پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳
۰۸:۵۶ - ۱۹ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۴۹۳۶
صنعت و معدن

درگذشت معمار توسعه صنعتی ایران

رضا نیازمند,اخبار اقتصادی,خبرهای اقتصادی,صنعت و معدن
دهه ۴۰ شمسی را در تاریخ اقتصاد ایران باید دوران طلایی صنعتی شدن و راه‌اندازی کارخانه‌های متعدد به خصوص از سوی بخش خصوصی در کشور دانست و بی‌شک مرد اول این تحول کسی نیست جز رضا نیازمند.

به گزارش خبرآنلاین، رضا نیازمند، بنیان‌گذار سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بنیان‌گذار سازمان مدیریت صنعتی، نخستین مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران و معاون وزیر اقتصاد ایران در دهه ۴۰ صبح امروز در بیمارستان شریعتی تهران در ۹۶ سالگی درگذشت. رئیس اتاق تهران مسعود خوانساری سال گذشته به پاس چندین دهه فعالیت اقتصادی تاثیرگذار دکتر رضا نیازمند به او نشان امین‌الضرب را اهدا کرد.

از کودکی تا سازمان برنامه

 رضا نیازمند در کتاب خاطراتی که از زندگی‌اش تحت عنوان «تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران‏» به همت دکتر علی‌اصغر سعیدی منتشر شده است، پدر و مادرش را همدانی معرفی می‌کند و می‌گوید که خودش به دلیل کوچ اجباری خانواده و فرار پدرش از دست ماموران رضاشاه در کرمانشاه به دنیا آمده است. پدرش از تجار مشهور همدان بوده ولی در کودکی او بر اثر بیماری سل جانش را از دست می‌دهد. نیازمند می‌گوید: «مادرم مجبور به تامین هزینه ما شد بدون اینکه سرمایه‌ای داشته باشد. تنها داشته‌اش یک چرخ خیاطی بود و یک اتو که پدر برایش خریده بود.»

او از شش سالگی وارد مدرسه صفوی تهران شد و پس از پایان دوران ابتدایی برای ادامه تحصیل به مدرسه علمیه و سپس دارالفنون رفت که آن زمان مشهورترین دبیرستان ایران بود. با پایان تحصیل برای کمک به مادرش قصد داشت مشغول کار شود و حتی شغلی در یک مغازه تعمیر پمپ آب پیدا کرد اما وقتی با ناراحتی مادرش رو به رو شد به جای کار دنبال ثبت‌نام در دانشگاه رفت و در این بین متوجه تبلیغاتی شد که در روزنامه‌ها برای تاسیس دانشکده صنعتی ایران و آلمان منتشر شده بود؛

پس با توجه به علاقه‌اش به صنعت و کار صنعتی در این دانشکده ثبت‌نام کرد و در رشته مهندسی معدن و ذوب فلزات فارغ‌التحصیل شد و پس از آن در کارخانه ونک که آلمانی‌ها راه‌اندازی کرده بودن به عنوان مهندس کارخانه مشغول کار شد. کارخانه‌ای که در زمان جنگ جهانی برای تولید ماسک ضد گاز ساخته شده بود و بعد از آن تبدیل به مرکز تعمیرات کارخانجات کشور شده بود.

رضا نیازمند با توجه به تلاش و کار زیاد پله‌های ترقی را بسیار سریع در این مجموعه طی کرد و در سال ۱۳۲۴ مدیرفنی و معاون کارخانجات ونک شد. او در این کارخانه کار ساختن قطعات یدکی برای کارخانجات نساجی را انجام می‌داد تا از تعطیلی آن جلوگیری کند. البته کار صنعتی و درآمد خوب تنها خواسته و رویاهای زندگی‌اش نبود، او علاقه بسیاری به ادامه تحصیل در آمریکا داشت و برای رسیدن به هدفش تلاش بسیاری کرد. خودش می‌گوید که یک سال طول کشید تا یک بلیت رفت و برگشت خرید و به آمریکا رفت.

با ورود به نیویورک در رشته مدیریت صنعتی و حسابداری صنعتی تحصیل را شروع کرد و بعد از مدتی در یک سینما کار پیدا کرد و با ۱۲۵ دلار حقوق هفتگی مسئول سالن نمایش و پاره کردن بلیت شد و به این شکل از پس هزینه‌های تحصیل و زندگی بر آمد. البته او در نیمه‌های تحصیل به دلیل بیماری مادرش سریع به ایران بازگشت و ترجیح داد پیش او بماند. خودش در کتاب خاطراتش می‌گوید: «از ادامه تحصیل صرف‌نظر کردم، به ایران برگشتم. گرچه نتوانستم دکترا بگیرم ولی حداقل اینکه جزو هم‌وطنان فرنگ رفته شدم.»

