به گزارش اقتصادآنلاین، در خبری دیگر، گفته شده آرش اباذری استاد فلسفه دانشگاه صنعتی شریف از این پس امکان حضور در این دانشگاهها را ندارد. «روزنامه شریف»، حساب کاربری روزنامه این دانشگاه در توییتر، اظهارات ابراهیم آزادگان، رییس گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، را بازتاب داده است که میگوید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صلاحیت آقای اباذری را رد کرده است. آقای آزادگان به دلایل وزارت علوم دراین باره اشارهای نکرده و تنها گفته است که این وزارتخانه از ابتدا نیز مخالف جذب آرش اباذری در دانشگاه صنعتی شریف بوده که با رایزنی برخی اساتید این مشکل برطرف شده بود. اباذری سال ۲۰۱۷ مدرک دکترای خود را از دانشگاه جانز هاپکینز ایالات متحده دریافت و کتاب او با عنوان «هستیشناسی قدرت هگل: ساختار سلطه اجتماعی در سرمایهداری» توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده است.
همچنین آرزو رحیمخانی، استاد دانشگاه آزاد واحد شهرستان اندیمشک خوزستان نیز از ادامه فعالیت محروم و از دانشگاه اخراج شده است.دانشگاه آزاد اندیمشک از تابستان امسال اقدام به قطع حقوق او کرده بود و دلایل اقدامات خود علیه این استاد دانشگاه را «محرمانه» اعلام کرده است.
واکنشها به یک اخراج
مجید تفرشی تاریخ پژوه در این رابطه می گوید "محمد فاضلی بار دوم است که از دانشگاه رانده میشود. او در دوران احمدی نژاد هم از دانشگاه بابلسر اخراج شد." او معتقد است "در اخراج فاضلی، بازنده اصلی جامعه علمی ایران است. اخراج او محصول مشترک نابخردی متولیان آموزش عالی و هراس کاسبان آکادمیک است." همچنین، عبدالناصر همتی، رییس سابق بانک مرکزی و نامزد ریاست جمهوری سیزدهم در واکنش به این خبر در توییتر نوشت: "تسویه اساتید از دانشگاهها بهدلایل سیاسی می تواند نشانه تصمیم برای درهمریختن ساختار نیروی انسانی کشور باشد. اخراج دکتر محمد فاضلی از دانشگاه بهشتی تاسف بار است. امیدوارم آقای رییسی و همسرشان بعنوان عضو کمیته جذب این دانشگاه جلوی اینگونه اقدامات بایستند." البته دامنه واکنش ها بسیار فراتر رفت و محسن حاجی میرزایی وزیر سابق آموزش و پرورش در یک توییت نوشته "قریب به یک دهه است با محمد فاضلی آشنا هستم. او را اندیشمندی دلسوز و دغدغهمند درباره پیشرفت ایران میشناسم. در این مدت از ایشان جز خیرخواهی برای ایران ندیدهام. امیدوارم متولیان امر با بازنگری در اخراج ایشان زمینه استمرار بهرهمندی از دانش و تجربه او را فراهم کنند."
اخراج اساتید، واژهای تکراری
اخراج یا آنطور که معروف است "عدم نیاز" دانشگاه به محمد فاضلی، بدون اینکه توضیح خاصی در این زمینه ارائه شود، انتقادات زیادی را در پی داشته است. اما اخراج فاضلی اولین مورد در نوع خود نبود. در هفته های گذشته خبر ممنوعالخروج شدن سعید مدنی، جامعه شناس مشهور ایرانی هم به سرخط اخبار رسید. او که به دعوت دانشگاه ییل ایالات متحده برای گذراندن فرصتی مطالعاتی عازم این کشور بود، به دلیل ممنوع الخروجی نتوانست ایران را ترک کند. آقای مدنی گفته بود پس از دریافت کارت پرواز و تحویل چمدان، به بهانه کنترل صحت ویزای آمریکا در دفتر نیروی انتظامی، از سوی ماموران نهادهای مختلف امنیتی بازجویی شد.
