با تشدید تنشها بین روسیه و غرب و تلاش برای کاهش اتکای کشورهای اروپایی به گاز وارداتی از مسکو، کشورهای جایگزین مانند قطر، الجزایر و آذربایجان از نقش کانونی برخوردار شدند. در این راستا، قطر به دلیل داشتن میادن مشترک با ایران«پارس جنوبی/ گنبد شمالی» نقش مهمتری خواهد داشت. اکنون، این کشور به دنبال انعقاد قراردادهای بلندمدت به شرکتهای اروپایی و چینی است. برای نمونه، اخیرا شرکت «قطر انرژی» از امضای قرارداد ۱۰ میلیارد دلاری با شرکت «تکنیپ» برای سرمایهگذاری مشترک برای توسعه میدان گازی گنبد شمالی این کشور خبر داد. این قرارداد شامل ساخت دو کارخانه مایعسازی گاز (الانجی) با ظرفیت سالانه ۱۶ میلیون تن (تقریبا معادل ۲۱ میلیارد متر مکعب) است و پروژههای جانبی دیگری خصوصا درزمینه زیستمحیطی را نیز شامل میشود.
همچنین، قطر با امضای قراردادی ۲۷ ساله که «طولانی مدتترین» قرارداد تامین گاز در جهان محسوب میشود، متعهد به تامین گاز طبیعی مایع (LNG) مورد نیاز چین شد. بر پایه این قرارداد که میان شرکت قطر انرژی و سینوپکِ چین منعقد شد، شرکت دولتی قطر سالانه چهار میلیون تن الانجی به چین صادر خواهد کرد. مطابق اعلام سعد شریدا کعبی، وزیر انرژی قطر، گاز صادراتی به چین از محل توسعه برداشت از میدان گنبد شمالی که با ایران مشترک است و به پارس جنوبی شهرت دارد، تامین خواهد شد. قطر اخیرا برای افزایش بیش از ۶۰ درصدی تولید الانجی از میدان گنبد شمالی تا سال ۲۰۲۷، پروژهای ۲۸ میلیارد دلاری را با شرکتهای اروپایی و آمریکایی امضا کرده است. بنابراین این تحولات و برنامههای قطر تاثیر عمیقی بر جایگاه ایران در بازار انرژی و ژئوپلیتیک آن خواهد داشت.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در گفتوگو با توسعه ایرانی در مورد برنامه قطر در میدان پارس جنوبی/ گنبد شمالی گفت: براساس برآوردها تولید گاز قطر از ۷۷ میلیون تن کنونی به ۱۲۴ میلیون تن تا آغاز بهار ۲۰۲۷ افزایش خواهد یافت و عملا قطر تبدیل به بازیگر اصلی بازار LNG خواهد شد. از همین روی، قطر به دنبال قراردادهای بلندمدت ۱۰ و ۱۵ ساله با شرکتهای غربی بوده و نزدیک به ۳.۵ برابر سرمایهگذاری قبلی، سرمایهگذاری جدید وارد میدان پارس جنوبی خواهد کرد.
وی ادامه داد: قطر برای توسعه پارس جنوبی اقدامات مهمی انجام داده است؛ نخست اینکه قطرپترلیوم، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده گاز مایع جهان، مالکیت قطر گاز را گرفت تا چارچوب حقوقی قراردادها را تغییر دهد. در این راستا، برنامه اصلی کار روی میدان پارس جنوبی است تا از رهگذر توسعه میدان و کاهش هزینه برداشت تا ۱۵ درصد؛ از نظر هزینه تولید در جهان پیشرو باشد. اگر قطر موفق به کاهش ۸ درصدی نیز شود، هیچ کشوری در منطقه نمیتواند با آن رقابت کند. برای نمونه هزینه برداشت ایران، قابلمقایسه با قطر نیست چون نسبت هزینه برداشت به بازده ایران، ۲۷۷ درصد میانگین خلیج فارس و ۳۱۵ درصد قطر است. یعنی بازدهی سرمایه گاز ایران برای فوریه ۲۰۲۳ تقریبا ۱۴.۷ درصد قطر بود.
