روزنامه هم میهن نوشت: با شکل گیری اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی در شهریورماه سال گذشته و همزمانی با آغاز سال تحصیلی دانشگاهها، فعالیتهای انجمنها و تشکلهای دانشجویی نیز درگیر این اتفاق شد. بهعبارتی با ادامهدار شدن اعتراضات، کنشگری دانشجویان در قالب تشکلهای دانشجویی نیز متأثر از وضعیت کشور به سمت اعتراض حرکت کرد و دانشگاهها مانند هر دوره اعتراضی دیگری از جمله فضاهایی است که تا مدتها شاهد درگیری و کنشها و واکنشها بوده است. حضور نسل جوان در دانشگاه و خواستههایی که آن را گرهخورده به آینده خود میدانند معمولاً عاملی برای بقای بیشتر التهابات در این نهاد است. در شرایطی که جامعه و دانشگاهها به سمت آرامش سوق پیدا کرد، اما برخوردها با دانشجویان به شکل گستردهای ادامه پیدا کرد؛ چه آن زمان که برخی نیروهای خودسر موسوم به لباسشخصی به دانشگاه صنعتی شریف حمله کردند و چه الان که این روزها خبر از لغو مجوز تشکلهای دانشجویی از جمله انجمن آزاداندیشان و عدم دادن مجوز برای برگزاری انتخابات شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت و برخوردهای ضدفعالیت دانشجویی دیگر در دانشگاههای سراسر کشور به گوش میرسد. نگاهی به رویکرد حکومت نسبت به فعالیت دانشجویی در ادوار مختلف پس از پیروزی انقلاب و حوادث مهم آن، تبیینکننده موقعیت فعلی این تشکلهاست. همچنین به بررسی شرایط فعلی برخورد با تشکلهای برخی از دانشگاهها بهعنوان مشتی نمونه خروار اشاره خواهیم کرد.
از انقلاب فرهنگی تا ظهور تحکیم وحدت
در سابقه تاریخی تعریف جنبش دانشجویی اگر بخواهیم تعریف کوتاهی ارائه دهیم، تام هایدن در تعریف خود از جنبش دانشجویی آورده است: «جنبش دانشجویی، جنبش مستقلی است که از خاستگاه طبقاتی مردم متوسط شهری یعنی از دل همان درستکاریها و صداقتها برمیخیزد؛ جنبشی مدرن که اهداف اصلیاش را مقابله با نهادها، افکار و بنیانهای سنتی موجود در جامعه قرار میدهد. لذا جنبش دانشجویی را میتوان جنبش مقاومت نامید.»
بعد از پیروزی انقلاب و بازشدن فضای باز سیاسی در کشور، گروهها و جریانهای سیاسی برای بیان عقاید خود، بخشی از فعالیتهای خود را به داخل دانشگاهکشاندند و در آن زمان گروههای چپ مارکسیستی بیشترین حضور را در دانشگاه داشتند. در ادامه، امام خمینی(ره) در اول مهرماه ۱۳۵۸ به مناسبت بازگشایی دانشگاهها با اشاره به برخی از گروههایی که بهدنبال اخلال در برگزاری کلاسها در دانشگاه بودند، نوشت: «اسلام دین مستند به برهان و متكی به منطق است و از آزادی بیان و قلم نمیهراسد و از طرح مطلبهای دیگر كه انحراف آنها در محیط خود آن مكتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شكستخورده هستند، باكی ندارد. شما دانشجویان محترم نباید با پیروان مكتبهای دیگر با خشونت و شدت رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید كه میدانم نخواهید كرد و خود با آنان به بحث و گفتوگو برخیزید و از دانشمندان اسلامی دعوت كنید با آنان در بحث بنشینند تا تهیبودن دست آنها ثابت شود، ما با آزادی و منطق، موافق هستیم ولی اگر توطئه و خرابكاری باشد، تكلیف دیگری داریم و از خداوند متعال خواستارم كه كار به آنجا نكشد». بعد از آن بود که اعتراضات دانشجویی ادامهدار شد و با تصمیم شورای انقلاب به منظور پاکسازی گروهکهای مخالف انقلاب و همچنین تهیه نظام آموزشی جدید، با فرمان امام خمینی(ره) در ۲۴ خرداد سال ۱۳۵۹ دانشگاهها بهمنظور انقلاب فرهنگی تعطیل و سپس در سال ۱۳۶۱ بازگشایی شد. این اقدام را میتوان اولین حرکت در راستای تحدید و تبیین فعالیت دانشجویان در دانشگاه قلمداد کرد.
