انگار برای همه عادی شده است که هر از چند گاهی، در گوشه و کناری دیواری روی سر یک دانشآموز خراب شود، چند دختر بچه در آتش بسوزند یا برخی از دانشآموزان مورد آزار و اذیت قرار بگیرند! بعد هم چند روزی همه از آن فاجعه صحبت میکنند و بعد هم به فراموشی سپرده میشود! برای مسئولان هم عادی شده که بر اثر کم کاریها و بیمسئولیتیهایشان عدهای جانشان را از دست بدهند و بعد هم چند روز تلفنشان مدام زنگ بخورد و آنها قول رسیدگی بدهند و بعد از چند روز هم به فراموشی سپرده شود! اما موضوعی که در چند سال اخیر بیش از هر زمان دیده میشود پاسخگو نبودن مسئولان است! سوختن ۴ دانشآموز و جان سپردن ۳ نفر از آنها در آتش بیتدبیری مسئولان فاجعهای است که اگر هر کجای دنیا اتفاق میافتاد مدیران زیادی مجبور به استعفا و عذرخواهی میشدند اما این روزها شاهدیم که این فاجعه در کشور ما به استعفای پر سوز و گداز یک مدیر بیشتر منجر نشد؛ آن هم معلوم نیست که استعفایش پذیرفته شود و یا ۲ روز بعد با احترام بیشتر پشت میز مدیریتش برگردد!
تاریخی که مدام تکرار میشود!
آتشسوزی به دلیل بیمسئولیتی مدیران موضوعی است که مدام در کشور ما تکرار میشود اما نه تنها هیچکس پاسخگو نیست بلکه خیلی زود فراموش میشود. در سال ۷۶ مدرسهای در روستای شفت آتش گرفت و طی آن ۱۱ دانشآموز و یک معلم مجروح شدند، پس از آن در سال ۸۳ در مدرسهای در روستای سفیلان آتشسوزی رخ داد و علت حادثه آتشگرفتن بخاری نفتی بود، طی آن ۱۳ دانشآموز مجروح شدند و یک معلم جان باخت! چند سال بعد یعنی در سال ۸۵ با آتشسوزی در روستای درودزن رو به رو شدیم که باز هم علت حادثه بخاری نفتی بود و ۸ دانشآموز با مصدومیت رو به رو شدند! سال۹۲ نیز با آتشسوزی فاجعه بار شین آباد رو بهرو شدیم که طی آن ۲ دانشآموز فوت کردند و ۲۹دانشآموز با سوختگیهای فجیع رو به رو شدند و هنوز هم درگیر درمان هستند! دانشآموزانی که آتش این سهلانگاری هنوز در جانشان زبانه میکشد و هر وقت که خود را در آینه میبینند تمام لحظات آن آتشسوزی در ذهنشان مرور میشود! علاوه بر اینها چندینبار آتشسوزیهای کوچک و بزرگ در مدارس و خوابگاههای مختلف مربوط به مدارس اتفاق افتاده است و افراد زیادی را به کام مرگ گرفته یا مجروح کرده است و هر بار هم مسئولان از زیر بار این موضوع فرار کردهاند و بعد هم به فراموشی سپرده شده است! حالا هم در پی آتشسوزی مدرسه اسوه در زاهدان ۴دانشآموز در آتش سوختند و شدت سوختگی به قدری بود که ۳ تای آنها جان باختند! موضوع حائز اهمیت این است که در هیچ یک از این اتفاقات هیچ کس مقصر شناخته نشده و مورد توبیخ و تنبیه قرار نگرفته است!
آموزش و پرورشیها چه میگویند؟
همین چند وقت پیش آوار بیتدبیری بر سر دنیای ۶ساله فرود آمد اما هیچ کس پاسخگو نبود؛ نه کسی استعفا داد و نه وزیری استیضاح شد! انگار که یک اتفاق عادی رخ داده است! و جالب اینکه هر کسی تقصیر را برگردن دیگریانداخت و در آخر هم معلوم نشد مقصر چه کسی است! باز هم کمبود بودجه شد دلیل اصلی همه این فجایع و همه مدیران هم پشت میز و صندلی خودشان برگشتند!
