روزنامه هممیهن نوشت: «معلم بودن» رهایش نمیکند: «از توی خونه بودن خوشم نمیآید.» بعد از ۴۰سال گچ خوردن پای تختههای کلاس و سروکله زدن با بچههای قدم و نیمقد، حالا ۱۳سال است خواسته همچنان معلم بماند. به قول خودش، بعضی روزها تمام مناطق کرج را گز میکند تا بهجای یک معلم که غایب است، در کلاس درس حاضر شود: «آخرین سال قبل از بازنشستگی معاون ابتدایی بودم، حالا هم ابتدایی درس میدهم، هم راهنمایی. گاهی به جای دبیران دبیرستان هم درس میدهم. با بیشتر معلمها در مناطق مختلف کرج در ارتباطم، تماس میگیرند و میگویند امروز نمیتوانیم سر کلاس برویم و تو بهجای ما بیا.» آقای سلیمیان از همان سال اولی که بازنشسته شد، آموزشوپرورش از او دعوت بهکار مجدد کرد. او اما راضی به کار ثابت نشد: «معلم ثابت بودن، برایم تکراری بود، خستهکننده میشد، ترجیح دادم آزاد کار کنم.» آزاد کار کردن برای آقای سلیمیان یعنی هر شیفت در یک مدرسه بودن، یکبار در فردیس بودن و یکبار دیگر در منطقه ۵ کرج حاضر شدن: «درس نمیدهم تا دو روشه نشود، بیشتر درسها را دوره میکنم.»
اولینبار در سال ۸۹ که بعد از بازنشستگی، یکی از معلمان از او خواست بهجایش در کلاس درس حاضر شود، ۱۰هزار تومان حقالتدریس دریافت کرد. در این سالها حقالتدریس تعیینی بیشتر شده اما هنوز به عدد حقالتدریسیهای آموزشوپرورش نرسیده است: «وقتی به سایر همکاران بازنشسته میگویم، سر کلاس بروند و تدریس کنند، میگویند برایشان نمیصرفد. آنها ترجیح میدهند ازطریق اداره آموزشوپرورش دعوت بهکار شوند.» دانشآموزان دوستش دارند:«فردای روزی که سر کلاس میرفتم، معلمان زنگ میزدند و میگفتند بچهها شما را دوست داشتند و از شما خیلی تعریف کردند. نمیگذارم کلاس درسم یکنواخت و خشک باشد، بالاخره در این ۴۰سال چیزهایی آموختم.» این معلم بازنشسته میگوید، حضور او و دوستانش در مدارس بهنفع دولت است: «ما تمام حقوق را دریافت نمیکنیم، در تعطیلات تعطیل هستیم و بیمه دریافت نمیکنیم، بنابراین حضورمان بهصرفه است دیگر.» آقای سلیمیان میخندد و میگوید، مثل او زیاد است؛ مثل او که به مدرسه، کلاس، نیمکت و دانشآموزان عادت کردهاند: «از قدیم گفتهاند، زگهواره تا گور دانش بجوی.» بعد به حرفهایش اضافه میکند: «ما گنجشکروزی هستیم.»
استفاده از معلمان بازنشسته در مدارس
مشخص نیست چه تعداد از معلمان بازنشسته در کشور مانند آقای سلیمیان دوباره در مدارس مشغول بهکار خواهند شد. ۲۷شهریورماه امسال، محمدمهدی کاظمی، معاون وزیر آموزشوپرورش اعلام کرد که بخشی از مشکلات تامین نیروی انسانی در مدارس ازطریق بازنشستگان رفعورجوع میشود. به گفته او، حدود ۲۵هزار نفر از معلمان امسال فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان بودند و ۳۴هزار نفر ازطریق ماده ۲۸ جذب شدند: «استفاده از ظرفیت همکاران بازنشسته نیز بخشی از کمبودهای ما را تکمیل میکند.» در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، بندی با عنوان ماده ۲۸ وجود دارد که براساس آن، آموزشوپرورش میتواند برای تامین بخشی از نیروی مورد نیاز خود ازطریق برگزاری آزمون استخدام، با توجه به رعایت ضوابط و مقررات از میان دانشآموختگان سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی و دانشگاههای كشور، با شرط گذراندن حداقل دوره یكساله مهارتآموزی در «دانشگاه فرهنگیان» اقدام کند.
