ابتدا این عکس را نگاه کنید:
غم انگیز است ولی این تصویر، از سال گذشته تا به امروز، شده است بخشی از دغدغه حوزه علمیه و وزارت آموزش و پرورش و برخی سیاسیون!
ماجرا را به نقل از رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش بخوانید:
«همین دیروز صفحهای از کتاب فارسی پایه اول را آوردند و با فارسی سال قبل مقایسه کردند و سؤال کردند دو تصویر با هم چه فرقی دارند؛ گویا در کتاب سال ۹۸ در یک تصویری کتاب قرآن را بالای یک کتاب خانهای و زیر یک تلویزیون قرار دادند و اعتراضی شده است از حوزه علمیه که جای قرآن آنجا نیست و باید در جای برتری باشد و به این جمعبندی رسیدند که فارسی اول ابتدایی که پر از قرآن است چون در تصویر بالای آن کتابخانه، تلویزیون است و تصویر آن کتاب عزیز برداشتند و گلدانی گذاشتند و حالا اسم حذف قرآن به میان آمده است در حالی که در همین کتاب تصاویر متعدد از قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و تصاویر مساجد و… وجود دارد. حالا آن منتقد خوش انصاف اینها را ندیده است و همین حذف کتاب قرآن در یک تصویر را ربط دادند به ۲۰۳۰ در حالیکه رئیس سازمان، خصم آشکار و پنهان با سند ۲۰۳۰ دارد.»
و حالا چند نکته:
۱ - در همه خانه های ما قرآن وجود دارد و اگر اتاق ما نیز همین شکلی بود که در تصویر رسم شده است، احتمالاً قریب به اتفاق مان قرآن را همین جا می گذاشتیم، یعنی به احترام کلام الهی، در بالاترین طبقه کتابخانه.
شگفت است که در تمام مدتی که کتاب اول ابتدایی در خانه های مسلمانان ایران قرار داشت، هیچ کس احساس بی حرمتی به قرآن نکرد ولی برای عده ای دغدغه شد! انصافاً کجای این تصویر مشکل داشت که کار به حوزه و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و رسانه ها کشید؟
۲ - امیدوارم که ماجرای ورود حوزه علمیه به روی جلد کتاب درسی آن هم در موضوعی چنین، صحت نداشته باشد چرا که پرداختن به چنین مواردی که در آن ها نه شرع مقدس هتک شده و نه مخالف عرف است، می تواند نشانه ای از فروگذاشتن اصول و تمسک به فروع باشد.
در زمانه ای که انواع شبهات، پرسش ها و نقدهای متعدد در زمینه دین وجود دارد و به رو گسترش نیز هست و در عصری که دین گریزی به یکی از دغدغه های مومنان واقعی بدل شده و از اخلاق و اعتقادات گرفته تا فقه ، همه و همه آماج سوالات نوظهور است، وقتی می بینیم که به نام حوزه علمیه ایرادی بی اهمیت به روی جلد کتاب درسی اول ابتدایی می شود، حق داریم نگران آن باشیم که نکند حوزویان که با وجوهات شرعیه مومنان و بودجه عمومی کشور درس می خوانند تا هدایتگر مردم به سوی دین مهر و تعقل باشند، رسالت اصلی شان را وانهند و شأن حوزه و دین را تا بدین حد تقلیل دهند.
۳ - یکی از مهم ترین مشکلات کشور ما، همین توقف در سطح است و فقدان توجه به عمق و روح.
ای کاش کسانی که این قدر خرده گیر هستند که جای قرآن را در بالاترین طبقه قفسه کتابخانه هم بر نمی تابند و اشکال می گیرند که روی کتابخانه تلویزیون هست، به روح زخمی شده قرآن در روابط اجتماعی، حکومتداری، ادارات، اقتصاد، فرهنگ، اخلاقیات، رسانه و ... نیز التفات می کردند. گو این که قرآن نازنین، نازل شده است تا فقط با بهترین جلد و کاغذ منتشر شود و در بالاترین و ای بسا دور از دسترس ترین جاهای خانه قرار گیرد و در مراسم مختلف با صدای زیبا قرائت شود و دیگر هیچ! و از همین روست که یک نقاشی این چنین زیر ذره بین می رود و از آن حرف و حدیث در می آورند و به غربت قرآن وقعی نمی نهند!
۴ - یک روز گیر می دهیم به این که چرا قرآن در نقاشی روی جلد فلان کتاب ابتدایی در فلان طبقه قفسه است و روز بعد که آن را برداشتند، فریاد وااسلاما سر می دهیم که دارند سند ۲۰۳۰ را اجرا می کنند! واقعاً درد دین و قرآن داریم یا عادت کرده ایم به نیت خوانی و سیاسی بازی و انگ زدن و ... .
۵ - علی علیه السلام "تضییع الاصول والتمسك بالفروع" را یکی از آفت های حکومت ها می دانند؛ یعنی کارهای مهم را رها کردن و چسبیدن به امور فرعی؛ آیا حکایت ایران امروز ما نیست؟!
بعد از تحریر:
خدا را شکر که در تصویر جدید، ته ریشی برای پدر خانواده در نظر گرفته شده است!
*جعفر محمدی
- 18
- 4