چند هفته پیش بود کلیپی از مدرسهای در روستای طاویران از توابع کرمانشاه منتشر شد که در آن منقلی وسط کلاس گذاشته بودند و به واسطه آن دانشآموزان کلاس را گرم میکردند؛ پیرو انتشار این کلیپ آفتاب یزد با نظری روابط عمومی آموزش و پرورش تماس گرفت و پیگیر ماجرا شد، گذشته از این موضوع که مسئولان مربوطه اصلا اطلاع نداشتند که این روستا در توابع کرمانشاه قرار دارد، روابط عمومی وزارتخانه مذکور اعلام کرد که وسایل گرمایشی مورد نیاز برای مدارس سراسر کشور تامین شده و این اطمینان را داد که حادثهای از این بابت نخواهیم داشت! درست چند هفته بعد شاهد یک آتشسوزی گسترده به دلیل استفاده از چراغ نفتی در مدارس زاهدان بودیم و طی آن ۴ دختر بچه ۶ساله در آتش بیتدبیری سوختند! در پی این اتفاق وقتی مجددا با روابط عمومی آموزش و پرورش تماس گرفتیم جناب نظری پاسخگو نبودند و شخص دیگری که به جای ایشان پاسخگو بود گفت آموزش پرورش بیانیهای جهت این موضوع صادر خواهد کرد! در این بین چند سوال مطرح میشود، آیا چراغ نفتی از نظر مسئولان آموزش و پرورش وسایل گرمایشی مورد اطمینان است؟ آیا صدور بیانیه مشکلات را حل میکند و به آن کودکان جان دوباره میبخشد؟ چرا حتما باید فاجعهای رخ دهد و دانشآموزانی جان خود را از دست بدهند تا مسئولان در آموزش و پرورش به این موضوع پی ببرند که مسئولیتی هم بر عهده دارند؟
مجلسیها چه میگویند؟
در هفته اخیر همزمان با سوختن و جان باختن یکتا، مونا و صبا، کلیپی از دعوای نماینده مردم سراوان در مجلس شورای اسلامی با مامور گمرک منتشر شد و بلافاصله بعد از آن شاهد بودیم که جلسه فوری مجلس در این باب تشکیل شد. بعد از آن کلیپی از همان جلسه فوری منتشر شد و شاهد بودیم که نماینده سراوان پشت تریبون مجلس میگوید امروز نوبت من بود و فردا نوبت شماست که به شما بیاحترامی کنند! این نماینده همچنین خواستار اخراج مامور گمرک و استیضاح وزیر اقتصاد شده بود! اما نکته حائز اهمیت این است که برای سوختن ۴دانشآموز و جان باختن ۳ تن از آنها هیچ جلسه فوری توسط نمایندگان مردم برپا نشد! هیچ کس نطق پیش از دستورش را به این اتفاقات اختصاص نداد و هیچ کس خواستار اخراج مدیر آموزش و پرورش و استیضاح وزیر آموزش و پرورش نشد! تنها نمایندهای که در صحن علنی مجلس در رابطه با آتشسوزی در زاهدان صحبت کرد محمد قسیم عثمانی، نماینده بوکان بود که از سکوت مجلس نسبت به آتشسوزی مدرسه زاهدان انتقاد کرد و گفت: «چهار معصوم در آتش میسوزند اما ما سکوت میکنیم و از آن طرف نسبت به توهین به یکی از همکارانمان آنچنان واکنشی نشان میدهیم که وزیر را تهدید به استیضاح میکنیم.»
آنچه که مشخص است این است که نمایندگان مجلس در برابر احقاق حقوق مردم سکوت کردهاند و تنها به منافع خودشان فکر میکنند، برای بررسی بیشتر این موضوع با داوود محمدی نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات تماس گرفتیم. این نماینده با انکار جلسه فوق العاده در رابطه با درگیری نماینده سراوان با مامور گمرک گفت: «جلسه فوقالعاده در رابطه با آن قضیه به آن صورت که شما میگویید تشکیل ندادیم، بعضی از روزها درباره اتفاقاتی که افتاده توضیحاتی در صحن مجلس ارائه میشود و این قضیه به همین منوال بود! اصلا جلسه علنی نبود.» او در رابطه با رسیدگی به وضعیت بچههای زاهدانی گفت: «اتفاقا دیروز در جلسه کمیسیون این موضوع مطرح شد و قرار شد که گروهی مسئله را دنبال کنند. قرار است از آموزش و پرورش توضیح خواسته شود و مسئله مورد بررسی قرار بگیرد. حتما باید با خاطیان این موضوع به صورت جدی برخورد شود!» این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال خبرنگار که آیا بررسیهای نمایندگان مجلس طی این سالها و برای همه حوادث اتفاق افتاده مثل آوار مدرسه و آزار و اذیت دانشآموزان، به پایان نرسید که نمایندگان مجلس دست به اقدامی بزنند؟ میگوید: «اگر بخواهید این گونه صحبت کنید دلیلی ندارد که با هم صحبت کنیم! دلیلی ندارد پاسخ شما را بدهم(!) چون معمولا وقتی کسی به من زنگ میزند به او میگویم در فرصت مناسب پاسخ میدهم، الان چون قرار شد سوال مختصر پرسیده شود جواب شما را دادم! باید سوالات به گونهای مطرح شود که به حل مسئله منجر شود!» او در رابطه با مطرح شدن موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش از جانب خبرنگار نیز گفت:« استیضاح حق نمایندهها است و در اختیار آنها ست. کمیسیون از آموزش و پرورش توضیح خواسته و هیئتی را برای رسیدگی به این موضوع مسئول کرده، فعلا بحثی از استیضاح وزیر در میان نیست تا توضیح آموزش و پرورش برسد.» ظاهرا نمایندگان فراموش کردهاند که میز و صندلی شان را با خواست همین مردم گرفتهاند و باید به مردم پاسخگو باشند!
این روزها به نظر میرسد برخی مدارس ناامنترین مکان برای کودکان است. مدرسهای که یا با تنبیه بدنی دانشآموزان همراه است یا دیوار روی سرشان آوار میشود یا دانشآموزان در آتش میسوزند و یا مورد تعرض قرار میگیرند، چگونه میتواند مرکز تعلیم و تربیت کودکان باشد؟ امنیت در مدرسه موضوعی است که باید پیش از هر موضوع دیگری مورد رسیدگی قرار بگیرد اما برخی مسئولان همچنان در خواب غفلت فرو رفتهاند.
- 11
- 1