این کارشناس ارشد انرژی تصریح کرد: براساس برنامه کشورهای منطقه مانند عربستان، عراق و قطر؛ میانگین برداشت از حوزههای انرژی در ۱۰ تا ۱۲ سال آینده به حداکثر میرسد. یعنی نباید انتظار کنترل قیمت از سوی کارتلهای نفت و گاز را داشته باشیم. همچنین با افزایش تقاضا برای انرژیهای جدید و کاهش مصرف سوختهای فسیلی به دلیل اهداف اقلیمی و هزینهها، احتمالا در مراحل پایانی استفاده از سوختهای فسیلی هستیم. برای نمونه، هرچند زغال سنگ در حال حاضر استفاده میشود اما دیگر تاثیرگذاری آن مانند بازه سالهای ۱۸۸۸تا ۱۹۲۳میلادی نیست.
عمادی ادامه داد: از همین روی، برداشت حداکثری از میادین تبدیل به هدف اصلی کشورها شده و میادین مشترک نیز جزو بخش اصلی محسوب میشود. در همین راستا، عراق تولید از میادین مشترک با ایران را بهطور بیسابقهای افزایش خواهد داد و احتمالا کار ایران را سخت میکند. در مورد پارس جنوبی نیز قطر به دنبال برداشت حداکثری گاز و حتی نفت از این میدان است که چند تاثیر جانبی دارد، نخست اینکه اروپا دیگر پذیرفته که همکاری گازی با ایران ممکن نخواهد بود. در این راستا، مشاهده میشود که شرکتهای بزرگ اروپایی مانند توتال هیچ برنامهای برای ورود به بازار ایران ندارند و حتی سال گذشته، استاتاویل در نشست هلند اعلام کرد که ایران جزو اهداف توسعهای آن نیست.
مشاور اقتصادی در نهادهای اقتصادی اروپا تصریح کرد: پذیرفتن اینکه ایران از همکاری انرژی با اروپا خارج شده، باعث میشود امکان سرمایهگذاری سنگین برای افزایش برداشت نیز در پارس جنوبی کاهش یابد. در نتیجه، میزان برداشت ایران با برداشتی که قطر میکند یا خواهد کرد کاهش مییابد و عملا ایران پس از قطر و شرکتهای بزرگ اروپایی تبدیل به بازیگر درجه سوم میشود. انتخاب شرکتهای همکار نیز نشان میدهد که قطرپترولیوم تا چه اندازه هوشیارانه تصمیم گرفته و حداکثر تولید را با حداقل هزینه انجام خواهد داد. در مجموع، ایران از اولویت همکاری شرکتهای اروپایی خارج و در مقابل قطر و عراق بهسمت افزایش همکاری خواهند رفت.
عمادی افزود: شرکتهای اروپایی در حال مذاکره با عراق در مورد همکاری به ویژه در میادین مشترک با ایران هستند. البته بحث مهم با قطر است چون پارس جنوبی در آن قرار دارد و مهمترین مسئله برای اروپا نیز گاز است. عملا قطر تبدیل به شاه کلید عرضه گاز اروپا میشود که در ۱۰ سال آینده پیامدهای مختلفی در بازار خواهد داشت. برای نمونه، شرکتهای روسی دیگر نقش اصلی را در بازار گاز نخواهند داشت، البته در بازه ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ بحث همکاری در پارس جنوبی مطرح شد تا اتکا به گاز روسیه را کاهش دهند اما دیگر آن پارامتر حذف و قطر تبدیل به بازیگر اصلی میشود. همچنین سرمایهگذاری قطر در صنایع پیشرفته و تجدیدپذیر یا حتی فسیلی، با همکاری همین شرکتها افزایش خواهد یافت.
این کارشناس اقتصادی متذکر شد: با این شرایط، قطر در چهار سال آینده تبدیل به تعیینکننده عمده بازار سرمایهگذاری در تمام آسیا خواهد شد. بهطوریکه این کشور، اکنون ۲۷ پروژه انرژی فرامرزی دارد که زمانی صحبت از نقش ایران در آنها بود، اما دیگر جای پایی نخواهد داشت. سفرهای متعدد مقامات کشورهای آسیایی مانند سنگاپور، مالزی و پاکستان به قطر نشاندهنده چشمانداز مثبت بازار انرژی برای این کشور است.
- 16
- 6