روزنامه جهان صنعت نوشت: افزایش مصرف برق در شرایطی است که ناترازی تولید و مصرف برق ۲۵۰ هزار مگاوات است؛ رقمی که با وجود قطعی برق صنایع و طرحهای توسعهای افزایش تولید برق جبران نشده است.
از سویی گرمای بیسابقه روزهای اخیر، بر میزان مصرف برق هم افزوده است؛ موضوعی که بنا به گفته مصطفی رجبیمشهدی سخنگوی برق باعث شده که ۳۲۰۰ مگاوات نسبت به سال گذشته افزایش تقاضای مصرف ایجاد شود. آنطور که رجبیمشهدی گفته این افزایش عدد بزرگی است که برای تامین آن نیاز به ساخت یک نیروگاه ۵۰۰۰ مگاواتی داریم.
به گفته وی، رشد هفت درصدیای که از ابتدای خرداد تاکنون تجربه شده، در حالی اتفاق افتاده که طی ۱۰سال گذشته متوسط رشد مصرف برق در کشور کمتر از ۵/۴ درصد بوده است.
اظهارات سخنگوی برق وقتی نگرانکننده میشود که جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته با وجود وعدههای مسوولان میتوان از همین حالا پیشبینی کرد که چالشهای ناترازی انرژی به این زودیها تمام نخواهد شد و باز هم بخش تولید و صنعت، قربانی اول مدیریت بحران خواهد بود.
قادری در گفتوگویی با بازار عنوان کرده که تبعات و خسارت تکرار این وضعیت برای بخش مولد اقتصاد حالاحالاها ادامه دارد. او با اشاره به اینکه ناترازی برق بحرانی است که آتشش دامن کل اقتصاد ایران را فرا خواهد گرفت، گفت که وزارت نیرو عزم لازم برای مقابله با این بحران را نداشته و تنها به راهحلهای موقتی و غیرپایدار رو آورده است.
او میگوید: ناترازی انرژی مربوط به امروز و دیروز و این دولت و آن دولت نبوده و نشات گرفته از سالها نبود برنامهریزی و سیاستگذاریهای اشتباه است. مشکل ما این است که از اشتباهاتمان درس نمیگیریم. کمبود و ناترازی برق به یک سناریوی تکراری در اقتصاد ایران تبدیل شده که هر دولت به دنبال درمان آن با نسخههای سرپایی است؛ یکی به دنبال پرداخت جایزه است و دیگری سعی دارد تا با قطع برق صنایع، انرژی مصرفی در بخش خانگی را تامین کند. غافل از اینکه این صنعت یک بیماری مزمن دارد که درمانش سالها زمان میبرد.
سخنگوی صنعت برق با بیان اینکه امسال پاداش صرفهجویی برای مشترکان بالای الگوی مصرف که نسبت به سال گذشته کمتر مصرف کنند هم تعلق میگیرد و میتوانند از پاداش مدیریت مصرف بهرهمند شوند، گفت: ۳۵ درصد از مشترکان در این طرح مشارکت کردند و حدود ۴۰ میلیارد تومان پاداش مدیریت مصرف در قبوض مشترکان درج شده است.خوشگفتار رییس سندیکای برق با بیان اینکه درصد تحقق اهداف برنامه ششم توسعه در حوزه برق تقریبا صفر بوده است، گفت: با توجه به مجانی بودن سوخت به نیروگاههای غیربهرهور با راندمان پایین جایزه میدهیم.
نیروگاههای پیر کشش ندارند
بیش از ۵۰ درصد از نیروگاههای ایران پیر شدهاند. نه کسی به فکر نوسازی آنهاست و نه پولی برای نوسازی وجود دارد. عمر برخی نیروگاهها در کشور به بالای ۶۰ سال رسیده و به دلیل نبود سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهسازی طی سالهای گذشته امکان خروج آنها از مدار وجود ندارد.
این نیروگاههای پیر، طبیعتا به دلیل قدیمی بودن هم بهرهوری پایین دارند و هم مصرف سوختشان سربه فلک میزند.
گزارشها نشان میدهد که متوسط بهرهوری نیروگاه در کشور حدود ۵/۳۹ درصد است، اما بهرهوری نیروگاههای فرسوده به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است. با وجود اینکه فعالیت این نیروگاهها به دلیل مصرف بالای سوخت توجیه اقتصادی ندارد، اما ناترازی ۱۵هزار مگاواتی برق مانع خروج آنها شده است.ابراهیم خوشگفتار رییس سندیکای برق در در این رابطه میگوید: نهتنها برنامهای برای بازنشستهای نیروگاههای فرسوده نداریم، بلکه به آنها که غیره بهرهور بوده و راندمان پایینی دارند، جایزه هم میدهیم.به گفته این فعال صنعت برق، برای حل این مساله بهتر است که قیمت گاز را واقعی کرده و از آن طرف اجازه دهیم برق هم براساس قیمت واقعی خود عرضه شود. در نهایت اگر دولت یارانه را در انتهای زنجیره پرداخت کند تا هر بخش و هر کس بهطور دقیق و مشخص بداند که چقدر یارانه دریافت کرده است.خوشگفتار میگوید: براساس هدفگذاری انجامشده در برنامه ششم توسعه قرار بود که ۲۵ هزار مگاوات وارد مدار شود، اما متاسفانه به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه در طول اجرای این برنامه حتی یک نیروگاه هم اجرایی نشد.او میگوید: به نظر من درصد تحقق اهداف برنامه ششم توسعه در صنعت برق بسیار ناچیز بوده و تقریبا میتوان آن را صفر دانست. از سویی، در برنامه هفتم توسعه چند موضوع راهبردی آمده است؛ یکی از آنها تعیینتکلیف مطالبات بخش خصوصی است. وزارت نیرو اگر قصد تسویه بدهی خود را دارد باید اجازه دهد که بخش خصوصی برق مورد نیاز صنایع را تامین کند. تنها در این حالت است که میتوان به زنده ماندن صنعت برق امید داشت.به گفته وی، پرداخت جریمه بابت تاخیر در تسویه مطالبات و همچنین تشکیل یک نهاد تنظیمگر و ایجاد رگلاتوری از مهمترین اهداف تعیینشده در این برنامه توسعهای است.
