در تمام کشورهای جهان به نسبت حقوقی که برای پرسنل بخش عمومی و خصوصی پرداخت میشود، سهم قابلتوجهی از آن به اعضای هیاتعلمیشان میرسد، چراکه معتقدند بدون حضور اساتید موتور پیشرفت کشور خاموش میشود. بررسی میزان دستمزد این قشر میتواند ارزش جوامع مختلف را برای کار دانشگاهی نشان دهد، اما پرداختن به این موضوع و یافتن اطلاعات کامل، بهروز و قابلمقایسه از کشورهای مختلف بهراحتی امکانپذیر نیست. در این گزارش میزان حقوق دریافتی مدرسان سه کشور چین، انگلستان و آمریکا و عواملی را که بر میزان حقوق آنها تاثیر میگذارد، بررسی کردیم.
در آمریکا میزان دریافتی حقوق اعضای هیاتعلمی در دانشگاههای دولتی و خصوصی متفاوت است؛ همچنین حقوق اساتیدی که در دانشگاههای سواحل شرقی و غربی آمریکا واقع شدهاند، بیشتر از حقوقی است که اساتید در دانشگاههایی که در شمال و جنوب و مرکز قرار دارند، دریافت میکنند. اما علت این تفاوت حقوق چیست؟ سطح زندگی در شرق و غرب بالاست، در نتیجه به مدرسان حقوق بیشتری پرداخت میشود تا بتوانند از عهده زندگی برآیند. فارغ از تفاوت حقوق در مکانهای مختلف و همچنین دانشگاههای خصوصی و دولتی، ملاکهایی نیز برای پرداخت در نظر گرفته شده است. مسئولان آمریکایی به اعضای هیاتعلمی خود برنامههایی ارائه میدهند و هرچه استادان بتوانند این برنامهها را در طول سال بیشتر محقق کنند، به همان نسبت حقوقشان اضافه میشود.
مسئولیت اساسی اعضای هیاتعلمی در ابتدا تدریس است، اما در کنار آن در رشتههای تخصصی خود تحقیق کرده و یافتههای علمی خود را در قالب مقالات پژوهشی و کتاب منتشر میکنند. در آمریکا ماندگاری عضو هیاتعلمی به انتشارات، تحقیقات و نتیجه تحقیقات که در قالب مقالات منتشر میشود، بستگی دارد.
حقوق اساتید برحسب نوع دانشگاه، منطقه و اینکه کجای آمریکاست، تبحر، سالهای تجربه، مدرک تحصیلی و قراردادی یا رسمی بودن (که از دانشگاهی به دانشگاه دیگر فرق میکند) متفاوت است. نکته دیگر اینکه در این کشور آنها هر دو هفته یک بار دستمزد میگیرند. در انگلستان نیز اعضای هیاتعلمی باید کار کرده و تولید داشته باشند و نیازهای جامعه را درک کنند. یک فرد تا شرایط کسب مرتبه دانشیاری را نداشته باشد، با او قرارداد بسته نمیشود و تنها همزمان با دانشیاری قراردادشان رسمی قطعی میشود.
حداقل دستمزد کارگران در آمریکا در این کشور ساعتی هفت دلار معادل هزار و ۱۲۰ دلار در ماه است. حقوق یک استاد تمام حدود هفت برابر یک شهروند عادی است. در انگلستان نیز حقوق یک کارگر ماهی هزار و ۶۴۳ دلار معادل ۱۲۷۲ پوند است؛ یعنی یک هفتم حقوق یک استاد. در ایران حقوق اعضای هیاتعلمی از هشت تا ۱۵ میلیون تومان است و این در حالی است که کف حقوق در کشور ما کمتر از دو میلیون تومان است؛ یعنی اعضای هیاتعلمی چهار تا هشت برابر شهروند عادی دریافتی دارند.
