا داغ دل مرد مسافر تازه شود؛ «مگه اونایی که مولوی، شوش یا نازیآباد زندگی میکنند چه فرقی با ما دارند که همسر و دختر من راضی نیستن این طور جاها زندگی کنند؟ من همین ۱۰ سال هم خیلی هنر کردم که تونستم با این قیمت اجاره تو غرب نگهشون دارم....»، به همین حرفها که میرسد به مقصد میرسم و مرد میانسال را با دلی پر از قیمت اجارهبها در پایتخت با راننده تاکسی تنها میگذارم.
ماجراهای این چنینی را قبلا بارها شنیده بودم، اما هیچ کدامشان به این اندازه ذهنم را درگیر نکرده بود، اینکه فردی بخواهد بخاطر قیمت گزاف مسکن و ناتوانی در خرید خانه به فکر رها کردن خانه و زندگیاش باشد اتفاق تلخی است. یعنی بحران مسکن تا مرز از پاشیدن خانوادهها هم پیش رفته؟ راستی چند خانواده از یکسال گذشته تا همین حالا با بالا رفتن قیمت خانه از هم پاشیدهاند یا در هر حال فروپاشی هستند؟ شاید اگر آمار رسمی در این باره وجود داشت حالا در رسانهها خیلی سر و صدا کرده بود، اما آنچه که آمارهای رسمی میگویند تنها افزایش سرسامآور قیمت اجارهبهاست و انگار کسی از زاویه به داستان بالا رفتن قیمت خانه و اجارهبها نگاه نمیکند.
رشد اجارهنشینی و نرخ اجارهبها
تعداد اجارهنشینها در پایتخت در حالی هر سال بالاتر میرود که بر اساس آمارهای رسمی افزایش ۹۰درصدی قیمت مسکن میزان اجارهبها را نیز بالا برده است. اواخر زمستان سال گذشته بود که آمارهای وزارت راه و شهرسازی و مرکز آمار حکایت از رشد ۳۵درصدی اجاره نشینی در پایتخت کردند.
این ماجرا در حالی اتفاق افتاد که رشد قیمت مسکن در یکسال گذشته و تاخیر در خرید خانه باعث شد تا تقاضا به سمت بازار اجاره افزایش یابد. ماجرای افزایش تقاضا در کلانشهرهایی که معمولا با کمبود عرضه مواجه هستند نیز بهانه خوبی به دست صاحبخانهها داد تا قیمت اجارهبها را افزایش دهند. این داستان با همه تلخیهایش به سال ۹۸ هم رسید و حالا نیز رشد نرخ اجارهبها معیشت را برای بسیاری از اقشار ضعیف سخت کرده است. البته داستان رشد قیمت مسکن و اجارهبها مدتهاست که اتفاق افتاده و از اواخر زمستان سال ۹۶ قیمت مسکن در پایتخت رشد عجیبی را تجربه کرده و این موضوع در رشد نرخ اجارهبها تاثیرگذار بوده است. هر چند برخی از آگاهان اقتصادی علت اصلی نرخ اجارهبها را نرخ تورم و تغییراتی که در نرخ سود بانکی ایجاد شده عنوان میکنند، اما با توجه به نبود قانون قیمتگذاری در بازار مسکن بهنظر میرسد که مشاوران املاک و صاحبخانهها نیز از هر موقعیت سیاسی و اقتصادی سوءاستفاده میکنند و به نفع خودشان قیمتها را افزایش میدهند.
قهر مستاجران و کوچ به حاشیه شهرها
تمام این عوامل باعث شد که از ابتدای سال گذشته شاهد افزایش ۴۰درصدی اجاره بها در شهر تهران باشیم. البته واقعیت بازار معمولا اعداد و ارقام بالاتری را از میزان افزایش قیمت اجاره بها نشان میدهد. این افزایش در نرخ اجارهبها در حالی اتفاق افتاده است که پیشبینی کارشناسان در سال گذشته حکایت از این داشت که قیمت مسکن در سال جاری کمتر از نرخ تورم رشد خواهد کرد. اما در حالی نرخ تورم ۱۲ ماه منتهی به تیر سال جاری به ۴۰.۴درصد رسید که طی یکسال اخیر یعنی از تیرماه ۹۷ تا تیرماه سال جاری، قیمت مسکن در پایتخت با رشد ۹۱.۵درصدی از حدود متری هفتمیلیون تومان به ۱۳.۳ میلیون تومان رسیده است و این موضوع در رشد نرخاجاره بها نیز موثر بوده است.