مهرماه امسال صادق ستاریفرد، سخنگوی وزارت آموزشوپرورش جزئیات بیشتری درباره بهکارگیری بازنشستگان در مدارس داد. او تاکید کرد با وجود جذب ۷۵هزار معلم تازهنفس در آموزشوپرورش هیچ کلاس درسی، بدون معلوم نخواهد بود. یوسف نوری، وزیر آموزشوپرورش هم همان زمان تاکید کرد، کمبود معلم هرسال با ظرفیت حقالتدریسیها، اضافه تدریس شاغلان و حتی بازنشستگان جبران میشود. او گفته بود، میزان اضافه تدریس بازنشستگان براساس قانون مدیریت خدمات کشوری، یکسوم ساعات است: «در دوره ابتدایی یکسوم ساعت کار معلم، هشتساعت میشود، اگر بخواهیم بین سه معلم تقسیم کنیم، دانشآموز ابتدایی با معلم واحد ارتباط نمیگیرد بنابراین پیشنهاد شد، ساعت تدریس بازنشستگان یکسوم درنظر گرفته نشود و کامل باشد که در مرحله اجراست.»
همه اینها در شرایطی است که مجلس شورای اسلامی، مخالف حضور بازنشستگان در کلاسهای درس است، بهطوریکه محمد وحیدی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در جلسه ۱۵ آبانماه، در تذکری تاکید کرد که اکنون در آموزشوپرورش برای پر کردن کلاسهای خالی از معلمان بازنشسته استفاده میشود: «فراهم نکردن فرصت اشتغال برای جوان تحصیلکرده فارغالتحصیل و بازگرداندن بازنشستگان برای تدریس به کلاس و انعقاد قرارداد با نیرو توسط وزارت آموزشوپرورش بدون گرفتن مجوز از مجلس، موجب اعتراض مردم نسبت به نحوه مدیریت در آموزشوپرورش میشود.» پس از این تذکر، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم تذکری به وزیر آموزشوپرورش داد و تاکید کرد: «نباید خلاف قانون بازنشستگی عمل شود، در این خصوص کمیسیون آموزش حتما موضوع را پیگیری و رسیدگی کند.» قانونی که رئیس مجلس به آن استناد میکند، سال ۹۵ تصویب شد و مقرر شده بود از تاریخ ابلاغ این قانون بهکارگیری افراد بازنشسته یا بازخریدشده در دستگاههایی که به نحوی از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند، ممنوع شود. میرحمایت میرزاده، سخنگوی سابق کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس همان موقع به ایسنا گفته بود، این قانون مشمول معلمان هم میشود: «براساس قانون مصوب مجلس درباره منع استفاده از بازنشستگان، معلمان بازنشسته فقط میتوانند در مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی تدریس کنند.» با وجود این قوانین اما در سالهای اخیر بنابر گفتههای مسئولان، معلمان بازنشسته برای ترمیم کمبود ساعات آموزشوپرورش در تمام مدارس بهکار گرفته میشوند. وزیر آموزشوپرورش، ۲۰ آبانماه در پاسخ به تذکر رئیس مجلس اعلام کرد که امسال سرانقوا بهدلیل کمبود معلم، مجوزی برای افزایش ساعت بهکارگیری بازنشستگان دادند: «هرسال بازنشستگان بهعلت کمبود معلم و برای ترمیم کمبود ساعات آموزشوپرورش بهکار گرفته میشدند و این موضوع در طول سالهای گذشته همواره وجود داشته است. در سالهای گذشته مجوزی صادر شده بود که این افراد بهصورت یکسوم ساعات قانونی در کلاسهای درس حاضر شوند ولی با توجه به اینکه این امکان وجود ندارد، سه معلم برای یک کلاس درس در مقطع ابتدایی در نظر میگیریم. این موضوع در جلسه سران قوا مطرح شد تا از این معلمان بازنشسته در دوره ابتدایی بهصورت ۲۴ساعته استفاده شود.» وزیر آموزشوپرورش تاکید کرد، سیاست آموزشوپرورش در بهکارگیری نیروها، اول با معلمان اصلی و موظف و اضافه تدریس شاغلان است، بعد معلمان خرید خدماتی و درنهایت نیروهای بازنشسته.