پنج ماه پیش هم حکم اخراج دامن دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی را گرفت و در ۱۳ شهریور ۱۴۰۰، بیژن عبدالکریمی حکم اخراج خود را از دانشگاه دریافت کرد. این حکم به دلیل "دفاع از نظام سلطنتی پهلوی" صادر شده و در بخشی از این حکم آمده است: نامبرده فاقد صلاحیت جهت عضویت در هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. هر چند پس از انتقادات بسیار زیاد، رییس دانشگاه آزاد محمدمهدی طهرانچی، در نامهای خواستار بررسی مجدد پرونده عبدالکریمی و "تعلیق" حکم اخراج شد. عبدالکریمی در این رابطه گفته بود" اصلا فکر کنید عبدالکریمی یک اپوزیسیون است و ۴۰سال است تلاش میکند به جمهوری اسلامی ضربه بزند، فکر میکنید در همه این سالها توانسته بودم به اندازه اینکه این اخراج و موجی که در جامعه ایجاد کرد و اخباری که سر آنتن رفت و مصادرهای که برخی از رسانههای زرد کردند، به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه بزنم؟"
در پی اخراج بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه آزاد، رضا داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم گفته بود ۷۰ استاد این دانشگاه در یک ترم با قطع حقوق، عملا اخراج شدهاند. آقای اردکانی گفته خود یکی از این اساتید اخراجی بوده و بدون اعتراض تا آخر ترم به تدریس ادامه داده است. اخراج و حکم عدم نیاز به اساتید دانشگاه، خصوصا در رشته های علوم انسانی مساله تازه ای نیست. در واقع سالهاست که دولت ها، استادانی که از "مدار" مورد نظر خارج شوند را تحت فشار قرار می دهند. بسیاری از این فشارها در نهایت به اخراج یا مهاجرت استادان منجر می شود. در حالی که دانشگاه ها خصوصا در رشته های علوم انسانی، همواره محلی برای بحث و تکثر نظرات متفاوت بوده است.
استقلال دانشگاه، حلقه مفقوده آموزش در ایران
در همین رابطه احمد نقیبزاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است "آزادی و استقلال دانشگاهها را گرفتهاند و دانشگاه را به دانشگاهیان وانگذاشتند و سپس آن را به یک کارخانه مدرکسازی تبدیل کردند و از چپ و راست استاد و دانشجو و هر کسی که خواستند وارد کردند و بردند." آخرین خبر هم واکنش وزارت علوم است. رییس مرکز جذب وزارت علوم در واکنش به خبر اخراج فاضلی گفته: هنوز نامهای مبنی بر اخراج دکتر فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی به این مرکز ارسال نشده و جذب یا اخراج هیئت علمی در دانشگاهها دلبخواهی نیست.
تشویق غیرمستقیم جوانان به مهاجرت
واقعیت این است که خالی شدن دستوری نهاد دانشگاه از اساتید دغدغه مند، ضمن کند کردن روند توسعه، خطر خالی شدن فضای سیاسی از گفتگو را در پی خواهد داشت. علاوه بر اینکه این اساتید دغدغهمند هستند که میتوانند امر مهم گفتمان سازی در حاکمیت را انجام دهند. مشکل اینجاست که نهاد دانشگاه از روز تاسیس استقلال نداشته و توسعه بدون ستون دانشگاه هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد. چیزی که در هیچ زمانی در تاریخ دانشگاه در ایران اتفاق نیفتاده است. در واقع راه احیای دانشگاه این است که دانشگاه به دست دانشگاهیان سپرده و استقلال دانشگاه به رسمیت شناخته شود. اعمال سلیقه سیاسی-عقیدتی، از هر نوعی که باشد راه را بر بالندگی دانشگاه خواهد بست و برخوردهای سلیقهای دقیقا مصداق آن چیزی است که رهبر معظم انقلاب آن را تشویق جوانان به مهاجرت دانستند. حالا پرسش اینجاست که آیا اخراج کسانی مثل فاضلی و... مصداق ناامید کردن جوانان از ارتقای جایگاه در کشور نیست؟
موسی حسنوند
جلوی فاجعه را بگیرید
هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در گفتوگو با «شرق»، با ابراز تأسف از اخراج دکتر فاضلی، دلیل این اتفاق را سیاستهای پشت پرده دانست و گفت: «دکتر محمد فاضلی شناختهشدهتر از آن است که احتیاج به توصیف و تحلیل فعالیتهای علمی و اجتماعی او باشد.