 او با توجه به رشته تحصیلی درآمریکا در سال ۱۳۲۹ جذب سازمان برنامه شد که در آن سال‌ها تازه تاسیس شده بود و در آن مستشاران فرنگی هم‌چون «ترن برگ» آمریکایی، کار می‌کردند. نیازمند در این دوره ۴ سال در سازمان برنامه در بخش‌ها و حوزه‌های مختلف به عنوان عضو هیات مطالعات استان پنجم، عضو هیات مطالعات سازمان برنامه، مشاور مستشاران آمریکایی و ریاست قسمت طرح‌های سازمان کار کرد. در این سال ها نیازمند با ترن برگ «رفیق» شد؛ او علاقه بسیاری به رضا نیازمند پیدا کرده بود و به او توصیه کرد که برای ادامه تحصیل به آمریکا برود و خودش نیز برای او یک معرفی‌نامه و تشویق‌نامه نوشت که به گفته نیازمند برایش سال‌ها «آتیه‌ساز» بود.

مدتی بعد از این توصیه رضا نیازمند ترجیح داد به حرف او گوش کند و بار دیگر برای ادامه تحصیل به آمریکا بازگردد. او در سال ۱۳۳۳ در رقابت بورس فولبرات آمریکا قبول شد و دوباره راهی این کشور شود، البته این بار او به همراه همسرش که تازه زندگی مشترک‌شان را تشکیل داده بودند به آمریکا رفت. نیازمند آن زمان ماهانه ۲۳۰ دلار برای هزینه مسکن و غذا کمک هزینه دریافت می‌کرد.

او به دانشگاه سراکیوس نیویورک رفت تا در رشته مدیریت صنعتی که علاقه بسیاری به آن داشت تحصیل کند. در این دوره توانست به عضویت انجمن مدیریت آمریکا و انجمن بین‌المللی مدیریت هم در بیاید ولی این بار نیز به دنبال شدت گرفتن بیماری مادرش باردیگر تحصیل را نیمه‌کاره گذاشت و دکترا نگرفته به ایران بازگشت و برای کار به سازمان برنامه رفت. نیازمند خود را به ابوالحسن ابتهاج که آن دوران رئیس سازمان برنامه بود (کسی که از او به عنوان پایه‌گذار برنامه‌ریزی توسعه در ایران یاد می‌شود) معرفی کرد و مدارک تحصیلی‌اش را نشان داد و ابتهاج نیز از او خواست که در سازمان برنامه مشغول به کار شود.

خود درباره آن سال‌ها چنین می‌گوید: «ابتهاج گفت در به در دنبال آدمی مثل تو می‌گشتم. من رفتم افرادی را از موسسه «جرج فرای شیکاگو » را آوردم ولی کسی نیست از اینها استفاده کند، تو از این ساعت رئیس ایرانی این اداره و رابط بین شخص من و این گروه هستی.» مشاورین موسسه فرای که ۷ نفر بودند برای رسیدگی به نواقص مدیریت در کارخانجات و تهیه پیشنهادات اصلاح امور به ایران آمده بودند. نیازمند به کمک این مشاورین بیش از ۵۰ نفر کارشناس را در این دوره تربیت کرد.

پس از این دوره که با اتمام ماموریت کارشناسان موسس فرای و رفتن ابتهاج از سازمان برنامه همراه بود رضا نیازمند هم از سازمان برنامه به شرکت نساجی ایران رفت و ریاست هیات مدیره این شرکت و مدیرعاملی نساجی مازندران را برعهده گرفت و این کارخانه را که ۱۰ سال زیان‌ده بود ظرف یک سال به سوددهی رساند و برای اولین بار در کشور گزارش عملکرد سالانه نوشت.

پس از این عملکرد درخشان در سال ۱۳۴۰ مدیرعامل شرکت مصالح ساختمانی و سال ۱۳۴۱ رئیس مرکز راهنمای صنایع و با حفظ سمت ناظر دولت در بانک توسعه صنعتی و معدنی شد؛ او دیگر خود را به عنوان یک مدیر بسیار توانمند صنعتی در کشور نشان داده بود و همین هم شد که وقتی در سال ۱۳۴۲ علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد (مردی که نیازمند او را پدر تکنوکراسی ایران می‌داند) شد، برای معاونت صنایع و معادن کسی را بهتر از رضا نیازمند ندید.

