در روزگاری نهچندان دور دانشجوشدن آرزویی بود که کمی برآورده شدنش سخت مینمود، اگرچه با کسب این عنوان نخستین سوال این بود که کدام دانشگاه قبول شدهای؟!
اگر کسی دانشگاه مادر قبول شده بود، با لبخندی میگفت دانشگاه تهران، دانشگاه شریف یا دانشگاههای دیگر مادر، اما اگر کسی دانشگاه آزاد یا پیامنور قبول شده بود، خجلزده حرف میزد، انگار که از همان ابتدا فرقی بین این دانشگاهها با سایر دانشگاهها بود، شاید برای قدیمیبودن و شاید برای اسم و رسمی که داشتند، اما این دانشگاهها اسم و رسمی را که دارند مرهون چه چیزی هستند. اسم و رسمی که مدیون افرادی هستند که در این دانشگاه تحصیل و تدریس کردهاند، افرادی چون دکتر حسابی، دهخدا، دکتر بازرگان و معین. اما حالا با تعدد مراکز آموزشی نه خبری از پرسشهایی چون کجا قبولشده هستیم و نه سطح علمی دانشگاهها، دانشگاههایی که نقدهای زیادی بر آنها وارد است و بسیاری از اساتید دانشگاهها بر فزونی دانشگاهها خرده میگیرند.
اما افول سطح علمی دانشگاهها موضوعی است که این روزها موافقان و مخالفان بسیاری دارد عباسعلی صابری، استادیار دانشکده فیزیک دانشگاه تهران در گفتوگو از چشمانداز علمی دانشگاهها سخن گفت و به تشریح کمبودهای دانشگاهها پرداخت. این استاد دانشگاه در این زمینه بیان کرد: «پیشرفتهای چشمگیر علمی کشور در سطوح مختلف طی دهههای گذشته بر هیچکس، ازجمله رقبای منطقهای ما پوشیده نیست. این پیشرفت حتی در سطح علومی که در آن خیلی جوان هستیم، بسیار چشمگیر و در پارهای موارد نیز قابل رقابت با بهترین مراکز علمی دنیا در آن زمینه است. اما از آنجا که ما اصالتا انسانهای قانعی در زمینه کسب و توسعه علم و دانش نیستیم، هدف، بیان دوباره این پیشرفتها نیست، بلکه تکیه بر بخشی از کاستیهایی است که با حل آنها مسیر علمی کشور به سمت قطب علمی دنیا در قالب مرجعیت علمی هموارتر خواهد شد.»
این گفتهها نشان از بیانگیزهبودن جوانان ندارد؟ یا کمبود رفاه دانشجویان؟ از دیگر سو بسیاری معتقدند که روزبهروز درحال پیشرفت علمی هستیم، اما جالب است که آن را مختص به دانشگاههای مادر میدانند. اما فارغ از همه مقولاتی که گفته شد، آیا دانشگاههایی که روزی برای ورود به آنها باید از خواب و خوراکمان میزدیم، حالا هم با زیادشدن تعدادشان دیگر به چشم نمیآیند و همه به یک چشم نگاهشان میکنند و میگویند دانشگاه دانشگاه است! چه فرقی میکند کجا باشد؟ آیا این موضوع نشاندهنده مدرکگراشدن دانشجویان نیست؟ تعدد دانشگاهها موجب افول علمی شده است؟
ایران و تاسیس دانشگاه
حضور دانشگاهها در کشور ما تاریخچهای طولانیمدت دارد و به مدرسه نصیبین و دانشگاه جندیشاپور در ایالت خوزستان که در سال ٥٣٠ میلادی به فرمان خسرو انوشیروان تاسیس شد، برمیگردد که تا زمان عباسیان نیز ادامه داشت. حضور دانشمندانی چون ابنسینا، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی گواه بر این موضوع است که این دانشمندان نیز توانستند در سطح جهان شناخته شوند و دانششان مورد استفاده قرار گیرد. اما از دوران صفویه انتقال علوم و فنون رویهای متفاوت به خود گرفت، چراکه معارف جدید از اروپا آغاز شد تا اینکه در سال ١٢١٢ نخستین مدرسه جدید در ارومیه آغاز به کار کرد.
