روزنامه جهان صنعت نوشت: سرویس رفتوآمد دانشآموزان به مدرسه تبدیل به دغدغه شده است، خانوادهها میان هزینههای زیاد کیف و کتاب و لباس، حالا باید نگران هزینه سرویس مدارس هم باشند، هزینهای که گاهی نجومی هم میشود. دیگر برای مدرسه رفتن باید هفت خوان رستم را گذراند؛ در کنار گرانی قیمت لوازمالتحریر، لباس، کیف، کفش، گرانی عجیب و غریب رفت و آمد محصل هم حالا مشکل بزرگ خانوادهها شده است. کم نیستند مادرانی که در کنار پدران برای تامین معیشت بالاخص در کلانشهرها هر روز صبح سرکار میروند و مجبور هستند حتما سرویس مدارس را داشته باشند. مادرانی که ۲ یا ۳ بچه دارند به نظر میرسد باید عطای سرکار رفتن را به لقایش ببخشند تا بچهها را به مدرسه برسانند. حال با این حساب بقیه مخارج چه میشود؟ چندی پیش اعضای شورای شهر تهران افزایش ۴۵ درصدی هزینه سرویس مدارس در سال تحصیلی جدید را تصویب کردند، بررسیهای اجمالی نشان میدهد که برخی از مدارس قیمتهای دلخواهی و نجومی را از والدین طلب میکنند و برخی مجبورند زیر بار این هزینه بروند. برخی هم همچنان منتظر اقدام دولت و مشخص شدن قیمت واحد برای مسافت سرویس هستند. البته این موضوع در میان تذکرات شفاهی نمایندگان مردم در مجلس نیز قرار گرفته است. همچنان که علی جوکار رییس کمیسیون شوراها در مجلس گفت: «گرانی عجیب سرویس مدارس به دغدغه خانوارهای با چندین فرزند تبدیل شده و دولت باید به این موضوع ورود کند.»
حقوق کارمندی با هزینه سرویس مدارس جور درنمیآید
«کریم اکبری» ساکن جوادیه تهران است و مدرسه فرزندش در نازیآباد، بنابراین تامین سرویس مدرسه از اولویتهای اوست: «نرخ سرویس مدارس براساس سامانه سپند، حتی برای مسافتهای کوتاه ۵ یا ۱۰دقیقهای، رقمی معادل ۷ تا ۹میلیون تومان است و هر چه مسیر طولانیتر شود، این ارقام هم بالاتر میرود و حتی به ۲۰میلیون تومان هم میرسد. پیمانکاران در این سامانه گزینش شدهاند و تعداد بچهها هم تعریف شده است؛ یعنی همهچیز مرتب و منظم است، اما فقط اعداد و ارقامش با دخل و خرج ما نمیخواند، در نتیجه مجبوریم سرویس مدرسهای را انتخاب کنیم که هم تعداد بیشتری دانشآموز را قبول میکند، هم هزینه کمتری میگیرد.»
او میگوید: «علاوه بر نگرانی و دغدغههایی چون امنیت بچه و سلامت بودن راننده سرویس و خودرو… مساله گران شدن سرویس و قیمتهای بعضا نامتعارف آن فشار مضاعفی را بر دوش خانوادها تحمیل کرده است.»
«خانم طاهری» مادری که تنها یک فرزند مدرسهای دارد، میگوید: «مسیر منزل ما تا مدرسه پسرم ۳ کیلومتر است، سال گذشته ۷۰۰ هزار تومن پرداخت میکردم، الان باید ماهانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان جدا از هزینههای جانبی بپردازم، ولی اگر بخواهم مدرسه عوض کنم به ناچار باید بیشتر از این مبلغ هم بدهم. مگر من با حقوق کارمندی چقدر درآمد دارم که تمام پس اندازم را صرف مدرسه و سرویس آن کنم؟»
پدری دیگر که مجبور است هزینه گزافی برای دو دخترش متحمل شود، میگوید: زمان حال مانند گذشتههای ما نیست. تا سر کوچه هم بچهها میروند باید مراقب بود. آن وقتها ما کیلومترها راه میرفتیم تا به مدرسه برسیم یا همکلاسیهایی داشتیم که با دوچرخه میآمدند، اما حالا باید با این حقوق کارمندی که کفاف زندگی روزمره را هم نمیدهد هزینه سنگین سرویس داد، آن هم برای دو بچه که ماهانه یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان میشود.
«بابارضا» شهروند دیگری است که فرزند خود را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام کرده. او با گله از مدارس گفت: مدیران برخی مدارس از سرویس مدارس و حتی از لباس فرم بچهها هم برای خودشان درآمد درست کردهاند و هیچ نظارتی هم نمیشود و بعضا در مدارس غیردولتی این اختلاف قیمتها و موجی از هزینههای بیجهت و اضافی راه افتاده است. دولت قول داده بود نظارت میکند، اما خبری نشد و ما مجبور میشویم بالاجبار به صورت قسطبندیشده این مبالغ گزاف و مندرآوردی این مدارس را بدهیم.
