روزنامه شرق نوشت: یک سکو در فاز ۱۱ پارس جنوبی نصب شد. خبر همینقدر ساده بود. البته خبر خوبی است که توسعه گاز کشور یک گام به پیش رفت؛ اما هر خبر خوبی اندازه و مقدار خود را دارد و اگر صاحب خبر اندازه را رعایت نکند، خوبی خبر را به بیراهه میکشاند؛ اتفاقی که به نظر میرسد با ذوقزدگی بیش از حد وزیر و مدیرعامل شرکت نفت شامل این خبر شد. دقت کنید که فقط یک سکو در فاز ۱۱ نصب شد؛ سکویی که اتفاقا سالهای قبل ساخته شده و در فاز ۱۲ نصب و مشغول به کار بود، حالا به فاز ۱۱ منتقل شد؛ سکویی که اتفاقا یک بار نصب ناموفق و نزدیک به فاجعه را در آذرماه سال قبل داشت و منتج به این شد که شناور اوشنیک آسیب ببیند. با این حال و اوضاع جواد اوجی میگوید از نصب این سکو توتال انگشت به دهان مانده است. مشخص نیست بابت چه اتفاقی باید توتال انگشت به دهان بماند؟!
روال کُند عملیات حفاری
فاز ۱۱ شاید سیاسیترین فاز پارس جنوبی باشد؛ چراکه بیشترین طعنههای نفتیهای این دوران به دولت قبل سر این فاز بوده است. اصولگرایان مستقر در نفت بارها به زنگنه و تیم قبلی نفت سر اهمالکاری فاز ۱۱ و معطل توتال ماندن طعنه زدهاند؛ طعنهای که در جای خودش تأملبرانگیز است؛ اما اگر خود این دولت در کار توسعه این میدان تسریع میکرد، این طعنهها شکل واقعی و ملموستری به خود میگرفت.
ولی سال گذشته سال ناکامی اوجی و خجستهمهر بر سر فاز ۱۱ بود. وزیر در دو مقطع قول قطعی داد که فاز ۱۱ زمستان سال گذشته به مدار تولید برسد که نرسید. در این نرسیدن کارشکنی روسها در مصادره شناور اوشنیک در تابستان سال قبل و اهمالکاری پیمانکار نصب پروژه بسیار دخیل بود؛ اما اوجی اصلا برای افکار عمومی توضیح نداد چرا وعدههایش عملی نشد و مسئول این دیر رسیدنها کیست؟ البته تنها اوجی نبود و خجستهمهر معاون او هم در رقابت همیشگی با وزیر در بیان سخنان عجیب، از او گوی سبقت را ربود و در توصیف عملیات شکستخورده آذرماه ۱۴۰۱ (نصب همین سکو) که با پارهشدن سیمهای جرثقیل نیمهتمام ماند و نزدیک بود یک فاجعه تمامعیار رخ دهد، گفته بود که «این یک عملیات موفق بود». این در حالی بود که اوجی و خجسته هر بار که صحبت فاز ۱۱ به میان میآمد، گوشه و طعنهای به زنگنه و وزارت نفت قبلی میزدند که آنها معطل توتال ماندند و ما بدون توجه به حضور خارجیها با تکیه بر توانمندی داخلی توسعه این فاز را پیش بردیم. این در حالی است که حفاری چاههای فاز ۱۱ به شکل عجیبی خیلی طول کشیده است. نرمال زمان حفر هر چاه در پارس جنوبی با شرکتهای حفاری ایرانی معمولا سه ماه است؛ اما چاههای فاز ۱۱ تقریبا هرکدام ۱۲ ماه طول کشیده است. تاکنون چهار چاه حفاری شده و سه چاه از آن در مدار تولید است. متولیان وزارت نفت هیچوقت در این زمینه توضیح نمیدهند که چرا باید رکورد حفاری چاه در این فاز چهار برابر دیگر فازها باشد؟
هر سال ۵ سکو ساخته میشد
عملیات نصب سکو در ادوار مختلف روالی معمولی در یک پروژه بود که معمولا مجری طرح و مدیر پروژه و نهایتا مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس را درگیر خود میکرد و خبرش یکخطی به رسانهها داده میشد؛ اما به شکل عجیب در نصب این سکو هم مدیرعامل نفت به وسط آمد و هم وزیر نفت. بهطور معمول از سالهای ۹۲ تا ۹۸ سالی پنج سکو ساخته و حمل و نصب میشد. اوجی و خجسته هر دو مانند همیشه در رقابت با همدیگر جملات عجیبی بیان کردند. اوجی این را یک دستاورد دولت سیزدهم دانست. به نظر میرسد اوجی در رعایت شأن دولت باید دقت بیشتری به خرج دهد که صرفا یک نصب ساده را دستاورد دولت خطاب نکند. در واقع این فقط یک جابهجایی بود که هفت ماه پیش هم یک بار نصب و جابهجاییاش به مشکل برخورده بود؛ اما خجستهمهر بالاتر از اوجی یک برگ دیگر رو کرد و این نصب و جابهجایی را در طول تاریخ صنعت نفت ایران منحصربهفرد دانست. این در حالی است که در پارس جنوبی تاکنون حداقل ۳۰ سکو ساخته و حمل و نصب شده است و این جابهجایی اتفاق ویژهای نیست.