میرزا تقیخان امیرکبیر نیز در سال ١٣٢٠ برای نخستینبار در ایران دارالفنون را با رشتههای مهندسی، داروسازی، طب و جراحی، توپخانه، پیاده نظام، سوارهنظام و معدنشناسی تاسیس کرد. ایرانیان که تجربه تاسیس دارالفنون را داشتند، در سال١٣٠٧هجریشمسی دکتر محمود حسابی پیشنهاد راهاندازی مرکزی جامع همه یا اغلب دانشها را با وزیر وقت فرهنگ، دکتر علیاصغر حکمت در میان نهاد.
در بهمن ١٣١٢ جلسه هیأت دولت تشکیل شد و در آن سخن از آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه، عمارات و کاخهای زیبای آن به میان آمد. فروغی در آن برهه ریاست وزرا را برعهده داشت و تلاشهایی برای تایید صحبتها و تصمیمات گرفتهشده در جلسه به کار برد، اگرچه دیگر وزیران نیز در این مسیر گام برداشتند، اما بودند وزیرانی همچون علیاصغر حکمت، کفیل وزارت معارف که با نادیدهگرفتن پیشرفتهای پایتخت با لحنی محتاطانه چنین اظهارنظر کرد: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست» ولی تنها نقص آشکار آن این است که «انیورسته» ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند». این سخنان تاثیر بسزایی داشت تا جایی که مورد قبول همگان قرار گرفت.
از اینرو آنان با تخصیص بودجه اولیهای به میزان ۲۵۰هزار تومان به وزارت معارف اجازه دادند تا زمین مناسبی برای تاسیس دانشگاه بیابد و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آورد. علیاصغر حکمت نیز بهسرعت دست به کار شد و جستوجو برای مکانیابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار فرانسوی که در آن روزگار بهعنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود، آغاز کرد. در همین حال برای یافتن جایی مناسب برای احداث دانشگاه با عدیدهای از مشکلات روبهرو شدند تا آنکه پس از یکسال توانستند باغ جلالیه را برای تاسیس دانشگاه بیابند، همین امر موجب شد در همین حال پانزدهم بهمنماه ۱۳۱۳ ش لوح یادبود تاسیس دانشگاه با حضور مقامات دولتی در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است، در دل خاک به امانت گذاشته شد. همچنین باید دانست طراحی پردیس دانشگاه را نیز همان معمار فرانسوی برعهده گرفت که پس از تایید در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳، با کاشت نهالهایی در کنار خیابانهای حوالی دانشگاه پردیس کنونی رسما آغاز به کار کرد.
همچنین باید دانست تاسیس دانشگاه تهران نقطه عطف آشنایی مردم با علوم غربی بود که افراد جویای علم توانستند به واسطه این دانشگاه راه ارتباطی با غرب، تمدن غرب و علوم جدید برقرار کنند. از دیگر موضوعاتی که این دانشگاه را نسبت به سایر دانشگاهها متمایز میکند تنها قدمتش نیست، بلکه حضور افراد شایسته و صاحبنامی در عرصههای مختلف پزشکی، سیاست، هنر و... است که میتوان به افرادی چون استاد جلالالدین همایی، عبدالعظیم قریب، بدیعالزمان فروزانفر، پروفسور محمود حسابی، استاد علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین، مهندس مهدی بازرگان، شهید دکتر مصطفی چمران، دکتر یدالله سحابی، شهید دکتر محمد مفتح، استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر کریم ساعی، دکتر احمد حامی که دیگر در قید حیات نیستند، اشاره کرد که در این دانشکاه تدریس یا تحصیل کردهاند.