پیگیریهای روزنامه هممیهن اما از آموزشوپرورش برای بهدست آوردن تعداد نیروهای بازنشسته که این روزها در مدارس مشغول به تدریساند، بینتیجه ماند. تنها آمار بهدست آمده از تعداد بازنشستگان است. گروه مطالعات رفاه و تامین اجتماعی در گزارشی که سال ۹۹ تهیه کرده بود، تعداد بازنشستگان رسته آموزش و فرهنگی را در سال ۹۸، ۷۵۹هزار و ۸۶۹نفر و در سال ۹۹، ۷۸۸هزار و ۸۹۶نفر عنوان کرده بود و بازنشستگان آموزشوپرورش که شامل تمام بخشهای این وزارتخانه میشوند هم ۸۷۲هزار و ۵۶نفر عنوان شدند.
چرا بازنشستهها؟
اما اینکه چرا وزارت آموزشوپرورش از نیروهای بازنشسته در کلاسهای درس استفاده میکند به اعتقاد نرگس ملکزاده، فعال حقوق معلمان و کارشناس تعلیموتربیت یک پاسخ مشخص دارد: «استفاده از این نیروها درنهایت برای آموزشوپرورش ارزانتر حساب میشود، این نیروها هزینه جانبی برای آموزشوپرورش، همچنین اضافهکار و بیمه ندارند.» اضافهکاریای که بهگفته ملکزاده، برای معلمانی که در طرح «تعمیق و تثبیت» تابستانه شرکت کردند یا پرداخت نشده یا با تاخیر پرداخت شده است.
حضور معلمان بازنشسته در کلاس درس بهگفته این کارشناس، تبعاتی هم دارد: «اکنون در کلاسهای درس ما همچنان آموزش ترکیبی وجود دارد، یعنی آموزش حضوری و مجازی. بعضی همکاران بازنشسته ما از این فضا دورند و برخی از تکنولوژی روز و فضای مجازی کاملا گریزان هستند. این درحالیاست که هرچقدر سن دانشآموزان به سن معلم نزدیک باشد، از نظر فکری هم به او نزدیکترند و بهتر درس را متوجه میشوند. گاهی اوقات دانشآموزان از معلمانشان جلوترند، مثلا در دوران کرونا، معلمان از تولید محتوا عاجز شده بودند، این موضوعات مهارتهای خاص خودش را میطلبد.» به گفته او، معلمان بازنشسته یا از آموزشهای ضمنخدمت محرومند یا بهدلیل بازنشستگی به آن اهمیت نمیدهند: «روی عملکرد معلمهای بازنشسته، نظارت معمول در حد معلم مدرسه وجود دارد. ملاک کار سالتحصیلی ما، ارزشیابی سالانه است اما معلمان بازنشسته این ارزشیابی را ندارند یعنی بهنوعی نظارتتاثیرگذار روی عملکردشان وجود ندارد.» او میگوید، شاید آموزشوپرورش تصور کند این اقدام ازنظر اقتصادی برایش بهصرفه است اما در طولانیمدت بهدلیل افت کیفیت آموزشی دانشآموزان، وضعیت نامطلوب میشود.
بازنشستههای حقالتدریسی
محمد داوری، سخنگوی سازمان معلمان هم کموبیش همین حرفها را تایید میکند. او هم با اشاره به اینکه آمارهای وزارت آموزشوپرورش عموما در دسترس قرار نمیگیرد، میگوید: «آن چیزی که بهصورت پراکنده از نقل قولها دریافت میشود، این است که درصد زیادی از کلاسهای درس با نیروهای بازنشسته بهصورت حقالتدریس اداره میشود که البته این آمار در شهرهای مختلف متغیر است.» بهگفته او، هر سال به نسبت بازنشستگان، حدودا ۵۰درصد معلمان از نیرویجدید تازه استخدامشده استفاده میشود و ۵۰درصد نیاز آموزشوپرورش هم از نیروهای بازنشسته تامین میشود.» او میگوید، البته داستان شهرهایی مانند تهران که خروجی بازنشستگان آن زیادند، بیشتر است: «فلسفه بازنشستگی در این است که فرد در اشتغال به سطحی از توانایی رسیده که باید جایگاهی مانند مشاور یا پیشکسوت داشته باشد. این فرد باید مکمل نیروی شاغل باشد، نه جایگزین. بدون تردید نیروی شاغل، هم انرژی جسمیاش بیشتر است، هم به شیوههای نوین در کیفیت آموزشی مسلطتر است. اما افرادی که بعد از بازنشستگی تمایلی به تدریس دارند، حدود ۹۰درصدشان بهدلیل نیاز معیشتی بالایی که دارند، راضی به بازگشت بهکار میشوند؛ افرادی که سنوسال بالایی دارند و در عملکردشان با مشکلات زیادی روبهرو هستند.»
