کاملا با اعتماد به نفس میرسد. جلوی هیچ دوربینی صحبت نمیکند. مدعی است که چهره و حتی صدایش را همه مردم میشناسند. مرد تحصیلکرده و بانفوذی که قرار بود در ازای پول، سکوی پرتاب چندین دانشآموز باشد. دانشآموزانی که میخواستند یکشبه راه صد ساله را طی کنند و بدون درس خواندن و فقط با برگزاری یک کنکور نمایشی وارد رشته دندانپزشکی و داروسازی شوند. اما دست همگی آنان رو شد و حالا این مرد پنجاهساله بهعنوان جاعل و تبهکار در پلیس آگاهی پایتخت به سوالات خبرنگاران پاسخ میدهد. حتی اسم کوچک خود را نمیگوید، چون معتقد است با اسم کوچکش هم او را میشناسند و آبرویش به بازی گرفته میشود. ادعایش این است که هیچ کار خلافی نکرده است: «همه هماهنگیها را یک مسئول موسسه خیریه انجام داده بود. اصلا او بود که به من پیشنهاد داد دانشآموز معرفی کنم و پول بگیرم. من هم چون یکی از شغلهایم مشاوره پیش از کنکور بود، قبول کردم. آن مرد به من گفته بود که در ازای هر دانشآموز به او ٢٢٠میلیون تومان پول بدهم. بقیه دستمزدها هر چقدر ماند، برای خودم باشد. من هم از هر نفر بین ٤٠٠ تا ٦٠٠میلیون تومان پول میگرفتم.»
نشستن روی صندلی دانشگاه آزاد و درس خواندن در رشته داروسازی و دندانپزشکی از آرزوها و رویاهای دست نیافتنی این دانشآموزان بود که تصور میکردند با پرداخت پول میتوانند به این رویا جامه عمل بپوشانند. جاعل دستگیر شده، پس از مشاوره تحصیلی پیشنهاد فروش صندلی دانشگاه را مطرح میکرد و دانشآموزان و خانوادهشان هم استقبال میکردند. این مرد از همین طریق حدودا ٢٧ یا ٢٨ دانشآموز را راهی دانشگاه کرد و یکمیلیارد و ٨٠٠میلیون تومان پول به جیب زد. یکسال و نیم بود که فعالیتش را شروع کرده بود. اوایل قرار بود متقاضیان را به دانشگاه شهید بهشتی بفرستند، اما موفق نشدند. به تازگی فعالیت خود را برای رشته داروسازی و دندانپزشکی در دانشگاه آزاد شروع کرده بودند که دستگیر شدند: «به جز من هشت نفر دیگر هم دستگیر شدهاند. همدستانم درواقع مشاوران تحصیلی و کنکوری بودند. چون من به چند نفر از همکارانم سپرده بودم که اگر دانشآموزی رویای تحصیل در رشته دندانپزشکی داشت به من معرفی کنند. برای همین آنان نیز بهعنوان همدستانم دستگیر شدهاند. من جرمی مرتکب نشدهام. فروش صندلیهای دانشگاه آزاد از خیلی وقت پیش اتفاق میافتاد. همه کارهای مربوط به دانشگاه را هم آن مرد که در امور خیریه بود، انجام میداد. من اصلا هماهنگکننده نبودم. فقط قرارداد میبستم، پول میگرفتم و دانشآموز را به آن مرد معرفی میکردم. بقیهاش با او بود. فقط به این دلیل بود که من فرد بانفوذی بودم. فوق لیسانس برق دارم و مدرس کنکور و مشاور تحصیلی بودم. در کلاسهای کنکور رشته دیفرانسیل و ریاضیات تجربی تدریس میکردم. به واسطه شغل و تحصیلاتم با دانشآموزان زیادی در ارتباط بودم و همین مسأله باعث شد که این کار را انجام دهم.»
ماجرای دستگیری این باند حرفهای و تحصیلکرده به یک برگه انتخاب واحد جعلی بر میگردد. برگهای که دردسرساز شد و دست اعضای این شبکه را رو کرد. وقتی یک دانشجو هنگام ثبتنام برگه جعلی انتخاب واحد را به دانشگاه آزاد ارایه داد، مسئولان متوجه این اقدام او شدند. با لو رفتن این اتفاق این دانشجو چارهای جز لو دادن مشاوره تحصیلیاش نداشت. مشاوره کنکوری و تحصیلی این دانشجو نیز، همین مرد دستبند به دست است که ادعا میکند جعل، کار او نیست. با این حال بعد از دستگیری او بود که سایر همدستانش هم بازداشت شدند و یک پرونده پیچیده جعل و کلاهبرداری در مقابل کارآگاهان پلیس پایتخت قرار گرفت. درحال حاضر نیز ۴٠ نفر که سهمیه خریده بودند، هم شناسایی شدهاند: «وقتی یکسال و نیم پیش فعالیتمان را شروع کردیم، از چند دانشآموز پول گرفتیم. قرار شد که آنها کنکور بدهند. فقط مجاز به انتخاب رشته میشدند کافی بود. به آنان وعده دانشگاه شهید بهشتی را داده بودیم. از هر نفر هم ٥٠٠ تا ٧٠٠میلیون تومان پول گرفتیم و من هم باید ٢٥٠میلیون تومان به ازای هر نفر به آن مرد پرداخت میکردم. اما برنامههایمان بهم ریخت. نتوانستیم آنان را وارد دانشگاه شهید بهشتی کنیم. همه چیز عوض شد. برای همین آن مرد گفت که از این بعد برای دانشگاه آزاد اقدام کنیم. پول آن چند نفر را هم از دانش آموزان دیگر گرفتیم و به آنان پس دادیم. این شد کهسال گذشته نتوانستیم کسی را وارد دانشگاه کنیم.»
اما در دانشگاه آزاد چندین دانشجو با خرید صندلی، نشستند و حدود دو ماه درس خواندند. اسمشان در لیست استادان بود و هیچ مشکلی هم بابت تحصیل نداشتند: «اگر آن دانشجو بیدلیل ما را معرفی نمیکرد، موضوع لو نمیرفت. من هیچ جعلی مرتکب نشدم، او از ترسش مرا جاعل معرفی کرد و همه چیز لو رفت. وگرنه دانشجویان داشتند درسشان را میخواندند. در ابتدا دانشگاه آزاد شاکی و بعد از آن هم خانوادههایی که فرزندانشان از طریق مشاورههای من، به دانشگاه رفته بودند از من شکایت کردند.»
- 25
- 7
ایرانی
۱۳۹۸/۹/۲۸ - ۷:۵۳
Permalink