مهمترین جنبشهای دانشجویی که گرایش اسلامگرایانه داشتند، انجمن اسلامی دانشجویان نام داشتند که سابقه شکلگیری آن به قبل از انقلاب و دهه بیست شمسی برمیگردد. اما بعد از انقلاب، انجمن اسلامی دانشگاهها، رهبری جنبشهای دانشجویی در دانشگاهها را به دست گرفت. همچنین در ادامه شکلگیری اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان و سازمان دانشجویان مسلمان باعث ایجاد دفتر تحکیم وحدت شد.
دفتر تحکیم وحدت، یکی از عالیترین انجمنهای دانشجویی درکشور بود که در ابتدا با دور هم جمع شدن «انجمن اسلامی» دانشکدههای گوناگون در سال ۵۹ با نام مرکز انجمنهای اسلامی دانشجویان متولد و دو سال بعد از آن بهطور رسمی تاسیس شد. این تشکل قویترین جنبش دانشجویی بین دهه ۶۰ تا ۷۰ بود. در اوایل دهه ۷۰ این جنبش بعدها با فشارهای سیاسی و البته برخوردهایی که با آن میشد، با رکود مواجه شده بود اما در سال ۷۳ با اختلافات و کشمکشهایی که در فضای سیاسی رخ داد، به مرور دفتر تحکیم وحدت تشکلی منتقد میانهرو به یک جریان جامعه مدنی نیروهای مستقل سیاسی تغییر موضع داد. به همین دلیل دفتر تحکیم وحدت در انتخابات سال ۷۶ از سیدمحمد خاتمی حمایت کرد و در شکلگیری جنبش دوم خرداد تاثیر بسیاری داشت. تاثیرگذاری دفتر تحکیم وحدت در انتخابات بهعنوان یکی از درخشانترین تشکلهای برخاسته از جنبش دانشجویی در سپهر سیاسی کشور در آن روزها نقل محافل علمی و سیاسی کشور بود.
اما توقیف روزنامه «سلام» در پی انتشار نامه محرمانه سعید امامی، مشاور وزیر اطلاعات به دری نجفآبادی، وزیر اطلاعات وقت کشور برای ایجاد محدودیتهایی برای اهالی مطبوعات، اعتراضات دانشجویی در دانشگاه تهران در سال ۷۸ به اوج فعالیت آن دهه این تشکلها رسید. در پی آن تعدادی از گروههای لباسشخصی به داخل این دانشگاه وارد و به دانشجویان حمله کرده و باعث ایجاد آشوب و فضای امنیتی در دانشگاه شدند. به هرترتیب بعد از حمله به دانشگاه تهران، دفتر تحکیم وحدت با محدودیتهای شدیدی در کنشگری خود مواجه شد. در دهه ۸۰ هم با انشعاب و برپایی طیف علامه و شیراز از این تشکل علناً اثرگذارترین تشکل دانشجویی از جریان اصلاحطلب به جریان اصولگرایی که طرفداران حاکمیت هستند، تغییر گرایش داد. همین باعث شد که بازماندگان جریان اولیه این تشکل به دنبال انحلال آن بروند و بعد از انتخاب روحانی تلاش تحکیمیهای سابق برای به دست آوردن جایگاه سابق این جنبش دانشجویی به نتیجه نرسید و علناً فعالیت این جنبش دانشجویی نیز به محاق رفت.