همه اینها در شرایطی است که سخنگوی سازمان معلمان، به استفاده از نیروهای جوان دانشگاهی هم نقدهای جدی وارد میکند: «ضمن احترام به نیروهای بازنشسته، بهکارگیری آنها نشانه ضعفمدیریت منابعانسانی در آموزشوپرورش است. در این سالها مشکلات متعددی در نظام آموزشی وجود داشته، از فرسودگی مدارس گرفته تا بحث کمبود معلم تا تجهیزات و بودجه. تمام اینها برای آموزشوپرورش شرمآور است. میتوان گفت چه ازنظر سختافزاری، چه ازنظر نرمافزاری، نظام آموزشی دچار بحران و ناکارآمدی است.»
کمبود معلم جدی است
یکی دیگر از دلایلی که آموزشوپرورش با تکیه به آن از بازنشستگان در کلاسهای درس استفاده میکند، کمبود معلم است. کمبود معلم در کشور جدی است اما آمارها در این خصوص نیز متناقض است. دادههای سالنامه آماری مرکز آمار ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ نشان میدهد، حدود ۵۱۴هزار و ۸۱۸معلم فعال در سراسر کشور وجود دارد، درحالیکه یکسال پیش از آن تعداد معلمان ۵۲۰هزار و ۴۴۰نفر بوده است. سال تحصیلی ۹۸-۹۷ هم تعداد معلمان ۵۴۸هزار و ۵۶۸نفر بود. رسانهها در سال تحصیلی جدید از کمبود حدود ۲۵۰هزار معلم خبر میدادند. حمیدرضا حاجیبابایی، رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس، آذرماه امسال اعلام کرده بود که آموزشوپرورش ۳۰۰هزار کمبود معلم دارد و باید ازطریق دانشگاه فرهنگیان، نیروهای باکیفیت تربیت کند.
اما یک مقاله با عنوان «پیشبینی و تحلیل عرضه و تقاضای معلم در ایران تا سال ۱۴۱۵» که سعید طاهری، شیرین جعفری و علیرضا کیا آن را نوشتند، اعلام کرد کمبود معلم در سال ۱۴۰۱، ۲۰۰هزار نفر بوده است. آنها گفتهاند کمبود معلم ابتدایی در سال ۱۴۰۰ نزدیک ۱۰۰هزار معلم بوده است، این روند تا سال ۱۴۰۵ نیز ادامه دارد اما در سال ۱۴۰۵ کمبود معلم به ۷۵هزار نفر میرسد. بهگفته آنها کمبود معلم در دوره متوسطه اول در سال ۱۴۰۰، ۲۵هزار نفر بود اما در سال ۱۴۱۵، نهتنها با کمبود معلم روبهرو نخواهیم بود.
بلکه تعدادشان ۶۲هزار نفر مازاد خواهد بود. این پیشبینیها نشان میدهد در آینده نزدیک احتمالا بحران کمبودمعلم حل میشود، در آینده خیلی نزدیک، احتمالا همچنان باید حضور نیروهای بازنشسته در مدارس را پذیرفت.
در سالهای اخیر معلمان حقالتدریسی بارها در اعتراض به روند استخدامیشان تجمع کردند، نیروهایی که مشخص نیست چرا آنها بهجای بازنشستگان در مدارس حضور دائمی ندارند. خبرگزاری برنا، زمستان پارسال در توصیف یکی از تجمعهای آنها نوشت: «این افراد معلمان حقالتدریس (مهارتآموزان سری سوم) هستند که براساس قانون باید روند استخدامیشان مانند سری اول و دوم آغاز شود اما وزارتخانه از انجام این کار خودداری کرده است و احکام آنها را با هماهنگی با سازمان اموری و استخدامی صادر نمیکند. تعداد این معلمان در حالحاضر ۸۸هزار نفر است که باید به استخدام رسمی آموزشوپرورش در بیایند.»