 از معاونت صنایع و معادن تا سازمان گسترش و نوسازی صنایع

دهه ۴۰ شمسی را در تاریخ اقتصاد ایران باید دوران طلایی صنعتی شدن و راه‌اندازی کارخانه‌های متعدد به خصوص از سوی بخش خصوصی در کشور دانست و بی‌شک مرد اول این تحول کسی نیست جز رضا نیازمند. او فعالان اقتصاد و تجار بسیاری را که واردکننده بودند به راه‌اندازی کارخانجات در کشور تشویق کرد و از فعالان بخش خصوصی حمایت کرد تا صنایع جدید را وارد کشور کنند و حاصل حمایت‌ها و مدیریت این مرد راه‌اندازی کارخانه‌هایی همچون خودروسازی، اتوبوس‌سازی، لوازم خانگی، لوازم الکتریکی و... شد.

او در خاطراتش از آن دوران این چنین تعریف می‌کند: «پنجشنبه‌ها می‌نشستیم تصمیماتی می‌گرفتیم که جلوی پای صنعتگران باز باشد و در این دوران شرایط برای راه‌اندازی صنایع بزرگی چون خودرو، لوازم خانگی و... فراهم شد.»

در این بین و همزمان با معاونت وزارت اقتصاد دو سال (سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳) نماینده دولت ایران در هیات مدیره سازمان بهره‌وری آسیایی در توکیو و یک دوره ریاست این سازمان را هم برعهده داشت و در پایان حضورش در این سازمان به دلیل ایده‌ها و کارهایش برای توسعه صنعتی درآسیا «نشان درجه یک طلا» از این سازمان دریافت کرد.

علاوه براین یکی دیگر از افتخاراتی که رضا نیازمند همزمان با حضور در وزارت اقتصاد به دلیل شایستگی‌هایش کسب کرد، عضویت در هیات امنای دانشگاه شریف بود که تا زمان انقلاب هم ادامه داشت. البته با راه‌اندازی این دانشگاه در سال ۱۳۴۴ به او پیشنهاد ریاست دانشگاه داده شد ولی قبول نکرد و ترجیح داد در کارهای صنعتی و دولتی حضور داشته باشد. او در این سال‌ها با حفظ سمت در وزارت اقتصاد مدتی هم سرپرست گروه برنامه‌ریزی صنایع و عضو هیات مطالعه قرار داد ذوب‌آهن با روس‌ها شد.

علاوه بر این یکی از تحولات مهم در دهه ۴۰ تاسیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از سوی رضا نیازمند بود که همچنان نیز بعد از حدود ۵۰ سال پابرجاست. سازمانی که در سال ۱۳۴۶ نیازمند بعد از سفر شاه به ایتالیا و بازدید از موسسه نوسازی صنعتی ایتالیا، مامور راه‌اندازی‌اش شد. او سازمان گسترش و نوسازی صنایع را با ۲۱ کارمند در ساختمانی در خیابان طالقانی راه‌اندازی کرد.

در آن سال‌ها  ماحصل فعالیت‌های سازمان گسترش تاسیس چهار کارخانه ماشین‌سازی اراک، ماشین‌سازی تبریز، تراکتورسازی تبریز و آلومینیوم اراک بود که دانش فنی آن را از کشورهای رومانی، روسیه، چکسلواکی و لهستان خریداری شد و نیازمند مدیرانی نخبه و کارآزموده از جمله محمدتقی توکلی (کسی که از او به عنوان مرد صنعت آذربایجان یاد می‌شود و پدرش کارخانه کبریت توکای را تاسیس کرد) را برای آنها انتخاب کرد.

علاوه براین در همین مدت به دستور او شهر صنعتی تبریز و اراک نیز ساخته شد. نیازمند به دلیل خدمات ارزشمندی که در این سال‌ها انجام داد و نقش اساسی که در صنعتی شدن کشور داشت نشان درجه اول «آبادانی و پیشرفت» دریافت کرد.