از ستارهدار شدن تا حمله مجدد به کوی دانشگاه
با حضور احمدینژاد در کاخ ریاستجمهوری، فعالیت دانشجویی در کشور بیش از پیش زیر ذرهبین نهادهای امنیتی قرار گرفت و به همین منظور سرکوب دانشگاه و دانشجویان در این دوره از شدت بیشتری برخوردار شد. یکی از مهمترین راهکارهای دولت احمدینژاد در مقوله برخورد با دانشجویان، ستارهدار کردن آنان بود. هرچند برخی تلاش کردند که آغاز این حرکت را به دوران حضور مصطفی معین در رأس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دوران اصلاحات نسبت دهند اما بهطور رسمی ستارهدار کردن دانشجویان از دوران ریاستجمهوری احمدینژاد آغاز شد. این دانشجویان عمدتاً به دلیل فعالیت سیاسی ستارهدار میشدند، اما در نهایت ستارهدار شدن اینگونه تعریف شد که یک ستاره برای دانشجویان دارای نقض پرونده بود، دو ستاره متعلق به دانشجویانی بود که درکنار نقض پرونده تذکر هم دریافت کرده بودند اما دانشجویان سهستاره دانشجویانی بودند که فعالیت سیاسی داشته و از تحصیل محروم شده بودند. این نوع برخورد با دانشجویان باعث شکلگیری فضای امنیتی و محدود در جامعه دانشگاهی شد که اجازه فعالیت تاثیرگذار در محدوده دانشگاه را نمیداد.
در دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جنبش دانشجویی «داب» با نام دانشجویان آزادیخواه و برابرطلب در سال ۱۳۸۵ که اندیشه چپ داشتند در دانشگاه تهران شکل گرفت. هرچند عمر این جنبش دانشجویی خیلی کوتاه بود اما این انجمن با شعارهای «آزادی – برابری»، «دانشگاه پادگان نیست»، «رهایی زن، رهایی جامعه»، «نه به پوشش اجباری زنان» خود را عرضه کرد اما با محدودیتهای امنیتی شامل تعلیق فعالیت و تبعید دانشجویان باعث شد این انجمن در کنار سایر انجمنهای دانشجویی قرار بگیرد که با فشار و محدودیتهای نهادهای امنیتی و حاکمیتی به فراموشی کامل سپرده شوند.
در سال ۸۸ و بعد از نتایج انتخابات ریاستجمهوری که با پیروزی محمود احمدینژاد همراه شد؛ دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به نتایج انتخابات دست به اعتراضات گسترده زدند که با حمله گسترده نیروهای لباسشخصی و امنیتی به داخل دانشگاه مواجه شدند و باعث تکرار حمله به کوی دانشگاه تهران بعد از ۱۰سال شد. در این حادثه تیراندازی با گلولههای پلاستیکی به دانشجویان نیز ثبت شده است که باعث شد در این حادثه طبق آمارهایی که منتشر شد درگیریها با آسیبهای گسترده همراه شود و حتی خبر از کشته و زخمی شدن دانشجویان به میان آمد. بعد از این ماجرا بار دیگر روند تعلیق، تبعید و ستارهدار کردن دانشجویان تا پایان دوره احمدینژاد ادامهدار بود تا آنکه عمر دولت احمدینژاد به سر رسید و با حضور حسن روحانی هرچند رویکردهای دوره احمدینژاد قابل حذف از فضای دانشگاهها نبود، اما اندکی فضای بسته سیاسی در داخل دانشگاه باز شد.