رییس سندیکای برق بزرگترین مشکل صنعت برق را بیتوجهی به این صنعت میداند و بر این باور است که دولتمردان اعتقادی به برق هم که همانند سایر کالاها یک کالای اقتصادی است، ندارند و همواره سعی دارند قیمت آن را پایین نگه دارند. در کشور ما چون قیمت سوخت پایین است به نوعی همچنان فعالیت و کارکرد نیروگاههای راندمان پایین صرفه اقتصادی بیشتر دارد. متاسفانه ما در ایران به نیروگاههای غیربهرهور جایزه میدهیم و به همین دلیل است که نمیبینیم نیروگاهی از مدار خارج شود.
بدهیهای میلیاردی
خوشگفتار راهکار حل بحران برق را واقعی کردن سوخت میداند. او گفته است: باید قیمت سوخت را واقعی کنیم. از آن طرف هم اجازه دهیم برق به قیمت واقعی خود و براساس نظام عرضه و تقاضا تعیین شود. دولت هم اگر قصد دارد به بخشی یارانه بدهد یا از حوزهای حمایت کند، این کارها را در انتهای زنجیره انجام دهد. ضمن اینکه یارانه پرداختی هم باید به مرور زمان در حال کاهش باشد. اینگونه حداقل هر فردی و بخشی به صورت شفاف و دقیق میداند که چقدر یارانه دریافت کرده است.به گفته وی، مادامی که کنتور مشترکین برق هوشمند نباشد، اتفاقی رخ نمیدهد. مشترک باید بداند که مصرف در ساعتهای پیک هزینههای بالایی داشته و باید برق را در ساعتهای اوج مصرف گران بخرد، در مقابل اگر در ساعتهای غیرپیک میتواند از برق ارزان یا حتی مجانی بهرهمند شود. تنها در این حالت است که میتوان به مدیریت مصرف و کنترل رشد مصرف امید داشت.
در مقابل، جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هم میگوید: یکی از معضلات صنعت برق پرداخت مطالبات صنعت پیمانکاران برق است. براساس برآوردهای انجامشده وزارت نیرو هماکنون چیزی حدود ۱۰۰ همت به پیمانکاران صنعت برق، صاحبان نیروگاهها و نظام بانکی بدهکار است. این بدهی باید مدیریت میشد، اما اتفاق نیفتاده است. مجلس همواره در قوانین بودجهای و برنامههای توسعهای خود به دنبال راهی برای پرداخت این مطالبات بوده است. به عنوان مثال جدای از منابع مالی حاصل از افزایش تعرفهها در بودجه ۱۴۰۲ آمده، قرار شده که دولت بخش زیادی از مطالبات پیماکاران صنعت برق با سیستم بانکی و بخش دیگری از آنها را نیز با بدهیهای مالیاتی تهاتر شود. از دیگر منابع در نظر گرفتهشده برای پرداخت بدهیهای وزارت نیرو انتشار اوراق است.
او اضافه میکند: متاسفانه با تولیدکنندگان برق خیلی بد تا کردیم. محصول تولیدی آنها را به پایینترین قیمت ممکن به بهانه یارانهای بودن خریداری کرده و همین مقدار پول را هم سر وقت پرداخت نمیشود. بسیاری از تولیدکنندگان هنوز پول برقی که ۳ سال پیش به وزارت نیرو فروختهاند را دریافت نکردهاند. البته دیر کرد در پرداخت مطالبات تنها مشکل این حوزه نیست.
قادری تاکید کرد: وزارت نیرو بخش اعظمی از بدهی خود را در قالب اوراق پرداخت میکند، آن هم در شرایطی که این اوراق نصف ارزش اسمی خود در بازار قیمت دارد. با این اوصاف بعد چند سال نصف بدهی تولیدکنندگان برق دولت پرداخت میکند. در چنین شرایطی چطور میتوان انتظار داشت که بخش خصوصی سرمایههای خود را وارد این حوزه کند. مادامی که این برخوردهای غیرمنصفانه و غیرعادلانه ادامه پیدا کند، هر روز شرایط بدترشده و سرمایهگذاری در این صنعت زیرساخت کم و کمتر میشود.قادری شرایط برق را نگرانکننده و بحرانی توصیف میکند و میگوید: واقعیت این است که صنعت برق با یک شرایط بحرانی مواجه بوده و این بحران کل اقتصاد ما را تهدید میکند. هر دولت هم به دنبال درمان آن با نسخههای سرپایی است؛ یکی به دنبال پرداخت جایزه است و دیگری سعی دارد تا با قطع برق صنایع، انرژی مصرفی در بخش خانگی را تامین کند، غافل از اینکه این صنعت یک بیماری مزمن دارد که درمانش سالها زمان میبرد. باوجود وعدههای مسوولان میتوان از همین حالا پیشبینی کرد که چالشهای ناترازی انرژی به این زودیها تمام نخواهد شد و بازهم بخش تولید و صنعت، قربانی اول مدیریت بحران خواهد بود. با این اوصاف، تبعات و خسارت تکرار این وضعیت برای بخش مولد اقتصاد حالا حالاها ادامه دارد.
- 9
- 1