روزنامه اعتماد نوشت: در طول این ۲۸ سال فعالیت ناکامی و بیانضباطی مالی توسط وزرای اصلاحطلب و اصولگرا و منصوبین آنها، نام صندوق را در صدر لیست بنگاههای اقتصادی مسالهدار و فسادخیز قرار داده، به گونهای که سوژه برخی فیلمها و سریالهای تلویزیونی هم شده است.
واقعیت روشن است جذابیتهای فراوان مالی در کنار ضعف ساختار و خلأ نظارتهای جدی و کافی موجب شده هردم از این باغ بری برسد و معلمان تازهتر از تازهای بشنوند. متحیر بمانند که از این همه ولنگاری مالی در سرمایه یک عمرشان که قرار بوده گرهگشای مشکلاتشان باشد به کجا شکایت ببرند و چرا صندوق ذخیره پس از سالها و بهرغم انباشت سرمایه همچنان بر مدار «به نام» آنها و «به کام» دیگران گذران عمر میکند.
آقای وزیر و آقایان نهادهای نظارتی انتشار فیش حقوقی و پرداخت ۴ میلیارد تومان به عنوان اضافهکار ۱۰ماه نورچشمی وزیر پیشین که از بیرون از آموزش و پرورش در این صندوق گماشته شده است مشتی از خروار است،
در شرایطی که معلمان چشم به راه قطره بارانی از آسمان بی ابر ستاد هستند، چنین پرداختهایی نمک بر زخمهای کهنه معلمان و تیشه به آخرین ریشههای اعتماد سهامداران این صندوق است.
انتظار میرفت قبل از ورود نهادهای نظارتی بر چنین ویژهخواریهایی، وزیر محترم به عنوان رییس هیات امنای صندوق یعنی بالاترین رکن و همچنین به عنوان امین ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار معلم بازنشسته و به نمایندگی از دولت نقشآفرینی میکرد و به جای «پز» دادن به حقوق «ده میلیونی» معلمان در تریبون نماز جمعه دستور بررسی، شفافسازی و برخورد فوری با چنین پرداختهایی را میداد.
بیتفاوتی وزیر و حل شدن او در مسائل و مشکلات رتبهبندی، حقالتدریسها و ساماندهی منابع انسانی و... موجب شده مدیران صندوق به جای پذیرش خطا و عذرخواهی از ولینعمتان خود یعنی معلمان، با صدور یک بیانیه سطحی و قلدرمابانه چنین وانمود کنند که «تشخیص حق و باطل برای ناآشنایان با صندوق دشوار شده است.»
ما معلمها اول از آگاهان و آشنایان به ساختار و روابط حاکم بر صندوق میخواهیم سکوت مصلحتانگیز را بشکنند و ما ناآشنایان را آگاه کنند و سپس از وزیر انتظار داریم به عنوان آگاه بر مسائل و قادر به تشخیص حق از باطل زمینه لازم را دررمزگشایی از اقدامات صندوق ایجاد نماید.
آقای صحرایی! در بیانیه دوستان شما در صندوق از منتقدان و افشاکنندگان این ویژهخواریها و بریز و بپاشها به عنوان «عدهای بی نام و نشان، گستاخ، هتاک، مرتزق از سرمایههای فرهنگیان» یاد شده است. در حالی که نقد ،حق همگانی است و پاسخگویی تکلیف ذاتی مدیران است و انتقاد تحفهای الهی است. خوشبختانه بیانیه فیش افشاشده را تایید و از آن به عنوان «سند مالی قانونی» یاد کرده است اما با توجیه ناشیانه و عذر بدتر از گناه دریافت نکردن اضافهکار از طرف مدیرعامل را توجیه پرداخت ۴ میلیارد اضافهکار برای ده ماه میداند!
تنظیمکنندگان این بیانیه گمانشان این است که به جای قشر مرجع و مورد وثوق معلم و بازنشستگان فرهیخته با جماعتی از کوران و کران در سخن هستند که به جای اعلام میزان حقوق مدیران صندوق و چرایی استمرار فعالیت دهها شرکت زیانده و توضیح چرایی چنین پرداختهایی که تیشه به آخرین ریشههای اعتماد معلمان زده است، از معلمها میخواهد چشم بر ویژهخواریها ببندند و بینالصلاتین دعاگوی مدیرعامل برای نگرفتن اضافهکار باشند!
آقای وزیر: بیانیههایی از این دست نه تنها افکار عمومی را قانع نکرده است از قضا سرکنگبین دوستان شما در صندوق صفرا فزوده است. توپ صندوق و عملکرد آن الان در زمین شما و نهادهای نظارتی است ؛اجازه ندهید مدیران متخلف و ویژهخوار با قانونی جلوه دادن چنین پرداختهای نجومی و گذاشتن نام سند مالی قانونی و قایم شدن پشت ارزشهای اصیل و ماندگار اندک اعتماد باقیمانده را هم قربانی مطامع سیریناپذیر خود کنند.
- 18
- 5