صفر تا صدی پر از ابهام
در جملهای دیگر اوجی گفته است که صفر تا صد فاز ۱۱ در این دولت انجام شده است. این در حالی است که حفاری این پروژه که خیلی هم طول کشیده است، از طریق شرکت مپنا در دولت قبل در آبان ۹۹ شروع شد. وانگهی جکت سکوی اول در خرداد ۹۹ نصب شد. میزان پیشرفت پروژه وقتی دولت رئیسی بر سر کار آمد، بالای ۳۰ درصد بود. قابل ذکر اینکه این پروژه نه پالایشگاه دارد و نه خط لوله و تنها کار سخت این پروژه حفاری و ساخت و نصب سکو است. یکسوم عملیات حاضر و انجامشده در این پروژه در دولت قبل انجام شده بود. در این فاز باید
۲۴ چاه حفر شود که با رکورد عجیب این پروژه که هر چاه را ۱۲ماهه میزنند، پیشبینی رسیدن کل چاههای فاز ۱۱، ۲۵۲ ماه نیاز دارد؛ یعنی ۲۱ سال. در واقع اوجی و خجسته به جای بهکارگیری ادبیات عجیب، فکری به حال رکورد عجیب حفاری این میدان بکنند که حداقل در این دولت شش چاه از این میدان در مدار تولید قرار بگیرد. تولید زودهنگام فاز ۱۱ قرار بود آبان ۱۴۰۱ به تولید روزانه ۱۲ میلیون متر مکعب برسد. اکنون با سه چاهی که مدار هستند، تولید به این میزان نمیرسد. بر اساس استانداردهای خط لوله و تأسیسات دریایی پارس جنوبی حداقل تولید از یک فاز باید ۴۰۰ میلیون فوتمکعب/ ۱۱ میلیون مترمکعب گاز به ساحل برسد. هماکنون میزان تولید کمتر از این میزان است.
غیبت نهادی به نام روابطعمومی در نفت
به نظر میرسد که اوجی و خجسته برای دستاوردسازی همین تولید را افتتاح میکنند. میزان تولید کمتر از حد مجاز به تأسیسات آسیب میزند. بنا بر اخبار غیررسمی کار حفاری چاه چهارم تا آخر تابستان تمام میشود؛ اما اگر چاه چهارم نرسد، خطر آسیبدیدن تأسیسات جدی است. اوجی و خجسته لازم است بدانند سخنانشان در افکار عمومی تحلیل میشود و وعدههای قبلیشان در یاد مردم میماند. نمیشود یک کار ساده را چنان با اغراق و غلو پیش برد و واکنشی ندید. این اتفاقا زیر سؤال بردن زحمت نیروها و مهندسان ایرانی است که در شرایط سخت تحریم کار توسعه گاز کشور را پیش میبرند. در اینجا غیبت نهاد روابطعمومی بیشتر از هر چیزی به چشم میآید؛ نهادی که در نفت به جای مشاورهدادن به مدیران ارشد بیشتر مشغول نوشتن جوابیه برای رسانههاست.
مهدی افشارنیک
- 17
- 1