نگاه موافق:ادغامسازی دانشگاهها لازمه بقای علمی
امیدعلی مسعودی، استاد دانشگاه| اگرچه برخی از صاحبنظران معتقدند دانشگاهای ما روند صعودی را در علم درحال پیمودن هستند، اما امیدعلی مسعودی در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «افول سطح علمی دانشگاهها موضوعی نیست که برای همه دانشگاهها صادق باشد، زیرا دانشگاهی نظیر دانشگاه صنعتی شریف، تهران، شهیدبهشتی و دانشگاههای مادر؛ دانشگاههایی هستند که جای خود را در مجامع بینالملل و در سطح علمی به دست آوردهاند، چراکه در سالهای اخیر موفقیتهایشان به چشم میخورد. بهطورکلی و با درنظر گرفتن همه دانشگاهها؛ برخی از دانشگاهها و دانشکدههایی که اغمایی هستند، شاید افتهای محسوس داشته باشند اعم از توان هیأت علمی و فعالیتهای دانشجویی، بنابراین از این مقوله میتوان نتیجه گرفت که در برخی از دانشگاهها رتبههای خوبی را شاهدیم و در برخی از دانشگاهها و دانشکدههای تازهتاسیس که فاقد امکانات و نیروی خوب هیأت علمی هستند، دچار افت شدیدی شدهایم.»
این استاد دانشگاه با اشاره به مدرکگراشدن دانشجویان در این زمینه توضیح داد: «اما درمورد مدرکگرایی باید گفت متاسفانه موضوعی است که این روزها بسیار به چشم میخورد و با توجه به اینکه آموزش عالی در کشور ما گسترش پیدا کرده، آسانترشدن آزمونهای ورودی موجب شده سطح علمی روبه افول پیش رود، زیرا برداشتی که از طرف متقاضیان ورود به دانشگاه میشود تا حدودی کاهش پیدا کرده، از طرف دیگر دانشگاههایی را شاهدیم که جذب مضاعف دانشجو دارند.»
مسعودی با اشاره به سهلالوصولشدن ورودی دانشگاهها و افزایش ظرفیتها ادامه داد: «به همین جهت ورود به دانشگاه نسبت به سالهای گذشته بهویژه قبل از انقلاب اسلامی بسیار سهلالوصولتر شده است، اما مشکلی که هماکنون وجود دارد این است که انتخاب رشتههایی در شهرهای بزرگ و دانشگاههای مادر هست که بیشتر دانشجویان گرایش به این دانشگاها دارند و رقابت روی همین دانشگاههاست. از دیگرسو برخی از دانشگاهها هویت خود را حفظ کردهاند و از آزمون جدی برخوردارند، اما متاسفانه اکثر دانشجویان ما برای دریافت مدرک از دانشگاهی معتبر اقدام به ورود دانشگاه میکنند. تعدادی از دانشجویان نیز وجود دارندکه علاقهمندند و نیازی به کسب مدرک ندارند، این دسته از افراد در تلاشاند که برای پژوهش و فزونی علم به دانشگاه ورود پیدا کنند. اما متاسفانه اکثر دانشگاهها به خصوص آن دسته از دانشگاهها که از آزمون راحتتری برخوردارند، صرفا به دنبال مدرکگرایی هستند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به افول علمی در سطح کشور و نه در دانشگاههای مادر بیان کرد: «البته باید دانست اگر بخواهیم افول علمی را نسبت به تمامی دانشگاههایی که در سطح کشور وجود دارند، بسنجیم، متفاوت است، چراکه اگر نسبت دانشجویان به مقالات و تیراژ کتابهای علمی را بسنجیم متوجه این مهم میشویم، زیرا نسبت مناسبی در بین این دو دیده نمیشود. اما با درنظر گرفتن دانشگاههای مادر و دانشگاهای تراز اول وضع بهتری نسبت به گذشته پیدا کردهایم. متاسفانه با پذیرش حجم عظیم دانشجویان و جوابگونبودن هیأتهای علمی دانشگاهها دچار افت کاری در دانشگاهها شدهایم. هماکنون برای رفع این مشکل باید دانشگاههای غیرانتفاعی و دولتی را که مزیت نسبی ندارند، با یکدیگر ادغام کنیم تا هیأت علمی قویتری داشته باشند و بهصورت متمرکزتر عمل کنند، به این صورت میتوان توان علمی را در دانشگاهها افزایش داد. هماکنون چارهاندیشیای که برای این موضوع رخ داده است این است که دانشجویان دانشگاههایی که از متقاضیان بیشتری برخوردارند، به دانشگاههایی که متقاضی ندارند ارجاع دهند، درصورتی که این موضوع رقابت و فرصتی است که برای انتخاب دانشجو قرار میدهیم.»
