ماجرا از یک کلیپ جنجالی شروع شد؛ پسربچههای ۱۲-۱۰سالهای که جدیدترین آهنگ ساسی مانکن، خواننده آن ور آبی را در حیاط مدرسه با هم میخواندند و بالا و پایین میپریدند. بعد از آن دانشآموزان دست بهکار شدند و دومی، سومی، چهارمی و تا دهها کلیپ دیگر از دابسمش این آهنگ را در حیاط مدرسه یا سر کلاس ساختند. همه کلیپها در صفحه مجازی آقای خواننده منتشر شد. اول عدهای در توییتر به پخش آهنگهای این سبکی در مدارس اعتراض کردند، بعد از مدت کوتاهی تعدادی دیگر صدایشان در آمد که در مدرسه فرزندانشان آهنگهای اینچنینی پخش میشود و مدیر مجموعه به تذکر آنها گوش نمیدهد. دست آخر هم علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی، محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش را بازخواستکرد و گفت: «این موضوع مهمی است، اینکه در برخی مدارس ما ترانهای که محتوای سخیفی دارد و با ساز و آواز و بزن و بکوب اجرا میکنند و دانشآموزان را وادار به حرکات خاصی میکنند، قابلقبول نیست. وزیر آموزش و پرورش باید پاسخ دهد، مدیران این مدارس باید بلافاصله برکنار شوند، این قابلقبول و تحمل نیست، بهخصوص با محتوای اشعاری که دراین ترانه پخش شده است.»
فشارها آنقدر بالا گرفت که بطحایی به چندین شکل مجبور به عذرخواهی شد. اول گفت که منظور او از ایجاد نشاط و شادی در مدرسه پخش موسیقیهای اینچنینی نبوده و مسئولان مدارس از سخنان او برداشتی اشتباه داشتند.
بعد توییت زد که «فریب یا نفوذ؟» سپس در جلسه شورایعالی نماز گفت: «در این کلیپها اغراض سیاسی کاملاً مشهود است، از دیروز ۳ نفر را مأمور بررسی این موضوع کردم تا ریشه تولید این کلیپها مشخص شود.» او حتی برای اینکه از هجمه انتقادات نسبت به وزارت آموزش و پرورش بکاهد و کارش به استیضاح نمایندگان مجلس نیفتد، از پلیس فتا و دادستانی خواست که برای یافتن مدیران مدارس خاطی او را یاری کنند تا پیش از این اعتماد عمومی و باور مردم متدین خدشهدار نشود. وزیر سابق آموزش و پرورش آنقدر از واکنشهای تند منتقدانش بیم داشت که در اردوگاه شهید رجایی نیشابور این را هم گفت که «اکنون ۱۴میلیون دانشآموزی داریم که بهرغم همه هجمههای فرهنگی، اگر لازم باشد همانند دوران دفاعمقدس در صحنه خواهند بود و جانفشانی خواهند کرد.» اظهارنظری که اینبار صدای حامین حقوق کودکان را در همه کشور درآورد.
اما آخرین اقدام بطحایی مأمور کردن ۳ بازرس برای شناسایی مدارسی بود که کلیپ همنوایی و رقص دانشآموزان را منتشر کرده بودند. اقدامی که تحلیلگران میگویند در نهایت مؤثر نیفتاد.
مدیران مدرسه زیر تیغ یک بخشنامه
اما حالا خبر رسیده که در آخرین روزهای وزارت بطحایی، بخشنامهای محرمانه به مدارس ارسال شده که در آن پخش هرگونه موسیقی در این محیط ممنوع شده است و صراحتا مدیری که از این بخشنامه سرباز زند، متخلف خواهد بود. علی. ع مدیر یکی از مدارس غیردولتی تهران که بهعلت پخش موسیقی در مدرسهاش تحت فشار از سوی آموزش و پرورش منطقه است در اینباره به همشهری توضیح داد: «متأسفانه تاکنون بهدلیل گزارش ۲نفر از والدین به بخش رسیدگی به تخلفات آموزش و پرورش منطقه برای پارهای از توضیحات احضار شدم. این در حالی است که موسیقی پخش شده در مدرسه ما از آهنگهای مجاز پاپ بوده که مجوز وزارت ارشاد را دارند و سیدی آن در مراکز معتبر مثل شهر کتابها به فروش میرسد. اما چون این ۲ خانواده به آن معترض بودند، توبیخ شدیم.»