محسن یکی از مستاجرانی است که با دریافتی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان در ماه اینطور به «همدلی»، میگوید: «شهریور سال گذشته آپارتمانی بسیار قدیمی که فاقد آسانسور است را در صادقیه به صورت رهن کامل اجاره کردم و حالا بعد از یکسال صاحبخانه با وجود اینکه واحد مسکونی بسیار کهنه است ۲۵ درصد بر میزان رهن خانه اضافه کرده که پرداخت این مبلغ را ندارم؛ مگر طی یکسال گذشته چقدر با این مبلغ حقوق میتوانستم پسانداز کنم که حالا بتوانم ۲۵ میلیون دیگر به رهن خانه اضافه کنم». مریم دختر پرستاری است که در مرزداران زندگی میکند و سال گذشته یک واحد ۹۰ متری در طبقه پنجم را رهن کرده، هر چند واحدی که او با خانواده چهار نفرهاش در آن ساکن است امکاناتی از قبیل آسانسور دارد ، اما میگوید صاحبخانه به دلیل اینکه مبلغ رهن خانه را از ۱۲۵ میلیون تومان به ۲۶۰ میلیون رسانده است، دیگر راضی به زندگی در آن خانه نیستم و به دنبال خانهای با اجارهبهای کمتر هستم، هر چند بعید به نظر میرسد با ۱۲۵ میلیون تومان بتوانم در محل قبلی و نزدیک به محل کارم خانه مناسبی پیدا کنم».
حالا که بر اساس آمارهای رسمی، تعداد مستاجران در دو دهه گذشته ۱.۷ برابر شده، کاربران فضای مجازی هشتکی به نام صاحبخانه خوب ایجاد کردهاند و در برنامههای رسانههای ملی نیز پویشهایی برای فرهنگسازی در میان صاحبخانهها ایجاد شده تا میزان اجارهبها افزایش نیابد یا در حداقل ممکن باشد. حالا چند وقتی میشود که شبکه سوم سیما با راهاندازی پویشی با عنوان صاحب خانه خوب، از مالکان مسکن میخواهد با توجه به مشکلات اقتصادی در سال جاری، میزان اجارهبها را افزایش ندهند یا افزایش حداقلی دهند. در این پویش همچنین از مستاجران خواسته شده است نام صاحبخانهای که با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی اجارهبها را افزایش نداده است برای برنامه ارسال کنند.
کاربران فضای مجازی نیز همزمان با داغ کردن هشتگ #صاحبخانه _خوب نسبت به راهاندازی این پویش واکنش دادند و تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند؛ در میان نظرات کاربران، نظرات خیلی از مستاجران را میتوان دید که ظاهرا از نرخ اجارهبها و رفتار صاحبخانه خود راضی هستند، اما با این همه کم نیستند انتقادهایی که از صاحبخانهها به دلیل رشد عجیب نرخ اجارهبها مطرح شده است؛ «سال قبل ۱۲۰ میلیون و امسال ۱۴۰ میلیون بابت رهن خانه ۹۰ متری در نواب پرداخت کردهام؛ یعنی ۲۰ میلیون در یکسال بر نرخ اجاره بها اضافه شده»، «من در خانهای زندگی میکنم که صاحبخانه هر سال قیمت اجاره را افزایش میدهد، اما حتی دستی به سر و روی خانه نمیکشد و یک خانه چهل ساله را با قفلهای خراب و دیوارهای ترک برداشته به من اجاره داده است»، «پول پیش خانهام سال گذشته پنج میلیون تومان بود و امسال به ۵۰ میلیون رسیده است».
این ماجراها در حالی اتفاق افتاده است که به گفته نائب رئیس اول اتحادیه صنف مشاوران املاک، ۹۸ درصد مستاجران توان افزایش نرخ اجاره بها را ندارند. اواخر بهار همین امسال بود که حسام عقبایی به ایرنا گفت: «:در سال های اخیر همواره قیمت مسکن رشد صعودی داشته است تا جایی که در سال ۹۶ رشد قیمت مسکن باعث شد که بخش عمده ای از مستاجران ما از نقاط شمالی شهرهای بزرگ به نقاط میانی و ازنقاط میانی به نقاط جنوب شهر مهاجرت کنند؛ حتی مستاجران جنوب شهر هم مجبور به مهاجرت به حاشیه شهرهای بزرگ شدند». نائب رئیس اول اتحادیه صنف مشاوران املاک ادامه داد: «رشد اجاره بها در سال ۹۷ بیشتر از دوماهه سال ۹۸ بود و دلیل آن این بود که قیمت مسکن در سال ۹۷ بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافت و این توقع به صوررت منطقی برای مالکان به وجود آمد که اجاره بها افزایش یابد».