در دوران ریاستجمهوری روحانی، با توجه به اینکه فعالیتهای انجمنها و تشکلهای دانشجویی قبل از حضور او دچار رکود شده بود، در پی باز شدن فضای انتقاد تا حدودی بهبود یافت و به شکل آزادانهتری انتقاد از دولت و حاکمیت را مطرح کردند. هرچند برخوردها و اقدامات امنیتی علیه تشکلها و این انجمنها در دوره اول به مراتب کمتر از دوران احمدینژاد بود اما در دوره دوم روحانی و با شروع اعتراضات بعد از آبان ۹۸ بار دیگر فضای امنیتی در دانشگاهها حاکم شد و عملاً برخی از تشکلها اگرچه حکم به تعلیق آنها داده نشد اما از برگزاری انتخابات منع شدند. البته شایان ذکر است که با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مراکز علمی و پژوهشی، علناً فعالیت انجمن دانشجویی هم تا حدودی تعطیل شد و تا پایان دوره روحانی شاهد فعالیت جدی از سوی انجمن دانشجویی در دانشگاهها نبودیم و بسیاری این دوره افول را پایان فعالیت دانشجویی عنوان کردند.
برخورد با انجمنهای دانشجویی در دوره رئیسی
با پایان دوران ریاستجمهوری روحانی و حضور ابراهیم رئیسی در کاخ پاستور، بار دیگر شاهد مدل رفتاری امنیتی با انجمن دانشجویی بودیم. بهویژه اینکه در پی اعتراضات سال گذشته بار دیگر تشکلهای دانشجویی به میدان آمدند و بخش قابلتوجهی از آنچه رخ داد در فضای دانشگاهها بود. در پی این حادثه با وجود اینکه تب و تاب آن با گذر از یک سال بسیار کم شده است اما ترکشهای آن همچنان به بدنه تشکلهای سیاسی اصابت میکند. در همین راستا برخی از این تشکلها از جمله انجمنهای دانشجویان اسلامی دانشگاه تهران، انجمن آزاداندیش علامه طباطبایی، انجمن رویش علم و صنعت، انجمن دانشجویی ترقیخواه امیرکبیر، انجمن دانشجویی نوشیروانی بابل و انجمن دانشجویان متحد با مصاحبهها و ارسال اطلاعاتی جداگانه به روزنامهنگار هممیهن، اطلاعات جدیدی از وضعیت امروز برخوردها با انجمن دانشجویی تشریح کردند.
انجمن دانشجویان متحد
یکی از اعضای انجمن دانشجویان متحد که خواست نامش فاش نشود در گفتوگو با هممیهن درباره نوع برخورد با انجمن دانشجویی دانشگاههای کشور گفت: «سه سال قبل بعد از تعطیلی دانشگاهها به دلیل شیوع ویروس کرونا، خیلی از انتخابات انجمن دانشجویی به تعویق افتاد. معاونت فرهنگی وزارت علوم در دوران روحانی طی بخشنامهای به دانشگاهها اعلام کرد که برگزاری انتخابات طبقنظر تشکلها و با توافق آنها برگزار شود. اما در همان زمان، در خیلی از دانشگاهها بهویژه در شهرستانها برگزاری انتخابات به تعویق افتاد یعنی به درخواست برگزاری انتخابات ترتیب اثر داده نمیشد و به مدت دو سال این وضعیت فریز شده بود. به همین دلیل شرایط تعطیلی دانشگاه یعنی عدم ارتباط با دانشجویان جدید، عدم جابهجایی نیرو در ساختار انجمن به واسطه توقف انتخابات، تشکلها تضعیف شدند بهطوریکه بسیاری از تشکلهای دانشجویی در شهرستانها هم به دلیل عدم برگزاری انتخابات تعطیل شدند.» او همچنین تصریح کرد:«در زمستان ۱۴۰۰ که زمزمههای بازگشایی دانشگاه شنیده میشد، وزارت اطلاعات با هدف آماده کردن فضا برای بازگشایی دانشگاه تعدادی از اعضای شورای مرکزی دانشجویان متحد را احضار کرد. بعد از بازگشایی دانشگاه در بهار ۱۴۰۲، نیز اعضای برخی انجمنها احضار شدند تا ارتباطشان را با اعضای دانشجویان متحد قطع کنند. این احضارها هم در دفاتر حراست دانشگاه و یا بیرون از دانشگاه انجام میشد اما بهرغم این فشارها انجمن دانشجویان متحد همچنان فرم خود را بهعنوان اتحادیه تشکل دانشجویی حفظ کرده است.»