این مدیر مدرسه که مدعی است در عرض این ۲ماه فشار زیادی روی او و همکارانش بابت پخش موسیقی در مدرسه وارد کردهاند، گفت: «برخوردهای کاملا چکشی و غیرمنعطف از سوی کسانی صورت میگیرد که از اساس با موسیقی مخالفند و حالا پخش چند کلیپ را دستاویزی برای دنبال کردن سلایق فردی خود قرار دادهاند. متأسفانه در این مدت برخورد صفر و صدی با این مسئله شد و تاوانش را اغلب مسئولان مدارس پس میدهند.»
پاک کردن صورت مسئله
بهجز آقای علی. ع که تذکر شدیدی از سوی آموزش و پرورش منطقه دریافت کرده و تخلف هم در پرونده کاریاش درج شده است، مدیران مدارس دیگر هم هستند که مورد تحقیق و بازخواست قرار گرفتهاند. مینا.س مدیر یکی از مدارس دولتی اصفهان از تأکید آموزش و پرورش این استان مبنی بر عدمپخش هرگونه موسیقی در مدارس خبر داد و گفت: « یکی از ابزارهای ایجاد نشاط و شادی در بین کودکان و نوجوانان و تشویق آنها به تحرک و ورزش موسیقی است. ما در ۲ دهه اخیر با دانشآموزانی مواجه هستیم که به واسطه کمبود فضا و امکانات کمترین تحرک و پویایی را دارند بهخصوص در مدارس دخترانه این معضل دوچندان است.
در زنگهای تفریح با دخترانی خموده و بیانگیزه مواجهیم که یک گوشه حیاط مدرسه کز میکنند و حتی راه نمیروند. شما آماری را که دفتر سلامت وزارت بهداشت از چاقی مفرط کودکان و نوجوانان هر سال ارائه میدهد ملاحظه بکنید. ما دقیقا به همین علت موسیقی مجاز در مدارس پخش میکنیم، چون تنها راهی است که دانشآموزان را به تحرک وامیدارد. این نکته جدیدی هم نیست و از قدیم بوده ولی چون چند مدرسه در اردیبهشت امسال آهنگ غیرمجاز گذاشتهاند، به جای تصحیح عملکرد آنها بهطور کلی با پخش موسیقی مخالفت شد. این پاک کردن صورت مسئله است.»
این مدیر مدرسه که دکتری روانشناسی است، به تأثیر موسیقی بین کودکان و نوجوانان و ایجاد نشاط و شادی در بین آنها تأکید میکند؛ «چرا بچهها از هر جشن و مراسم شادی که در مدرسه هست استقبال میکنند؟ تحقیقی میدانی در مدرسهمان انجام دادیم و متوجه شدیم که پخش موسیقی ارتباط مستقیمی با افزایش یادگیری دانشآموزان دارد. موسیقی باعث از بین بردن کرختی، خواب آلودگی و افسردگیهای بالینی بین بچهها میشود و حالا چرا ما از آن برای بالا بردن کیفیت آموزش و ورزش بهره نبریم؟»
گفتوگو با مدیران ۱۳مدرسه دیگر - که بهعلت ترس از دست دادن شغلشان نمیخواستند نامشان فاش شود - نشان میدهد که دستور عدمپخش موسیقی جدی است و آنها نباید از بلندگوی مدرسه هیچ نوع موسیقی را پخش کنند. اگرچه تعدادی از آنها اساسا این کار را در طول سال تحصیلی انجام نمیدادند ولی میگویند که این، راهحل برخورد با موضوع نیست. صمد.ف مدیر یکی از مدارس دولتی تهران از ترس روسای مناطق از احضار شدن به وزارتخانه بابت این مسئله میگوید. «شاید این اتفاق هم نیفتاده باشد ولی آن واکنشهای منفعلانه آقای بطحایی و درخواست کمک از پلیس فتا و دادستانی و تأکید براینکه منظورش از ایجاد نشاط در مدارس پخش موسیقی نبود، باعث ترس و خودسانسوری شدید مدیران شده است. آنها میگویند سری که درد نمیکند با دستمال نمیبندند؛ بهعبارتی دیگر چرا اصلا موسیقی پخش کنیم که باعث دردسرمان بشود.»