با توجه به اینکه ادغامسازی از لازمه بقای دانشگاههای کشور است، این استاد دانشگاه در این خصوص توضیح داد: «اگر امکانات علمی خود را با ادغامسازی دانشگاهها افزایش دهیم، بهتر از تعداد زیاد مراکز آموزش عالی است، زیرا بسیاری از واحدهای آن از توان و بنیه علمی برخوردار نیستند، برای مثال دانشگاهی که اکثر دانشکدههای آن استیجاری است نمیتواند به خوبی فعالیت کند، زیرا با پذیرش دانشجو، نیازمند آن است که امکانات موردنظری که در ارتباط با رشتهاش است در اختیار او قرار دهند و از پایگاه آموزشی برخوردار باشند که عدم وجود هریک از این موارد باعث افت علمی در دانشگاههای کشور میشود.»
مسعودی در خاتمه ضمن توضیح در زمینه درآمدزایی دانشگاهها توسط دانشجویان بیان کرد: «این در صورتی است که دانشگاههای مادر ما با جدیتی که داشتند توانستند در عرصه علماندوزی بهخوبی ایفای نقش کنند. البته باید دانست مشکل دیگری که پیشروی دانشگاه و دانشجویان ما قرار دارد این است که هیأت علمی که قرار میدهند براساس شهریه دانشجویان است و در دانشگاههای دولتی کسب درآمدی که از دولت میکنند را معیار قرار میدهند، اما با نگاهی به دانشگاهی چون استنفورد، دانشجویان پس از فارغالتحصیلی در آن دانشگاه به ارایه خدمات میپردازند، همچون بیل گیتس که کارهای تحقیقاتی را به دانشگاه واگذار میکند و بابت پروژههای موفق و سودآور هزینهای به دانشگاه میپردازد. متاسفانه ما دانشگاههایمان ارتباط منظمی با مراکز آموزشی و پژوهشی ندارند و ما نیازمند این مهم هستیم.»
کارشناس بیطرف:علم و ثروت، مکمل یکدیگر
حسن لطفی - عضو کمیسیون اجتماعی|به صراحت نمیتوان گفت دانشگاهها از نظر علمی رو به افول گذاشتهاند، اما متاسفانه برنامه علمی منسجم برای آینده کشور کمتر میبینیم و تا حدودی گرفتار بیمهری شده است. در بحث آموزش سه مقوله باید مورد توجه قرار بگیرد؛ دانشجویی که ادامه تحصیل را در برنامه خود قرار داده است درواقع یک فرصت درآمدزایی را از دست میدهد. در کنار این مسأله هزینههایی نیز به دانشجو تحمیل میشود؛ هزینههایی که بخشی از آنها را باید دولتها تقبل کنند و بخشی را نیز خود دانشجو. مسائلی که یک پروسه چهارساله را برای مقطع کارشناسی به همراه دارد. حسن لطفی، عضو کمیسیون اجتماعی در ادامه میافزاید: آموزش عالی زمانی مقرونبهصرفه است که یک دانشجو بتواند بعد از تحصیل فرصت اشتغال بیابد و بتواند درآمدزایی داشته باشد. در چنین فرصتی است که تنها هزینهکردهای چهارساله با درآمدزایی فعلی مسأله را صفر - صفر میکند. متاسفانه سیستم آموزشی و وضع اشتغال ما بهگونهای است که نهتنها دانشجو طی چهارسال تحصیل خود فرصتهایی را از دست میدهد بلکه بعد از آن نیز جزو بیکاران بدهکار محسوب میشود.