عدم مجوز برگزاری انتخابات انجمن فرهنگ و تمدن
یکی از اعضای انجمن دانشجویی فرهنگ و تمدن اسلامی نوشیروانی بابل که خواست نامش فاش نشود هم در متن ارسالی به هممیهن درباره وضعیت این انجمن دانشجویی این دانشگاه نوشت: «با استعفای چهار عضو اصلی شورای مرکزی انجمن این دانشگاه (که استعفای دبیر انجمن زمانی که در بازداشت بود اتفاق افتاد)، معاونت فرهنگی دانشگاه با ایجاد تعویقهای بیمورد در شکل انتخابات به دنبال محدود کردن فضای انجمن دانشگاه بود که صدای انجمن به صحن دانشگاه نرسد. بهطوریکه معاونت فرهنگی از پاسخ دادن به اعضا امتناع کرده و برخی از این پیگیریها منجر به تهدید در کمیته انضباطی دانشگاه شد.» این عضو انجمن در متن ارسالی آورده است:«همچنین رئیس دانشگاه بهعنوان رئیس هیئت نظارت بر تشکلها اطلاعی از روند برگزاری جلسات هیئت نظارت نداشت و موضوع را به معاونت فرهنگی ارجاع میداد بهگونهای که تمام فرآیندهای پیگیری در دفتر معاونت فرهنگی انجام میشد و به مرحله تصمیمگیری میرسید. در ادامه چند ماه پیش از سلب امتیاز کردن انجمن دانشجویی توسط نهادهای امنیتی درِ انجمن بهصورت غیرقانونی بسته شد اما رفتوآمدهای غیرقانونی به داخل دفتر صورت میگرفت. بعد از آن هیئت نظارت، روند انتخابات را مجدداً به جریان انداخت با توجه به اینکه انجمن نماینده خود را برای انتخابات معرفی کرده بود، اما هیئت نظارت تا چندماه، انتخابات را معلق کرد.»
انحلال انجمن دانشجویی دانشگاه مازندران
در متن ارسالی به هممیهن درباره آخرین وضعیت انجمن دانشجویی دانشگاه مازندران نیز آمده است: «با آمدن تیم جدید ریاست دانشگاه در سال ۹۸، فشارها بر انجمن دانشجویی افزایش یافت و عملاً مجوز هرگونه برنامه، کتابخوانی، گفتوگوی هفتگی که در دفتر انجمن برگزار میشد با اخطار مداوم حراست و معاونت فرهنگی روبهرو و برگزاری این برنامهها با اشکال مواجه شد. همچنین دعوت از مهمان و سخنران بیرون از دانشگاه ناممکن بود و معاونت فرهنگی اجازه برگزاری مراسم به دلیل نداشتن عدمصلاحیت علمی رد کرد.» در متن ارسالی آمده است:«در ادامه با شیوع ویروس کرونا، مدیریت دانشگاه اجازه هیچ فعالیتی در فضای مجازی به این انجمن دانشجویی نمیداد و دانشگاه بهرغم پیگیریهای انجمن از برگزاری انتخابات به بهانه نبود زیرساخت ممکن، جلوگیری میکرد. پیگیریها از طریق وزارت علوم ضمن دادن قول مبنی بر پیگیری موضوع به نتیجه نرسید و در نهایت دانشگاه به دلیل عدم برگزاری انتخابات در دو سال متمادی، نامه تعلیق انجمن و در ادامه نامه انحلال انجمن را صادر و در کمتر از یک روز نیز تمام دفاتر کاری انجمن تخلیه شدند».