مادر دیگری در همینباره اظهار کرد: هزینه سرویس مدرسه فرزندم برای ۹ ماه تحصیلی، ۱۶ میلیون تومان اعلام شده است. این هزینه، دستکمی از شهریه مدرسه ندارد. امسال تصمیم گرفتیم با خرید قسطی ماشین بچهها را به مدرسه ببریم. این هزینه سرویس برای ما که ۳ فرزند داریم گزاف است. واقعا در تامین مخارج کم میآوریم.
از خودسری هزینهها ناراحتیم!
شورای شهر تهران حداقل مبلغ سرویس برای دانشآموزان ابتدایی را پنج میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و حداکثر ۲۱ میلیون تومان و برای دانشآموزان مقطع متوسطه را از شش میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تا حداکثر ۲۳ میلیون تومان تصویب کرده است.
اصغرپور یک پیمانکار باسابقه سرویس مدرسه در غرب تهران است که گلایه از عدم نظارت بر قیمتها دارد و مدعی است هیچ نرخ مصوبی به آنها اعلام نشده و میگوید: «بعد از کرونا با باز شدن مدارس دغدغه خانوادهها و پیمانکاران بیشتر شد، چون هیچ نرخ مصوبی داده نشده. تا قبل از این شورای شهر نرخنامهای را براساس مسافت تصویب میکرد و همه چیز هم برای خانوادهها و هم ما مشخص و شفاف بود. متاسفانه این عدم نرخ اعلامی از طرف تصمیمگیران شهری باعث سودجویی در این مورد شده و هر مدرسهای هم بهدلخواه خود در این شرایط سخت معیشت قیمت میگذارد. بسیاری از والدین از نحوه محاسبه این هزینه بر اساس طول مسافت منزل تا مدرسه فرزند خود به شدت گلایهمندند.»
او ادامه میدهد: «مهمترین نکته این است که باید براساس مسافت و پایهای قیمتگذاری شود. ۴۵ درصد اعلام کردند گران شده خوب بر چه اساس و پایهای؟ مثلا سال گذشته از یک دانشآموز مبلغ ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای یک سال تحصیلی میگرفتیم الان ۴۵ درصد باید گران کنم، باز بر چه اساسی؟ خانوادههایی هستند که ۳ فرزند دارند. هم ما و هم والدین از این خودسری قیمتها بسیار ناراحت هستیم، متاسفانه این عدم نظارت از سوی دولت باعث شده تا دودش به چشم والدینی برود که زیر بار کلی از هزینههای مدارس کمرشان خم شده و چهبسا چارهای هم ندارند و مجبور میشوند این هزینههای گزاف را پرداحت کنند.»
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما چطور قیمت دادهاید، میگوید: «۳۴ درصد اضافه کردهایم.» او ادامه میدهد: «یکی از مدارس برای یک مسافت کوتاه ۱۱ میلیون از والدین خواسته، سوال من این است که پس کف قیمتی که شورای شهر تعیین میکند و برای یک دانشآموز مقطع متوسطه باید شش میلیون و ۱۰۰هزار تومان باشد شامل حال کدام خانوادهها میشود؟»
وعده شیرین تاکسیهای اینترنتی کام والدین را تلختر کرد!
در سایر شهرها نیز تقریبا همین اوضاع حاکم است و استفاده از سرویس مدرسه سهم قابل توجهی از درآمد خانوادهها را میبلعد تا مخارج مربوط به حملونقل در کنار همه خرجهای ریز و درشت یک دانشآموز، تحصیل را به یکی از گرانترین اقلام در سبد خانوار تبدیل کند.
در این میان برخی شرکتها از قیمت ارزانتر ۳۰ درصدی برای سرویسدهی خبر دادند، در بررسیهای میدانی مشخص شد این تاکسیهای اینترنتی هزینه خود را بدون هیچگونه اطلاعرسانیای دریافت میکنند!
در همینباره مادری که صاحب ۳ فرزند است، میگوید: «اول به تاکسیهای اینترنتی فکر کردم. با خوشحالی تماس گرفتم. مبلغ چهار میلیون و پانصد برای مسافت ۳ کیلومتری در نظر گرفتند، در حالی که نصف دیگر آن را در نیمه دوم سال میخواستند، یعنی حتی بیشتر از آن مبلغی میشد که میخواستم به مدرسه بدهم. در واقع متوجه شدم آنها هم ماهیگیری از آب گلآلود میکنند.»
موضوع امنیت و تفاوت آن با الان جامعه که هیچ پدر و مادری نمیتواند فرزندش را حتی به یک خیابان آنطرفتر تنها بفرستد و مدام باید مراقب جگرگوشه خود باشد، اهمیتِ داشتن یک سرویس مناسب را دوچندان میکند. حالا گرانی عجیب سرویس مدارس به دغدغه خانوارهای با چند فرزند تبدیل شده و دولت باید ضمن تعیین قیمت منطقی، برای حملونقل دانشآموزان چارهای بیندیشد.
- 13
- 1