***
اپلیکیشن «شاد» کاربران غمگین
روزنامه جهان صنعت نوشت: کندی سرعت اینترنت بلای جان کسانی است که کار، درس، سرگرمی و زندگیاش به اینترنت وابسته است. اکنون همه ما بیش از گذشته و کمتر از آینده به اتصال اینترنت پرسرعت برای زندگی روزمره نیاز داریم. اینترنت، جزئی جداییناپذیر از زندگی انسانهای کره زمین شده است و این موضوع چیزی نیست که به زودی تغییر کند.
در این خصوص هم وزارت ارتباطات اعلام کرده میلیونها کاربر بدون مشکل در حال استفاده از شبکه ارتباطی هستند اما تیم فنی «شاد» از بروز اختلال در زیرساختهایش خبر داده است. روز ۲۴ و ۲۵ دیماه، همزمان با مشکلات در تامین گاز و امکان استفاده از وسایل گرمایشی، مدارس هم در کنار دانشگاهها و ادارات دولتی غیرحضوری شدند تا باز هم فضای مجازی و در رأس آنها سامانه «شاد» بستر برگزاری کلاسهای درس شود. اما خانوادهها از اختلال در پلتفرم «شاد» و تعطیلی آموزش مجازی خبر میدهند. تیم فنی و پشتیبانی شبکه «شاد» با اشاره به بروز اختلال مختصری در زیرساختهای فنی مربوط به این اپلیکیشن و تاخیر در ارسال و دریافت پیامها در این شبکه، از تلاش برای رفع این اختلال خبر داد و توصیههایی برای تشکیل کلاسهای نوبت عصر مدارس داشته است. شبکه «شاد» در کانال رسمی اطلاعرسانی این پلتفرم در اطلاعیهای اعلام کرد که با فراگیرشدن موج سرما و برودت هوا و غیرحضوریشدن کلاسها و مدارس بسیاری از استانها، به استحضار میرساند؛ اختلال مختصری در زیرساختهای فنی مربوط به «شاد» به وجود آمده است که ارسال و دریافت پیامها را با تاخیر مواجه کرده است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که وزارت ارتباطات از پایداری سطح ارتباطات در کشور با وجود برودت سنگین هوا خبر داده بود. در ادامه این اطلاعیه آمده: «تیم فنی و اجرایی در تلاش هستند که اختلال به وجود آمده را برطرف کنند.»
این اطلاعیه ضمن پوزش از کاربران خواسته به منظور سرویسدهی بهتر و افزایش سرعت تبادل دادهها، مدارس نوبت عصر و دوره متوسطه دوم، کلاسهای خود را منحصرا از ساعت ۱۴ هر روز تشکیل دهند. این اختلال در حالی رخ میدهد که تا به امروز برنامهای همراه با زمانبندی از سوی مسوولان وزارت آموزش و پرورش و خاصه شهر تهران درباره برگزاری کلاسهای جبرانی برای دانشآموزان ارائه نشده است و از سوی دیگر اوضاع اینترنت در کشور نیز مانع از کارایی آموزشهای مجازی میشود. شنیدهها حکایت از این دارد برخی مدارس دانشآموزان را مجاب به تشکیل اکانت در پیامرسانهای دیگر بومی کرده تا بتوانند کلاسها را در این پلتفرمها برگزار کنند؛ پلتفرمهایی که مناسب تشکیل کلاس نیستند. برخی مدارس از والدین مدارس خواستهاند که به صورت آفلاین با فرزندان خود دروس را تمرین کنند. این اختلالها کاری کرده که کلاسها نه به صورت مجازی و نه فیزیکی برگزار نشوند و دانشآموزان از برنامه درسی خود به طور کامل عقب بمانند.