راه اندازی مس سرچشمه و خرید اورانیوم ۱۷ سال نیروگاه بوشهر

 تقریبا با پایان یافتن دهه ۴۰ رضا نیازمند هم از سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران استعفا داد، او دیگر تمایل چندانی به کارهای دولتی نداشت اما استعفا و رفتنش همزمان با تاسیس شرکت معدن مس سرچشمه شده بود، شاه و وزیر اقتصاد با توجه به تجربه صنعتی و مدیریتی نیازمند اصرار بسیاری داشتند که او راه‌اندازی مهم‌ترین و بزرگ‌ترین معدن کشور را در دست بگیرد، اما نیازمند مخالفت می‌کرد تا اینکه در نهایت پذیرفت و از سال ۱۳۵۱ رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت مس سرچشمه شد؛ معدنی که با گذشت ۴ دهه همچنان یکی از افتخارات ملی محسوب می‌شود.

راه‌اندازی معدن مس سرچشمه با توجه به عظمت کار ۳ سال به طول انجامید و در نهایت در سال ۱۳۵۴ این معدن افتتاح شد و او به پاس تلاش شبانه‌روزی‌اش نشان درجه دو تاج را دریافت کرد. او برای راه‌اندازی مس سرچشمه که همزمان با ملی شدن معادن مس شیلی بود با شرکت آمریکایی آناکاندا که تجربه و دانش فنی بسیاری داشت و سال‌ها در کشور شیلی کار کرده بود قراردادی مهم بست که در بهره‌برداری مس سرچشمه نقش اساسی داشت.

البته نیازمند مدت زیادی بعد از راه‌اندازی معدن مس سرچشمه در این مجموعه نماند، فشار کار زیاد او را بیمار کرده بود و حتی مدتی برای مداوا به آمریکا رفت و در نهایت پس از افتتاح مس سرچشمه از این کار استعفا داد و دیگر کار دولتی انجام نداد.

در این سال‌ها و بعد از حدود ۳۰ سال کار و فعالیت مستمر صنعتی و مدیریتی و رضا نیازمند دیگر علاقه چندانی به شغل‌ها و موقعیت‌های دولتی نداشت و بیشتر ترجیح می‌داد که جذب بخش خصوصی شود و یا کاری شخصی راه بیندازد. او به دنبال کار می‌گشت تا این که از طریق دوستش دکتر اعتماد در سازمان انرژی اتمی پیشنهادی به او داده شد. خود در این باره می‌گوید: «دکتر اعتماد گفت ما تا حالا سه میلیارد دلار برای نیروگاه بوشهر خرج کرده‌ایم ولی یک کیلو اورانیوم هم نداریم.پیشنهاد کرد من شرکتی برای تامین سوخت نیروگاه چه از طریق خرید اورانیوم و چه از طریق اکتشافات در ایران و خارج تشکیل بدهم و طبق قراردادی ماموریت تامین نیروگاه‌های اتمی را به عهده بگیرم.»

پس از این بود که نیازمند شرکت یوریران را تاسیس کرد و توانست با قراردادی که با شرکت معدن راسینگ به امضا رساند سوخت ۱۷ سال نیروگاه بوشهر را تامین کند. شرکت نیازمند همچنین برای اولین بار عملیات ژئوفیزیکی و تحقیقاتی برای کشف اورانیوم در ایران انجام داد. او در این سال‌ها برای انجام کارهای شرکتش سفرهای بسیاری داشت و در یکی از همین مسافرت‌ها که برای تهیه تجهیزات به سوئد رفته بود از وضعیت بد برخی از کارخانجات این کشور همچون ولوو با خبر شد که در آستانه ورشکستگی بود، نیازمند از طریق رئیس اتاق صنایع سوئد بازدیدی از کارخانه ولوو داشت و پیشنهادهایی برای تغییر مدیریت در این کارخانه برای بالا رفتن بهره‌وری داد که با استقبال رو به رو شد و باعث شد او مدتی مشاور این کارخانه باشد؛

توصیه‌ها و راهنمایی‌های نیازمند خیلی زود جواب داد و کارخانه ولوو نجات پیدا کرد، پس از آن روش مدیریتی او در کارخانجات دیگری هم در سوئد مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت منجر به دریافت نشان و لقب شوالیه از سوی پادشاه سوئد برایش شد.

پس از پیروزی انقلاب رضا نیازمند برای سال‌ها به آمریکا رفت و در این دوران درآن جا ادامه تحصیل داد و دکتری خود را در رشته مدیریت صنعتی (که نیمه‌کاره مانده بود) و علاوه بر آن در رشته مدیریت بازرگانی گرفت. او چند سالی بود که دوباره به ایران بازگشته بود و در خانه‌ قدیمی‌اش زندگی می‌کرد. بخش زیادی از روز او به مطالعه، تحقیق و نگارش کتاب و خاطراتش اختصاص داشت.

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش