این در حالی است که با کوچکترین بررسی به راحتی فهرست عظیمی از نیروهای مدیر، مدبر و توانا با رزومه قدرتمند و کارنامه درخشان به دست میآید.
ظاهرا آموزش جایگاهی در فکر و دیدگاه ریاست جمهورهای اخیر ندارد. در حالی که باید قویترین و توانمندترین فرد در جایگاه وزارت آموزش و پرورش قرار بگیرد. زیرا بزرگترین وزارتخانه از نظر کمی و کیفی وزارت آموزش و پرورش است و تاثیر بسزایی در نسلهای آینده دارد. لذا انتخاب چنین فردی که فاقد هرگونه تجربه مدیریت در سطح ملی است نوعی دهن کجی به معلمان است.
اینگونه مزد زحمات طیف عظیمی از معلمان نادیده گرفته میشود. معلمان مورد اعتمادترین طبقه اجتماعی در جامعه هستند و درصد قابل توجهی از نمایندگان مجلس در سنوات و دورههای قبل معلم بودند. حیف است در راس وزارتخانهای که وظیفه انسانسازی را به عهده دارد و علم و دانش را در جامعه مدیریت میکند کسی قرار بگیرد که تجربه لازم برای هدایت چنین وزارتخانه بزرگی را ندارد.
البته انتخاب یک جوان که بتواند از تجربه پیران بهره ببرد خوب است اما خوبتر از آن این است که فرد با تجربهای را در این سمت قرار دهیم که از دانش و علم جوانان استفاده کند و این شدنی است.
اگر هر اشتباهی در هر وزارتخانهای قابل جبران باشد هیچگاه اشتباه اتفاق افتاده در آموزش و پرورش قابل جبران نیست این یک امر اثبات شده جهانی است. اشتباه در آموزش نیروی انسانی جبران ناپذیر است به همین دلیل آموزش و پرورش جای اشتباه کردن نیست و نیاز به افراد پخته، مدیر و مدبر دارد.
انتخاب حسین باغگلی بهعنوان وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش در شرایطی که آموزشوپرورش در معرض مشکلات پیچیده و نابسامانیهای بسیار جدی قرار دارد موجب تعجب و البته نگرانی است. نگاهی واقعبینانه بهسوابق، عملکرد و برنامههای ارائه شده توسط باغگلی، این واقعیت را آشکار میکند که قرار نیست در دولت سیزدهم اتفاق خاصی در آموزشوپرورش رخ دهد و علیرغم تمام وعده و وعیدههای داده شده، آموزشوپرورش جزو اولویتهای دولت رئیسی نیست.
- 15
- 7