تعلیق غیررسمی، انجمن ترقیخواه امیرکبیر
یکی از اعضای انجمن ترقیخواه امیرکبیر که خواست نامش فاش نشود در گفتوگو با خبرنگار هممیهن درباره وضعیت موجود در این دانشگاه هم گفت: «بعد از شیوع ویروس کرونا، فعالیتهای انجمن دانشجویی در دانشگاه امیرکبیر به نشستهای مجازی خلاصه شده بود و با توجه به عدم حضور در دانشگاه چندان تاثیر مثبتی نداشت. همچنین در دوران کرونا، سنگاندازیهایی در برگزاری انتخابات انجمن دانشجویی مختلف دانشگاه امیرکبیر صورت گرفت که اجازه برگزاری به دو انجمن ترقیخواه و انجمن اسلامی داده نشد. بعد از بازگشایی دانشگاه با معاونت فرهنگی برای برگزاری انتخابات شروع به رایزنی کردیم که متاسفانه تا چندین ماه به درخواست کتبی ما جواب روشنی داده نشد و معلق ماند. بعد از آن برای پیگیری موضوع به سراغ دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاه امیرکبیر مراجعه کردند که از طرف نهادهای امنیتی به ما اعلام شد که مخالف راهاندازی مجدد تشکلهای دانشجویی هستند و اجازه برگزاری انتخابات به انجمنها داده نشود. بعد از بهار ۱۴۰۱ هم پیگیریهایی از طریق بچههای دیگر شکل گرفت اما آن پیگیریها به نتیجه خاصی منجر نشد و علناً انجمن در حالت تعلیق غیررسمی به سر میبرد. این مسیر تا امروز ادامه دارد و حتی ورودیهای جدید دانشگاه هم با این مشکل مواجه هستند و هنوز نتوانستهاند مجوز فعالیت انجمن را کسب کنند.»
عضو انجمن ترقیخواه امیرکبیر درباره موج بازداشتهای دانشجویان بعد از اعتراضات به مرگ مهسا امینی گفت: «موج اول بازداشت دانشجویان امیرکبیر بعد از تجمعات اعتراضی سال گذشته، از ۲۹ شهریور تا ۳ آبان بود که حدود ۲۵ نفر از دانشجویان که عمدتاً فعالیت دانشجویی نداشتند اما به دلیل حضور در تجمعات اعتراضی، بازداشت شدند. موج دوم بازداشت دانشجویان این دانشگاه نیز از هشتم آبان شروع شد و اکثریت دانشجویان این انجمن نیز بازداشت شدند. این امکان وجود دارد که برخوردها ادامهدار باشد و حتی بحث انحلال انجمن نیز در دستور کار قرار بگیرد و بهطور کل انجمن ترقیخواه منحل شود. برخوردهای کمیته انضباطی شدیدتر بوده و بیش از ۱۰۰ ترم تعلیقی برای دانشجویان درباره موارد حجاب، رفتارهای سیاسی و موارد دیگر صادر شده است. یک مورد دیگر که در دانشگاه اتفاق افتاد، اخراج دانشجویان امیرکبیر به بهانه سیاسی اما با دلایل غیرسیاسی بود. یکی از دانشجویان کارهای سیاسی انجام داده بود اما به دلایل آموزشی از دانشگاه اخراج شد».