جامعهشناسی است مبرز که هم در حوزه آموزش و هم در حوزه تحقیق و هم در حوزه مسئولیت اجتماعی و در حوزه اثربخشی رسانهای و حضور در حوزه عمومی از چهرههای شاخص دانشگاهی محسوب میشود. آثار علمی او که تألیفی و ترجمه هستند، از مرجعیت و اعتبار بالایی برخوردار است. تحقیقات او در سطح پیمایشهای ملی در مقاطع مختلف به غنای ادبیات علوم اجتماعی کمکهای بسیاری کرده است. خود او در سطح مسئولیتهای اجتماعی که مشخصترینش حضور در کمیته کارگروه اجتماعی فرهنگی بررسی سیلابها و همینطور طرح مطالعاتی یونسکو بود، اقداماتی ارزنده انجام داد و همیشه هم استاد موفقی بوده است.
اینها نشان میدهد که یک جامعهشناس اگر میخواهد هم در دانشگاه، هم در حوزه عمومی و هم در سطح مسئولیتهای اجتماعی نقشهای خودش را ایفا کند، چقدر میتواند تأثیرگذار باشد و کارنامه او در تمام این زمینهها درخشان است. در مسئله آب، سیلاب، گفتمانهای اجتماعی و در انجمنهای علمی آثار بیرقیبی را بر جا گذاشت و همچنین بیدریغ دعوت نهادهای علمی و حرفهای را پاسخ میداد و حتی در دوران کرونا در نشستهای علمی حضور فعالانهای داشت».
خانیکی تصریح کرد: «این مقدمه را برای این گفتم که با معیار سنجش یک فرد بهعنوان معلم و محقق و کنشگر اجتماعی، وقتی کسی در تراز خیلی خوبی قرار دارد، طبعا باید از ظرفیت او بهترین استفاده را کرد نه اینکه بهناگاه وضعیتی پیش آید که جامعه علمی، دانشجویان، اعضای هیئت علمی و بهیقین شبکهای از کنشگران آکادمیک از وجود چنین کسی در دانشگاه محروم شوند.
من بابت این اتفاق متأسفم و این را بهعنوان یک زنگ خطر یا علامت بالینی میدانم که نشان میدهد یک بیماری جدید در حوزه بوروکراتیک و حوزه سیاسی و حوزه اجرائی دانشگاهی در حال اتفاق است. ممکن است چنین تلقی شود که کسانی مثل دکتر فاضلی که از تواناییهای بالایی برخوردار هستند، در مدارهایی دیگر به فعالیت خواهند پرداخت.
اما این علامت خطر و بیماری را در دانشگاه میبینم و اینکه به هر طریق و بهانهای این اتفاق افتاده باشد، در قالب سیاست رسمی جذب، در قالب حاکمیت سلیقهها و گرایشهای خاص سیاسی، در قالب رقابتهای تنگنظرانه گروهی یا در قالب تصلب و سرسختی شیوههای اداری، هرچه باشد، سیاست به چنین نقطهای منتهی شود، این یک هشدار و فاجعه است که باید جلوی آن را گرفت، وگرنه هزینههای سنگینتری برای محیطهای علمی و پژوهشی خواهد داشت».
این اولین بار نیست که دانشگاه و علوم انسانی هزینههای گزافی به خاطر تسویهحسابهای سیاسی میدهند. حسین بشیریه استاد سرشناس علوم سیاسی دانشگاه تهران، هادی سمتی استاد جامعهشناسی و همچنین مرحوم هاله لاجوردی و فاطمه صادقی در زمان احمدینژاد طعم اخراج از دانشگاه را چشیدهاند که نتیجهاش یا دقکردن یا مهاجرت یا گوشهنشینی بود. حالا به نظر میرسد این سیاستها دوباره جان گرفتهاند.
- 15
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۰/۱۱/۶ - ۲۳:۴۸
Permalink