لطفی بر این باور است که اگر ساختار علمی کشور بهگونهای باشد که این نواقص را برطرف کند دیگر ما شاهد شرایط فعلی نخواهیم بود. سوال اصلی من این است که کدام یک از سیستمهای آموزش عالی ما چنین فرصتی را برای دانشجویان مهیا میکند؟ درواقع ادامه روند قبل است که سبب شده ما معضلی به نام بیکاری را شاهد باشیم که بازتابهای منفی مختص خود را در جامعه دارد. معضلی که بخش عمده آن به ضعف دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای جامعه فعلی برمیگردد. این عضو کمیسیون اجتماعی در ادامه میگوید: با توجه به این تفاسیر میتوان اذعان کرد که این وضع نشان از این دارد که سیستم آموزش عالی ما با ضعفهایی روبهرو است. ما چهارسال یک نخبه را پرورش میدهیم اما برای بعد از آن برنامهای برای او نداریم و او را رها میکنیم؛ این درحالی است که این رویه در اکثر کشورهای دنیا بهگونه دیگری طی میشود. درواقع کشورهای برتر علمی دنیا از علمشان بهره لازم را میبرند و در حقیقت تولید ثروت میکنند. آیا سیستم آموزشی ما به این نقطه رسیده است که از دانشجویان و نخبگان خود تولید ثروت کند یا نه؟ جواب قطعا منفی است. ضعفی که به نظام آموزشی ما برمیگردد، سیستمی که نیازهای جامعه را نمیشناسد و حتی در پذیرش دانشجو نیز این نیاز نادیده گرفته میشود و برای همین است که ما تعداد عظیمی از دانشجویان را در یک رشته فارغالتحصیل میکنیم که بازار کار را نیز شوکه میکند. لطفی در ادامه میافزاید: لازمه برونرفت از این مسأله این است که متولیان امر گوشه چشمی به شرایط داشته باشند و راهکاری برای آن در نظر بگیرند. معضل اصلی دانشگاههای ما این است که توانایی ایجاد ثروت را ندارد. البته در کنار این مسأله، ما برای هیچیک از رشتهها برنامهریزی جامعی را شاهد نیستیم.
نگاه مخالف:افول سطح علمی دانشگاهها به اثبات نرسیده
داوود محمدی نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات| اگرچه سطح علمی دانشگاهها موافقان و مخالفان بسیاری را میطلبد اما داوود محمدی نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در این زمینه نظری متفاوت دارد و میگوید: «تاکنون در این زمینه ارزیابی و تحقیقات منسجمی صورت نگرفته است؛ چهبسا اظهارنظر در این زمینه ادعایی بیش نیست، به همین جهت نمیتوان در این زمینه اظهارنظر کرد اما موضوع جالب توجه آن است که بدانیم درحال حاضر دانشگاهها به لحاظ کمیت توسعه پیدا کردهاند و توانستهاند جایگاه خود را به خوبی پیدا کنند.» این نماینده مجلس با اشاره به افزایش جمعیت دانشجویان در این زمینه ادامه داد: «اکنون موضوعی که حایز اهمیت است، افزایش بیرویه تعداد دانشگاهها و دانشجویان است که باید مورد بررسی قرار گیرد تا مبادا دانشگاهی سطح علمی خود را از دست بدهد. از دیگر موضوعاتی که باید به آن توجه داشت، آن است که ابتدا دانشگاهها را نیاز سنجشی کنیم و سپس برای رفع موانعش قدم برداریم» محمدی در خاتمه با اشاره به اینکه نباید از تعامل دانشگاههایمان با سایر کشورها غافل بمانیم، در این زمینه گوشزد کرد: «با توجه به اینکه در جایجای دنیا دانشگاههایی که از سطح علمی بالایی برخوردار باشند، قرار دارند باید راه ارتباطی با چنین دانشگاههایی را جویا شد و سپس راه دستیابیشان را به چنین سطوح بالای علمی دریابیم، مورد تحقیق و مطالعه قرار دهیم تا بتوانیم در پیموندن چنین راهی ما نیز موفق عمل کرده و مشکلات پیشرو را از میان برداریم.»