اما راهحل چیست؟ آیا تنها راهحل، حذف پخش موسیقی در زنگهای تفریح، ورزش و جشنهاست؟
در موسیقی همان را درو کردند که خودشان کاشته بودند
ثمیناللهیاری، روانشناس و استاد سابق تربیت معلم در اینباره میگوید: «کلا هنر و رشتههای آن طی ۴ دهه گذشته در مدارس ایران مورد بیمهری عمیق و غیرقابل جبران واقع شدهاند و در این مدت پرداختن به موسیقی، نقاشی، تئاتر و سایر هنرهای تجسمی حتی در آخرین اولویت نظام آموزشی کشور هم قرار نگرفته است. آموزش و پرورش تنها به آموزش محدود این رشتهها در هنرستانهای بسیار اندک و انگشت شمار اکتفا کرده و بدینگونه هنر را در نسل جدید ابتر و تهی از مفهوم کرده است.
اللهیاری معتقد است: «این برخورد رادیکالی در طول سالیان طولانی باعث شد که هنر در اغلب رشتهها بهخصوص موسیقی به ابتذال کشیده شود و موسیقی زیر زمینی در بین نسل جدید طرفدار پیدا کند و جای موسیقی فاخر و اصیل ایرانی را بگیرد. مدیران فرهنگی امروز چیزی را در تلفن همراه، ضبط ماشین، لیست موسیقی مورد علاقه جوانان و بلندگوی مدرسه میشنوند که روزی خود بذر آن را کاشتهاند؛ پس از چه میترسند؟ منتقدان وضعیت امروز موسیقی پخش شده در مدارس توضیح دهند که کدام قدم را برای ترویج موسیقی اصیل ایرانی در نسل جوان برداشتهاید که حالا از شنیدن الفاظ رکیک این خواننده برآشفتهاید؟»
اللهیاری تأکید کرد: «تنها راه تغییر ذائقه جوانان در حوزه موسیقی و برداشت آنها از لذت شنیداری، آموزش گسترده و صحیح موسیقی به کودکان و نوجوانان در مدارس است. معلمانی که سازهای ایرانی را در کلاس بنوازند و به کودکان و نوجوانان هم بیاموزند و گوش آنها را به موسیقی فاخر عادت دهند.»
مکث
بهجای امداد از پلیس فتا از استادان موسیقی کمک میخواستید
ثمین اللهیاری، استاد سابق دانشگاه تربیت معلم از برخوردهای تند و امنیتی که با برخی مدیران بهواسطه پخش موسیقی در مدرسه آنان شد، گلایه کرد و گفت: «بهتر بود آقای بطحایی از هنرمندان موسیقی پاپ و سنتی کمک میگرفت تا آواز و موسیقی مناسب برای حال و هوای مدرسه را تولید کنند. ما در دهه۵۰، موسیقی مخصوص هر مدرسه را داشتیم که نمونه آن را میتوانید در مدارس فرزانگان ببینید.» با پایان امتحانات تا چند روز دیگر مدارس بهطور کامل تعطیل خواهند شد و به همین واسطه پرونده پخش موسیقی نیز تا ۳ماه دیگر مسکوت خواهد ماند. در این میان باید دید مسئولان معاونت پرورشی که این روزها در قبال بخشنامه و اتفاقات رخ داده سکوت کردهاند و پاسخ رسانهها را نمیدهند، برای سال تحصیلی جدید چه برنامهای را برای موسیقی مدارس بهجز برخوردهای ضربتی خواهند داشت.
فهیمه طباطبایی
- 17
- 4
دا
۱۳۹۸/۴/۴ - ۱۵:۰۵
Permalink