عقبایی نتیجه گیری کرد: «در این شرایط اینکه مستاجر بتواند از پس رشد قیمت مسکن بر بیاید شدنی نیست؛ صاحبخانه ها نیز توقع نداشته باشند رشد اجاره بها با رشد قیمت مسکن تناسب داشته باشد مستاجران ما ظرفیت رشد اجاره بها را ندارند».
او ادامه داد: «از آنجایی که رشد قیمت مسکن صددرصد بوده است مالکان می گویند رشد اجاره بهامنطقی است اما نباید توقع داشت رشد اجاره بها هم صد درصد رشد داشته باشد در این صورت همه باید تهران را ترک کنند.لذا ظرفیت افزایش اجاره بها بیشتر از ۲۰ درصد در شهرهای بزرگ وجود ندارد؛ در شهرهای متوسط نیز بین ۱۰ تا ۱۵ درصد و در شهرهای کوچک به دلیل توازن بین عرضه وتقاضا احتمال افزایش قیمت خیلی ضعیف است». هر چه که هست، کابوس اجارهنشینی هر سال به مراحل وحشتناکتر خود میرسد و این داستان همچنان ادامه دارد، این در حالی است که سیاستهای قوی از سوی دولت در زمینه کنترل این بازار روی کار نیامده است.
طرحهای تشویقی برای سازندگان مسکن استیجاری ارائه شود
سید محمود فاطمی عقدا- در سالهای اخیر افزایش تعداد مستاجران به علت دو اتفاق مهم صورت گرفته است. طی سالهای ۷۵ تا ۹۲ وضعیت بازار مسکن مطلوب بود و افزایش چندانی در قیمتها وجود نداشت. بنابراین مردم از توان خرید کافی برای تهیه مسکن برخوردار بودند. اما در آنسالها بسیاری از سرمایهداران ترجیح دادند تا سرمایههای خود را به سمت بازار سرمایه یا بخش تولید ببرند. چرا که سود خوبی در این فعالیتها وجود داشت و هنوز تولید در رکود قرار نگرفته بود. این نوع سرمایهگذاری و حرکت به سوی تولید باعث شد تا بر تعداد مستاجران طی آنسالها افزوده شود. این یعنی زمانی شرایط تامین مسکن وجود داشت، اما تعداد مستاجران افزایش یافت. به عبارتی در روزهایی که اوضاع اقتصادی بهتر بود، عده زیادی در تولید سرمایهگذاری کردند و به همین دلیل از خرید مسکن خودداری کردند.
این در حالی است که از یکسال گذشته تاکنون میزان مستاجران نه به دلیل سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی یا بورس بلکه به خاطر کاهش قدرت خرید مردم افزایش یافته است. در واقع از یکسال گذشته به دلیل اینکه در بخشهای مختلف تولیدی رکود ایجاد شد، دیگر سرمایهها به سمت تولید یا بورس هدایت نشدند و بنابراین از سال گذشته تاکنون نمیتوان گفت که افزایش تعداد مستاجران به دلیل جاری شدن سرمایهها به سمت دیگر بخشهای اقتصادی است، بلکه به دلیل کاهش قدرت خرید مردم است که اجازه خرید مسکن را به اقشار مختلف نمیدهد. حالا اگر شرایط فعلی ادامه داشته باشد و روز به روز به دلیل کاهش توان خرید مردم، بر تعداد مستاجران افزوده شود، این یک علامت نگران کننده در اقتصاد است و دولت باید برای از میان بردن این شرایط اقدامات لازم را انجام دهد. یکی از راهکارهای مناسب که میتواند از سوی دولت انجام شود استفاده از طرحهای تشویقی برای افرادی است که مسکن استیجاری میسازند و در اختیار افراد اجارهنشین قرار میدهند.
فاطمه آقاییفرد
- 15
- 4