هر نرمافزار و اپلیکیشنی باید طبق معماری درستی نوشته شود
در همین خصوص سعید امینیان کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات به «جهانصنعت» گفت: شبکهای مانند «شاد» که برای بحث آموزش دانشآموزان استفاده میشود و تعداد بسیار زیادی از کاربران به صورت همزمان از آن استفاده میکنند، چند نکته مهم را باید در زیرساختهای آن رعایت کرد.
یکی از این نکات بحث تجهیزات سختافزاری مورد استفاده برای این زیرساختهاست که باید بتواند تحمل تعداد زیاد کاربران همزمان را داشته باشد.
دومین نکته بخش خود اپلیکیشن و نرمافزاری است که باید طبق معماری درستی نوشته شده باشد که بتواند این امکانات را پشتیبانی کند تا کاربران به راحتی و سرعت بالا از آن استفاده کنند. همچنین این نرمافزار باید رابط کاربری مناسبی داشته تا یاد گرفتن آن برای کاربران سهل و استفاده از آن آسان باشد.
او در ادامه افزود: از طرف دیگر باید در حوزه امنیت هم این زیرساختها کاملا تامین و به درستی ساپورت شوند. برداشت من این است که با توجه به شرایط کشور در حوزه تولید نرمافزار و اپلیکیشن، متخصصان بسیار خوبی که دانش فنی مناسبی دارند را در اختیار داریم.
همانطور که آمار مهاجرت متخصصان حوزه نرمافزار و شروع به کار آنها در کشورهای خارجی نشان میدهد که توان خوبی در این حوزه داریم. اینکه این متخصصان را نمیتوانیم حفظ کنیم دلایل دیگری دارد. ولی دانش فنی در این حوزه کم نداریم و توان بالایی را در نوشتن زیرساختهای مناسب در این حوزه در اختیار داریم.
این اختلالات باعث بدبین شدن کاربران به زیرساختهای داخلی میشود
سعید امینیان در ادامه بیان کرد: به نظر من مشکل جدیای که در این حوزه وجود دارد این است که در حوزه زیرساختهای سختافزاری به خوبی نمیتوانیم کار کنیم؛ یک دلیل آن بحث تحریمهاست که جلوی دسترسی ما به بعضی از زیرساختها را میگیرد و باعث افزایش هزینهها میشود. یعنی زمانی که قرار است این تجهیزات وارد کشور شود، چند دست میچرخد و سرانجام به دست ما میرسد. این افزایش هزینهها و بودجه سازمانهای مختلفی همانند آموزشوپرورش که برای آن در نظر گرفته شده بسیار کم است و نمیتوانند تمام بودجه را صرف این موارد کنند. در اینجا به نحوی مجبور میشوند از سختافزارهایی که قیمت و کیفیت پایینتری دارند استفاده کنند. این موضوع باعث میشود زیرساخت سختافزاری تحمل و توان پذیرش این تعداد کاربران به صورت همزمان را نداشته باشد.
همین مساله عاملی است که کاربران و دانشآموزان تجربه خوبی را هنگام استفاده از این نرمافزارها نداشته باشند و نسبت به استفاده از زیرساختهای تولید داخل و بومی بدبین شوند. در کنار این موارد زمانی که کاربران هنگام استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی و بومی همانند «شاد» دچار مشکل شوند، باعث میشود تا این شبکهها در بین مردم اعتبار کمتری را به دست آورند.
شبکه و نرمافزاری که به آن حد از توانایی نرسیده را وارد میدان عمل نکنید
امینیان در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر من بسیار مهم است کسانی که در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات متولی هستند، این موارد را حتما ببینند و به آن توجه داشته باشند. صرفا اینطور نباشد که یک زیرساختی با امکانات پایین، بالا بیاید و فقط بگویند این کار انجام شده است.
دود این کار به چشم مردم میرود چون این هزینهها از بیتالمال پرداخت شده است. این کارشناس در پایان گفت: باید مدیران توانمند و دانایی وجود داشته باشند که تمام ابعاد سیستمهای نرمافزاری را با هم مدیریت کنند. همچنین اگر واقعا شبکه و نرمافزاری به آن حد از توانایی نرسیده را وارد میدان عمل نکنند تا کاربران به آن بدبین نشوند و در آینده هم استفادهای از آنها نکنند.
- 17
- 2