در اینجا بد نیست نگاهی به شرایط و سازوکار تعیین حقوق اعضای اساتید دانشگاه در کشورهای مختلف داشته باشیم.
آمریکا
کسانی که PhD خود را گرفته و در حال انجام کارهای تحقیقاتی هستند، در ماه سه هزار و ۷۵۰ دلار، مربیان ماهانه چهار هزار و ۷۰۰ دلار، استادیاران پنج هزار و ۹۰۰ دلار، دانشیاران ۶ هزار و ۲۰۰ دلار و استادتمام در ماه هشت هزار و ۷۰۰ دلار دریافت میکنند.
جعفر مهراد، چهره ماندگار علمی کشور و رئیس کتابخانه منطقهای علوم و تکنولوژی شیراز در گفتوگو با «فرهیختگان» حقوق دریافتی اساتید این کشور را به صورت سالانه توضیح میدهد. به گفته او، حقوق سالانه یک عضو هیاتعلمی با درجه استادی که در دانشگاههای دولتی مشغول تدریس و تحقیق است، بالغ بر ۱۱۳ هزار دلار است. در این دانشگاهها متوسط حقوق دانشیاران بالغ بر ۸۰ هزار و استادیاران بیش از ۷۰ هزار دلار است. با این اوصاف به نظر میرسد یک عضو هیاتعلمی حقوق مکفی برای زندگی دریافت میکند.
حقوق استادان در دانشگاههای خصوصی آمریکا مقداری از دانشگاههای دولتی بیشتر است. آنطور که مهراد میگوید، یک عضو هیاتعلمی تماموقت با درجه استادی در دانشگاههای خصوصی بهطور متوسط سالانه بیش از ۱۲۰ هزار دلار دریافت میکند. متوسط حقوق دانشیاران و استادیاران نیز به ترتیب بیش از ۸۱ هزار دلار و ۶۷ هزار دلار است.
همانطور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، حقوقی که دانشگاههای سواحل شرقی و غربی آمریکا (شرق و غرب آمریکا) به اعضای هیاتعلمی پرداخت میکنند، بیشتر از حقوقی است که اساتید در سایر دانشگاهها مثلا دانشگاههایی که در شمال و جنوب و مرکز قرار دارند، دریافت میکنند.
چهره ماندگار علمی کشور در سخنان خود متوسط دستمزد این مناطق را هم بررسی میکند. آنطور که او توضیح میدهد، متوسط درآمد یک استاد در ایالت کالیفرنیا بیش از ۱۳۱هزار دلار است. یک عضو هیاتعلمی با درجه استادی در ایالت ماساچوست یعنی در شمالشرق آمریکا بیش از ۱۰۱هزار دلار، در نیویورک حدود ۱۲۴هزار دلار و در نیوجرسی که همسایه نیویورک است، بیش از ۱۲۷هزار دلار دریافت میکند.
حقوق اعضای هیاتعلمی در رشتههای مختلف تحصیلی نیز با یکدیگر متفاوت است. مهراد در اینباره هم توضیح میدهد: «برای مثال اعضای هیاتعلمی که در دانشکدههای حقوق تدریس و تحقیق میکنند، سالانه مبلغی بیش از ۱۳۷ هزار دلار و استادانی که در رشتههای علوم بهداشتی تخصص دارند، رقمی بالغ بر ۱۶۲ هزار دلار دریافت میکنند. در رشتههای اقتصاد ۱۱۷ هزار دلار، مهندسی ۱۰۹ هزار دلار و در تجارت، بازرگانی و کسبوکار بهطور متوسط ۱۰۲ هزار دلار حقوق یک عضو هیاتعلمی با درجه استادی است.»