مجوز ۵ ماهه انجمن اسلامی آزاداندیش
عضو انجمن آزاداندیش علامه طباطبایی در گفتوگو با هممیهن درباره وضعیت امروز این انجمن دانشجویی گفت: «با آغاز اعتراضات سال گذشته، از دانشگاه علامه و از انجمن اسلامی آزاداندیش تعدادی از اعضای آن بازداشت شدند و حتی در سال گذشته نیز دانشگاه بهدنبال فعالیت انجمن آزاداندیش نبود و بعد از آنکه اعتراضات شروع شد برای آنکه تا حدودی جو اعتراضات را کنترل کند، مجوز پنجماهه فعالیت صادر شد و حتی اعلام کرد که میتوانید انتخابات را برگزار کنید اما در اواسط اسفندماه اجازه برگزاری انتخابات را صادر نکرد و حدود یک ماه پیش نیز مجوز انجمن آزاداندیش به دلیل عدم درخواست برگزاری انتخابات انجمن لغو شد. درحالیکه واقعیت اینچنین نبود با توجه به آنکه درخواست مکتوب برگزاری انتخابات را داده بودیم اما دانشگاه اجازه برگزاری نداد.»
وی همچنین گفت: «درباره تعلیقهای دانشجویی نیز بالغ بر حدود ۱۰ نفر از دانشجویان حکم تعلیق گرفته بودند که یکسوم از آن اجرایی و دوسوم معلق ماند اما در خبری که حدود دو هفته پیش منتشر شد، آن دوسوم معلقمانده هم اجرایی خواهد شد. آخرین تجمع دانشجویی هم مربوط به ۱۶ اسفند در اعتراض به مسمومیت مدارس بود که برخوردهای فیزیکی تندی از سوی مسئولان حراست دانشگاه با دانشجویان اتفاق افتاد. برخورد دیگر با دانشجویان تعلیقی که در خوابگاه زندگی میکردند این بود که با ارسال پیامک از حضور آنان در خوابگاه جلوگیری میشد.» در نهایت هم بنا بر بیانیهای که این تشکل طی روزهای اخیر منتشر کرد به «خبری مبنی بر لغو مجوز انجمن آزاداندیش علامه از سوی دانشگاه» واکنش نشان داد و با ارائه مستنداتی مربوط به درخواستها برای برگزاری انتخابات این تشکل علت مطرح شده در این خبر را فاقد اعتبار عنوان کرد و در پایان «خطر جدی از بین رفتن نهادهای مدنی و تشکلهای مستقل مردمی و دانشجویی، به دنبال آن به محاق رفتن آزادی آکادمیک و کنش جمعی در دانشگاه» را گوشزد کرده است.
ردصلاحیت کاندیداهای انجمن دانشگاه تهران
عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران در مصاحبه با روزنامه هممیهن گفت: «با شروع دولت جدید، روند تشکل دانشجوییزدایی آغاز شد و این روند با آغاز اعتراضات سال گذشته شدت بیشتری گرفت. در ۲۴ مهرماه نیز در ساختمان حراست مرکزی دانشگاه تهران اتفاقی افتاد که منجر به برخوردهای فیزیکی با دانشجویان شد که همچنان این روند در حال پیگیری قضایی است و این اتفاق چندین بار دیگر رخ داد و ساختمان حراست مرکزی دانشگاه تهران واقع در ۱۶ آذر به محلی برای تهدیدها علیه دانشجویان تبدیل شده بود. یکی از موارد قابل ذکر بحث ردصلاحیتهای کاندیداهای انتخابات انجمنها است که متاسفانه این امر در انجمن اسلامی دانشگاه تهران هم رخ داده است.» وی در ادامه افزود:«در عین حال انجمن اسلامی دانشگاه تهران کار بسیار خوبی که انجام داد دیدهبانی و تهیه گزارش درباره وضعیت بحرانی دانشگاه بود. کمیته پیگیری دانشجویان بازداشتی هم پیگیریهای لازم را به عمل آورد و موجب شد با کمک برخی ارگانهای دانشگاهی و غیردانشگاهی و همچنین با کمک قوه قضائیه، موفق شدیم با کمک سایر دانشجویان عضو انجمن، آن هم نهچندان مطلوب برخی از دانشجویان بازداشتی یا محروم کمیته انضباطی را به کلاس درس و دانشگاه بازگردانیم.»