دانشگاههای برتر جهان
موسسه فناوری ماساچوست
یکی از مهمترین مراکز علمی و تحقیقاتی در آمریکا و جهان موسسه فناوری ماساچوست است. این دانشگاه همواره جزو برترین دانشگاهها شناخته میشود و هرساله به عنوان بهترین دانشگاه مهندسی جهان انتخاب میشود. فارغالتحصیلان مشهور: باز آلدرین، نوام چامسکی، بن برنانکی
دانشگاه هاروارد
قدیمیترین دانشگاه آمریکا هاروارد است، دانشگاهی که همواره یکی از بالاترین رتبههای علمی را به خود اختصاص داده است افراد بنامی که در این دانشگاه تحصیل کردهاند، باراک اوباما، مارک زاکربرگ و بیل گیتس را میتوان نام برد.
دانشگاه کمبریج
دانشگاه کمبریج یکی از دانشگاههایی است که رقیب اصلی آن دانشگاه آکسفورد است. این درحالی است که تاکنون دانشگاهی توانایی رقابت در رشتههای اقتصاد و ریاضیات را با این دانشگاه نداشته است. همچنین از فارغالتحصیلان مشهور این دانشگاه میتوان به مینارد کینز، چارلز داروین، لرد بایرون اشاره کرد.
دانشگاه استنفورد
یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان که هم مانند دانشگاه MIT برای توسعه علوم مهندسی و فنی راهاندازی شده است. از دیگر مزایای این دانشگاه توجه ویژهای است که به هنر دارد و در هنرهای تجسمی از شهرت بسزایی برخوردار است. این دانشگاه براساس آخرین رتبهبندی تایمز، در هر دو زمینه علومانسانی و مهندسی، برترین دانشگاههای جهان است. فارغالتحصیلان مشهور: فیل نایت، تایگر وودز، لری پیج و سرگئی برین را میتوان نام برد.
موسسه فناوری کالیفرنیا
از دیگر دانشگاههایی که از سطح علمی بالایی برخوردارند میتوان به موسسه فناوری کالیفرنیا اشاره کرد. دانشگاهی که همواره بر علوم مهندسی متمرکز است و توانسته پروژههای بسیار بزرگی همچون آزمایشگاه پیشرانه جت که متعلق به ناساست تحتاداره خود درآورد. فارغالتحصیلان بنامی که در این دانشگاه تحصیل کردهاند دونالد کنوت، هریسون اشمیت وگوردون مور بودهاند.
دانشگاه آکسفورد
قدیمیترین دانشگاه کشور انگلستان دانشگاه آکسفورد است که اینروزها توانسته در صدر دانشگاههای برتر دنیا قرار بگیرد. از افراد مشهوری که توانستهاند در این کشور تحصیل کنند میتوان به استفان هاوکینگ، دیوید کامرون و هیو گرانت اشاره کرد.
دانشگاه کالج لندن (UCL)
دانشگاه کالج لندن نیز یکی از دانشگاههای پیشرو در این کشور به شمار میآید و توانسته جایگاهی بین برترین دانشگاههای جهان به خود اختصاص دهد. ازجمله افراد بنامی که در این دانشگاه تحصیل کردهاند میتوان به الکساندر گراهام بل، مهاتما گاندی و کریس مارتین اشاره کرد.
موسسه تکنولوژی فدرال سوییس (ETH)
موسسه تکنولوژی فدرال سوییس توانسته بین دانشگاههای آمریکایی جایی را به خود اختصاص دهد. دانشگاه دو زبانهای که خانه یکی از بزرگترین دانشمندان جهان یعنی آلبرت اینشتین بود. فارغالتحصیلان مشهور: آلبرت اینشتین، جان فون نویمان و اوتو استرن هستند.
دانشگاه شیکاگو
اگرچه دانشگاه شیکاکو یکی از مشهورترین دانشگاههای آمریکا به شمار میرود، اما بخش عظیمی از شهرتش را مدیون دانشکده اقتصاد خود است. از دیگر دستاوردهای این دانشگاه میتوان به کشف ساختار DNA توسط جیمز واتسون و فرانسیس کریک اشاره کرد. از دیگر افراد شناختهشدهای که در این دانشگاه تحصیل کردهاند میتوان به میلتون فریدمن، لری الیسون و آدام سیلور اشاره کرد.
- 11
- 4