پرداخت حقوق برای اساتید در دانشگاهها نیز فرق دارد. چهره ماندگار علمی کشور میگوید: «بهطور متوسط در دانشگاه یوسیال که جزء ۱۰ دانشگاه برتر آمریکا است، حقوق اعضای هیاتعلمی در دامنهای بین ۹۳ هزار و ۵۹۰ دلار تا ۳۳۷ هزار دلار است. یک استاد تماموقت در دانشگاه هاروارد که در شرق آمریکا قرار دارد، بهطور متوسط سالانه حقوقی برابر با ۱۹۸ هزار دلار و یک دانشیار در دانشگاه استنفورد که در کالیفرنیا قرار دارد، حقوقی برابر با ۱۵۴ هزار دلار دریافت میکند.»
چین
در چین اما داستان کمی متفاوتتر است؛ میزان پولی که چینیها دریافت میکنند، کمتر از آمریکاییهاست، اما همان مقدار هم مبلغ قابلتوجهی است. مهراد توضیح میدهد: «حقوق اساتید در چین به صورت ماهانه رقمی برابر پنج هزار و ۷۳۳ دلار و حقوق اعضای هیاتعلمی با درجه استادی نیز ماهانه ۹ هزار و ۴۸۵ دلار است.»
به گفته این چهره علمی کشور، در چین پروژهای به نام ۱۰۰۰ وجود دارد که طبق این پروژه برترین دانشگاه این کشور، پژوهشگران جهان را جذب میکند. آمریکاییهای چینیتبار که در آمریکا مشغول هستند و در اوج تحقیقات علمی و در مزرهای دانش حرکت میکنند، بسیار مایلند به چین بازگشته و جزء پروژه هزار شوند، چراکه حقوقی که به او پرداخت میشود، بسیار بالاتر از حقوقی است که در آمریکا میگیرد.
انگلستان
در انگلستان مدرسان بسته به مسئولیتی که دارند پول میگیرند و باید یک تا سه سال عضویت هیاتعلمی وضعیت خود را تبدیل به رسمی کنند. یک عضو هیاتعلمی باید بتواند جایگاه خود را با انجام تحقیقات علمی و انتشار مقالات یا تولید اختراعات و نوآوری و تدریس تثبیت کند که فاصله زمانی آن یک تا سه سال است. حقوق یک مربی بین دو هزار و ۸۰۰ تا ۳۵۰۰ پوند، استادیار سه هزار و ۵۰۰ تا ۴۶۰۰ پوند و استاد چهار هزار و ۵۵۳ تا هشت هزار و ۹۰۰ پوند است. متوسط حقوق یک عضو هیاتعلمی در سال ۶۳ هزار و ۲۴۴ پوند است.
مهراد از میزان دریافتیها در انگلستان هم صحبت به میان میآورد: «در انگلستان پرداخت حقوق برای اعضای هیاتعلمی از دانشگاهی به دانشگاه دیگر متفاوت است. بهطور مثال، در دانشگاه علوم سیاسی و اقتصاد لندن که یکی از بهترین دانشگاههای دنیا است، حقوق سالیانه برابر با ۸۷ هزار و ۶۲۹ پوند است. یا در دانشگاه کوئینز بلفاست ۸۱ هزار و ۷۷۱ پوند و در امپریال کالج لندن ۸۰ هزار و ۸۷۸ پوند و دانشگاه لیدز برابر با ۸۰ هزار و۳۲۴ پوند است.»
مهراد درباره هند نیز میگوید: «هند یک کشور دموکراتیک است، اما از نظر علم در حال توسعه است و در جایگاه بینالمللی رتبههای قابلتوجهی ندارد؛ البته به جز موسسات فناوری هند در کلکته. موسسه فناوری هند در بمبئی ۷۰۰ پست عضو هیاتعلمی دارد که نصف یعنی ۳۵۰ عضو آن را برای جذب پژوهشگران خالی گذاشته و علتش این است که این استادان عملکرد آن موسسه را از نظر آموزشی، تحقیقاتی، نوآوری و فناوری بالا ببرند و هم اینکه این موسسه در رتبهبندیهای بینالمللی مثل تایمز رتبه خوبی به دست آورد.»
- 16
- 2