منع فعالیت و ردصلاحیت در دانشگاه علم و صنعت
عضو انجمن اسلامی آرمان دانشگاه علم و صنعت در متن ارسالی به روزنامه هممیهن درباره آخرین وضعیت این دانشگاه گفت:«در مدت ۴ سال انتخابات شورای صنفی دانشگاه برگزار نشده است و در آبان ۱۴۰۱ هم معاونت دانشجویی با اعلام آرام نبودن فضای دانشگاه، انتخابات برگزار نشد. همچنین انجمنهای علمی در ترم دوم تحصیلی گذشته برای برگزاری انتخابات با ردصلاحیتهای گسترده کاندیداها مواجه شدند و بعد از آن نیز انجمن اسلامی آرمان دانشگاه به اتهام نشر اکاذیب در اردیبهشت ۱۴۰۲ و بیانیهای که اردیبهشت سال گذشته منتشر کرد، به مدت ۶ ماه از فعالیت منع شد. همچنین ۱۳ نفر از ۱۷ کاندیدای انجمن رویش دانشگاه علم و صنعت ردصلاحیت شدند.»
محکومیتهای سایر دانشگاهها
براساس اطلاعات ارسالی به روزنامهنگار هممیهن درباره محرومیت انجمنهای اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی آرمان و رویش دانشگاه علم و صنعت به ترتیب ۵ و ۶ ماه، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز ۶ ماه، انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه رازی از برگزاری انتخابات انجمن جلوگیری شده است و همچنین دفتر مجمع اسلامی دانشجویان این دانشگاه نیز تصرف شده است. انجمن اسلامی دانشگاه الزهرا، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی، حقوق و علوم سیاسی، ادبیات و علوم انسانی و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران نیز ۳ ماه از هرگونه فعالیت انجمن دانشجویی محروم شدند.
سخن پایانی
دانشگاه از گذشته تا به امروز اگر نگوییم پیشگام در واکنشها به تصمیمات اثرگذار در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم بوده است اما معمولاً در بزنگاههای بحرانی تلاش میکند صدای مطالبات مردم بهویژه نسل جوان را از طریق انجمنهای دانشجویی فعال به گوش حاکمیت برساند و عملاً به واسطهای میان جامعهای که آن را نمایندگی میکند با ارکان بالادستی تبدیل شده است. حال با توجه به اینکه برخوردهای امنیتی و محکومیتی به مرور برای دانشجویان و همچنین انجمنهای دانشجویی در حال تشدید شدن است و حتی گاه این محکومیتها به محرومیت از تحصیل منجر شده است، به نظر میرسد در پی برخورد با منتقدان در فضاهای آکادمیک، اجتماعی و سیاسی این روند هم بهدنبال بستن دهان این جوانان است. با این رویه آینده مبهم و نگرانکنندهای پیش روی دانشگاههاست؛ دانشگاهی که با استقلال و بیپرواییاش میتواند آیندهساز باشد. مسئلهای که دانشجویان این روزهای دانشگاه حتی نسبت به نحوه برخوردها با تشکلها به آن نقد داشته و بر این تاکید داشتهاند که «دانشگاهها در احکامی که در برخورد با تشکلها داشتند هم استقلال نداشته و عجولانه و از روی دست هم حکم دادهاند.» بنابراین لازم است که نهادهای امنیتی، دولت، وزارت علوم و سایر ارگانهایی که با دانشگاه و انجمنهای دانشگاهی مرتبط هستند، اجازه فعالیت متناسب با جایگاه این تشکلها را بدهند و در مرحله اول به انتخابات آزاد با توافق تشکلها مجوز برگزاری داده شود تا در سطحی از عمل خواست مقام رهبری درباره کرسیهای آزاداندیشی و همچنین فعالیت دانشجویی فراهم شود.
* به دلیل ایجاد فضای امنیتی در دانشگاه، متاسفانه هیچ یکی از مصاحبهشوندگان حاضر به انتشار نامشان در این گزارش نشدند.
بابک مجیدی
- 16
- 6